4_5841176580784655321.mp3
11.7M
"❁"
#کارگاه_انصاف 6⃣1⃣
#استاد_شجاعی 🎤
▪️هرجا انصاف کنار رفت ؛
حتماً ظلم وارد میشود ...
✖️و محال است کسی به ظلم مبتلا باشد؛
و بتواند آرامش و نشاطِ ناشی از سلامت روح را درک کند!
- مکانسیم تأثیرگذاری ظلم بر نفس انسان چگونه است؟
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_سی_و_چهار بانوی صبورم سلام! شاید بتوان نام این چند خط را وصیت گذاشت
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_سی_و_پنج
رها: خودم میومدم، لازم نبود این همه راه رو بیای!
صدرا: خودمم میخواستم حاج علی رو ببینم؛ بالاخره مراسم هفتم بود دیگه، ارمیا رو هم دیدم نمیدونستم اونا هم از بچه های تیپ شصت و پنجن! انگار همکار سید مهدی بودن، هم دوره وهمرزم بودن.
_همکارای سید مهدی برای همه مراسمها اومدن، فردا هم تو مرکزشون مراسم دارن؛ آیه گفت با حاج علی میاد فردا تا به مراسم برسه.
صدرا سری تکان داد و سکوت کرد. رها در جایش جابه جا شد:
_ببخشید این مدت باعث زحمت شما شدم، نامزدتون خیلی ناراحت شدن؟
صدرا: به خاطر نبودم ناراحت نبود، چون با تو بودم ناراحت شد و قهر کرد؛
شدم مثل این مردای دو زنه، هیچوقت فکر نمیکردم منم بشم مثل اون مردایی که دوتا زن دارن و هیچ جایی تو زندگی هیچکدومشون ندارن.
همه جا متهمم، کلی به خاطر این قهر کردنش پول خرج کردم.
پوزخندی به یاد رویا زد:
_شما زنها عجیبید، تا وقتی براتون پول خرج کنن، براتون فرق نداره زن چندمید، مهم نیست شوهرتون اخلاق داره یا نه، اصلا مهم نیست آدمه یا نه!
حالا برعکسش باشه،یه مردِمهربونِ خوش اخلاقه عاشق باشه و پول نداشته باشه براش تره هم خرد نمیکنن!
رها: اینجوری نیست، شاید بعضی آدما اینجوری باشن که اونم زن و نرد نداره،بعضیا اعم از زن و مرد مادیات براشون مهمه
پول چیز بدی نیست و بودنش تو زندگی لازمه، اما بعضیا پول رو اساس زندگی
میدونن! این اشتباه میتونه زندگی ها رو نابود کنه.
عدهای هم هستن که کنار همسرشون کار میکنن و زندگی رو کنار هم با همه سختی هاش میسازن! مهم اینه که ما از کدوم دسته ایم و همسرمون رو از کدوم دسته انتخاب میکنیم.
صدرا: یه عده ی دیگه هستن که جزء دستهی دوم هستن اما وسط راه خسته میشن و ترجیح میدن برن جزء دسته ی اول!
رها: شاید اینجوری باشه اما زنهای زیادی تو کشور ما هستن که با بی پولی و بدیها و تمام مشکلات همسرشون، باز هم خانواده رو حفظ کردن؛ حتی عشقشون رو هم از خانواده دریغ نمیکنن!
صدرا: تو جزء کدوم دسته ای؟
رها: من در اون شرایط زندگی نمیکنم!
صدرا: تو الان همسر منی، جزء کدوم دسته ای؟
رها دهانش تلخ شد:
_من خدمتکارم، اومدم تو خونه ی شما که زجر بکشم... که دل شما خنک بشه!
همسری این نیست، فراتر از این حرفاست؛ از رویا خانم بپرسید جزء
کدوم دستهست.
تلخی کلام رها، دهان صدرا را هم تلخ کرد. این دختر گاهی چه تلخ میشود!
