eitaa logo
حقیق
6.3هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
136 فایل
حقیق به معنی شایسته و لایق برگرفته از آیه شریفۀ «حَقِيقٌ عَلَىٰ أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» اعراف ۱۰۵ مرجع ترویج و تبیین فرهنگ و معارف اصیل اسلامی ارتباط @H_chegeni کانال روبیکا : https://rubika.ir/haqiq_center
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 خادم‌الرضا 🖤 . . نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی از این کرانه بیایی به بی‌کران برسی به شهر سوختگان بنگری سراسیمه میان مرثیه‌ی باغ ارغوان برسی تهمتن است به چاه و شغاد می‌خندد خدا کند که شبی دست بر کمان برسی به زیر سقف ترک‌خورده خفته‌اند، مگر بدون وقفه به سیلاب سیستان برسی در این غبار، ببین حال‌ و روز خوزستان مگر به خاک شهیدان بی‌نشان برسی میان هلهله‌‌ی بت‌تراش‌ها وقت است تبر به دوش، به میدان در این میان برسی بت بزرگ، به ما موذیانه می‌خندد هزار بتکده باقی‌ست تا به آن برسی تکان نخورد کلاه سوار شطرنجی خدا کند که به داد پیادگان برسی تهی‌ست سفر‌ه‌ی این قوم و از خدا سرشار خدا کند که به اندوه آب و نان برسی میان زمزمه‌ی باغبان پیر، مگر به داغ وسعتی از لاله‌ی جوان برسی نشسته‌اند به امید کدخدایان باز خدا کند که «بیایی به دادمان برسی» خوشا که با هیجان مسافران حرم و ان یکاد بخوانی به جان جان برسی زمانه، در قرق گردباد فتنه و تو در استغاثه‌ی «یا صاحب‌الزمان!» برسی تو آمدی که هوادار چشمه‌ها باشی به درد ایل تهی‌دست ناتوان برسی در این قبیله تویی خادم‌الرضا و خوشا از آن ضریح پر از حس آسمان برسی ظهور دولت عشق است در سیادت تو نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی . . ⛱با حقیق همراه باشید @haqiq_center
🌱 اندکی درنگ . فردا به وقتِ صبحِ حرم رای می‌دهم در ساحتش قدم‌به‌قدم رای می‌دهم جمهوریِ محمّدیِ ماست چون حرم مثل مدافعان حرم رای می دهم مَشک و عَلَم به دست ابوالفضل هاست آی! با اشک و خون، به مشک و علم رای می‌دهم اینجا شهید شاهچراغ است هرگلی جامه دران به باغ ارم رای می دهم مردان آفتابی ما رای می دهند من هم به آفتاب قسم! رای می دهم مانده‌ست پشت معرکه هرسو کلاه خصم در گیر ودار حادثه هم رای می دهم گردن نمی نهم به طناب خوارجی با حکمت علی به حکم رای می دهم دراین مصاف ،محو رجزهای حیدرم با چرخ چرخ تیغ دو دم رای می دهم تا پر شود تمام دلم ازسپیده دم تا پلک زد سپیده به هم رای می دهم روزی اگر به سایه ی تردید زیستم امروز باتمام دلم رای می دهم . ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
• این صدای کیست؟ • . . این صدای کیست می‌خوانَد لهوف از قتلگاه خون می‌افتد بر تمامیِ حروف از قتلگاه ابن طاووس است آن سو تر می آشوبد مرا روضه خوان تشنه می بیند کسوف از قتلگاه جاده امشب از شمیم لاله عباسی پر است می وزد شور علمداری رئوف از قتلگاه نیزه ها ابن زیادند و سنان ها حرمله دشنه پی در پی می آید در صفوف از قتلگاه هیزم آوردند رقص شعله ها بر نیزه هاست ریخت دستی طرح صحرایی مخوف از قتلگاه "کاف، ها،..." این سوره ی بر نیزه، یحیای نبی ست! گل می اندازد تمام این حروف از قتلگاه ساعتی بعد آن طرف تر راهبی با اضطراب پشت هم می خواند آیات خسوف از قتلگاه این قوافی کرده زنجیرم کمک کن ابر بغض تا بخوانم روضه ای تنگ غروب از قتلگاه خونی است اوراق مقتل بر گلویم آتش است می وزد مصرع به مصرع سنگ و چوب از قتلگاه خط شان کوفی ست مهر نامه شان شام خراب شرمشان باد از عبور پایکوب از قتلگاه این نزول سوره ی کهف است بی سر دیدنی ست جشن گرگان را می آشوبد چه خوب از قتلگاه!  می گذاری حس کنم ترکیب بند گریه را تا که دارم یک سر مویی وقوف از قتلگاه می نشینم در مدار خیمه های سوخته با دو تکه ابر می‌خوانم لهوف از قتلگاه . . ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
