✨مناجات با خدا
#مناجات_باخدا
#ماه_مبارک_رمضان
گنه کردی بیا می بخشمت گفتم که غفارم
تو با خود دشمنی کردی ولی من دوستت دارم
اگر من با تو بد بودم تو را دعوت نمیکردم
گشودم در که بر گردی ببینی لطف بسیارم
تو مهمان عزیزی بر من و من میزبان تو
چگونه میهمان نومید برگردد زدربارم
زبستر نیمه شب برخیز و اشکی ریز بر دامن
که با اشک شبت خاموش گردد شعله نارم
تو آن عبدی که در گرداب جرم و معصیت غرقی
من آن ربم که باشد دمبدم لطف و کرم کارم
بجز نومیدی از عفومببخشم هر گناهی را
امید آور امید آور که من از یأس بیزام
عذاب و عفو باشد هر دو تحت اختیار من
توان سوزانمت اما به بخشیدن سزاوارم
تو دائم غافل و من آنی از تو نیستم غافل
تو خواب و من زلطف و مرحمت پیوسته بیدارم
به بازار محبت اشک باشد بهترین کالا
که هر یک قطره را با یک یم رحمت خریدارم
اگر فردا بپرسند از تو ای (میثم) چه آوردی
بگو دستم تهی اما محّب آل اطهارم
#حاج_غلامرضا_سازگار
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
#ماه_مبارک_رمضان
هنوز مانده بفهمیم اینکه کیست علی
برای عشق و عدالت غریب زیست علی
چنان به لبخندش پشت کردهایم انگار
میان ما بدعهدان غریبهایست علی
کدام چاه در این شهر مرده میفهمد
که چیست معنی «یک عمر خون گریست علی»..
و خویش را چه عجیب است شیعه مینامیم
من و شما که نفهمیدهایم کیست علی
بیا عدالت و شمشیر خویش را بردار
و بار دیگر در بینمان بایست علی!
🔸شاعر:
#زین_العابدین_ارجمند
#مرثیه
#شهادت_مولا
#غربت_بعد_شهادت
#ماه_مبارک_رمضان
خلاصه رفت علی و دوباره زینب ماند
به آسمان حسینش ستاره زینب ماند
گذشت آن شب تدفین گذشت آن جا که
به اشکهای حسن در نظاره زینب ماند
یتیم شد حسن و شد غریب تر ، اما
برای تشت و غم بی شماره زینب ماند
اگرچه فاطمه رفت و اگرچه حیدر رفت
برای بوسه به رگ های پاره زینب ماند
نشست شمر و میامد دوان دوان خواهر
همین که کرد برادر اشاره زینب ماند
گرفت شعله به دامان دختری تنها
بدون یافتن راه چاره زینب ماند
علی کجاست ببیند که یکه و تنها
میان حمله ی چندین سواره زینب ماند
تنی به زیر قدمهای این و آن چون رفت
کنار دختر بی گوشواره زینب ماند
تمام دلخوشی زینبش سر نیزه
خلاصه رفت حسین و دوباره زینب ماند
شاعر : سید حجت بحرالعلومی طباطبایی
https://eitaa.com/hamzehalipoor