صدرا: یه کم بخواب، تا برسیم استراحت کن که برسی خونه وحشت میکنی؛ مامان خیلی ناخوشه، منم که بلد نیستم کار خونه رو انجام بدم!
خونه جای قدم برداشتن نداره!
خودت تلخ شدی بانو! خودت دهانم را تلخ کردی بانو! من که از هر دری وارد میشوم تو زهر به جانم میپاشی!
رها که چشم باز کرد، نزدیک خانه ی زند بودند. در خانه انگار جنگ به پا شده بود.
رها: اینجا چه خبر بوده؟
صدرا: رویا و شیدا و امیر و احسان اینجا بودن، احسان که دید تو نیستی
شروع کرد جیغ زدن و وسایل خونه رو به هم ریختن؛ بعدشم به من گفت تو چه جور مردی هستی که میذاری زنت ازخونه بره بیرون! این حرف روکه زد رویا شروع کرد جیغ زدن و وسایل خونه رو پرتاب کردن سمت من؛
البته نگران نشو، من جا خالی دادم!
رها سری به افسوس برایش تکان داد و بدون تامل مشغول کار شد. فکر کردن به رویا و کارهایش برای او خوب نبود!
کارهایش که تمام شد،
نیمه شب شده بود. شام را آماده کرد. خانم زند که پشت میز نشست رها را خطاب قرار داد:
_چرا اینقدر دیر برگشتی؟ اینجا خونه ی بابات نیست که هر وقت میخوای میری و میای!
صدرا وارد آشپزخانه شد:
_من که بهتون گفتم، اونجا شرایط خوب نبود، من گذاشتم باشه.
خانم زند: اینجا هم شرایط خوب نبود!
صدرا: مادر جان، تمومش کن! اون بااجازهی من رفته، اگه کسی رو
میخواید که سرزنشش کنید، اون منم، چون هر بار از من خودم بهش گفتم بمونه اونجا، رها... بشین با ما شام بخور!
خانم زند اعتراضی کرد:
_صدرا! چی میگی؟ من با قاتل پسرم سر یه سفره؟!
صدرا توضیح داد:
_برادر رها باعث مرگ سینا شده، رها قربانی تصمیم اشتباهه عموئه، ازمعصومه چه خبر؟ نمیخواد برگرده خونه؟
رها هنوز ایستاده بود.
خانم زند: نزدیک وضع حملشه، پیش مادرش باشه بهتره!
صدرا: آره خب! حالا کی برمیگرده؟ تصمیمش چیه؟ همینجا زندگی میکنه؟ رها... تو چرا هنوز ننشستی؟
خانم زند: اون سر میز نمیشینه!
هنوز تصمیم نگرفته کجا زندگی کنه، میگه اینجا پر از خاطراته و نمیتونه تحمل کنه، حالش بد میشه!
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_سی_و_پنج رها: خودم میومدم، لازم نبود این همه راه رو بیای! صدرا: خودمم
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_سی_و_شش
در ذهن صدرا و رها نام آیه نقش بست. آیه که همه جا دنبال خاطره ای از مردش بود و این خاطرات آرامش میکردند!
صدرا بلند شد و بشقابی برای رها روی میز گذاشت. صندلی برایش عقب کشید و منتظر نشستنش شد.
رها که نشست، خانم زند قاشقش را در بشقاب رها کرد و اعتراض آمیز
گفت:
_صدرا؟!
صدرا روی صندلیاش نشست:
_عمو تصمیم گرفت خونبس بگیره و شما قبول کردید، حالا من تصمیم گرفتم اون اینجوری زندگی کنه شما هم لطفا قبولش کنید، بهتره عادت کنید، رها عضو این خونه است!
*******************
صبح که رها به کلینیک رسید، دلش هوای آیه را کرد. زن تنها شدهی این
روزها... زن همیشه ایستادهی شکست خوردهی این روزها!
روز سختی بود، شاید توانش کم شده که این ساعت از روز خسته است!
