eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.4هزار ویدیو
626 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5852858234699778990.mp3
9.92M
غربت بقیع- محمدرضا لبّانی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگیم حسین- محمدرضا لبانی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✴️جمعه 👈 31 اردیبهشت /ثور 1400 👈9 شوال 1442👈 21 می 2021 🏛مناسبت های دینی و اسلامی . 🎇 امور دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و محمودی است برای : ✅ شروع به کارها . ✅ داد و ستد و تجارت . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ درختکاری . ✅ قرض گرفتن و قرض دادن . ✅ و ملاقات خوب است . 📛 و برای خرید ملک و خانه خوب نیست . 👶مناسب زایمان و نوزاد ولادتش آسان و مقبول و محبوب مردم و طالب علم گردد .ان شاءالله ✈️مسافرت : مسافرت خوب و مفید و مال و ثروت در پی دارد و بعداز ظهر آغاز شود . 👩‍❤️‍👩 مباشرت و مجامعت : 👩‍❤️‍👩 امروز:مباشرت پس از فضیلت نماز عصر ، استحباب ویژه دارد و فرزند حاصل از آن از دانشمندان نامدار شود . ان شاالله 🔭 احکام و اختیارات نجومی : 🌗 امروز قمر در برج سنبله است و از نظرنجومی روز خوبی برای امور زیر است: ✳️ ارسال کالاهای تجاری . ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ سفر خشکی . ✳️ داد و ستد و تجارت . ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✳️ و اشتغال به امور تجاری نیک است 📛 و برای امور ازدواجی مناسب نیست . 💑 انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : امشب( شب شنبه )، استحباب یا کراهتی ندارد . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ،(سر و صورت) ، باعث درد و بیماری است . 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن باعث درد اعضا می شود . ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب شنبه دیده شود طبق ایه ی 10 سوره مبارکه " یونس " علیه السلام است . دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام .. و از معنای آن استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند . ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از حرم
💠اهمیت روز جمعه و اعمال روز جمعه 🔹روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله مهدی موعود(عج) می باشد. پس چه خوب است تا با اهمیت و اعمال این روز آشنا شویم. 🔸اهمیت روز جمعه: 👈۱-ولادت امام زمان(عج) در روز جمعه واقع شده است. 👈۲-امامت در روز جمعه به آن حضرت منتقل شده است. 👈۳-جمعه روزی است که خدای تعالی لقب معروف (قائم)را به آن حضرت اختصاص داده است. 👈۴-امام عصر(عج) در روز جمعه بر دشمنان مسلط خواهد شد. 👈۵-روز جمعه مخصوص صاحب العصر و الزمان حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود(عج) می باشد. 👈۶-خداوند در روز جمعه در عالم ذر از همه ارواح بنی آدم برای امام زمان (عج) و ائمه هدی(ع) پیمان وفاداری گرفته است. 👈۷-و از مهم ترین اعمال انسان در روزجمعه توجه به حضرت مهدی(عج) و انتظار فرج آن بزرگواراست. 👈۸-در این روز زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج ایشان مستحب است زیرا طبق برخی از روایات و زیارات ، امید ظهور ان حظرت در روز جمعه بیشتر از سایر روزهاست. 💠اعمال ذکر شده برای روز جمعه 🌸1. در نماز صبح آن در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم توحید بخواند. 