دونادون و پیامدهای اعتقادی آن در فرقه اهل حق
فرقه اهل حق در موضوع معاد و زندگی پس از مرگ، معتقد به دونادون است. این عقیده پیامدهای متعددی، از جمله پیامدهای اعتقادی به دنبال داشته و بر اساس تفسیر و تعریفی که اهل حق از دونادون دارند، روح الهی در بشر حلول کرده و این روح از انسانی به انسان دیگر، بعد از مرگ منتقل میشود و در نگاه این فرقه، این چرخه و انتقال روح، غیر از #تناسخ در #هندوئیسم است؛ زیرا در تناسخ هندویی، این چرخه نقل و انتقال نامحدود است، اما در دونادون، این چرخه تا هزار و یک مرحله ادامه دارد.
@hanif_news
ساینتولوژی، کلیسایی با موجودات فضایی
🌌ساینتولوژی، فرقهای مرموز و پیچیده است که پیروانی سینهچاک دارد. از طرفی، جداشدگان، آسیبدیدگان و گروههای مخالفی نیز هستند که به شدت با این فرقه مقابله کرده و به افشاگری در خصوص آن میپردازند.
👥پیروان #ساینتولوژی از محیطی صمیمی و داوطلبانه در کلیسای خود صحبت میکنند در حالی که اخبار درز کرده در مورد این گروه، مربوط به مرگهای #مشکوک اعضا و روشهای #کنترل_ذهن است.
📚این فرقه توسط نویسنده رمانهای #علمی_تخیلی، #ران_هاربارد شکل گرفت. یکی از ادعاهای ساینتولوژی، معرفی هاربارد به عنوان یک نابغه، خلبان و دانشمند فیزیک هستهای است. این ادعا در حالی است که او نه تنها از دانشگاه فارغالتحصیل نشده، بلکه به دلیل نمرات ضعیف، مشروط و سپس به طور رسمی اخراج شده است.
🔘تعالیم ساینتولوژی، ملغمهای از آموزههای #هندوئیسم و دیگر جریانهای شرقی است. هاربارد، اسامی و اصطلاحات خاص خود را برای آنها جعل کرده است تا حالتی ابهامگونه داشته باشد.
ساینتولوژی، مخالفان و منتقدانی جدی دارد. کلیساهای مختلف مسیحیت و اعضای سابق این فرقه، عمده مخالفان را تشکیل میدهند اما ارتباطات تنگاتنگ ساینتولوژی با برخی سیاستمداران و صاحبان قدرت در #ایالات_متحده، باعث شده علیرغم رسواییهای بسیار، مراکز فرقه هنوز به فعالیتهای خود ادامه دهند.
@hanif_news
🕉حقیقت یوگا چیست ⁉️
♦️ یوگا هرچند دارای سابقه هزاران ساله است، به جهت رویکرد جدید و بازتولید نوین آن، میتواند مورد مداقه قرار گیرد.
🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی میشناسد که از همهی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد.
🔶 یوگا در لغت به معنای کار و عمل معنوی و در اصطلاح، به معنای ایستادن یا متوقف ساختن دخل و تصرفها و معلومسازی ذهنی است.
♦️ بنابراین، برخلاف تصور عامه، واژهی مزبور به معنای ارتباط و پیوند نفس انسان با یک واقعیت متعالی دیگر، همچون خدا و حقایق مطلق نیست.[1]
♦️ بنیانگذار این مکتب شخصی به نام «پَتَنجَلی»[2] میباشد که هدف یوگا را چنین بیان میکند: «یوگا، حذف مراتب ذهنی و نفسانی و عقلانی است.»[3]
🔷 مکتب یوگا خدا را به عنوان نفسی متعالی میشناسد که از همهی نفوس متمایز بوده و در جایگاه قدسیت قرار دارد. این مکتب مانند دیگر مکتبهای هند معتقد است: «راه نیل به رهایی و آزادی، کسب معرفت مستقیم و بیواسطه دربارهی ماهیت نفس است.»[4]
🔶 این معرفت خاص به ما میآموزد که ماهیت نفس از تمام چیزهای دیگر جهان متمایز و مستقل است و چیزی غیر از عالم ماده، از جمله بدن، ذهن و نفس میباشد.
🔷 اما رسیدن به این دانش مستلزم این است که کارهای ویژه بدن، حواس، ذهن و عقل و همچنین نفس، محدود و سرکوب گردد و نادیده انگاشته شود.[5]
🔻 سیستم معنوی یوگا دارای انواع گوناگونی است:
1️⃣ مِنترِه یوگا مربوط به راهبههایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبهآیین، بر بصیرت و آگاهی درونی است که با بیان اصوات و کلمات به دست میآید.