ساعت 2 بعدازظهر بود. پایش را که بیرون از کلنیک گذاشت، دو صدا همزمان خطابش کرد:
-رها!
-رها!
چقدر حس این صداها متفاوت بود. یکی با دلتنگی و دیگری... حس دیگری را نفهمید. هر دو صدا را شناخت، هر دو به او نزدیک شدند...
نگاهشان به رها نبود. دوئلی بود بین نگاهها!
صدرا: شما؟
-نامزد رها، من باید از شما بپرسم، شما؟
صدرا: شوهر رها!
_پس حقیقته؟ حقیقته که زن یه بچه پولدار شدی؟
رها هیچ نمیگفت! چه داشت که بگویدبه این مرد که از نامردی روزگار بسیار چشیده بود
صدرا: هر جور دوست داری فکر کن، فقط فکر زن منو از سرت بیرون کن.
_این رسمش نبود رها، رسمش نبود منو تنها بذاری! اونم بعد از اینهمه سال که رفتم و اومدم تا پدرت راضی شد، حالا که شرایط رو آماده کردم و اومدم قرار عقد بذارم!
رها تنش سنگین شده بود. قدمهایش سنگین شده بود و پاهایش برخلاف آرزوهایش میرفت...دلش را افسار زد و قدم به سمت مرد این روزهایش میگذاشت
مردی که غیرتی میشد،با او غذا میخورد، به دنبالش می آمد، شاید عاشق نبودند اما تعهد را که بلد بودند!
احسان: کجا میری رها؟ تو هم مثل اسمتی، رهایی از هر قید و بند، از چی رهایی رها؟ از عشق؟ تعهد؟ از چی؟ تو هم بهش دل نبند آقا، تو رو هم ول میکنه و میره!
رها که رها نبود! رها که تعهد میدانست. رها که پایبند تعهد بود! رها که افسار بر دلش زده بود که پا در رکاب عشق نگذارد! از چه رها بود این رهای در بند؟
_حرفاتو زدی پسر جون، دیگه برو! دیگه نبینم سر راه زنم قرار بگیری!
سایهت هم از کنار سایهی رها رد بشه با من طرفی؛
بریم رها!
دست رها را گرفت و به سمت ماشین کشاند.
باخودش غرغر میکرد. رهابا این دستها غریبه بود.دستهای مردی که غریب به دوماه مردش بود!
_اگه بازم اومد سراغت بمن زنگ میزنی، فهمیدی؟
رها سر تکان داد. صدرا عصبی بود، حس بدی بود که کسی زنت را با عشق نگاه کند... با عشق صدا کند. کاری که تو یکبار هم انجامش نداده ای؛ کنار آمدن بارقیبی که حق رقابت ندارد سخت است. گوشه ای از ذهنش نجوا کرد
"همون رقابتی که رویا با رها میکنه! رویایی که حقی برای رقابت ندارد؛ شاید هر دو عاشق بودند؛ شاید زندگیهایشان فرق داشت؛ شاید دنیاهایشان فرق داشت؛ اما دست تقدیر گره هایی به زندگیشان زده بودند را گشود و صدرا را به رها گره زد...
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
حرم
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج) شماره1⃣1⃣ 🍃🌺🍃 داعی الله 🍃🌺🍃 در یکی از زیارتها با تعبیر «داعِیَ الل
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج)
شماره2⃣1⃣
🍂🌺🍂 باسط 🍂🌺🍂
یکی از لقبهای امام زمان(عج) باسط است.
باسط یعنی کسی که نعمت و برکات را گسترده میسازد. در زمان حکومت آن حضرت داد در همه جا گسترده خواهد شد.
همه مخلوقات در سایه عدالت آن بزرگوار به آرامش و آسایش دست مییابند و از نعمت های الهی بهره مند خواهند شد.
همچنین احکام حیات بخش اسلام در سرتاسر عالم مورد توجه قرار گرفته، زمینه تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس قوانین الهی فراهم خواهد آمد. زمین و آسمان برکات خود را در زمان حضرت به مردم ارزانی خواهند داشت.