🌸2. بعد از نماز صبح خواندن دعای عهد و دعای ندبه 🌸3. غسل جمعه کند وازسنت های تاکید شده است. وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زوال آفتاب و هرچه به زوال نزدیک شود بهتر است 🌸4. هزار مرتبه صلوات بفرستد. رسول خدا - صلی الله- فرمود: هر کس هزار بار در روز جمعه بر من صلوات فرستد خطایای هشتاد سالهاش آمرزیده شود. واگر 1000 مرتبه فرصت نشد لاقل 100 مرتبه صلوات بفرستد 🔽امام صادق ع فرمودند: اگر صد مرتبه صلوات بفرستد،تا در روز قيامت چهره اش نورانى گردد.و نیز هركس روز جمعه صد مرتبه صلوات فرستد و صد مرتبه اَستَغفِرُاللهَ رَبَّی وَ اَتُوبُ اِلَیه ِ گويد و صد مرتبه سوره«توحيد» را بخواند،آمرزيده خواهد شد. 🔽نيز روايت شده:كه ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد،بين نماز ظهر و عصر برابر با ثواب هفتاد حج است 🌸5. خواندن دعای آل یاسین در عصر روز جمعه 🌸6. رفتن به نماز پر فضیلت جمعه 🌸7. به زیارت اموات و زیارت قبر پدر و مادر یا یکی از ایشان برود که فضیلت دارد ( از امام باقر روایت شده که زیارت کنید مردگان را در روز جمعه که می دانند کیست که به زیارت ایشان رفته است و شاد می شوند) 🌸8. زیارت حضرت رسول(ص) و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین نماید. 🌸9. اعمال عمومی مورد پسند در روز جمعه : حمام برود، ناخن خود را کوتاه کند وصورت خود را پیرایش نماید.بوی خوش به کار برد و جامه های پاکیزه خود را بپوشد. 🌸10.برای اهل و عیال چیزهای نیکوی تازه از میوه و گوشت بخرد تا شاد شوند به آمدن جمعه .همچنین خوردن انارو کاسنی توصیه شده 🌸11. خواندن دعای سمات در ساعت پایانی روز جمعه 🌸12.سوره های «احقاف»و«مؤمنون»را بخواند. 🌸13.صدقه دهد، روايت داریم :ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه،هزار برابر اوقات ديگر است. 🌸14 .ساعتی از روز جمعه را به اموختن دین اختصاص دهد
هدایت شده از حرم
4_5816897366883566025.mp3
9.69M
🌺 دعای ندبه💔💔💔 ✨ استاد فرهمند 🌻 التماس دعای فرج🙏😭😭 🍃🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ شنبه 👈 1 خرداد /جوزا 1400 👈10 شوال 1442👈 22 می 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است. ✅خرید رفتن. ✅فروختن. ✅زراعت و کشاورزی. ✅محاسبه و حسابرسی اموال. ✅قرار داد نوشتن. ✅و نگارش کتاب مقاله و پایان نامه خوب است. 👶 زایمان مناسب و نوزاد با حیا پاک دامن و مبارک است .ان شاءالله 🚖 مسافرت : مسافرت خوب و سودمند است . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج میزان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ لباس نو پوشیدن . ✳️خواستگاری عقد و عروسی . ✳️ فروش طلا و جواهرات . ✳️ آغاز معالجه و درمان . ✳️ کودک به گهواره نهادن. ✳️ و مباشرت نیک است . 👩‍❤️‍👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : ( شب یکشنبه) ، روایتی مبنی بر کراهت یا استحباب آن وارد نشده است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث عزت و احترام است . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، موجب ضعف درد و الم می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 11سوره مبارکه " هود علیه السلام " است . الا الذین صبروا و عملوا الصالحات.... و از مفهوم و معنای آن استفاده میشود که برای خواب بیننده کاری پیش اید که در نظر مردم مشکل باشد ولیکن چون صبر کند موجب نیکنامی و راحتی ایام عمرش میگردد . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🌸اول هفته تون پربرکت 🌿امروز از خدا میخوام 🌸حالتون خوب کسب تون خوب 🌿تقدیرتون خوب عاقبت تون 🌸خوب وزندگیتون خوبِ خوب باشه 🌸امروز صبح خندان‌تر 🌿آرام تر:مهربـان تـر:بخشـنـده تر‌ 🌸صبورتر.. باگذشت تر.. باشید!! 🌿حواست به نگاه خدا باشد 🌸که چشمش به زیباترشدن 🌿و لـایق تر شدن توست!