| شورِ فرات | . . بر سرِ نِی آمده‌ست، ماه به لیل‌البرات جامه‌دَران از حجاز، تشنه‌ی شورِ فرات ماه به خیزابِ خون، همنفسِ خیزران زخمه‌ی خونینِ اوست، بر جگرِ کائنات باز به دستانِ شمر، برقِ امان‌نامه است غیرتِ عباسی است، یکسره شرطِ نجات نِعم حُسینی اَمیر، نِعم حُسینی اَمیر از شکرستانِ کیست، این همه شهد و نبات؟ " اسلم ترکی" هنوز، گرمِ سر افشانی‌ است از نفَسش شعله‌ای‌ست، پرده‌ی کُرد و بیات گفت از این عرصه "جون"، جان ببَرد مُرده است سوخته‌ام تا مگر، پَر بزنم پیشِ پات شارحِ اوصافِ او، نیست به جز مصطفی مانده مَلَک تا دهد، شرحِ کدامین صفات قافله‌ی سر به نِی، آمده‌اید از کجا؟ ای شبِ گیسویتان، شرحِ دعایِ سمات خوانده به منبر سَنان، خطبه‌ی فقه‌الجهاد مانده به منبر شُریح، دست به شرح‌الصلات حرمله‌ها در پِی‌اند، دست به تیر و کمان زنده همین کُشتگان، جمله جهان در ممات جز که از این جاده نیست، راه به عین‌الیقین خاکِ شهیدانِ اوست، معنیِ عین‌الحیات . . ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
⬛️ به استقبالِ نصرالله ⬛️ برای مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت، سید حسن نصرالله . . از آن بالا میانِ لشکری خونخواه می‌آید به استقبالِ نصرالله، ثارالله می‌آید کنارِ علقمه با گریه بنشینید ای مردُم که فردا حضرتِ عباسی از این راه می‌آید سواری تشنه، دست افشان، کنار رود می‌افتد سواری تشنه با مشک و عَلَم ناگاه می‌آید دلم قربانی زخم قدم‌های شهیدی باد که با پای خودش هر دم به قربانگاه می‌آید کجای این مصیبت‌نامه‌ام یارب که از هر سو هزاران دشنه امشب بر گلوی ماه می‌آید ببین گُلدوزیِ سرخِ شهادت را که غیر از آن تمامِ جامه‌ها بر قامتش کوتاه می‌آید به دیوارِ تلاویو است با تیغ ستم‌سوزش که کوهِ آهن آن جا پیشِ چشمش کاه می‌آید . . ۱۴۰۳/۷/۷ ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
• تاریخ فتنه • به سنگ‌های سر راه ! . . احساس می‌کنم به فرنگ است راه‌تان در سجده بر معابد شیطان نگاه‌تان نهج‌البلاغه می‌شنوم فتنه زادها تا صیحه می‌کشد شتر پا به ماه‌تان روزی میان بهت کبوترستیزها تشکیل می‌شود به خدا دادگاه‌تان دیگر به هیچ مزرعه قحط پرنده نیست برداشت باد مثل مترسک کلاه‌تان سوگند بر مزارع زیتون که بعد از این شمشیر می‌شوند به قلب سیاه‌تان امروزتان ز حبس ابد نیز بدتر است پشت دریچه‌های کبود از نگاه‌تان حیران چیستید سواران، پیاده‌ها گم شد کجای صفحه شطرنج شاه‌تان دیری‌ست جزء موزه تاریخ فتنه‌اید با چشم‌های شب‌زده کینه خواهتان. دی ماه ۱۳۸۸ ⛱با حقیق همراه باشید @haqiq_center
• اعجاز تهرانی مقدّم‌ها • . . مسیحای من اینجا تشنه می‌میرند مریم‌ها چه خواهد کرد باغِ تشنه‌ات با قحطِ شبنم‌ها به هم می‌زد ورق‌هایِ کبودِ باغ را دستی که گُل‌ها را برآشوبد از آن اعجازِ با هم‌ها شبیه مالک دیناری اما در زر اندوزی مزن بر سینه زاهد سنگِ ابراهیم اَدهَم‌ها فریبت می‌دهد نقّال با این خیمه‌شب‌بازی که بنشاند مگر گرسیوزان را جای رستم‌ها بخوان تا گورِ خود را گُم کند ابن‌زیاد از شام به صبحِ کوفه وقتی نیست جای ابن ملجم‌ها مگر بادی برانگیزد غبار از چشمِ نخلستان مگر از نخل‌های تشنه برخیزند میثم‌ها به رنگ یا لثارت‌الحسین این قوم خونخواهند که برق تیغ مختارست این ظهرِ محرّم‌ها به رویِ دیگرِ این سکه با نقشِ سلیمانی مسجل می‌شود اعجازِ تهرانی مقدّم‌ها . . . ⛱با حقیق همراه باشید 🔻@haqiq_center