eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
625 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° 💠🔹امام سجاد علیه‌السلام: مردى با خانواده خود سوار كشتى شد و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت. زن بر تخته پاره‌اى قرار گرفت و موج دریا او را به یكى از جزیره‌هاى میان آب برد در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مى‌كرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید به او گفت: آدمیزادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم دیگر سخنى نگفت برخاست و قصد كرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد! زن به خود لرزید راهزن سبب را پرسید زن با دست اشاره كرد از خدا مى‌ترسم راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شده‌اى؟ زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه مرد راهزن گفت: با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشده‌اى از خدا مى‌ترسى! درحالیكه من این كار را به زور به تو تحمیل مى‌كنم به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام! راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد، عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت! جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنه‌اى نمى‌بینم، تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم عابد گفت: پس من دعا مى‌كنم تو آمین بگو جوان پذیرفت عابد دعا كرد، جوان آمین گفت ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مى‌شدند به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد. عابد گفت: تو از من بهترى زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید داستانت را به من بگو جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد عابد به او گفت: بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود. 📗عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، جلد۱، شیخ حسین انصاریان ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
هدایت شده از حرم
‍ ✅ فواید و درمانهای آن در کلام 🔹برنج خشک و آسیاب شده در روایت آمده است: 👈شكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَجَعَ بَطْنِي فَقَالَ لِي خُذِ الْأَرُزَّ فَاغْسِلْهُ ثُمَّ جَفِّفْهُ فِي الظِّلِّ ثُمَّ رُضَّهُ‌ وَ خُذْ مِنْهُ فِي كُلِّ غَدَاةٍ مِلْ‌ءَ رَاحَتِكَ وَ زَادَ فِيهِ إِسْحَاقُ الْجَرِيرِيُّ تَقْلِيهِ قَلِيلًا وَزْنَ أُوقِيَّةٍ وَ اشْرَبْهُ.[1] یعنی به امام صادق (ع) از شکایت کردم فرمود بگیر و آن را بشوی و در سایه خشک کن و نرم کن و از آن هر روز به اندازه یک کف صبح بخور و در روایت دیگر آمده است که به اندازه‌ی سی یا هفتاد گرم آن را تفت بده و بخور. «تقلیه» یعنی آن را بدون روغن تفت بده. 🔹 در روایت آمده است: 👈كانَ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَجَعُ الْبَطْنِ فَأَمَرَ أَنْ يُطْبَخَ لَهُ الْأَرُزُّ وَ يُجْعَلَ عَلَيْهِ السُّمَّاقُ فَأَكَلَهُ فَبَرَأَ.[2] یعنی امام صادق (ع) داشت امر کرد برای او بپزند و روی آن بریزند آن را میل کرد و خوب شد. بیماری امام صادق (ع) اسهال شدید معروف به «بَطَن» بود. امروزه به افرادی که اسهال شدید و مداوم دارند سفارش می‌کنیم همیشه روی غذاهای خود به خصوص ، بریزند زیرا اسهال را درمان می‌کند. ظاهرا و درمان تمام انواع است بنابراین اسهال صفراوی را هم شامل می‌شود. 🔹 در روایت آمده است: 👈مرِضْتُ‌ سَنَتَيْنِ‌ وَ أَكْثَرَ فَأَلْهَمَنِيَ اللَّهُ الْأَرُزَّ فَأَمَرْتُ بِهِ فَغُسِلَ وَ جُفِّفَ ثُمَّ أُشِمَّ النَّارَ وَ طُحِنَ فَجَعَلْتُ بَعْضَهُ سَفُوفاً وَ بَعْضَهُ حَسْوا[3] یعنی امام صادق (ع) فرمود دو سال یا بیشتر مریض شدم خداوند به من الهام کرد بخورم امر کردم را بشویند و خشک کنند و مختصری تفت دادند و آسیاب شد و بعضی را خشک کردم و بعضی را درست کردم. بنابراین هم برای بیماری ها و شکم درد و اسهال خوب است. 🔹 در روایت آمده است: 👈مرِضْتُ‌ مَرَضاً شَدِيداً فَأَصَابَنِي بَطَنٌ فَذَهَبَ جِسْمِي فَأَمَرْتُ بِأَرُزٍّ فَقُلِيَ ثُمَّ جُعِلَ سَوِيقاً فَكُنْتُ آخُذُهُ فَرَجَعَ إِلَيَّ جِسْمِي‌[4] یعنی امام صادق (ع) فرمود به شدید مبتلا شدم پس بدنم آب شد و دستور دادم تفت داده شود سپس آن را کنند و آن را مصرف کردم و بدنم به برگشت. 🔹 امروزه خیلی معروف نیست و شاید در کرمانشاه نان برنجی به عنوان یک شیرینی درست می‌کنند ولی منظور همان نانی است که می‌خوریم ولی از برنج درست شده است. برنج را آسیاب و خمیر می‌کنند و با خمیر برنج، نان درست می‌کنند. 👈نان برنجی درمان است و برای افرادی که زیاد می‌شوند و یا مبتلا به هستند مفید است زیرا به راحتی از شکم خارج نمی‌شود و حتی در افرادی که مبتلا به هستند، برای خارج شدن از شکم حداقل به دوازده ساعت نیاز دارد. جلوی ضعف و سستی و لاغری را می‌گیرد. در روایت آمده است: 👈ليْسَ‌ يَبْقَى‌ فِي‌ الْجَوْفِ‌ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَى اللَّيْلِ إِلَّا خُبْزُ الْأَرُزِّ.[5] یعنی چیزی درون بدن از صبح تا شب باقی نمی‌ماند مگر غذا در بدن افرادی که اسهال دارند سریع خارج می‌شود و از طریق روده ها جذب بدن نمی‌شود به همین جهت این افراد لاغر می‌شوند. [1] الکافی، کلینی، ج6، ص342، ط اسلامیه. [2] الکافی، کلینی، ج6، ص342، ط اسلامیه. [3] المحاسن، برقی، ج2، ص502. [4] المحاسن، برقی، ج2، ص503. [5] الکافی، کلینی، ج6، ص305، ط اسلامیه. 🔆 @haram110
هدایت شده از حرم
👌دوست داری در زمره اصحاب کربلا نوشته شوی؟ ◾️قال الامام الرضا علیه السلام یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَقُلْ مَتَی مَا ذَکَرْتَهُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً . 🔸امام رضا علیه السلام : ای ابن شبیب! اگر می خواهی ثوابی چون کشته شدگان با حسین علیه السلام ببری، هر وقت که نام او را بردی بگو : یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یعنی: ای کاش که با ایشان بودم تا فوز عظیم (رستگاری بزرگ) می بردم. 📚بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار عليهم السلام جلد 98 صفحه 103
📢📢📢...در دو هفتهء ابتدائی محرم سال ۱۱ هجری قمری ، نیمهء دوم فروردین سال ۱۱ هجری شمسی ، آوریل سال ۶۳۲ میلادی ، در مدینه چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖▪️🌑🔸🌑 🕖🕗🕝..