"رمان محبوبه خانم: شما چرا؟ما شرمنده شماییم که گول حرفای عموی بچه هارو خوردیم. رها برای ما رحمت الهی بود و هست. حاج علی: حبس عمومیش چند سال بود؟ صدرا: چهار سال!تازه تموم شده و آزاد شده. افتاده به جون ما دوباره.مسیح و یوسف خداحافظی کرده و رفتند. مریم هم بهتر دید دست محمدصادقش رابگیرد و زهرای خواب رفته در آغوشش را بیشتر اذیت نکند: _محمدصادق داداشی! _بله _یهوقت از جریان امشب به بچه ها چیزی نگی؛ مواظب باش مهدی نفهمه! _چشم آبجی، حواسم هست.رها اشک میریخت. سردرد امان آیه را بریده بود. محبوبه خانوم را با آرامبخش به خواب بردند. زهرا خانوم دخترش را در آغوش داشت. حاج علی و صدرا درباره ی کارهایی که معصومه میتوانست انجام دهد و کارهایی که صدرا باید انجام میداد حرف میزدند؛ فقط بچه ها آرام و بیخبر از دنیا در خواب ناز بودند. رها: صدرا... بچه مو نگیرن! صدرا لبخندی به مادرانه های خاتونش زد: _نگران نباش! مهدی فقط پسرخودته؛ نمیتونه کاری انجام بده. رها: اون مادرشه و تو عموش! صدرا: حضانت بچه بعد از ازدواج مادر با خانواده پدریه، در صورت نبود جد پدری، عمو حضانت رو بر عهده داره. در ثانی اون با قاتل پدر بچه ازدواج کرده، میتونم ثابت کنم بچه امنیت جانی نداره! چرا نگرانی؟ از نظر قانون حضانت وقیومیتش با منه، نگرانیت بیخوده! زهرا خانوم بوسه ای بر سر رها زد و آرام زیر گوشش گفت: _یه کمی به فکر بچه ی خودت باش! این همه بیتابی براش سمه، چرا باخودت و بچه ت اینجوری میکنی؟! رها هق هق کرد و گفت: _مهدی هم بچه ی خودمه؛ خودم بزرگش کردم! مگه یادت نیست؟! همه ش یه روزش بود که من مادرش شدم! آیه که چشمانش را بسته بود و کلافه از سردرد بیموقع بود، خیالش از بابت رها و مادرانه های زهرا خانوم و خواب بودن محبوبه خانوم که راحت شد، بلند شد: _من دیگه میرم خونه. رها جان الکی داری اعصاب خودت و شوهرتو خردمیکنی؛ بهتره بری استراحت کنی، صبح هم نیا مرکز؛ خودم به خانوم موسوی میگم مراجعاتو لغو کنه و یه نوبت دیگه بده. شب بخیری گفت و به خانه برگشت؛ خانه ای که مدتها بود گرمایی نداشت... مدتها بود تنها بودن را مشق میکرد. دلش مرهم میخواست؛ کسی که شبها با او از کارهای کرده و نکرده و ای کاشهایش میگفت؛ کسی که صبح نگاهش را بدرقه ی راهش کند؛ کسی مثل سید مهدی تمام عمرش؛ کسی شاید اندکی شبیه ارمیای این روزها. ارمیایی که خودش هم نمیدانست میشناسدش یا نه؛ ارمیای شاید خسته از لجاجت های آیه... شب بدی بود و بدتر از همه رها که همه ی وجودش در بند عشق به مهدی کوچک صدرا بود. رها مادر بودن را خوب مشق کرده بود. آیه میدانست که رها از خود مادر شده و کودک زاده اش هم بیشتر مادری میکند، بهتر مادری میکند. رها با همه ی بد و خوبهای صدرا ساخت؛ با همه ی دوستنداشتنی ها ساخت. رها اول مادر شد و مادری آموخت و بعد همسر شد و عاشقی آموخت. چقدر فرق است بین رها و آیه... آیه ای که همه چیز داشت و رهایی که هیچ... حالارهایی که همه چیز دارد و آیه ای که... نه؛ آیه هنوز هیچ نشده بود. مادرانه هایش برای زینب ساداتش قشنگ بود، خودخواهانه نبود. به خاطر دل دخترکش ازدواج کرد حالا کمی بدخلق شده، کمی ارمیاآزاری در خونش جولان میدهد، کمی به خاطر دلش دل زینب کوچکش رامیشکند ادامه دارد... نویسنده:
