eitaa logo
حقیق
6.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1هزار ویدیو
122 فایل
حقیق به معنی شایسته و لایق برگرفته از آیه شریفۀ «حَقِيقٌ عَلَىٰ أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» اعراف ۱۰۵ مرجع ترویج و تبیین فرهنگ و معارف اصیل اسلامی ارتباط @H_chegeni کانال روبیکا : https://rubika.ir/haqiq_center
مشاهده در ایتا
دانلود
42.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨معادشناسی✨ ✨استاد دکتر عزیزان✨ 🍃قسمت یازدهم: تجسم عمل کاری از مرکز فضای مجازی حقیق ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
💫بدون شرح! 🥣 وقتی کاسۀ آبی از فضای مجازی، تو را بی نصیب از دریای🌊 کتاب📙 می‌کند. ☔️ بیاییم در زلالی دریای کتاب🌈 غوطه ور شویم. ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
💠روش‌ها و تکنیک‌های پاسخ به شبهات 4️⃣ تک‌بعدی‌نگری 🔸گاهی خاستگاه شبهه، تک بُعدی نگری است. یعنی شبهه‌کننده گمان می‌کند این اتفاق که افتاده یک دلیل بیشتر نداشته و همان یک دلیل را مبنای قضاوت قرار می‌دهد. مثلا این دانشجو که دیر می رسد بی‌نظم است، این فرد که زندانی است، جنایتکار است، این شرکت که تعطیل شده، کلاهبردار است و ...؛ 🔹 در حالیکه در هر سه مورد می تواند دلایل دیگری داشته باشد: احتمال دارد دانشجو چون بیماری در منزل دارد، تاخیر می کند، احتمال دارد مرد زندانی چون هزینه پرداخت دیۀ را نداشته، محبوس است، احتمال دارد شرکت به دلیل انبارگردانی مدتی تعطیل است. پاسخگو در روش طرح احتمال، ابعاد دیگر مسئله را برای شبهه کننده مطرح می‌کند و از این طرق مقدمات استدلال او را باطل می‌نماید. 🔸به این شبهه توجه کنید: چون خداوند انواع بلا را بر بندگان نازل می‌کند پس به آنان محبت ندارد. در این مثال شبهه‌گر فلسفه نزول بلا را بی‌مهری خدا پنداشته است. پاسخگو می تواند بگوید: احتمال دارد نزول بلا به دلایل دیگر باشد، مثلا دلیل آن، گناه بندگان باشد و خداوند با بلاها آن ها را به توبه توجه می‌دهد تا نجات یابند؟ کم نیستند افراد متدینی که با دیدن بلا توبه می‌کنند. در این مثال، پاسخگو با طرح یک احتمال، شبهه‌کننده را متوجه می‌سازد که احتمالال‌های دیگری هم برای بلا وجود دارد و به این وسیله بنیاد شبهه را بر باد می دهد. 🔹مثال دیگر: فیلسوفی به نام اسحاق کندی مدتی مشغول جمع آوری آیاتی در قرآن بود که به گمان او با یکدیگر تناقض دارند، او می‌خواست اثبات کند، قرآن بدون نقص نیست. روزی امام حسن عسکری (ع) به یکی از شاگردان او فرمودند نزد استادت برو و بپرس: شما معنایی از آیات قرآن برداشت کرده‌اید، آیا احتمال دارد این آیات معنای دیگر داشته باشد که از دید شما پنهان باشد؟ اسحاق با شنیدن این سخن متین، دگرگون شد؛ از ادامه کار پشیمان گشت و همۀ نوشته‌های خود را به آتش کشید. 📚(ر. ک. کتاب مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 424). ✍️ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
«مطالعه رایگان کتاب حجاب من؛» در اپلیکیشن طاقچه ✅ بررسی حجاب در میان مفاهیم مرتبط https://taaghche.com/book/42605 مناسب برای مقطع متوسطه #⃣ ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
📌نکته‌های ویرایشی 💠 پیرامون/ در پیرامون 🔸پیرامون به‎معنای «اطراف و حوالی» است. اخیراً باب شده که پیرامون را به‎جای دربارۀ یا در موردِ به‎کار می‎برند که درست نیست. 🔹«در پیرامون مسئله‎ای بحث کردن» فقط به‎معنای این است که دربارۀ حواشی آن صحبت شده و نه خود مسئله. 🔸پس به‎جای اینکه بنویسیم: «در این جلسه پیرامون بخش‎نامۀ اخیر گفت‎وگو شد» باید بنویسیم: 🔹در این جلسه دربارۀ بخش نامۀ اخیر گفت‎وگو شد. ✍️ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
19.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 جنگ روایت‌ها 📽 شنیدن اخبار کذب چه تاثیری در قوه شناخت ما دارد؟ 🚨 بخش مهمی از ریزش‌ها در دوران ظهور‌ به دلیل شکست افراد در جنگ روایت‌هاست. 🎙"حجت الاسلام عابدینی" ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
❇️ اندکی درنگ ▪️صبر و استقامت 🌱گاهی برای انداختن یک درخت باید صد ضربه تبر بزنید. از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند. 🌿اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست. ☘حالا هر مبارزه ای به همین شکل است. اینکه اقداماتی که می کنیم به سرعت جواب نمیدهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند. ✅ پس باید هر کاری می‌کنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد، نگران نباشیم 📌موفقیت صبر می‌خواهد. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
🛡نبردِ موریانه‌وار در میدان قلب و ذهن(11) 💢 با نفوذی که صهیونیست‌ها در رسانه‌های جهان دارند، به موازات دولت آمریکا، مدیریت جنگ رسانه‌ای علیه ایران را در تهاجم ترکیبی برعهده دارد! ▫️ امروزه بسیاری از امپراتوری‌های مطبوعاتی چند ملیتی اروپا و آمریکا تحت نفود و اختیار صهیونیست‌ها است به عنوان نمونه؛ 🔹 در آلمان مؤسسۀ اشبرینگر و نشریاتی مانند بیلدزایتونگ و تعداد زیادی روزنامه مانند دی ولت توسط صهیونیست‌ها اداره می‌شود. 🔸 در فرانسه صاحب امپراتوری مطبوعاتی که نشریاتی مانند فیگارو، آبزرور و... را منتشر می‌کند روبرت هرسان یهودی و صهیونیست معروف است. 🔹در آمریکا نیز معروفترین و پرتیراژترین روزنامه‌ها، مجلات مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست، نیوزویک و... در اختیار صهونیست‌هاست. 🔸‌خبرگزاری‌های بزرگ مانند رویترز، آشوشیتدپرس، یوناتیدپرس و خبرگزاری فرانسه همه یهودی هستند و با محافل صهیونیستی رابطه‌ای نزدیک دارند! 🔹نفوذ صهیونیست‌ها در شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی جنبۀ دیگری از اهرم نفوذ آن ها برای تهاجم رسانه‌ای، فرهنگی و "سلطۀ جهانی" است. ادامه دارد...🔜 🔖 منبع: دهگانۀ جهاد تبیین ✍️ ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🟢 حجاب یعنی من اوج آزادی و امنیت رو دارم. ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
📝شهادت روی پیاده‌رو 🔺توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: بر اساس شنیده‌ها 🔸ساعت به نُه و نیم نزدیک می‌شود؛ حمید دارد می‌رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی‌زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔸چشم تیز می‌کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می‌اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می‌گیرد می‌کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می‌کند پا می‌گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه‌های پیش سد بزند جلوی آدم‌های نامردی که دنبال لذت طلبی‌اند. 🔸پسران می‌خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین‌شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته‌اند. دختر خودش را می‌کشد عقب. نمی‌دانم داد می‌زند کمک می‌خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می‌کشد. حمید که می‌بیند از آن طرف خیابان می‌آید. داد می‌زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔸خودش را می‌رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی‌دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می‌زند بالا چاقو را از کمرش می‌کشد بیرون. حمید با لگد می‌رود سمت پسر. پسر دوم می‌پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می‌زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می‌زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می‌کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می‌گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی‌گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می‌رود. حمید نمی‌تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت‌هایش می‌رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می‌کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه‌شان را کج می‌کنند می‌افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می‌شوند. نبوده‌اند انگار هیچ وقت. 🔸دو پسر حمید را ول می‌کنند می‌ایستند جلویش چیزهایی می‌گویند. حمید جواب می‌دهد دستش را می‌گیرد سمت‌شان. سه مرد از پشت حمید پیدایشان می‌شود. یکی از مردها که کچل است می‌رود دو پسر را دور می‌کند. 🔸خون دارد از زیر پوست حمید می‌آید بالا، بافت‌های لباسش را رد می‌کند می‌رسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه‌اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می‌کشد. قلبش می‌زند. نمی‌دانم دارد به چه فکر می‌کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔸یک موتوری می‌رسد. حمید را که می‌بیند سوارش می‌کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی‌دانم موتور سوار به حمید چیزی می‌گوید یا نه. فقط گاز می‌دهد سمت چهار راه دادگستری. می‌رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می‌گوید: «تلوتلو می خورد». موتورسوار تا می‌آید کاری کند حمید می‌افتد روی آسفالت. ترافیک می‌شود. مردم دوره می‌کنند. مغازه‌دارها سرک می‌کشند قاطی جمعیت می‌شوند. حمید دردش آمده چیزی می‌گوید: - کمک! 🔸یک نفر زنگ می زند 115. اورژانس زود می‌رسد. حمید را می‌برند تو. تا می‌رسد بیمارستان رفته توی کُما. آوا نشسته است ثانیه می‌شمارد، پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌گیرد می‌گوید: -بابا نیومده! کجاست؟ 🔸یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می‌زنند به همسر حمید. می‌گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می‌گوید: «نه! چرا می‌پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟» ... ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
⏰ به وقت احکام 💰 کار کردن با پول رهن مستأجر ❓سؤال: آیا موجر می‌تواند با پولی که از مستأجر به صورت قرض الحسنه (رهن عرفی) دریافت می‌کند، کاری را انجام دهد و سودی به دست آورد؟ ✅ جواب: اگر عقد اجاره به طور صحیح منعقد شده باشد، مالی که موجر از مستأجر به عنوان قرض الحسنه دریافت می‌کند، مالک آن می‌شود و اصل پول و سود حاصله برای موجر است. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center