اساس کفر و شرک از بین می رود و همه مردم در سایه آن حضرت تسلیم آیین الهی خواهند شد و حتی درندگان نیز خوی درندگی خویش را کنار خواهند گذاشت.
همراه ما باشید
ادامه دارد...
✴️ دوشنبه 👈2 فروردین /حمل 1400
👈 8 شعبان 1442👈 22 مارس 2021
🕌 مناسبت های دینی اسلامی .
💧روز جهانی آب .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است :
✅ مهمانی و ضیافت .
✅ و ملاقات با مسؤلین و سایرین نیک است .
👶 برای زایمان مناسب و نوزادش عمر طولانی دارد.ان شاءالله.
🤕 مریص ان خوب گردد . ان شاءالله
✈️ مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد .
👩❤️👩حکم مباشرت امشب .
مباشرت امشب (شب سه شنبه ) ، مباشرت خوب و فرزند دهانی خوشبو و مهربان و دل رحم خواهد شد .
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز : قمر در برج سرطان و انجام امور زیر نیک است:
✳️ امور کشاورزی و زراعی .
✳️ کندن چاه و قنات.
✳️ درختکاری .
✳️ و خرید و فروش کالا نیک است .
📛 برای ازدواج و بنایی خوب نیست .
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بیماری می شود .
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب درد سر می شود .
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد .
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود .
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد .
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند
تعبیرش از آیه ی 9 سوره مبارکه " توبه " است .
اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا .....
و از مفهوم ان استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله یا توافقی نزد خواب بیننده بیایند . ان شاء الله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
😷😷 پاداش روزه در دوشنبه و پنج شنبه های ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَامَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ الْخَمِيسِ مِنْ شَعْبَانَ، جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ نَصِيباً ؛ وَ مَنْ صَامَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ الْخَمِيسِ مِنْ شَعْبَانَ قَضَى لَهُ عِشْرِينَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا، وَ عِشْرِينَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الْآخِرَةِ. (وسائلالشيعة، ج10، ص493 به نقل از اقبال الاعمال)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس روزهای دوشنبه و پنج شنبه ماه شعبان را روزه گیرد، خداوند متعال برای وی بهره ای (از رحمت خویش) قرار می دهد. همچنین بیست حاجت دنیوی و بیست حاجت اخروی وی را برآورده می سازد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼👌 نماز ساده شب نهم ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ التَّاسِعَةِ أَرْبَعاً، بِالْحَمْدِ وَ النَّصْرِ عَشْراً؛ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ، وَ أعْطاهُ بِكُلِّ آيَةٍ ثَوابَ اثْنَيْ عَشَرَ شَهيداً مِنْ شُهَداءِ بَدْرٍ وَ ثَوابَ الْعُلَماءِ. (البلدالأمين، ص172)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب نهم ماه شعبان 4 رکعت نماز بخواند ؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره نصر ؛ خداوند بدنش را بر آتش حرام می سازد، و به ازای هر آیه پاداش دوازده شهید از شهدای بدر و پاداش همه دانشمندان را به وی اعطا می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
*همه بخونن*
هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید به کسانی فکر کنید که قادر به تکلّم نیستند.
قبل از اینکه بخواهید از مزّه ی غذای تان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.
در زندگی پیش از آنکه از زندگی تان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته.
قبل از آنکه از فرزندان تان شکایت کنی،
به کسی فکر کنید که آرزوی بچّه دار شدن دارد.
پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.
و پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید
و از آن شکایت کنید به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید.
زندگی، یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید.
4_5836859597486295930.mp3
11.3M
"❁"
#کارگاه_انصاف 7⃣1⃣
#استاد_شجاعی 🎤
▪️انسانها همیشه؛
بزرگترین بیانصافیها را در حق خودشان مرتکب میشوند!