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_شصت_و_سه محبوبه خانم: شما چرا؟ما شرمنده شماییم که گول حرفای عموی بچه
"رمان ما این که خودخواهی نیست، هست؟! مادر است دیگر... از خود میگذرد برای بچه اش، لقمه از دهان خودش میزند برای بچه اش؛ اما زن است دیگر، دلش بند یک مرد تا ابد میماند، باید با این چه کند؟ رها چه گفته بود؟ قبل از آمدن معصومه چه گفت؟ راستی، اگر ارمیا هم مثل سید مهدی شود و دیگر نیاید؟ نه... امکان ندارد! ارمیا کجا و سید مهدی کجا؟ ارمیا کجا و شهادت کجا؟ ارمیا و این حرفها؟ اصلا چه کسی گفته حق دارند ارمیا را با سید مهدی مقایسه کنند؟ سید مهدی تک بود... بهترین بود؛ اصلا سید مهدی نمونه ی دومی نداشت! ارمیا هرگز مانند او نمیشد؛ اصلا تقصیر ارمیاست که سید مهدی دیگر به خواب آیه نمی آید ارمیا مزاحم خلوتهای ذهنی اش با یاد سید مهدی است! چشمانش بسته شد و همانجا روی مبل و وسط خوددرگیری های ذهنی اش به خواب رفت... خوابی که سید مهدی مهمان آن بود و نه ارمیا؛ خوابی که سراسر پریشانی بود و هرج و مرج... ساعت یک ونیم بعدازظهر بود که آیه با آخرین مراجعش خداحافظی کرد، ده دقیقهای مشغول نوشتن گزارش بود. زمانی که سررسیدهایش را مرتب در کشوی میزش گذاشت و در آن را قفل کرد، دو ضربه به در اتاقش خورد. این مدل در زدن دکتر صدر بود. آیه بلند شد و در را برای دکتر باز کرد. آیه: سلام استاد، چیزی شده؟ صدر روی صندلی مراجع نشست و با دست به صندلی بغل دستش اشاره کرد که بنشیند: _مگه باید چیزی شده باشه؟ آیه همانطور که مینشست: _تا چیزی نشه که شما از اون اتاق خوشگلتون بیرون نمیایید. صدر خنده ای کرد: _حق داری، حاج علی نگرانته؛ گفت من باهات صحبت کنم. آیه لبخندش پر درد شد: _کارم به اینجا کشید؟ _به کجا؟ _که دست به دامن شما بشن؟ _خودت بهتر میدونی که همه ی آدما نیاز به مشاوره و درددل کردن، تخلیه هیجانی و از همه مهمتر شنیده شدن دارن؛ با حرف نزدن و گوشه گیری و فرار از واقعیت میخوای به کجا برسی؟ به فکر زینبت هستی؟ امانتداری میکنی؟ رها گفت وضع روحی زینب اصلا خوب ِ نیست؛ وقتی رها میگه خوب نیست من مطمئن میشم یه حای کار تو داره میلنگه! ارمیا چرا تنها رفت؟چرا وقتی بیمارستان بودی رفت؟ ارمیایی که من سه ساله میشناسم اینجوری نبود! آیه: سه سال؟ شما که تازه... صدر میان کلامش آمد: _چند ماه بعد از شهادت سید مهدی بود که یه روز پدرت اومد، ارمیا رو آورده بود. من سه ساله با زیر و بم این بچه آشنام. _چرا میومد؟ _اینا دیگه جزء اسرار مراجع منه؛ فقط گفتم که بدونی ارمیا آشنای یکی دو روزه نیست که بخوای من رو از سرت باز کنی! _اونروز تو بیمارستان حرفای خوبی بهش نزدم. _بعد از اونروز باهاش حرف زدی؟ _نه. _میدونی کجاست و کی میاد؟ _بابا گفت رفته همون روستایی که قرار بود ما بریم. _برنامه آینده ت چیه؟ وقتی اومد؟ _نمیدونم استاد! من هنوز با رفتن مهدی کنار نیومدم! _مهدی برمیگرده؟ _نه! _اما ارمیا میتونه بره؛ میتونه خسته بشه! صدای ارمیا از لای در نیمه باز اتاق آمد... ادامه دارد... نویسنده:
✴️ یکشنبه 👈 2 خرداد / جوزا 1400 👈11 شوال 1442👈 23 می 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . ⭐️احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ شروع کار و شغل . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ نوشیدن دوا برای درمان . ✅ صید و دام گذاری و شکار . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ و خرید و فروش خوب است . 👼 زایمان خوب و نوزادش مبارک و روزی دار و عمری طولانی دارد .ان شاءالله ✈️ مسافرت : خوب و مفید و سودمند است . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز : قمر در برج میزان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️ مسافرت . ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج . ✳️ فروش جواهرات . ✳️ لباس نو پوشیدن . ✳️ آغاز معالجه . ✳️ کودک به مهد نهادن . ✳️ و مباشرت نیک است . 💑مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند حافظ قرآن گردد . ان شاءالله ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه است . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، باعث خبط دماغ( اختلال مغزی) میشود. 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 12 سوره مبارکه " یوسف " علیه السلام است . ارسله معنا غدا یرتع و یلعب ...... و چنین استفاده میشود که چیز عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبتش بخیر باشد . ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
ســـلام🌷 صبح بخیر❄️ آرزو می کنم 🌷 در این روز زیبا ❄️ دلتون پر از محبت🌷 روزتون پُر از رحمت ❄️ زندگیتون پر از برکت 🌷 لحظه‌هاتون پر از موفقیت❄️ و عاقبتتون ختم به خیر باشد🌷 یکشنبه تون سراسر عشق و خوشبختی
‍ *آقایون بخونن* 🌸🍃 به عقب برگردید گاهی برای همسرتان کارهایی انجام دهید که دراوایل زندگی انجام میدادید گل بفرستید بهترین خاطراتی که باهم داشتید رامرورکنید یادداشت عاشقانه بدین یکنواختی راتغییربدهید.
*همه بخونن* ✅ *چه زمانی باید یک رابطه را تمام کرد؟* 🔶وقتی رابطه باعث شود به جای زندگی در زمان حال در گذشته ها زندگی کنی! 🔶وقتی رابطه بیشتر برایت رنج آور است تا لذت بخش!. 🔶وقتی از تو خواسته می شود خودت را تغییر دهی! 🔶وقتی از طرف مقابلت می خواهی برای خوشایند تو تغییر کند! 🔶هنگامی که کارهایش را توجیه می کنی! 🔶وقتی به تو صدمه های روحی، جسمی یا بیانی می زند! 🔶وقتی موردی ناپسند در مدت زمانی کوتاه بارها اتفاق می افتد! 🔶وقتی می بینی طرف مقابلت هیچ تلاشی برای ادامه ی ارتباط نمی کند! 🔶وقتی ارزش ها و عقاید اصلیتان متفاوت است! 🔶وقتی که به امید بهبود شرایط، رابطه را ادامه می دهیم! 🔶وقتی هیچ کدام از طرفین احساس قبلی را نسبت به هم ندارند! 🔶وقتی بده بستان یک طرفه است. یک طرف فقط می دهد و طرف مقابل فقط می گیرد..