2️⃣ کِرمه یوگا بر اساس تفکر شکل گرفته است. بر اساس این تفکر آرامش و سکوت و نیز بیبرنامگی و بینظمی، مهمترین راههای کسب معنویّت است.
3️⃣ بهکتی یوگا به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه آن را یوگای عبادت میخوانند درحالی که از عبادت در آن خبری نیست.
4️⃣ در یوگای پاتانچلی(پتنجلی) هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یک به یک آنها را طی کند.
5️⃣ در سیستم یوگا برای کالبد انسان، بدنها، نادیها و چاکراهایی ترسیم میشود که میتواند انرژیزایی کرده، معنویّت را بارور سازد.[6]
🔶 بنابر تفاسیر و مبانی گفته شده در بالا یوگا یک طریقت معنوی و عرفانی میباشد و آنچه که در اذهان مردم نسبت به یوگا وجود دارد که یوگا یک ورزش است، درست نیست.
🔷 پس قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است که بهکار چاقی و لاغری یا بدنسازی میخورد کوتهنظری میباشد.
♦️ درست است که یوگا در وهله اول ورزش بهنظر میرسد، ولی در حقیقت مقدمه ورود به موضوعات دیگری است که هدف اصلی یوگا را باید در آنجا جستجو کرد.
🔻 پینوشت:
[1]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، موهانداتا دریندرا، ساتیشچاندرا چاترچی، فرناز ناظرزادهکرمانی، چاپ 1، 1384 ، انتشارات مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، ص 556.
[2]. فرهنگ ادیان جهان، جانراسل هینلز، عسکری پاشایی، 1389، انتشارات ادیان و مذاهب، ص 692.
[3]. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، 1394 ، انتشارات امیرکبیر، ج2، ص 652.
[4]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، ساتیش چاندرا چاترجی، ترجمه فرناز ناظرزاده کرمانی، ص 547.
[5]. نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت، علی محمدی، نشر ذکری، قم، ص 135.
[6]. آفتاب و سایهها، محمد تقی فعالی، نگرشی بر جریانهای نوظهور معنویّتگرا، تهران، انتشارات نجمالهدی، 1388، ص 84- 111.
#عرفان_های_کاذب
#مدعیان_دروغین
#یوگا
#هندوئیسم
@hanif_news
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕉چرا انگلیس بر روی هندوئیسم سرمایه گذاری کرد🏴
🎥🎞 حجتالاسلام و المسلمین حسین عرب، کارشناس و پژوهشگر معنویتهای نوظهور، در این باره میگوید: «سوال این است که چرا #بریتانیا به ترویج و سرمایهگذاری در هندوئیسم پرداخت؟ یکی از دلایل این امر این است که هندوئیسم به شدت آموزهای پذیرای #ظلم است. #انگلیسیها دریافتند که اگر آموزههای #هندوئیسم در مستعمرات و سپس در سطح جهانی گسترش یابد، یک نوع آیین معنوی شکل میگیرد که به نوعی سلطه را مقدس میکند. به عبارت دیگر، نظام سلطه نه تنها #مشروعیت مییابد، بلکه به ابعاد معنوی نیز دست پیدا میکند.»
#یوگا
#معنویت_نوظهور
#عرفان_شرقی
#انحرافی
@hanif_news
🔺مبانی آئین هندوئیسم
♦️ دربارهی هندوئیسم شاید پیدا کردن یک مبنای اصلی که بتوان انواع گرایشهای فرعی این آئین را در آن تحلیل کرد دشوار باشد.
🔷 اما از نگاه پژوهشگرانی که در زمینهی دین و عرفان هندویی تحقیق نسبتاً خوبی نمودهاند میتوان این مبانی را چنین توصیف کرد. مثلاً میشل مالرب مینویسد: «نزدیک شدن به دین هندویی بسیار گمراه کننده است».
🔶 در نخستین ورود، خدایان فراوان میبینیم با شکلهای عجیب و غریب که روشن نیست به چه کار میآیند و در اسطورههای بیپایان در هم میآمیزند...».
🔷 آنگاه مالرب در زمینه مبانی نظری هندوئیسم مینویسد: «مانند بیشتر دینها، افکار دین هندو از جهان هستی به پیروی از تراز فرهیختگی پیروان آن گونهگون است... در دین هندو آنچه بنیادی است چیز دیگری است.