جنایتی که گاهی به سقطِ روح، در بستر جسم، میانجامد 🔥...
28.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠عقیقه بیمه متافیزیکی
در برابر حوادث متافیزیکی
《عقیقه مُهّمی فراموش شده 》
🔹در حدیثی از امام صادق (ع) که در مفاتیحالجنان ذکر شده است، حضرت میفرمایند: «بلا دائماً بر روی سر بچه در حال گردش است، و عقیقه، از سر او دور میکند.
🔹پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
کُلَّ غلامٍ رَهینةٌ بِعَقیقَتِهِ
هرکودکی با عقیقه بیمه می شود.
(کنز المعال- ج 16)
🔹امام محمدباقر علیه السلام فرمودهاند:
کُلُّ مَولوُدٍ مُرتَهَنٌ بِالعَقیقَةِ
عقیقه، نوزاد را از مبتلا شدن به انواع بلاها حفظ میکند
💠هر فردی بهتره برای خودش عقیقه انجام بدهد ،
21.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*همه بخونن*
📚 *خطاب به مجردان بزرگوار*
ازدواج کردنِ کسانی که از جنسِ هم نیستند و همدیگر را دوست ندارند
با این عقیده که
"بعدا به مرور زمان درست می شود"
مانند پوشیدن جورابِ لنگه به لنگه است ؛
همان طور که آن جوراب ،
کار آدم را تا وقتی توی کفش است راه می اندازد
آن زوج هم کار هم را راه می اندازند .
اما شما رویتان می شود با چنین جورابی ، بروید مهمانی ؟
یا مثلا ممکن است در اثر مرور زمان رنگ جوراب ها ، توی کفش عوض شود ؟
❌ نه ! آن ها فقط هر روز کثیف تر و چرک تر می شوند.
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
4_5922394622805412039.mp3
3.63M
#کنترل_شهوت ۲۱
🔻#شیطان؛
سعی می کنه ،تو رو بواسطه این مشکل، از خدا بگیره...
باور نکن....
همه چیز، به آسانی قابل جبرانه
#راهکار
شعر زیبای نماز
شعر زیبای نـماز :: دنیای نیاز به نـماز
اتــــــــــــــل متــــــل پـــــــــروانــه
نــشستـــــــــه روي شـــــــانــــه
صـــدا ميــــــاد چـــه نـــــــــــــــازه
ميــگــــــــــــه وقـــت نـــــــــــمـازه
بـه ايــن صــدا چــي ميـــــــــگــن
اذان ، اقــــــــــــــامه ميـــــــــگــن
شيـــطونــــــــــــــه نـــاراحتــــــــه
دنبـــــــــــــال يـــــه فــــرصتــــــــه
ميــگه آهـــــــــــــاي مـسلمـــون
نــــــــــــمـاز رو بــعـدا بـخــــــــون
هــــر كسـي كـــــــــه زرنـگـــــــه
بـــــــا شيـطونــه مي جـنــگـــــه
وقـــت نـــــــــــماز كــه مي شــه
هــر كــــاري تــعطيــل مي شــه
نــــــمـاز چــقـــدر شيــــريــنـــــه
اول وقـــــــــــــــت هميــــــــنــــــه
#آهوی_نقره_ای :
تو جنگل قصه ما همه حیوونا با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کردند در این جنگل بجز گل های رنگارنگ و درختان و حیوونای خوب یه رودخونه بزرگ هم بود که از وسط جنگل می گذشت همه از آب ... 👇
4_5942838804573325142.mp3
5.64M
❤️ #دین_زیباست
❤️ #امام_شناسی
جلسه 44
مخصوص نوجوانان 👉
و معلمین مدارس 👉
این قسمت :
وجه الله نابود نمیشود.