4_400717549613875365.mp3
2.36M
🙌🏻💪👅👂👃👁👀👄😀 ترانه شاد اعضای بدن با صدای : چرا 😍
4_5888593131401643986.mp3
7.07M
🔰به حق کودکی که در شکم دارم! 👈 جلوه‌هایی از عظمت مقام ، والده ماجده امیرالمومنین علی علیه السلام ✅ مخاطب اصلی این مجموعه نوجوانان هستند لطفا برسانید به دست نوجوان شیعه!
4_5807635841140395019.mp3
3.43M
💠 🔆حتما هر شخصی تقویت و پاکسازی کبد را انجام دهد... 👌اگر کبد تقویت شود تمام ۵۰۰ کارایی خودرا راحت انجام میدهد... ❓کبد چگونه و سالی چند مرتبه تقویت و پاکسازی شود... 🔈حتما گوش دهید... 🎤 🍃🌺
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_شصت_و_چهار ما این که خودخواهی نیست، هست؟! مادر است دیگر... از خود می
"رمان _من خسته نمیشم دکتر؛ اینقدر آیه رو اذیت نکنید! صدر به سمت صدا برگشت و با دیدن ارمیا با آن ریشهای چند روزه، از روی صندلی بلند شد و به سمتش رفت: _سلام؛ رسیدن به خیر! ارمیا شرمنده سرش را پایین انداخت: _ببخشید، سلام. ممنون؛ شما هم خسته نباشید. _تو خسته نباشی مرد خدا! ِ _مرد خدا رو زمین چی کار داره دکتر؟ مرِد خدا بالش برای پریدن باز بازه صدر: لطفا تو قصد پرواز نکن. داغ سیدمهدی برای همهمون بس بود! ارمیا: بعضی داغها هیچوقت سردنمیشن، شما که اینو میدونید نباید به آیه خانوم فشار بیارید؛ دست ما امانتن! صدر: خودتون میدونید؛ من برم که خانومم منتظره. ارمیا: اون خانوم چی شد؟ صدر منظور ارمیا را فورا فهمید: _بستری شد، تو بیمارستان رازی. ارمیا: کجا هست؟ صدر: به امین آباد مشهوره. ارمیا: خطری برای ما نداره دیگه؟ صدر: خیالتون راحت. سابقه ی خرابش اینجا باعث شده اونجا حسابی تحت نظر باشه که داروهاش مصرف بشه. ارمیا: ممنون دکتر! صدر: به امید دیدار. صدر که رفت ارمیا نگاه با لبخند مهربانانه اش را به آیه دوخت: _سلان خانوم، خسته نباشی؛ بریم خونه؟هنوز زینب سادات رو ندیدم، دلم براش تنگه! آیه سلامی زیر لبی گفت. همیشه شرمنده ی اخلاق خوب و آرامش و صبر ارمیا بود. کلید ماشین را که به سمت ارمیا گرفت گفت: _چطور با اینهمه بد رفتاریای من هنوز خوبی؟ گفته بودی تا من نگم دیگه نمیای؟ ارمیا کلید را از دست آیه گرفت: _اومدم دکتر صدر رو ببینم که حرفاتونو شنیدم؛ من نبودم خیلی اذیتت کردن؟ باورکن به خاطر خودت رفتم، نمیدونستم اذیت میشی. آیه دوباره پرسید: _چرا همه ش خوبی؟ ارمیا همانطور که کنار آیه قدم میزد گفت: _منِ امروز رو نبین. اتفاقا من خیلی بداخلاق بودم. اینی که در خدمت شماست، دسترنج دکتر صدر و حاج علی و سید مهدی شماست. من همه چیزم رو از اونشب برفی دارم. اونشب معجزه ی خدا برای من بود؛ خدا منو کوبید و از نو ساخت. _کاش منم میکوبید و از نو میساخت! _شما رو که کوبید، اما نسبت به ساخت دوباره دارید مقاومت میکنید. _درد داره؟ _خیلی... _منم خیلی درد دارم؛ احساس بدی دارم. _چرا؟ آیه سرش را پایین انداخت و با دستهایش بازی کرد: ادامه دارد... نویسنده:
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_شصت_و_پنج _من خسته نمیشم دکتر؛ اینقدر آیه رو اذیت نکنید! صدر به سم
"رمان _حس میکنم به مهدی... به یادش... با خاطراتش به ایثار و از خود گذشتگیش خیانت کردم. _بیشتر به خودت، احساست و آینده ی خودت و دخترت داری خیانت میکنی. سید مهدی میدونست و رفت؛ اون از خودش برای آرامش شما گذشت. _دقیقا همینه؛ حالا من با ازدواجم نشون دادم رفتنش ارزشی نداشت. _اشتباه میکنی آیه. تو نشون دادی زندگی هست... امید هست... آینده هست؛ اگه سید مهدی و سید مهدی ها رفتن فقط برای این بود که آینده ای برای ما وجود داشته باشه. آیه خانوم، میدونم سیدمهدی تک بود، لنگه نداشت، اما میگم بیا با بدیهای من بساز، به خدا دارم خوب بودن رو کنارت مشق میکنم. من کنار تو و زینب سادات یه دنیا آرامش دارم ِمن کنار شما خوب میشم و بدون شما گم میشم؛ مگه بال پروازسیدمهدی نشدی؟چرا منو بیبال و پر رها میکنی؟ منم میخوام پرواز رو تجربه کنم! آیه اخم کرد: _فقط همینم مونده بری شهید بشی! ارمیا بلند خندید: _پس زیادم از من بدت نمیاد؟ چشم شهید راه خدمت به شما میشم خانوم! ارمیا جلوی در خانه پارک کرد: _بریم ببینیم دختر بابا چیکار میکنه! _دختر بابا با همه قهره. دلتنگه و گریه میکنه؛ همه ی اسباببازیاشو خراب کرده و بابا میخواد. ارمیا ابرو در هم کشید: _چرا بهم زنگ نزدی؟ چرا نگفتی اینقدر اوضاع اینجا به هم ریخته؟ _در اصل منم قهر بودم؛ خب من تصادف کرده بودم، حالم بد بود زنی که شوهرم رو دوست داره میخواست منو بکشه؛ چه انتظاری از من داشتی؟ ارمیا: اون قسمت شوهرم رو که گفتی رو دوست داشتم؛ خوبه منم یه خاطرخواه دارم که شما از رو حسادت یه کم ما رو ببینی! _بله... خاطرخواه دیوونه. این را گفت و ازماشین پیاده شد و نشنید که ارمیا گفت: _همینکه باعث شد منو ببینی بسه! *************** زینب به ارمیا نگاه کرد و بازمدادشمعی اش را روی کاغذ کشید. ارمیا به آیه نگاه کرد: _قهره؟ _نمیدونم. زینب را مخاطب قرار داد: ِب مامان؛ بابا اومده _زینب مامان؛بابا اومده ها. زینب عکس العملی نشان نداد. ارمیا به سمت زینب رفت و دست روی موهای دخترکش کشید: ِ بابا... قربونت برم. بغل بابایی نمیای؟ دلم برات تنگ شده زینب سرش را روی پای ارمیا گذاشت؛ مدادشمعی از دستش رها شد: _بابا... صدایش بغض داشت. ارمیا دخترکش را از روی پاهایش بلند کرد و در آغوش کشید: _جان بابا؟ خوشگل بابا... صورت اشک آلود زینب را بوسید: _گریه نکن بابا؛ اینجوری هق هق نکن قربون چشمات بشم! آیه بهتر دید پدر و دختر دلتنگ را تنها بگذارد؛ به آشپزخانه رفت تا سفره ی نهار را آماده و غذاها را گرم کند. ارمیا را که صدا زد، دقایقی صبرکرد ادامه دارد... نویسنده: