eitaa logo
🇰🇵 هنامون | 한어문 🇰🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
371 عکس
128 ویدیو
4 فایل
🌱하나님 이름으로🌱 . . 🩵هَنامون، مجموعه‌ی تخصصی زبان و فرهنگ کره🩵 . ❤️اینجا حرفه‌ای‌تر با کشور کره آشنا میشیم❤️ . . https://eitaa.com/hanaamun/4" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/hanaamun/4 :ابتدای کانال🌱 . 🌱ارتباط با ادمین: @sayedsoo . https://t.me/hanaamun : تلگرام‌مون🌱 . https://eitaa.com/hanaamun
مشاهده در ایتا
دانلود
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبل🔆 📚در کتاب سامگوک ساکی و سامگوک یوسا داستان جومونگ به عنوان یک داستان جذاب و خاص معرفی شده‌📜 🤳البته بزارید ذهنتون رو آماده شنیدن این داستان بکنم 💆 ❗️یادتون داستان دانگون رو ❓ 〽️خودتون دیگه بگیرید می‌خوام چه افسانه ای رو براتون بگم ‼️ 🎞خب کجا بودیم ؟🎙 📍آهان داشتیم می‌گفتیم خیلی معتبره چون توی این دوتا کتاب اومده📚 📌اما داستان چی بود ؟📝 📨در این کتاب آمده که مادر جومونگ خانومی به نام یوهوا یا یوها، دختر خدای رودخانه، ریس قبیله هابیک یا هابِک بود 👨‍🦯یه روزی به صورت اتفاقی با هموسو، پسر بهشت آشنا میشه 🪡پدرِ خانوم یوها به دخترش اجازه نمی‌ده که این ها با هم ازدواج کنند و خوشبخت بشن به همین خاطر خانوم یوها تصمیم میگیره خودش خودش رو خوشبخت بکنه 🙈 🎋لذا پدرشون ایشون رو از خونه بیرون می کنه اما اینجای داستان که بعدش چه بلایی سر هموسو میاد وجود ندارد، لذا چندتا سکانس میرسم جلوتر🤷‍♂ 🚶‍♂یه روز باز به صورت اتفاقی پادشاه بویو که گوموآ باشه در کنار رودخانه ای این بانو رو میبینه و از حالت غمگین این خانوم می‌پرسه که چرا اینقدر غمگین هستی🙍 💔خانم یوها داستان غم انگیز خودش رو که عین داستان های عاشقانه امروزی بود رو تعریف می کنه و گوموآ هم خانم یوها رو می‌بره و اونو توی اتاق حبس می‌کنه🚫 -اما افسانه واقعی از اینجا شروع میشه👇 🥀خانم یوها همون‌طور که گفتیم بعد از فرارش از خونه در این قسمت مطلبی درمورد هموسو گفته نشده که چی‌شد و کجا رفت و...❓ ☀️لذا وقتی در اتاق بود، نور مرموزی از آسمان روی خانم یوها میتابه و با کمال تعجب ایشون با همین نور باردار می شن👼 _اما هنوز به افسانه واقعی نرسیدیم 😝 _چرا میگم افسانه واقعی نمی دونم😕 _چون شاید خیلی افسانس 🤦‍♂ 🤰ایشون باردار شد اما بارداری ایشون با تمام انسان ها فرق داشت 🤦‍♂ 🥚چون ایشون به جای بچه زا بودن تخم کردند😅 🚯پادشاه گوموآ فکر کرد که این اتفاق بسیار شومِ، لذا تخم رو انداخت بیرون قلعه تا حیوانات میل کنند اما جالبه که اون ها هم این تخم رو به گردن نگرفتند و میل نکردند. 🦅بعد پرندگان با پوشاندن تخم به وسیله بال هاشون از تخم محافظت کردند 🪶 🦧گوموآ که دید هیچ کس حتی حیوانات هم این تخم رو بر عهده نمی گیرند، برش گردوند و به یوها تحویل داد و بعد تخم شکست و جومونگ به دنیا اومد.