#جلسات_امام_شناسی_نوجوان
#معرفت_امام
#تفسیر_قرآن
👈 تهیه مطالب با ما و نشر آن با شماست
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_سی_و_شش در ذهن صدرا و رها نام آیه نقش بست. آیه که همه جا دنبال خاطره
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_سی_و_هفت
ارمیا روزها بود که کلافه بود؛ روزها بود که گمشده داشت؛ خوابهایش کابوس بود. تمام خوابهایش آیه بود و کودکش... سیدمهدی بود و لبخندش... وقتی داستان آن عملیات را شنید، خدایا... چطور توانست دانسته برود؟!
امروز قرار بود مراسم در ستاد فرماندهی برای شهدای عملیات گرفته شود. از خانوادهی شهدا دعوت به عمل آمده بود؛ مقابل جایگاه ایستاده بودند. همه با لباسهای یک دست... گروه موزیک
مینواخت و صدای سرود جمهوری اسلامی در فضا پیچید و پس از آن نوای زیبایی به گوشها رسید: شهید... شهید... شهید... ای تجلی ایمان...
شهید... شهید...
شعر خوانده میشد و ارمیا نگاهش به حاج علی بود. آیه در میان زنان بود... زنان سیاهپوش! نمیدانست کدامشان است اما حضور سیدمهدی را حس میکرد. سیدمهدی انگار همه جا با آیهاش بود. همه جوان بودند... بچه های کوچکی دورشان را احاطه کرده بودند. تا جایی که میدانست همه شان دو سه بچه داشتند، بچه هایی که تا همیشه محروم از پدر شدند...
مراسم برگزار شد و لوحهای تقدیر بزرگی که آماده شده بود را به دست فرزند و یا همسر شهید میدادند. نام سیدمهدی علوی را که گفتند، زنی از روی صندلی بلند شد. صاف قدم برمیداشت! یکنواخت راه میرفت، انگار آیه هم یک ارتشی شده بود؛ شاید اینهمه سال همنفسی با یک ارتشی سبب شده بود اینگونه به رخ بکشد اقتدار خانوادهی شهدای ایران را!
آیه مقابل رئیس عقیدتی سیاسی ارتش ایستاد، لوح را به دست آیه داد.
آیه دست دراز کرد و لوح را گرفت:
_ممنون!
سخت بود... فرمانده حرف میزد و آیه به گمشده اش فکر میکرد... جای تو اینجاست، اینجا که جای من نیست مرد من!
آنقدر محو خاطراتش بود که مکان و زمان را گم کرد. حرفها تمام شده بود و آیه هنوز عکس العملی نشان نداده بود:
_خانم علوی... خانم علوی!
صدای فرمانده نیروی زمینی بود. آیه به خود آمد و نگاهش هشیار شد:
_ببخشید.
-حالتون خوبه؟
آیه لبخند تلخی زد:
_خوب؟معنای خوب رو گُم کرده بود
آیه راه رفته را برگشت... برگشت و رفت... رفت و جا گذاشت نگاه مردی که نگاهش غم دارد
روز بعد همکاران سیدمهدی برای تسلیت به خانه آمدند. ارمیا هم با آنان همراه شد. تا چند روِز قبل زیاد با کسی دمخور نمیشد. رفت و آمدی با کسی نداشت. در مراسم تشییع هیچیک از همکارانش نبود. "چه کرده ای بامن سید"
تمام کسانی که آمده بودند، در عملیات آخر همراه او بودند و تازه به کشور بازگشته بودند. هنوز َگرِد سفر از تن پاک نکرده بودند که به دیدار خانواده ی شهدای رفتند.
آیه کنار فخرالسادات نشسته بود. سیدمحمد پذیرایی میکرد با حلواوخرما...
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_سی_و_هفت ارمیا روزها بود که کلافه بود؛ روزها بود که گمشده داشت؛ خوابها
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_سی_و_هشت
حاج علی از مهمان ها تشکر کرد
مردانی که هنوز خانوادهی خود را هم ندیده بودند و به دیدار آمدند...
_شما تو عملیات با هم بودید؟
مردی که فرمانده عملیات آن روز بود، جواب داد:
_بله؛ برای یه عملیات آماده شدیم و وارد سوریه شدیم. یه حمله همه جانبه بود که منطقه ی بزرگی رو از داعش پس گرفتیم، برای پیشروی بیشتر و عملیات بعدی آماده میشدن.
ما بودیم و بچه هایی که شهید شدن. سر جمع چهل نفر هم نمیشدیم، برای حفاظت از منطقه مونده بودیم. جایی که گرفته بودیم
منطقه ی مهمی بود... هم برای ما هم برای داعش! حمله ی شدیدی به ما شد. درخواست نیروی کمکی کردیم، یه ارتش مقابل ما چهل نفر صف کشیده بود. یازده ساعت درگیری داشتیم تا نیروهای کمکی میرسن. روز سختی بود، قبل از رسیدن نیروهای کمکی بود که سیدمهدی تیر خورد. یه تیر خورد تو پهلوش... اون لحظه نزدیک من بود، فقط شنیدم که گفت یا زهرا! نگاهش کردم دیدم از پهلوش داره خون میاد. دستمال گردنشو
برداشت و زخمشو بست. وضعیت خطرناکی بود، میدونست یه نفر هم
توی این شرایط خیلیه! آرپیچی رو برداشت... ایستادن براش سخت بود
اما تا رسیدن بچه ها کنارمون مقاومت کرد. وقتی بچه ها رسیدن، افتاد روزمین، رفتم کنارش... سخت حرف میزد. گفت میخواد یه چیزی به همسرش بگه، ازم خواست ازش فیلم بگیرم. گفت سه روزه نتونسته بهش زنگ بزنه؛ با گوشیم ازش فیلم گرفتم. لحظه های آخر هم ذکر یا زهرا (س) روی لباش بود.
سرش را پایین انداخت و اشک ریخت. درد دارد همرزمت جلوی
چشمانت جان دهد...
آیه لبخند زد:"یعنی میتونم ببینمت مَرد من؟"
الان همراهتون هست؟ میتونم ببینمش؟
نگاه متعجب همه به لبخند آیه بود. چه میدانستند از آیه؟ چه میدانستند که حتی دیدن اخرین لحظات زندگی مَردش هم لذت بخش است
آخر قرارشان بود که همیشه با هم باشند؛ قرارشان بود که لحظه ی آخر هم باهم باشند
چه خوب یادت بود مَرد
چه خوب به عهتدت وفا کردی
_بله.
گوشی اش را از جیبش درآورد و فیلم را آورد. آیه خودش بلند شد و گوشی
را از آقای اقا گرفت، وقتی نشست، فیلم را پخش کرد.
مَردش رنگ بر چهره نداشت،صورتش پر از گرد و خاک بود
لبهایش خشک و ترک خورده بود. "برایت بمیرم مَرد،چقدر درد داری که رنگ زندگی از چشمانت رفته است؟"
لبهایش را به سختی تکان داد:
_سلام بانو! قرارمون بود که تا لحظه آخر با هم باشیم، انگار لحظه های آخره! به آرزوم رسیدم و مثل بابام شدم... دعا کن که به مقام شهادت برسم... نمیدونم خدا قبولم میکنه یا نه! ببخش بانو... ببخش که تنها موندی!ببخش که بار زندگی روی شونهی توعه
سرفه کرد. چندبار پشت سر هم:
_... تو بلدی روی پای خودت بایستی! نگرانی من تنهاییته! نگرانی من،
بی هم نفس شدنته! آیه... زندگی کن... به خاطر من... به خاطر دخترمون...
زندگی کن! حلالم کن اگه بهت بد کردم...
به سرفه افتاد.
یاا زهرا یا زهرا ذکر لبهایش بود تا برق چشمهایش به خاموشی گرایید.
آیه اشکهایش را پاک کرد. دوباره فیلم را نگاه کرد. فیلم را که در گوشی اش ریخت، تشکر کرد. ارمیا متاثر شده بود... برای خودش متأسف بود که سالها با او همکار بود و هرگز پا پیش نگذاشته بود برای دوستی!
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
✽عجیب ترین چیزی که من تا به حال دیده ام...این بوده که چرا بعضی ها،
اینقدر دیر دلشان برای امام زمان(عج) تنگ می شود.
#شهید_صدیقی
#شهیدان
[برترین کار،کاربرای #فرج است]
حرم
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج) شماره2⃣1⃣ 🍂🌺🍂 باسط 🍂🌺🍂 یکی از لقبهای امام زمان(عج) باسط است.
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج)
شماره3⃣1⃣
🍃🌺🍃 تمام 🍃🌺🍃
یکی از لقب های آن حضرت «تمام» است.
امام مهدی(عج) را از آن جهت لقب تمام داده اند که آن حضرت در کمالات اخلاقی، سجایای انسانی، شرافت نسب و خاندان، شوکت و عظمت، رأفت و محبّت و قدرت و سلطنت تام و بی عیب است و احدی از انبیا و اولیا به آن حدّ دست نیافته اند و توفیقی که امام زمان(عج) در اجرای احکام الهی پیدا کرده هیچ یک از پیامبران و اوصیا پیدا نکرده است.
همچنین می توان گفت: آن حضرت را تمام نامیدهاند چون وی متمّم و کامل کننده خلافت و حکومت الهی و نیز علوم و کمالات در روی زمین است و از طریق رهنمودها و برنامه های تربیتی و اخلاقی آن حضرت است که بشر به بالاترین درجات کمال روحی و عرفانی دست خواهد یافت.
همراه ما باشید
ادامه دارد...
💠رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله:
هر کس که خداوند به او علم دین عطا کرده باشد و او آن را به مردم تعلیم ندهد، پس از مرگ خداوند را در حالی ملاقات می کند که بر دهانش لجام آهنین زده باشند.
📚بحارالانوار ج۲ ص۶۸
💠از وجود نازنین امام حسن مجتبي عليه السلام پرسیده شد: بزرگواری چیست؟
حضرت فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.
📚تحف العقول ۲۲۷
✴️ سه شنبه 👈 3 فروردین /حمل 1400
👈 9 شعبان 1442👈 23 مارس 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌦 روز جهانی هواشناسی .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر:
✅ شروع به کارها و آغاز شغل.
✅ داد و ستد و تجارت.
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ درختکاری .
✅ قرض گرفتن و قرض دادن .
✅ و ملاقات با افراد و اقوام خوب است .
📛 خرید ملک خوب نیست .
👶 زایمان خوب و نوزاد ولادتش آسان و مقبول و محبوب مردم و طالب علم گردد . ان شاءالله
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود .
🚘 مسافرت :خوب است و مال و ثروت پی در پی دارد .
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز قمر در برج سرطان است
و تا ظهر برای امور زیر نیک است :
✳️ امور زراعی و کشاورزی .
✳️ کندن چاه .
✳️ درختکاری .
✳️ و خرید و فروش کالا نیک است .
📛 برای ازدواج و بنایی خوب نیست .
💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، زفاف و عروسی مکروه است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث درد و بیماری می شود .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث درد اعضا می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید .
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 10 سوره مبارکه " یونس " علیه السلام است .
دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام ..
و از معنای آن استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند .ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۰۳ فروردین ۱۴۰۰
میلادی: Tuesday - 23 March 2021
قمری: الثلاثاء، 8 شعبان 1442
🌹امروز متعلق است به
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
🗞 وقایع مهم شیعه
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روز شمار
▪️3 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
▪️7 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️23 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️32 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️37 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
هدایت شده از حرم
#روایت
✅امام صادق علیه السلام درباره #دعای_عهد فرمودند:
🌸«هر کس با این دعای #عهد چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند».
📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
#دعای_عهد♡
#استاد_فرهمند
کجایى ...؟؟
اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت!
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