آسمان:
سلام قبول باشه عزاداری هاتون
لطفا برای ازادی این برادر مظلوممون، محمدرضا نوری معروف به ابوعباس، از زندان آمریکایی های ملعون دعا کنید
حدود ۵۰۰ روزه که بدون بهانه تو عراق گرفتنش و بشدت دارن شکنجه اش میکنن که مسئولیت ترور یه امریکایی که در اصل اسرائیلیه رو بعهده بگیره تا بتونن یه پرونده جدید بین المللی علیه ایران راه بندازن ولی ایشون بخاطر امینت ایران تا حالا مقاومت کرده
بشدت به حضرت عباس علاقه داره اسم پسرش عباسه و اسم دخترش که تو عکسه ام البنین
براش دعا کنید چون ازادیش مثل یه معجزه اس
امیرعبداللهیان خیلی پیگیر پرونده اش بوده که متاسفانه شهید شد...👇
#حسن_صنوبری
ابوعباس با وضعیت جسمی و پزشکی بسیاری بغرنجی که دارد دقیقا در اوج بدترین روزهای شکنجه نامهای از زندان مینویسد به پدرش. این نامه با تأخیر چندماهه به دست پدر میرسد. در نامه از پدر حلالیت طلبیده و تشکر کرده و چند نکته گفته است که نقل به مضمون ولی دقیق -و از دو منبع- برایتان میگویم. او به پدرش مینویسد:
« تو خیلی برای من سرمایهگذاری کردی از بچگی، چقدر برای کلاس شنایم وقت گذاشتی، چقدر مرا کشتی بردی، چقدر پیگیر کلاس جودوی حرفهایم بودی، چقدر برای درس و دانشم هزینه کردی و... اما امروز از زندان بغداد به تو خبر میدهم من پسر خوبی برای این سرمایهگذاریها نبودم، چون هیچکدام از این سرمایهها به کار من نیامد و به درد تو هم نخورد. اما به تو مژده میدهم که یک سرمایهگذاریات برایم ماند، آنهم آن محرّمهای داغِ به تابستان افتاده بود که مرا در کودکی با خود به هیئت محبانالعباس و پای نوحۀ حاجآقاماشاالله عابدی میبردی، همان زمان که مرا وقت سینهزنی روی دوشت میگذاشتی تا مراسم را ببینم و در آن حضور داشته باشم و حتی وقت «شور» و «هرولۀ» هیئت محبان العباس به میانشان میرفتی با من تا آن شور و از خودبیخودشدن را تجربه کنم و سرانجام خودم هم که بزرگتر شدم تنها میان آن سینهزنیها بیایم و برای عزیز فاطمه اشک بریزم و بر سر و سینه بزنم. تنها چیزی که این روزهای سخت مرا زیر این شکنجهها ثابت نگه داشت همین عشق به حضرت عباس و اهل بیت و یاد آن شور و هروله بود. وقتی در تاریکی اتاق شکنجه مرا سهروز از سقف آویزان کرده بودند و نوبتی بر سر و صورتم میزدند، یک مرتبه به یاد هرولهکردنهای خودم در هیئت محبان العباس افتادم و از آن لحظه دردها و زجرهایم کم شد و تحملم بالا رفت. آنها به نیت خورد کردن جسم و روحم مرا میزدند و غافل بودند که من با یاد حال خوش هروله در سوگ امام حسین و یتیمانش جانی دوباره گرفتهام... .»
آقای جاودان از همۀ حاضران مجلس درخواست کرد برای ایران هم که شده، همه برای آزادی و نجات این جوان رشید دعا کنند، چون آزادشدنش به معجزه میماند. و درخواست کردند این خبر به دیگران هم برسد که مخصوصا شب و روز تاسوعا برای این عاشق و دانشآموز مکتب وفا و شهامت حضرت عباس به طور ویژه دعا کنند.