👼 🏹از زمان جوانی در تیراندازی با کمان مهارت داشت، و در بویو رسم بود که به فردی که در تیراندازی مهارت داشت جومونگ می گفتند، بنابراین مردم نام ایشون رو که از تخم بیرون آمده بود جومونگ گذاشتن🏹 🥱فعلا در کف این افسانه باشید تا ادامه داستان رو در جلسه بعد براتون تعریف کنم، چون خودم در افق محو شدم🤪 🤝در آخر تشکر میکنم از سینمای کره که سعی کردند جوری این داستان رو ماس مالی کنند که از تخیلی بودنش کاسته بشه و به انسان ها توهین نشه 😂 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 🥷جومونگ که به خاطر شوم بودنش والبته از خون گوموآ نبودنش مورد ازار و اذیت دو شاهزاده دیگه قرار می‌گرفت تصمیم بزرگی گرفت ☝️ 🎙قبل از اینکه بریم سراغ تصمیم کبری جومونگ باید این نکته رو بگم که جومونگ از بس توی مهارت کمانداری و ... خوب بود مورد توجه گوموآ و مردم قرار گرفته بود به همین علت رقابت برای رسیدن به پادشاهی دو برادر دیگه بسیار سخت شده بود لذا از هر حیله ای استفاده می کردند که جومونگ رو اذیت کنند و در نهایت 👀 جومونگ تصمیم کبری گرفت و بویو رو با همه خاطراتش ترک کرد اما صبر کنید✋ 🎞این چیزی بود که توی سریال جومونگ دیدیم 📺 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 📓اما اصل داستان اینه که تسو(دائسو) پیش پدرش رفت و گفت: 🗯پدر، جومونگ پسر انسان نیست، لطفاً از شر جومونگ خلاص شوید که در آینده فاجعه بزرگی خواهد بود🗯 🗡از اونجایی که گوموآ نمی خواست جومونگ رو بکشه، به جومونگ گفت توی استبل اسب ها کار کنه تا مراقب جومونگ باشه ولی بهش کارهای سختی میداد🧱 👸یه روز خانم یوها می‌ره سراغ جومونگ و یه سوال ازش می‌پرسه🔆 🗯جومونگ! بهم بگو کدوم اسب قوی تره؟🗯 🐴جومونگ هم به بهترین اسب اشاره کرد و خانم یوها بهش گفت: 🗯به قوی ترین و چابک ترین اسب کمتر غذا بده🗯 جومونگ هم دقیقا همین کار رو کرد👌 🏇اون اسبی که قوی ترین و چابک ترین بود تبدیل به اسب غیر جذاب و لاغری شد 🕵‍♂یه روز که پادشاه رفته بود که از کار جومونگ سر در بیاره و ببینه آیا کارش رو خوب انجام میده یا نه، دید با کار جومونگ همه اسب ها خوب رشد کردند و هیکل گرفتند لذا خودش و وزرا و شاهزاده ها زیباترین اسب هارو سوار شدند و به جومونگ لاغرترین اسب رو دادن که برای شکار باهاشون بیاد اما جومونگ با همین اسب بیشترین حیوان رو شکار کرد 💪 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 😤اینجا بود که خون دو شاهزاده دیگه به جوش اومد و برنامه ریزی کردند که ترتیب جومونگ رو یسره کنند👺 💫یوها که با خبر شد به جومونگ گفت: 🗯بویو دِگَر جای زندگانی نیست😂 خیلی ها از حسادت می خوان تو رو به خدا نزدیک کنند، لذا چشم از این دنیا بکن و دنیای بیرون قصر رو ببین🗯 اغا استُپ😕🖐 〽️فکر میکنم مادر جومونگ برنامه داشت که زودتر جومونگ رو بندازه بیرون و به همین علت این اونو توی هچل انداخت〽️ نظر شما چیه🧐 ولی توی فیلم یه نَمه داستان فرق می کرد🤷 🤦‍♀اما آخرش خیلی باحال تره🤦 🏃‍♂جومونگ قبول می‌کنه و با سه تا