♨️از فخر رازى زیاد تعجب نمى کنیم؛ زیرا روش او در همه جا چنین است، تعجب از نویسندگان روشن فکرى همچون سیّد قطب در تفسیر فى ظلال و محمّد رشیدرضا در تفسیر المنار است که یا اصلاً سخنى از این شان نزول که انواع کتاب ها را پرکرده است به میان نیاورده اند و یا بسیار کم اهمیت جلوه داده اند، به طورى که به هیچ وجه جلب توجه نکند! آیا محیط آنها اجازه بیان حقیقت را نمى داده؟
🔸و یا پوشش هاى فکرى تعصب آمیز بیش از آن بوده است که برق روشنفکرى در اعماق آن نفوذ کند و پرده ها را کنار زند؟! نمى دانیم.
🔷ولى جمعى دیگر نزول آیه را در مورد على(علیه السلام)مسلّم دانسته اند، اما در این که دلالت بر مساله ولایت و خلافت دارد، تردید نموده اند.
✴️به هر حال روایاتى که در این زمینه در کتب معروف اهل تسنن چه رسد به کتب شیعه نقل شده، بیش از آن است که بتوان آنها را انکار کرد و یا به سادگى از آن گذشت، معلوم نیست چرا درباره شان نزول سایر آیات قرآن به یک یا دو حدیث، قناعت مى شود، اما درباره شان نزول این آیه این همه روایت کافى نیست؟‼️
❓آیا این آیه خصوصیتى دارد که در سایر آیات نیست؟‼️
❓و آیا براى این همه سختگیرى در مورد این آیه دلیل منطقى مى توان یافت؟‼️
🔰موضوع دیگرى که در اینجا یادآورى آن ضرورت دارد این است: روایاتى که در بالا ذکر کردیم تنها روایاتى بود که در زمینه #نزول آیه درباره #على(علیه السلام) وارد شده است (یعنى روایاتى مربوط به شان نزول آیه) و گرنه روایاتى که درباره جریان غدیر خم، خطبه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و معرفى على(علیه السلام) به عنوان #وصىّ و #ولىّ نقل شده، به مراتب بیش از آن است، تا آنجا که نویسنده محقق 👈علامه امینى در الغدیر حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) با اسناد و مدارک و از 84 نفر از تابعین و از 360 دانشمند و کتاب معروف اسلامى نقل کرده است که نشان مى دهد حدیث مزبور یکى از قطعى ترین روایات #متواتر است و اگر کسى در تواتراین روایت شک و تردید کند، باید گفت که او هیچ روایت متواترى را نمى تواند بپذیرد.
◀️از این نظر که بحث درباره همه روایاتى که در شان نزول آیه وارد شده و همچنین درباره تمام روایاتى که در مورد حدیث غدیر نقل شده نیاز به نوشتن کتاب قطورى دارد و ما را از روش تفسیرى خود خارج مى سازد به همین اندازه قناعت کرده، و کسانى که مى خواهند مطالعه بیشترى در این زمینه کنند را به کتاب هاى الدرّ المنثور سیوطى، الغدیر علامه امینى، احقاق الحق قاضى نور اللّه شوشترى، المراجعات شرف الدین و دلائل الصدق محمّد حسن مظفر ارجاع مى دهیم.
پی نوشت:
(1). «اسباب نزول الآیات» واحدى نیشابورى، ص 135.
(2). «الطرائف» سیّد بن طاووس حسنى، ص 121.
(3). «درّ المنثور»; «فتح القدیر»، ج 2، ص 60 (عالم الکتب).
(4). «تفسیر کبیر»، ج 12، ص 49، دار الکتب العلمیة تهران، طبع دوم (ص 399، چاپى دیگر)، ذیل آیه مورد بحث.
(5). «الفصول المهمة» ابن صباغ مالکى، ص 24.
(6). «درّ المنثور»، ج 2، ص 298.
(7). «فتح القدیر» شوکانى، ج 2، ص 60 (عالم الکتب، 5 ج ى).
(8). «تفسیر آلوسى» (روح المعانى)، ج 6، ص 188، ذیل آیه مورد بحث.
(9). «ینابیع المودة» قندوزى، ج 1، ص 359.
(10). «تفسیر المنار»، ذیل آیه مورد بحث.
(11). «درّ المنثور»، ج 2، ص 298.
(12). براى آگاهى بیشتر به «الغدیر»، ج 1، ص 214 به بعد مراجعه فرمائید.
@Haqemamali