🔶 تنها این را بگوییم که بنابر متون کهن مرکز کیهان یک کوه است، کوه مرو و سه جهان وجود دارد: زمین، آسمان و یک فضای میانگین بین زمین و آسمان.
🔷 نکتهی مهمتر این است که هندویسم کیهان را به آن معنا که مسیحیت و اسلام باور دارند، آفریده نمیشناسد. به واجبالوجودی باور دارد که چون یک ذات مطلق که در زمان و مکان نمیگنجد، از دایرهی احساس بیرون است و نام او «برهما» است. کیهان برآمده از اوست همچو هوا که از دم برآوردن در فضا میپراکند.
🔶 با این همه براهما که در زمان و مکان نمیگنجد و از دایرهی احساس بیرون است دو، تن در ایزد دیگر در میآید که مردم به آنها دسترسی دارند.
🔷 یکی از این دو «شیوا» نام دارد که خدایی است پر جنبوجوش که چون زندگی ما پیدرپی میسازد و ویران میکند.
🔶 نام ایزد دوم «ویشنو» است. او بر خلاف ایزد نخست ایستا است. از جا نمیجنبد و سامان جهان را نگهدارنده است».[1]
🔷 در کتاب هندوئیسم آمده است: «در اساطیر بعدی هندو سه خدا: براهما، ویشنو و شیوا با هم نشاندهندهی سه جلوهی برتریناند. براهما آفریننده و ویشنو نگهدارنده و شیوا ویران کنندهی جهاناند.
🔶 ما این سه فعالیت را در دور و بر خود میبینیم و تصور میشود که این سه خدا نشان دهندهی «برترین» در این نقشهای متفاوت باشند. از این سه خدا، شاید پرستش برهما کهنتر باشد».[2]
🔷 همچنین در کتاب ادیان جهان باستان آمده است، نخست باید از مفهوم «برهمن» یا مطلق متافیزیک نام برد. همه چیز از برهمن سرچشمه میگیرد و همهچیز به او باز میگردد.
🔶 برهمن فینفسه ناشناخته و ناشناختنی است. اما انسان میتواند او را در شکل chit ,sat , anahda تجربه کند یعنی به صورت منشاء و تجسم واقعیت و سعادت.
🔷 دومین مورد مفهوم «آتمان» روح یا نفس است. معنای این مفهوم در اعتقاد هندوها در این حقیقت نهفته است که نفس واقعی همه آدمیان با برهمن یکی است و هنگامی که این تطابق و وحدت تحقق یابد جستجو برای رستگاری به پایان میرسد. اما روح فردی که هنوز وحدت خود را با برهمن درنیافته است، تحت عنوان «جیوآتمان» مورد بحث قرار میگیرد.
🔶 مرحله حیاتی در فرآیند کسب آگاهی از وحدت، «موکشا» نامیده میشود که به معنای رهایی و نجات است.
🔷 مفهوم اصلی این فرآیند آزاد ساختن نفس از بند خواهشهایی است که نفس را به نیازهای تن مقید میسازد و این خود راه تحقق وحدت با برهمن است .
🔶 اما آدمی در طی زندگی خویش تنها در موارد معدودی موفق به تزکیهی کامل نفس میشود و در نتیجه فقط شماری ناچیز از آدمیان میتوانند به حصول موکشا بیش از مرگ جسمی که خانه روح آنان است امیدوار باشند.
🔷 اما روح باقی است و به هستی خود در اشکال جدید ادامه میدهد و این حرکت تا زمان رسیدن به تزکیه کامل قطع نمیگردد.
🔶 در واقع روح پیش از این در اشکال بیشماری تولد و مرگ را تجربه کرده است.
🔷 این نتایج پیوسته یا این اقیانوس تولد و مرگ تا زمانی که نشانی از خواهشهای نفسانی کور باقی مانده است ادامه خواهد یافت.
♦️ هندویان این سیر پیوسته تولد و مرگ را «سامسارا» مینامند.[3]
🔻 پینوشت:
[1] . میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه مهران توکلی، تهران: نشر نی، ۱۳۹۰، ص ۱۵۰، ۱۴۹.
[2] . ک.م.سن، هندوئیسم، ترجمه: ع. پاشایی، تهران:نشر فکر روز، ۱۳۷۵، ص ۷۵.
[3] . اسماعیل منصوری لاریجانی، عرفان اسلامی، تهران: نشر بینالملل، ۱۳۸۸، ص ۲۷۹.
#هندوئیسم
#آئین_شرک_آلود
@hanif_news