eitaa logo
🌷هر روز با شهداء🌷
1.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
25 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۶ دی ماه روز فرار دیکتاتور ایران محمدرضا پهلوي كه سال‌ها تحت حمايت اربابان آمريكايي خويش و با تكيه بر اريكه سلطنت، كشور را تحت‌سلطه گرفته و عرصه تركتازي و غارتگري‌ هاي خود قرار داده بود، سرانجام فرار را بر قرار ترجيح داد و مجبور به ترك ايران شد.شاه معدوم برخلاف پدر خود، رضا شاه كه پس از ۱۶سال حاكميت مستبدانه تحت حمايت انگليس از كشور خارج شد، بدون استعفا راهي سرزمين اربابان خود شد. همزمان با فرار شاه، مردم در سراسر ايران به خيابان‌ها آمدند و با پخش شيريني، اين رويداد مهم تاريخي را جشن گرفتند و ۲۶دي ماه ۵۷ نقطه عطف ديگري در تاريخ سراسر حماسه انقلاب سرخ و اسلامي ايران شد. _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
همسر فداكار سردار رشيد اسلام محمد بروجردى در مورد مواظبت بر نماز اول وقت ايشان مى گويد: محمّد در عرض ده سال زندگى مشتركمان طورى بود كه هميشه نمازش ‍ را در اول وقت اقامه مى كرد. در طول مسافرتهايى كه با محمّد داشتيم ، هرگاه در راه صداى اذان به گوشش مى رسيد، هر كجا بود ماشين را پارك مى كرد و همانجا نمازش را بجا مى آورد. اگر چه به مقصدى كه مورد نظرش ‍ بود دور يا نزديك بود. بارها به ايشان گفتم : حالا كه نزديك مقصد است نمازتان را شكسته نخوانيد بگذاريد وقتى به منزل رسيديم نمازتان را كامل بخوانيد. محمّد در جواب مى گفت : حالا كه موقع اذان است نماز مى خوانيم شايد به منزل نرسيديم . اگر رسيديم دوباره كامل مى خوانم و در تمام اين مدّت هيچگاه ياد ندارم كه او بدون وضو باشد.   _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
یکی از خصوصیت‌های بارز شهید صدرزاده تاکید بر نماز اول وقت بود، همیشه اذان نماز صبح مقر را سید ابراهیم می‏‌گفت.ما به دلیل اینکه بحث تبلیغ را انجام می‏‌دادیم و مستمر به نقاط مختلف سفر می‏‌کردیم نمی‏‌توانستیم روزه بگیریم اما او روزه می‏‌گرفت و برای سحری بیدار می‏ شد. یک روز نماز صبح را با صدای سید بیدار شدم، توی مقر قدم می‏زد و لابه لای هر  بند از اذانش فریاد می‏زد و می‌‏گفت:برادرها وقت نماز شده برپا،دلاورا بلند شوید وقت نماز است.ما هم از آن به بعد سر به سرش می‏‌گذاشتیم و با اینکه صدای خوبی هم نداشت (با خنده) می‏‌گفتیم بعد از این با صدای خوش خودت اذان بگو! _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
❣بسم الله الرّحمن الرّحيم ❣ 🌼🌸هر صبح یک سلام به حضرت عشق در جهان 🌼السَّلاَمُ عَلَى النُّورِ الَّذِي أَرَادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إِطْفَاءَهُ فَأَبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ‏ 🌼سلام بر آن نورى كه اهل كفر خواستند آن نور را خاموش كنند اما خدا اباكرد و امتناع فرمود مگر آنكه آن نور الهى را بحد كمال رساند با آنكه كافران مخالف آن بودند🌺 ❣ ❣ بازارِ دنیا عجیب شلوغ است... و ما، راهِ نور را گم کرده ايم! و شما تنها راه بَلَدِ جادّه‌ے نورے... بر تاریکی های دلمان، خط بکش... یگانه امیدِ اهلِ زمین العجل ❣ ✋🌺 سلام علیکم صبح سه شنبه شما بخیر _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
همسر مرحوم شهید «نواب صفوی» اعلی الله مقامه؛ نقل می‌کند؛ یک شب بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار بعدی نداریم؛ حتی نان خشک! هر چه بود؛ امشب افطار تمام شد. مرحوم نواب لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم؛ وقت سحر هم آقا برخاست؛ آبی نوشید و گفتم: دیدید سحر چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم! باز آقا لبخندی زد. بعد نماز صبح گفتم: و نماز ظهر هم گفتم و تا غروب و مغرب مرتب سر و صدا کردم که هیچ نداریم. تا این که اذان مغرب را گفتند؛ آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: چطور سفره افطار امشب نداریم؟ پاسخ دادم از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم و نیست. آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست. خندیدیم و گفتم صد البته بله. رفتم و از فرط عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و … آوردم؛ و پارچ آب را جلوی آقا گذاشتم. هنوز لیوان را پر نکرده بود؛ صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان نیز بود؛ رفت سمت در و آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند و آشنا، آقا فرمود تعارف کن بیایند، همه آمدند. ‌سلام و تحیت و نشستند؛ آقا فرمود خانم چیزی بیاورید؛ آقایان روزه خود را باز کنند، من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم آقا لبخندی تلخی زد؛ و به مهمانان تعارف کرد؛ تا روزه خود را باز کنند، در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف یعنی همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهد هستند. الحمدالله آب در لوله ها فراوان هست. مرحوم نواب چیزی نگفت؛ یوسف رفت؛ وقتی برگشت؛ دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد، گفتم: این چیست؟ پاسخ داد: همسایه بغلی بود؛ ظاهراً امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده و دارند می‌روند؛ گفت بگوییم: هر چی فکر کردیم این همه غذای پخته را چه کنیم؛ خانمم گفت چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه (سلام الله علیها) می‌دهیم خدمت آقا سید که ظاهراً مهمان هم زیاد دارند. آقا یک نگاه به من کرد و خنده کرد؛😭😭😭 و رفت، من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم و … آن‌ها که رفتند آقا به من فرمود: دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی که فهمیدی تاخیر شد؛ چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید؛ چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود مشکل خیلی‌ها همین است؛ نه سکوتشان از سر انصاف است؛ نه سر و صدایشان، وقت نداشتن جیغ دارند؛ وقت داشتن بخل و غفلت. شادی روح مطهر شهید نواب صفوی صلواتی اهداء نمایید. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
❤️ سید مجتبی میرلوحی تهرانی (۱۳۰۳-۱۳۳۴ش) معروف به نواب صفوی روحانی شیعه، بنیان‌گذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام. نواب صفوی دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را در تهران و سپس در نجف فرا گرفت. از علامه امینی و سید حسین طباطبایی قمی به عنوان اساتید وی در حوزه علمیه نجف یاد شده است. نواب از پیشتازان مبارزات مسلحانه علیه حکومت پهلوی بود. با ظهور احمد کسروی نواب صفوی جهت مبارزه با تفکرات او از نجف به ایران آمد. قتل کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‌‎آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‎‌های سیاسی و مبتنی بر عقاید مذهبی نواب صفوی و فدائیان اسلام به شمار می‎رود. برخی از نویسندگان تاریخ معاصر، تلاش‌های نواب صفوی و یارانش را در پیروزی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران موثر دانسته‌اند. مخالفت با اقدامات دولت دکتر مصدق به دلیل عدم عمل به احکام اسلامی از دیگر فعالیت‌‎های وی بود که حبس را برای سید مجتبی در پی داشت. کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است. وی در دوران فعالیت سیاسی خود سفرهایی به اردن و مصر داشت که طی آن در دانشگاه الازهر سخنرانی کرده و با ملک حسین پادشاه اردن ملاقات داشته است. رهبر فدائیان اسلام و برخی از یارانش در ۲۷ دی ۱۳۳۴ش توسط رژیم پهلوی اعدام شدند. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
امروز سالگرد شهادت شهید نواب صفوی ویاران با وفایش هست ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
38.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با همسر شهید نواب صفوی ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
خاطره ای از اوستا عبد الحسین برونسی به نقل از:همسر شهيد يک بارخاطره ای از جبهه برام تعريف کرد.می گفت: کنار يکی از زاغه مهمات ها سخت مشغول بوديم. تو جعبه های مخصوص،مهمات می گذاشتيم ودرشان را می بستيم.گرم کار،يک دفعه چشمم افتاد به يک خانم محجبه،با چادري مشکي!داشت پابه پای ما مهمات ميیگذاشت توی جعبه ها. با خودم گفتم:حتماً ازاين خانم هاييه که می يان جبهه.اصلاً حواسم به اين نبود که هيچ زنی را نمی گذارند وارد آن منطقه بشود.به بچه ها نگاه کردم. مشغول کارشان بودند وبي[توجه] مي رفتند ومی آمدند،انگارآن خانم را نمی ديدند. قضيه، عجيب برام سؤال شده بود.موضوع،عادي به نظرنمی رسيد.کنجکاو شدم بفهمم، جريان چيست!رفتم نزديک تر، تا رعايت ادب شده باشد.سينه ای صاف کردم وخيلی با احتياط گفتم:خانم!جايی که ما مردها هستيم،شما نبايد زحمت بکشيد.رويش طرف من نبود.به تمام قد ايستاد وفرمود:«مگرشما درراه برادرمن زحمت نمی کشيد؟»يک آن ياد امام حسين(علیه السلام) افتادم واشک توی چشمام حلقه زد. خدا بهم لطف کرد، که سريع موضوع را گرفتم وفهميدم جريان چيست. بي اختيار شده بودم ونمی دانستم چه بگويم خانم، همان طور که روشان آن طرف بود، فرمود:«هرکس که ياور ما باشد،البته ما هم ياری اش می کنيم»😭😭😭😭😭😭😭😭 السلام علیک يَا زینب الکبری _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
شهید محمود کاوه می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام". در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد. می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد". در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستی، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد". یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده .😭😭😭😭😭😭😭 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
شهید سید مسعود طاهری شب عروسیمان در آن گیرودار پذیرایی از مهمان‌ها، به من گفت «بیا نماز جماعت...» گفتم «نه، الان درست نیست، آخه مردم چی می‌گن!» گفت«چی می‌خوان بگن؟» گفتم «می‌خندن به ما!» گفت «به این چیزا اصلاً اهمیت نده.» اذان که گفته شد، بلند شد نماز بخواند. دید همه نشسته‌اند و کسی از جا بلند نمی‌شود. از همه مهمان‌ها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت. همه هاج و واج به هم نگاه می‌کردند. نماز جماعت در مجلس عروسی؟ عجیب بود. سابقه نداشت. کم‌کم همه آماده نماز شدند. گفتند «به شرط این‌که خود داماد امام جماعت بشه.» با اصرار همه، نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛ نمازی که هیچ وقت از حافظه‌مان پاک نمی‌شود. راوی: همسر شهید سید مسعود طاهری _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
animation.gif
141.6K
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
🌼بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌼 ✋🌷به رسم نوکری وادب هر روز یک سلام به حضرت جانان امام زمان ارواحنا له الفداء✋❣ 🌸السلام علیک یا معدَنَ العُلومِ النَّبَویَّة 🌸السلام عليك يابنَ العِترةِ الطاهـرةِ 🌼منتظرنگاه تو ... 💫کی دل خسته‌ام شود 🌼معتکف پناه تو... 🌼زمـزمه‌‌ی لبان من 💫این طلب است از خدا... 🌼کاش شـوم من عاقبت 💫یک نفر از سپاه تو...😭😭😭 🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱 ❤️❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️❤️ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
خاطرات شهدای مدافع حریم حرم قم سال 73با هم تو یه گردان تو شمالغرب بودیم۰  یه روز فرماندهی تیپ گفت برای تعقیب اشرار باید به بالای ارتفاع شیخان برویم۰  تقریبا صبح اول وقت راه افتادیم۰  تا بالای کوه بریم وبرگردیم تقریبا ساعت چهار عصر بود۰ در برگشت شیب کوه زیاد بود وبه بچه ها فشار زیادی اومد ۰ تو دویست متر آخر بود دیگه هیچ کس حال نداشت۰  حاج محمود به من گفت حال داری تا سر جاده مسابقه بدیم۰  منم به خاطر اینکه تنها نمونه گفتم باشه۰  فرمانده وقت گردان مون هم اومد ۰ وقتی شروع کردیم به دویدن همه روحیه گرفته بودند۰ وقتی رسیدیم تازه محمود لب جاده شروع کرد به مبارزه (کاتا)این کاراش،خیلی روحیه بود و خستگی بچه هارو در آورد۰ حاج محمود هاشمی در دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها در عملیات آزادسازی شهر های شیعه نشین نوبل و الزهرا به درجه رفیع شهادت نایل شدند۰ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
❤️ شهید محمود هاشمی متولد سال 1350 در قم می‌باشد.محمود به بسیج می‌رود و در بسیج ثبت نام می‌کند و بعد از آن سالها در سپاه خدمت می‌کرد تا اینکه بحث داعش و سوریه و عراق مطرح و بعد او راهی سوریه شد 🌺آقای هاشمی از شهادت پسرش می‌گوید: من نقشه سوریه را بر روی دیوار نصب کرده بودم و دائماً پیگیر اخبار سوریه بودم، خبر پیروزی نبل الزهرا را شنیدم و همین موقع بود که محمود تماس گرفت و گفت: بابا ... گفتم می‌دانم می‌خواهی خبر خوشحالی به من بدهی؛ گفت: «بابا نبل الزهرا آزاد شد؛ گفتنم: ان شاءالله اون خوشحالی که می‌خواهی خدا به تو بدهد.» پس از همان عملیات محمود به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت را شنیدم یاد دعای خودم افتادم... خدا دعای من در حق فرزندم را اجابت کرده بود و بهترین پیروزی را به او داده بود. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
احترام به مادر محمود، علاقه زیادی به مادر داشت. در دوران بیماری مادرش، مثل پروانه به دورش می‌گشت، شهادت حق او بود. خوش اخلاق و مهربان بود. دائماً خانواده و برادرها و خواهرانش را دور هم جمع می‌کرد. خوشحالم که فرزندم به آرزویش رسید. مرگ حق است و کل نفس ذائقه الموت اما چه زیباست که انسان با شهادت برود و شهادت نصیب همه نمی‌شود. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
ميني رزمنده» لقبي بود كه در دوران دفاع مقدس به شهيد محمود هاشمي داده بودند. رزمنده‌اي كه با وجود سن كمش رفت تا خود را به قواره يك مدافع اسلام ناب محمدي برساند. «ميني رزمنده» سال‌ها بعد هم بار سفر بست. رفت تا اين بار هم مدافع حرم و اسلام شود. ...شهيد مدافع حرم محمود هاشمي يكي از همان سربازان گمنامي بود كه شهرت را در شهادت جست. سربازي امام زمان هم براي مردان مدافع حرم عالمي دارد. تك‌تيراندازي كه با 15گلوله 14 داعشي را هلاك كرد و در آخرين لحظات شليكش آسماني شد ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._