دوستش اویی و ماری و هیوبو بویو رو ترک می کنه تا با همین سه نفر گوگوریو رو تاسیس کنه🏰 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 👣خب، به اینجا رسیدیم که جومونگ با سه یار وفادارش که اصلا معلوم نبود رفاقتشون از کجا شروع شده بود، فرار کردند و رفتند به جنوب و فرارشون هم داستان جالبی داشت که اگر فراموش کردید پیشنهاد میکنم از طریق لینک زیر برید و مطالعه کنید تا بریم سراغ ادامه مطلب👇 🔆یاداوری🔆 🕹میخوای اینجا یه استپ دیگه بزنیم و بریم به چندتا سکانس قبل تر🎞 💽داستان از این قرار بود که جومونگ توی قصر مورد ازار و اذیت دو برادر ناتنی خودش قرار می گرفت و این وسط یه امر خیری هم صورت میگیره👰‍♀ 🥷جومونگ با دختری به نام یه سویا ازدواج می‌کنه و جومونگ بعد از گرفتن تصمیم کبری از قصر فرار می‌کنه و می‌ره جنوب اما....✋ 🧩قبل از اینکه از بویو فرار کنه چون متوجه شده بود که خانومش باردار شده، بهش یه تیکه از شمشیر( یا شاید چاقو) میده که بعد ها این نشانی بر هویت فرزندش باشه🗡 🔬نکته دیگه اینکه آیا جومونگ همون موقع این نشان رو داده یا اینکه بعدش به سختی وارد قصر شده و به خانومش داده رو توی تاریخ های معتبر چیزی وجود نداره و نگردید نیست 😜 📃 و این فرزند در تاریخ اسم های متفاوتی ازش گفته شده مثلا یودال، یوری و... اما آنچه بیشتر ذکر شده یوری ته وانگ هستش🔍 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 🙊حالا بریم چند سکانس بعد یعنی ادامه داستان که کمی براتون بنوازم و یه کمی ذهنتون رو درگیر کنم😝 📖جومونگ با هر فلاکتی که بود خودشون رو به منطقه رود یالو می‌رسونه و اونجا زندگانی رو شروع می‌کنه اما بعد از مدتی که بهش سخت می گذره به خاطر شرایط منطقه ای که داشته مجبور میشه به سمت جنوب یعنی جولبون نقل مکان کنه اما اینجای داستان هم مقداری جای تامل داره😅 🔍دقیقا چی شد که جومونگ به این منطقه اومد و آیا از طرف سوسونو که تازه شوهرش رو از دست داده بود و اون رو به دو فرزند تنها گذاشته بود، دعوت شده بود یا اینکه خودش اومد و...❓ 📍اما یه سوال دیگه هم می‌خوام مطرح کنم که نیازه یه کوچولو بریم چند سکانس بعد که هنوز با هم صحبت کردیم و یه خلاصه بگم 🗞 📽جومونگ میاد جولبون بعد دوتا فرزند سوسونو رو زیر بالو پر می گیره اما یهو سروکله پسر دیگش پیدا میشه و چند وقت بعد جومونگ می می‌ره و مرگ اون هم زود هنگام بود 🎞 😤مجبور شدم برای اینکه سوال رو مطرح کنم خیلی مختصر ادامه داستان رو لو بدم 😜 🔍به نظر شما این یوری ته یانگ پسر جومونگ بود😱❓ 🤯حالا با این دو سوال برید در افق محو بشید تا هفته بعد این دوتا سوال رو بهتون جواب بدم 😆 🔗 ادامه دارد... 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 🧐یوری غاصب بود و یا مُحِق؟