ح َن ْ نا ن 🌴
اشکای ام البنین روونه ...
داره براش وان یکاد میخونه...
قنداقه شو دور سر حسین میچرخونه ...💔
هدایت شده از |تَسکین|🇵🇸
در جمع فرزندانش میفرمود:
حسن و حسین چشمان من هستند،
و محمدحنیفه بازوی من است؛
اما تو #عباس....
عباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد؛
به طوری که عباس
صدای قلب پدر را شنید،
و چشمانش را بست...
محمدحنیفه آرام خندید،
و نزدیک گوش حسین گفت:
معلوم شد که
عباس هم قلب امیرالمومنین است...
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🌺 ولادت باسعادت سیدالساجدین، زینالعابدین، امام سجاد علیهالسلام مبارک باد 🌺
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره؛
🔸 از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود.
🔹 دلهره و شک در چهرهاش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح میچرخاند.
🔸 به لبهای آقا خیره شد، دید تکان نمیخورند. با خود گفت: «این چه عالمی است که تسبیح میگرداند و ذکر نمیگوید؟!»
🔹 هنوز ننشسته بود که آقا فرمود:
«بله! ذکری از امام سجاد علیهالسلام روایت شده است[١] که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر مینویسند.»
🔸 رنگش پرید. فقط سکوت کرد.
🔹 آنهایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمیدانستند چه خبر است؟!
📚 این بهشت، آن بهشت، ص۵۶ (جلد اول از مجموعه ۵ جلدی داستانهای کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🔻پینوشت:
١. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبْحَتِي؛ خدایا! همانا صبح میکنم درحالیکه تو را تسبیح میگویم و تو را تمجید میکنم و تو را ستایش میکنم و تو را تهلیل (لاالهالاالله گفتن) میگویم به عدد آنچه میچرخانم تسبیحم را.»
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت …
یا سیدساجدین 💚