eitaa logo
دل گفتہ'!
163 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
47 فایل
• حرفهایی از جنس دل ✨🌿 .
مشاهده در ایتا
دانلود
. مشغول کار منزل بودم. حواسم از حامد پرت شد. یک دفعه از روی صندلی افتاد زمین و سرش غرق خون شد. او را به دکتر رساندم. سرش را پانسمان کردند. خیلی میترسیدم که مبادا یوسف با من دعوا کند و ناراحت شود و بگوید: چرا مواظب بچه نبودی؟ وقتی آمد مثل همیشه سراغ حامد را گرفت. گفتم: خوابیده. بعد هم قضیه را برایش تعریف کردم. فقط گوش داد. آرام آرام چشم هایش خیس شد. لبش را گاز گرفت. بعد گفت: تقصیر من است که تو را با حامد تنها میگذارم. چاره ای ندارم. مرا ببخش. . وقتی این جملات را گفت، خیلی شرمنده شدم. در همه برخوردهایش این عشق و محبت را به پای زندگی‌مان میریخت.  @mahdi_ye_fatemeh