#حدیث_روز

{ عارف شهید حمیدرضا نیری } دانشگاه تربیت معلم در خیابان مفتح مرکز فعالیت های او و دوستانش بود. حمیدرضا در دوران جوانی در جلسات بسیاری از علما نظیر علامه نوری و دیگر بزرگان تهران حضور می‌یافت. او اسلام را درست شناخته بود ، برای همین کسی نمی‌توانست در اعتقادات او خللی وارد کند. #شهید #حمیدرضانیری @mahdi_ye_fatemeh

#یک_آیه توشھ برگیرید ؛ قرار نیست اینجا بمانیم ! مقصد جایِ دیگری ست بقرھ/197

#پای_درس_استاد 🌨 آرامــش... @ostad_shojae

. مشغول کار منزل بودم. حواسم از حامد پرت شد. یک دفعه از روی صندلی افتاد زمین و سرش غرق خون شد. او را به دکتر رساندم. سرش را پانسمان کردند. خیلی میترسیدم که مبادا یوسف با من دعوا کند و ناراحت شود و بگوید: چرا مواظب بچه نبودی؟ وقتی آمد مثل همیشه سراغ حامد را گرفت. گفتم: خوابیده. بعد هم قضیه را برایش تعریف کردم. فقط گوش داد. آرام آرام چشم هایش خیس شد. لبش را گاز گرفت. بعد گفت: تقصیر من است که تو را با حامد تنها میگذارم. چاره ای ندارم. مرا ببخش. . وقتی این جملات را گفت، خیلی شرمنده شدم. در همه برخوردهایش این عشق و محبت را به پای زندگی‌مان میریخت.  #برشی‌از‌یک‌روایت‌عاشقانه #شهید‌یوسف‌کلاهدوز @mahdi_ye_fatemeh

‌ #پندانه بگذارید بند بندم از هم بگسلد، هستیم در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود، باز هم صبر می‌کنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه می‌پرستم. آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران 🌷 •••••••••••••••••••••••••••••••••••••• 💞@mahdi_ye_fatemeh💞

#چاڋراݩہ°🖤° ♡خدایا🙏 سـرِ بزنگاه رسیدے دستم را گرفتۍ تاجۍمشڪۍ👸🏻 برسرم‌نهادےوگفتۍ: اشرف‌مخݪوقات‌بودنت‌بہ‌ڪنار 🌺تو دُردانہ عالَمے 🌺دخترۍ🧕🏻 خودت را نمایان نڪن🚫 تمام مۍشـوی •••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ✨@mahdi_ye_fatemeh✨

‌ ارباب! یعنی می‌شود آنروز میان تنگنای قبر شانه ام را بگیری و تکانم دهی؟ "اسمع افهم(بشنو و بفهم) انا حسین ابن علی[♥️] رهایش کنید! سر و کارش با من است، بقیه بروند...(:" #آقام_حسین @mahdi_ye_fatemeh