🤨 📍قبل از اینکه بریم سراغ پاسخ باید علت به وجود اومدن چنین سوالی رو مورد بررسی قرار بدیم 🖊 📑عده ای با تمسک به این سه علت شروع به نظریه غصب کردند👇 🔻تفاوت نام خانوادگی یوری با جومونگ 🔻رفتار نا مناسب یوری با زیر دستان جومونگ 🔻مرگ زود هنگام جومونگ 🔰آنچه از تاریخ به دست میاد این است که یوری بر خلاف پدر خود رفتار نامناسبی با زیر دستان نزدیک پدر خود که بوبونو، اویی و ماری و هیوبو داشت،به عنوان مثال در سامگوک یوسا اومدن که هیوپ‌بو با روشی که پادشاه یوری مدام از کاخ برای رفتن به سفرهای شکار خارج می‌شد مخالف بود و به شدت از پادشاه می‌خواست که بیشتر به مسائل مربوط به پادشاهی توجه کند با این حال، یوریمیونگ عصبانی شد و هیوپ‌بو را مجبور کرد از سمت خود استعفا دهد. با این حال، با این واقعیت که همه اطرافیان جومونگ حذف نشدند، می‌توان با این ادعا مقابله کرد. ژنرال بو بونو و اویی در بیشتر دوران سلطنت شاه یوری به گوگوریو خدمت کردند و نقش‌های فعالی در پادشاهی داشتند⚖ ❌پس این مورد رد میشود❌ 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 ⚰درمورد مرگ زود هنگام جومونگ هم باید گفت که آدمیزاد از عمرش با خبر نیست دیگه 😂 اما از شوخی بگذریم عده ای خیانت به جومونگ رو علت مرگ زود هنگامش بیان کردن که دلیل بسیار نامعتبری است چون هیچ چیزی در این مورد ذکر نشده و گفته شده که مرگ جومونگ به خاطر جراحات وارده در جنگ های متعدد بوده🗡 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 📖اما مهم ترین دلیل همان تفاوت نام خانوادگی است که باعث اصلی این نظریه بود رو هم میشه با این پاسخ رد کرد که به خاطر نبود پدر نام خانوادگی پدر بزرگش یعنی هه موسو روی اون گذاشته شد و بعد از اینکه به پادشاهی رسید چون چیزی ضروری نبود این نام خانوادگی از هه به گو تغییر نیافت اما پادشاه ششم این نام خانوادگی رو دومرتبه برای مشروعیت بخشیدن به خودش به گو تغییر داد 🧧 ✍در مجموع باید به این نتیجه رسید که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها🗣 📝یعنی با همه این حرف ها هم نمیشه قطعی نتیجه ای رو گرفت📮 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |
🇰🇷🌺 🌺 🔆قسمت قبلی🔆 اونجو، پسر دوم سوسونو: 📖در کتاب تاریخ سه پادشاهی اونجو را به عنوان پسر پادشاه دونگمیونگ سونگ گوگوریو ثبت می‌کند و همچنین : «طبق یک نظریه، گفته می‌شود که او پسر اوتائه از بویئو شمالی است.»📝 📓و همچنین در بیشتر کتاب های تاریخی از جمله 《دونگوک تونگام》 نیز اونجو را به عنوان پسر پادشاه دونگمیونگ ثبت کرده اند.🔖 🤱 سال تولد اونجو دقیق معلوم نیست چون هیچ گزارشی در دست نیست. اما اگر فرض شود که اونجو پسر ووتائه باشه، تخمین سال تولد او دشوارتر می شود. با توجه به این واقعیت که مادر اونجو، سوسونو، هشت سال از پادشاه دونگمیونگ سونگ بزرگتر بود🤴 📎لذا کلا تخمین نمی‌زنیم سال تولدش رو😂 ✍علت اینکه این شخصیت رو مقداری توضیح دادیم به این خاطر بود که از قضا ایشون موسس که نمیشه گفت🧐 🤯 ولی میشه گفت اولین پادشاه بکجه هستن 👑 🌺 🇰🇷🌺 |مجموعه تخصصی زبان کره ای و فرهنگ کره جنوبی 🇰🇷👇 join▶️ @hanaamun |