13.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرسش : چگونه شوهر خود را به سوی خودمان جلب کنیم که همیشه مشتاق باشد؟
#پرسش_و_پاسخ
@haram110
🔵⚪️ چرا همیشه عده ای در آستانه ماه محرم نگران #فقرا ونیازمندان می شوند⁉️
👈🏼👈🏼 هر سال قبل ازماه محرم و همچنین ایام عزاداری و میلاد ائمه یک عده یاد فقراء میافتند و شاکی میشوند که چرا مخارج عزاداری ها صرف فقراء نمیشود‼️
✅این در حالیست که در محرم همه فقراء به برکت دستگاه امام حسین علیه السلام از اطعام بهره مند می شوند❗️
✅و اتفاقا همین بانیان هیئت های اهل بیت هستند که در بقیه موارد هم به کمک مردم مستضعف آمده و کم کاری های دولت ها را جبران میکنند
💢ولی متاسفانه شاهدیم برخی عوام به راحتی گول این شیطان های انسان نما را می خورند
✅مثال کنسرت فقط یک مثال کوچک از هزاران مثالی است که می توان زد همچون سفرهای میلیونی به ترکیه و تایلند و دوبی و ارمنستان و قبرس و ......
💡 هزینه ای که مردم ایران به صورت میانگین در سال 96 برای کنسرت کرده اند:👇👇👇
💰قیمت بلیط کنسرت :
میانگین 100.000تومان
👈ظرفیت هر سالن کنسرت (تقریبی از600 تا 3000 نفر) :
میانگین 1800 نفر❗️
👈👈1800نفر ضرب در 100.000 تومان = 180.000.000
تومان فقط برای یک سانس❗️
آمارتعداد کنسرت های سال1396:
👈2499 کنسرت و 5444 اجرا❗️
5444 اجرا ضرب در 180 میلیون تومان =
💰 979.920.000.000 تومان❗️
👈 بله نزدیک هزار میلیار تومان هزینه ایست که سالانه در کنسرت ها هزینه می شود❗️
لاز م به ذکر است از هزینه های جانبی مردم برای یکبار کنسرت رفتن مانند تغذیه و ایاب و ذهاب و .... صرف نظر می کنیم
🍔هرپرس غذا هیئت امام حسین علیه السلام حدودا 6 هزار تومن❗️
💰 با 979.920.000.000 پول میتوان حدود 163.320.000 میلیون پرس غذا برای نیازمندان تهیه کرد❗️
⚠️ عزیزانی که مدام هیئت های امام حسین را می کوبند لطفا کمی از کنسرت ها بکاهند و به فقرا کمک کنند / البته اگر شیطان بگذارد ❗️
✅ این تنها گوشه ای از کارهای مخالفین شعائر حسینی است و الحمدلله ادله ی بسیارِ دیگری علیه این افراد جاهل و مغرض موجود است.
💯حديث قدسى:
بنده ای نیست که از مالش طعامی و یا درهم و دیناری در راه محبت فرزند دختر پيامبر علیه السلام #انفاق کند، مگر آنکه در این دنیا آن درهم را هفتاد برابر برکت دهم و در بهشت در عافیت بوده و گناهانش را می بخشم.
📚مستدرك الوسائل ، ج١٠، ص٣١٩
4_5974223951671328894.mp3
13.64M
دعای کمیل
ساعت عاشقی، دمی است برای همدمی با صاحب کمیل،
علی ابن ابیطالب امیرالمومنین
علیه السلام🌹
@haram110
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
#ناامیدان این داستان را از دست ندهید
بانوی مؤمنی در یکی از خاطرات خود میگوید:
با جوانی بسیار متدین ازدواج کردم
با پدر و مادر همسرم زندگی میکردیم
همسرم نسبت به پدر و مادرش بسیار مهربان و خوش اخلاق بود.
خداوند پس از یک سال دختری به ما عطا کرد که اسم او را اسماء نهادیم.
مسئولیت همسرم به غرب عربستان انتقال یافت و یک هفته در اداره کار میکرد و یک هفته استراحت
در حالی که دخترم پا در چهار سالگی نهاده بود همسرم هنگام بازگشت به خانه در ریاض در یک سانحه رانندگی به کما رفت و پس از مدتی پزشکان مغز و اعصاب ابراز کردند که ۹۵% از مغزش از کار افتاده است.
برخی از نزدیکان پس از پنج سال از گذشت این حادثه سخت به من پیشنهاد کردند که میتوانی از شوهرت جدا شوی!
اما من این پیشنهاد را نپذیرفتم و مرتب به شوهرم در بیمارستان سر میزدم و جویای احوال او میشدم
به تربیت و پرورش دخترم بسیار اهتمام میورزیدم، بنابراین او را در دارالتحفظ ثبت نام کردم و در سن ۱۰ سالگی تمام قرآن را حفظ کرد.
دخترم نوزده سالش شده بود و پانزده سال پس از سانحهای که برای پدرش پیش آمده بود، زمانی که به اتفاق به ملاقات پدرش رفتیم اصرار میورزید که شب نزد پدرش بماند و پس از اصرار زیاد او و مخالفت من سرانجام به پیشنهاد او تن دادم
دخترم برای من نقل کرد که در کنار پدرم سوره بقره را از حفظ خواندم، سپس خواب من را فرا گرفت و خود را در خواب بسیار خوشحال و مسرور دیدم.
سپس برخاستم و تا توانستم نماز شب خواندم و پس از مدتی به خواب فرو رفتم.
کسی در خواب به من میگفت:
چطور میخوابی در حالیکه خدا بیدار است؟ برخیز!
اکنون وقت قبول شدن دعاست
پس دعا کن، خداوند دعاهایت را میپذیرد
با عجله رفتم وضو گرفتم، با چشمانی پر از اشک به صورت پدرم مینگریستم و این چنین با خدا به راز و نیاز پرداختم
یا حی یا قیوم، یا جبار یا عظیم
یا رحمان یا رحیم
این پدر من و بندهای از بندگان توست که چنین گرفتار شده است و ما نیز در مقابل این مصیبت آرام گرفته و به قضا و قدر تو راضی شدهایم
خداوندا!
پدرم اکنون در سایهٔ رحمت و خواست توست
خداوندا!
همانگونه که ایوب را شفا دادی
همانگونه که موسی را به آغوش مادرش برگرداندی،
همانگونه که یونس را در شکم نهنگ
و ابراهیم را در کورهٔ آتش نجات دادی
پدرم را نیز شفا ده
خداوندا!
پزشکان ابراز داشتهاند که هیچ امیدی به بازگشت او وجود ندارد، اما امیدواریم که تو او را به میان ما باز گردانی
قبل از اینکه سپیدهٔ صبح بدمد خواب بر چشمانم چیره شد و باز در خواب فرو رفتم
همین که چشمانم گرم شدند، شنیدم که صدای ضعیفی من را صدا میزد و میگفت:
تو کی هستی؟
اینجا چکار میکنی؟
این صدا من را بیدار کرد و به طرف راست و چپ نگاه کردم.
آنچه که من را در بهت و حیرت فرو برد این بود که صدای پدرم بود!
با عجله و شور و شوق و گریه و زاری او را در آغوش گرفتم.
او من را پس زد و گفت:
دختر تو مَحرم من نیستی، مگر نمیدانی در آغوش گرفتن نامحرم حرام است؟
گفتم: من اسماء، دخترت هستم و با عجله و شکر و شور و شوق پزشک و پرستاران را باخبر کردم
همه آمدند و چون پدرم را باهوش دیدند شگفتزده شدند و همه میگفتند: سبحانالله
این کار خداوند است که مرده را زنده میگرداند.
پدر اسماء پس از ۱۵ سال کما به هوش آمد، دربارهٔ آن رویداد تنها این را به یاد میآورد که قبل از سانحه خواستم توقف کنم و نماز چاشتگاه را بجا آورم و نمیدانم نماز چاشتگاه را خواندم یا نه!
بدین صورت همسرم پس از ۱۵ سال کما و از دست دادن ۹۵% از مغزش به آغوش خانوادهٔ ما بازگشت و خداوند پسری به ما عطا کرد و زندگی به روال عادی خود بازگشت.
پس هرگز از "#رحمت_خدا" ناامید نشوید،
هر کاری نزد خدا آسان است.
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
May 11