eitaa logo
حقیق
7.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
771 ویدیو
107 فایل
حقیق به معنی شایسته و لایق برگرفته از آیه شریفۀ «حَقِيقٌ عَلَىٰ أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» اعراف ۱۰۵ مرجع ترویج و تبیین فرهنگ و معارف اصیل اسلامی ارتباط @H_chegeni کانال روبیکا : https://rubika.ir/haqiq_center
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدرس حقیق در ویراستی: https://virasty.com/Haqiq
🥀 💢اگر امام حسین علیه السلام مستجاب الدعوه بودند و اگر خدا دعای ایشان را اجابت می کرد چرا در ظهر عاشورا دعا نکردند که باران ببارد؟ برای پاسخ به این شبهه باید به این نکته توجه کرد اگر قرار بود با دعا یا نفرین امام حسین علیه السلام مسئله نهضت عاشورا حل شود در نتیجه از ابتدا حضرت دعا می کردند که یزید از بین برود یا بالاتر از آن از ابتدا امیرالمومنین با دعا و نفرین به معاویه مشکل را حل می کرد. در اینجا نکته این نیست که امام دعایش مستجاب می شود یا نمی شود چنانچه بر اساس مستندات دقیق روایی دعای امام مستجاب است اما امام حسین علیه السلام به دنبال حل مسئله از طریق عادی آن است. اگر این استدلال مورد استناد قرار گیرد که ائمه ما یا پیامبران می بایست دشمنان خود را با دعا یا نفرین از بین ببرند اصلا چه نیازی به مسئله جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و تحمل این همه مصیبت ها بود. دقیقا نکته همین جاست که امام معصوم برای هدایت جامعه از اسباب و لوازم عادی بشری استفاده می کند درست همانند سایر انسان ها چنانچه امام از روش غیر عادی ای برای تربیت جامعه استفاده میکردند در این صورت برای جامعه تبدیل به الگو نخواهد شد. در اینجا سوال دیگری پیش می‌آید که چرا در مواردی ائمه از کرامات یا علم غیب خود استفاده نمی کردند؟ پاسخ کوتاه اینکه ائمه در جایگاه اثبات امامت خود از برخی از کرامات و عنایات الهی بهره می بردند درست مانند پیامبران که نشانه‌ای برای اثبات پیامبری خود می خواستند پیامبران از معجزه استفاده می کردند تا به آن قوم اثبات شود. در روایات و مستندات تاریخی متعددی نیز ائمه معصومین از علم غیب و کرامات خود برای اثبات امامت بهره برده اند. در نتیجه این اشکال که چرا امام حسین علیه السلام در لحظه بحرانی و اوج مصیبت از دعا استفاده نکردند به عدم درک و شناخت صحیح از اصل امامت بازمیگردد. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
موضوع: پاسخ به شبهات تاریخی در باب واقعه عاشورا آیا شیعیان به نبرد با امام خود رفته بودند؟! استاد: 👤محمد حسین رجبی دوانی (پژوهشگر تاریخ اسلام) ◽️ دوشنبه دوم مرداد ۱۴۰۲ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🖤 کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم نشسته سایه ای از آفــتاب بر رویش به روی شانه‌ی طوفان رهاست گیسویش ز دوردست‌، سواران دوباره می‌آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم که باد از دل صحرا می‌آورَد بــــــویش کسی بزرگتر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح بُرید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می گرید کسی که دست گرفته به روی پـــــهلویش هــــــزار مرتبه پرسیده ام زخود او کیست که این غریب ، نهاده است سر به زانویش کسی در آن طرف دشت ها نه معلوم است کجای حادثــه افـــــــــتاده است بازویـــــــش کسی که با لب خشک و ترک ترک شده اش نشسته تـــیر به زیر کمـــــــان ابــــــــــــرویش کسی است وارث این دردها که چون کوه است عجب که کـوه ز مـــاتم ســــــــــپید شد مویـش عجب که کــــــــــوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می کند اکنون به روی نیزه سـری به روی شانه طوفان رهاست گیسویش ✍  ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🏴🏴🏴 همیشه برام سوال بود چرا روز نعل تازه زدن به پای اسب ها ؟؟ 😭😭😭😭😭 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
هیاتی تر امام حسینی تر موثر تر از شما در معاصر نمی شناسم که احیاگر و رونق دهنده عزای اباعبدالله(ع) باشد. این اقبال میلیونی جوانان به هیاتها و محبت شان به روضه امام حسین(ع) از احیاگری شماست. هرچند کم کاری، بی تعهدی، خیانت و نفوذ مسئولان را به نام شما می نویسند. اما یادشان رفته است تعزیه در دوره رضاشاه ممنوع بود. یادشان رفته جرات عزاداری نبود. یادشان رفته بهاییان چه دست بازی در تحریف و قدرت داشتند. یادشان رفته از ترس آژان‌های سرپاس مختاری صبح ها مخفیانه عزاداری میکردند. یادشان رفته آن حجم تمسخر و تهاجم سازمان یافته حکومت پهلوی دوم علیه عقاید را.. یادشان رفته در دهه سی، حاج سراج انصاری و امثال او برای بقای اسلامی که داشت تحریف می شد جمعیت نگهبانان اسلام را تشکیل دادند. یادشان رفته است. انسان است دیگر انسان از نسیان و فراموشکاری است . روحتان قرین رحمت ای بزرگ مرد ای عاشق اباعبدالله(ع) . برای ما در محضر جدتان دعا کنید ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🥀 💢آیا مردم شام و اهل ذمّه در بازار شام به تماشای اسیران کربلا آمده و بر روی آنان آب دهان می‌انداختند! آیا این ماجرا مستند است؟ ✅در کتاب التعازى و العزاء، از نوشته‌هاى ابو محمّد عبد الله بن محمّد بللورى: حسین(ع)، به هنگام شهادت، درخواستِ آب کرد؛ امّا از او دریغ داشتند و او، تشنه شهید شد و نزد خدا وارد شد تا از نوشیدنى بهشت، سیرابش گردانْد. او را سر بُریدند و خانواده‌اش را به اسارت بردند، در حالى‌که سرهایشان باز بود و با مَرکب‌هاى بدون جهاز و پالان، حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، این در حالى بود که سرِ حسین(ع)، در میانشان بر بالاى نیزه بود. هرگاه یکى از آنان با دیدن سر می‌گریست، نگهبانان، او را با تازیانه می‌زدند. اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان، صف کشیده بودند و به صورتشان، آب دهان می‌انداختند تا این‌که بر درِ کاخ یزید، متوقّف شدند. یزید، دستور داد تا سر حسین(ع) را بر در بیاویزند، در حالى‌که خانواده امام(ع) در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید. ✅آنان، همچنان ماندند، و سر حسین(ع) در میان آنها به مدّت نُه ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم، سرش را بلند کرد و سرِ حسین(ع) را دید و گریست و گفت: "اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا(ص) بود)! این، سرِ حبیب تو حسین است که آویزان شده است". سپس گریست. یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت امّ کلثوم زد که به تمامى صورت او آسیب زد. در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد. درباره درستی یا نادرستی این نقل باید گفت؛ به  هر حال؛ این یکی از نقل‌های کهن درباره عاشورا است که مطلب دور از ذهن و غریبی دیده نمی‌شود؛ از این‌رو می‌توان این نقل را پذیرفت. 📚بستان الواعظین ، ص 263 – 264 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 بفرمایید روضه روز عزای عزرائیل خدا فرمود عزرائیل وارد کربلا شو و پیکر حسین علیه‌السلام را قبض روح کن ... با اشک چشم دعا کنیم برای ظهور منتقم خون امام حسین علیه السلام😭😭😭 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ ✍ مراقب باشید به کدام گرگ غذا می‌دهید 🔹سرخ‌پوستی پیر به نوه خود گفت: فرزندم، درون ما بین دو گرگ، کارزاری برپاست. 🔸یکی از گرگ‌ها شیطان به تمام معناست، عصبانی، دروغگو، حسود، حریص و پست. 🔹و گرگ دیگر آرام، خوشحال، امیدوار، فروتن و راستگو. 🔸پسر کمی فکر کرد و پرسید: پدربزرگ کدامیک پیروز است؟ 🔹پدربزرگ بی‌‌درنگ گفت: همانی که تو به آن غذا می‌‌دهی. 🔸مراقب باشيد كه كدام گرگ درونتان را غذا می‌دهيد. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌁 عکس نوشت 💎 ‌ زندگی به سبک شهدا 🥀شب‌های جمعه خدمت آقااباعبدالله(ع) ▪️شش روز از جنگ گذشته بود که شهید شد. خوابش را دیدم . بغلش کردم و گفتم: «تا نگی اون دنیا چه خبره رهات نمی‌کنم!» گفت: «فقط یک مطلب می‌گم اونم اینکه ما شهدا شب‌های جمعه می‌ریم خدمت آقا اباعبدالله (عليه‌السلام) ... . 🎙راوی: حاج علی‌اکبر مختاران، هم‌رزم شهید ⛱با حقیق همراه باشید 🏴@haqiq_center
💠 تقویت سیستم ایمنی باورها با ارتقای تقوا 💢 تقوا و ایمن‌سازی در برابر اپیدمی شبهه ➖ در یادداشت پیشین راه‌کار قرآنی «مراجعه به عالمان دینی» به عنوان یکی از روش‌های خنثی‌سازی شبهه‌افکنی دشمن اشاره گردید. ▪️در اینجا، می‌خواهم این نکته را نیز یادآور شوم که میزان آسیب‌پذیری انسان‌های مؤمن از شبهات دشمن، یکسان نیست. همانطور که در یک بیماری اپیدمیک هراندازه سیستم ایمنی بدن قوی باشد، آسیب‌پذیری نیز کاهش می‌یابد، شبهات نیز روی همه انسان‌های مؤمن تأثیر یکسان ندارد. بلکه میزان نفوذ شبهه به سیستم ایمنی انسان در برابر آن بستگی دارد. ▫️ توضیح بیشتر اینکه همیشه ایجاد شبهه به تنهایی عامل دوری از حقیقت نمی‌شود. اینگونه نیست که دشمن صرفاً با بزک کردن باور باطل، به اعتقادات ما یورش ببرد. بلکه گاهی گرایش‌ها و ضعف‌های درونی نیز زمینه‌ساز نفوذ شبهه در نظام باورها و رفتار انسان می‌شود. حتی می‌توان گفت دشمن با شناخت همین گرایش‌ها و ضعف‌ها درمی‌یابد که از کدام جبهه و زاویه به باورهای ما یورش ببرد. 🔸 به طور مثال گرایش به جاودانگی یکی از گرایش‌های انسانی است که حتی به خودی خود گرایشی ارزشمند به شمار می‌رود؛ اما همین امر می‌تواند زمینه نفوذ دشمن را فراهم سازد. در ماجرای هبوط حضرت آدم از بهشت، قرآن کریم به بهره‌گیری شیطان از این گرایش انسان اشاره می‌کند؛ از آنجا که ابلیس به عنوان سردمدار شبهه‌افکنان و فریب‌کاران به خوبی می‌دانست که انسان به جاودانگی گرایش دارد، در نتیجه از این حربه استفاده کرد و برای نزدیک شدن حضرت آدم به درخت ممنوعه اینگونه استدلال کرد که دلیل نهی از نزدیک شدن به این درخت این است که اگر چنین کنی جاودانه یا فرشته می‌شوی!!!(اعراف، آیه 20) 🔖بنابراین گرایش به دنیا، گرایش به شهوت و... که به خودی خود نیز نامطلوب نیستند، در صورتی که به درستی مدیریت نشوند، می‌توانند انسان را به بیراهه بکشانند و زمینه‌ساز اثربخشی شبهات بر نگرش و رفتار انسان شوند. به همین دلیل مقام معظم رهبری نیز به هنگام تذکر نسبت به خطر شبهه‌افکنی دشمن، یادآور می‌شوند که دلیل ناتوانی برخی در برابر شبهات، همراه شدن شبهه با گرایش‌های درونی آنهاست. ایشان می‌فرماید: «در این[شسکت افراد در برابر شبهات] یک مقداری هم دنیاطلبی نقش دارد؛ این را هم نباید از نظر دور داشت. دنیا چیست؟ دنیای هر کسی فرق میکند؛ یکی دنیایش مال است، یکی دنیایش مقام است، یکی دنیایش شهوات جنسی است؛ اینها دنیاهای افراد مختلف است، اینها همه دنیا است. ممکن است توجیه هم درست کند برای خودش در این دنیاطلبی، امّا دنیاطلبی است دیگر؛ اینها هم تأثیر دارد.» 📒 فرقان میوه تقوا 📌 به فرموده قرآن کریم، «تقوا» عاملی است که می‌تواند این گرایش‌ها را کنترل کند و سیستم ایمنی انسان را در برابر باطل تقویت کند. خداوند می‌فرماید: «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا» (اي کساني که ايمان آورده‌ايد! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براي شما وسيله‌اي جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمي‌دهد؛)(انفال: 29) 〰️ خداوند در این آیه یکی از برکات تقوا را فرقان معرفی می‌کند. یعنی تقوا به انسان نورانیت و روشن بینى خاصى مى‏بخشد که بتواند حق را از باطل به خوبى تشخیص دهد(برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص147) چراکه تقوا موجب می‌شود انسان به خوبی گرایش‌های درونی خود را کنترل کند. در نتیجه در بزنگاه‌ها که باید حق را از باطل و باور حق را از شبهه تشخیص دهد، تقوا به کمک او می‌آید. در واقع تقوا چراغ راه انسان برای عبور ایمن از میان شبهات به شمار می‌رود. ✍️ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سلسله مباحث قرآنی 📻 📌قسمت اول: اگر کتاب جامع زندگی است، چرا همه چیز در آن نیامده است؟ 🎙 ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🥀 💢قاتلین یا خاذلین؟ در حادثه کربلا، تکلیف قاتلان مشخص است، امروز شاید گله کردن از قاتلان حسین(ع) که چرا او را به شهادت رسانیدید کار کاملی نباشد. قاتل، قاتل است. ✅اما سوال این است، چگونه حسین به دست قاتلان افتاد؟ پاسخ مورد غفلت ماست، مهمتر از قاتلان کربلا، باید به خاذلان پرداخت. ✅خاذلان کسانی هستند که نشستند و نگاه کردند. زینب(س) هم عصر عاشورا به عمر سعد فرمود: تو داری نگاه می‌کنی و حسین(ع) را می‌کُشند؟ یعنی تو هم از خاذلین هستی. این است که حسین(ع) به آنها می‌فرماید: «به خدا قسم، یاری نکردن(نامردی و عهدشکنی) در خون شماست» 📚ارشاد مفید/2/ 112 ✅خاذلان کسانی بودند که خودشان حسین را دعوت کردند اما گوشه ای نشستند و فقط نظاره گر بودند... ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🔶 مجازات کیفری از جمله یک‌سال حبس برای انکار و حتی سفیدکردن، کم اهمیت جلوه دادن هولوکست وزیر دادگستری هلند (Dilan Yeşilgöz) هفته گذشته اعلام کرد: https://www.dutchnews.nl/2023/07/holocaust-denial-to-become-a-specific-crime-in-the-netherlands/ «قانون هلند که ممنوعیت نژادپرستی و تبعیض را پوشش می دهد، به طور خاص به انکار هولوکاست، گسترش می‌یابد. این تغییر در راستای قوانین اتحادیه اروپا است و همچنین به صراحت در مورد سفید کردن، کم اهمیت جلوه دادن و انکار آن خواهد شد». وی تصریح کرد که اقدامات فوق به‌علاوه اقدامات بعدی پس از یافته های نظرسنجی "تکان دهنده و بسیار جدی" درباره رشد فزاینده انکار و ناباوری و بی‌اعتنایی به هولوکاست در میان نوجوانان و جوانان هلندی است. در میان جنایات جنگی، فقط انکار هولوکاست رو به افزایش است و کسی جنایت های دیگری که کشورهای اروپایی و آمریکایی در طول تاریخ انجام داده اند را در این مقیاس انکار نمی‌کند. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
Tahhode Sorkh (25).mp3
11.34M
🎙پادکست صوتی (معمای ششم محرم) 📌برگرفته از زندگینامه داستانی شهدای روحانی ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🔖 📚 💓 🦋 7️⃣ 📕 دور خودش می‌چرخید. اشک می‌ریخت و زیرلب آیه الکرسی می‌خواند. اولین مانتو و شلواری را که دستش رسید پوشید. چادرش را به سر کشید. کیفش را برداشت و بیرون رفت. اوضاعش برای رانندگی کردن مناسب نبود. دربست گرفت و با دلی که آشوب‌تر و بی‌قرارتر از همیشه بود راه افتاد. همین که ماشین از پیچ کوچه گذشت و نگاهش افتاد به سیاهی‌های ایستگاه صلواتی دلش لرزید. چشمش را بست و با تمام وجود امام حسین را صدا کرد. "یا امام حسین،بخیر بگذرون" تقریبا نیم ساعت نشده جلوی بیمارستان بود. انقدر برای دیدن همسرش سردرگم بود که حتی متوجه نشد کرایه را چگونه حساب کرده. جلوی پذیرش نرسیده رادمنش ظاهر شد و نفهمید چه چیزی در چهره‌اش دیده که سریع شروع کرد به دلداری دادن. ولی خب تصادف ساده که نیازی به اتاق عمل نداشت! سعی کرد مثل همیشه صبوری کند، خدایا... کاش این همه تنها نبود. آن هم اینجا، پشت درهایی که هرچند قفل و زنجیری نداشت اما مانع از عبورش شده بودند. لیوان آب را از رادمنش گرفت و با صدایی که از شدت گریه گرفته بود گفت: _نمی فهمم. آخه چرا تصادف؟ ارشیا که هیچ‌وقت بی‌احتیاطی نمی‌کنه. _حادثه که خبر نمی‌کنه خانم. شاید برای من اتفاق می‌افتاد. یا هرکس دیگه‌ای. بچه که نبود. این را می‌دانست اما دقیقا نمی‌فهمید چرا از بین این همه آدم، شوهر او باید تصادف می‌کرد و مثلا وکیلش راست راست راه می‌رفت. دوباره از علاقه‌ی زیاد، خبیث شده بود. زبانش را گاز گرفت و استغفراله گفت. ناخودآگاه یاد صبح افتاد. هنوز عصبی از کابوس دیشب بود که لیوان شیر را روی میز گذاشت. ارشیا که اتفاقا چند روزی هم بهم ریخته‌تر بود با قاشق کوچک روی تخم‌مرغ کوبید و پرسید: _تو دیگه چرا اول صبح پکری؟ در جواب فقط شانه بالا انداخت. متعجب بود از اینکه متوجه بی‌حوصله بودنش شده! حتی موقع رفتن هم گفته بود: _شاید امشب زودتر برگردم‌، قرمه سبزی می‌پزی؟ و او فقط برای چند دقیقه چقدر خوشحال شد که روزش با این همه حرف و توجه از جانب ارشیا شروع شده اما درگیر‌ کابوس هم بود. راستی چرا هنوز خروشت‌ش را بار نگذاشته بود؟ انگار هنوز و دوباره دل خودش قیمه می‌خواست. به‌خیالش بی‌توجهی صبح را با شام خوشمزه‌ی شب جبران می‌کرد؛ ولی حالا... دست خودش نبود که گریه‌اش مدام بیشتر می‌شد. ای کاش دلیل گرفته بودنش را می‌گفت، یا نگذاشته بود شرکت برود. ای کاش خواب لعنتی‌اش انقدر زود تعبیر نمی‌شد و حالا تدارک‌ غذای دوست داشتنی او را می‌دید. و هزاران ای کاش دیگری که مدام و بی‌وقفه توی سرش چرخ می‌خورد. بالاخره ثانیه‌های کشدار انتظار گذشت و دکتر سبزپوش بیرون آمد. قبل از او رادمنش به سرعت سمتش رفت و پرسید: _دکتر، حالشون چطوره؟ _خوشبختانه خطر رفع شده و در حال حاضر وضعیت قابل قبولی داره. فعلا هم توی ریکاوری هستن. سعی می‌کرد هضم کند حرف‌های عجیب بعدی دکتر را در مورد شرح حالش. انگار کم‌کم باید خوشحال هم می‌شد که شوهرش از چنین تصادفی جان سالم به در برده. سرگیجه دست از سرش برنمی‌داشت. همین که دکتر رفت با ترانه تماس گرفت و همه چیز را دست و پا شکسته برایش گفت. نیاز داشت به وجود خواهرش. وقتی تخت ارشیا بیرون آمد اول نشناختش. صورتش متورم و کمی کبود به نظر می‌رسید و به دست و پایش آتل بسته شده بود. سرش را هم باندپیچی کرده بودند. و اما اخم همیشگی‌اش را هم داشت که اگر نبود شاید شک می‌کرد به هویتش! ادامه_دارد... 🔜 ✍️ 📨 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌁 عکس نوشت 💎 ‌ زندگی به سبک شهدا 🥀یا بُّنیَّ أنت مقتول! می‌گفتند: هم توی سیادتم شک کرده بودم و هم می‌خواستم بدونم شهید می‌شم یا نه؟» یه شب امام حسین (عليه‌السلام) رو خواب دیدم. آقا دست به سرم کشید و فرمود: «یا بُنَیَّ! أنت مقتول؛ پسرم! تو شهید می‌شوی!» فهمیدم هم سیدم هم شهید می‌شم ... . 🎙راوی: آیت‌الله فاضلیان، امام جمعه ملایر ⛱با حقیق همراه باشید 🏴@haqiq_center
▪️ 💢بیماری امام سجاد(ع) تا چه بعد از واقعه کربلا ادامه داشت؟ بخوانید بیشتر روایات و نقل‌های معتبر، بیماری حضرت زین العابدین(ع) را تنها در همان شب و روز عاشورا عنوان می‌کنند که ممکن است اثر آن تا چند روز بعد از آن نیز باقی بود. 1. امام سجاد(ع): «هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای این‌که آنها را مرخص کند. من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می‌گوید بشنوم و من در آن هنگام مریض بودم، پس شنیدم که پدرم به اصحابش می‌فرمود…». 2. امام سجاد(ع): «من در آن شبی که پدرم در صبحش به رسید نشسته بودم و عمه‌ام حضرت زینب(س) نزد من مشغول پرستاری من بود»، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جُوَین»(یا جون یا حویّ) غلام ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می‌کرد و پدرم اشعاری را می‌خواند. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آن‌که من آن‌را فهمیدم و آنچه را می‌خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد. اشک‌هایم را پاک کردم و سکوت کردم...». 📚شیخ مفید، الارشاد ج ‏2، ص 91، ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بفرمایید روضه یه روضه نمکی انقلابی بشنوید... حسین جان تو گیر کیا افتاده بودی.... ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️انتشار برای اولین بار💯 🎥 کاری از مرکز فضای مجازی 📽 مجموعه کلیپ ➖شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر 🎞 قسمت سوم: به روی خودت نیار! ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🥀 💢 آیا پوشیدن در اسلام کراهت ندارد؟ پس چرا در ایام عزا عده ای تا پایان محرم و صفر سیاه میپوشند؟ ✅استفاده از رنگ مشکی در مراسم عزاداری نه تنها کراهت ندارد. بلکه بخاطر همدردی با اهل بیت پیامبر (ص) ثواب نیز دارد. از فرزند امام سجاد(ع) نیز نقل شده است که وقتی امام حسین (ع) شهید شد زنان بنی‌هاشم در عزای آن حضرت لباس سیاه پوشیدند و این لباس را در گرما و سرما تغییر نمی‌دادند. 📚الحدائق الناظرة فی احکام العترة الطاهرة، ج 7، ص. 118 علاوه بر این سیاه پوشی، خاصیت سازندۀ دیگری به نام احیای امر اهل بیت(ع) دارد که مطلوب و محبوب آن ذوات مقدس است که فرمودند: «رحم الله من احیا امرنا» یعنی کسی که امر ما را احیا کند، مشمول رحمت حق باد. از نظر تاریخی، چنانکه مورخین نوشته اند، بعد از واقعۀ جانسوز عاشورا، زنان خاندان پاک رسول الله(ص) اولین کسانی بودند که تا یک سال لباس سیاه به تن داشتند و چنان مشغول عزاداری بودند که امام سجاد(ع) برای آنها غذا فراهم می ساختند. در طول تاریخ نیز پوشیدن لباس سیاه در عزاداری اهل بیت(ع) به صورت یک سنت ارزشمندی در بین شیعیان و محبان رایج بوده است. 📚وسائل‏ الشیعة، ج12 ، ص20 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center