در این ماه ، در چنین ایامی ، جلسه ای در منزل ابوبکر تشکیل می‌شود... در این جلسه ۳۴ نفر حضور دارند... نام بزرگانی از قریش و سران دو قبیلهء اوس و خزرج در میان اعضای این جلسه دیده می شود ؛ ❌سعید بن عاص اُموی نویسندهء پیمانی است که اعضای جلسه بر مفاد آن توافق دارند : ⚠️ " بسم الله الرحمن الرحيم ، این نوشته ، پیمانی است که گروهی از اصحاب محمد رسول خدا از مهاجرین و انصار - که خداوند آنان را در کتاب خویش ستوده است - بر آن توافق دارند ... پس به درستی که خداوند به لطف و کرم خویش محمد را به سوی تمامی مردم فرستاد ، او را فرستاد با دینی که برای بندگان به آن راضی بود ... او امر الاهی را ابلاغ نمود تا آن که دین کامل گشت ... سپس خدای متعال او را با اکرام به سوی خویش برد ، بدون آنکه کسی را به عنوان جانشین انتخاب کند ... پس بر مسلمانان واجب است که هرگاه دوران خلیفه ای به پایان رسید ، صاحبان خرد و صلاح به مشورت بنشینند و آن کس را که لایق است ، انتخاب کنند ... حال اگر کسی برخلاف سخن فوق ، مطلبی گوید ... با اجتماع مسلمانان مخالفت کرده است.... ." وعدهء مال 💰و مقام 👑 به شاهدان این ماجرا داده می‌شود ؛ ...بدین ترتیب سعید بن عاص اُموی ، نام حاضران را می نویسد و پیمان نامه به "ابوعُبَيْده جراح" داده می‌شود ؛ او به عنوان "امین" امانت داری این عهد نامه را به عهده می گیرد تا در اولین فرصت آن را در مکه و در خانهء کعبه 🕋 - در کنار صحیفهء اول(*) - مدفون کند ؛ تا این نوشته به عنوان سند ، محفوظ بماند .(۱) ⚠️ حاضران در جلسه ، با شهادت بر اجرای این عهدنامه ، منزل ابوبکر را با رعایت احتیاط کامل ترک می‌کنند. ...فردا صبح پیامبر صلی الله علیه و آله ، پس از نماز صبح در جایگاه عبادت خویش به ذکر خداوند مشغول هستند ؛ ..با طلوع آفتاب ، پیامبر صلی الله علیه و آله رو به سمت ابوعبیده - که در صف نماز ایستاده بود - می کنند و می‌فرمایند : ‼️آفرین به مثل تو ، امین این امت شده ای؟(۲) سپس آیهء زیر را تلاوت فرمودند : 📖 فوَيلٌ لِلَّذينَ يَكتُبونَ الكِتابَ بِأيديهم ثُمَّ يَقولونَ هذا مِن عِندِاللهِ ... فَوَيلٌ لَهُم مِمّا كَتَبَت أيديهم وَ وَيلٌ لَهُم مِمّا يَكسِبونَ. 📖 وای بر آن کسانیکه از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت می دهند...پس وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن به دست می آورند.(۷۹/بقره) آن گاه فرمودند : 💠 عده ای از این امت معاهده ای نوشته اند که به معاهدهء زمان جاهلیت که در کعبه آویخته بودند ، شبیه است ... اگر نبود امر الاهی ، آنان را فرا می‌خواندم [ و رسوایشان می کردم] ⚠️ کسانی که شب قبل در منزل ابوبکر حضور داشتند و اینک در مسجد حاضرند ، رنگ از رخسارشان می پرد و بر خود می‌لرزند (۳)... ✔️ آری ، خداوند به سلاح وحی ، پیامبر خویش را از آنچه دیشب گذشته است ، آگاه می کند ؛ اما تاریخ نویسان به طریق دیگری نیز ماجرای فوق را حکایت کرده اند : ◀️ همسر ابوبکر ، اسماء بنت عُمَیس که جلسه در منزل او تشکیل شده ، حکایتگر پیمان نامه برای آیندگان است ؛(۴) این بانوی مسلمان ، پس از مرگ ابوبکر در سال ۱۳ هجری قمری ، افتخار همسری امیرالمؤمنین علیه السلام را دارد. 〰〰〰〰〰〰〰 (*) اولین صحیفه ، چندی پیش و در ایام حجه الوداع نگاشته شده است ، و جمعی ۵ نفری از منافقان متفق شده‌اند تا نگذارند بعد از رسول خدا ، خلافت در اهل بیت ایشان مستقر شود! 1️⃣ ارشاد القلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار‌ ۱۰۴/۲۸ 2️⃣ جالب است که در منابع اهل تسنن ، این جمله را با حذف بقیهء ماجرا به عنوان امتیاز برای "ابوعبیده" نقل می کنند و او را "امین امت" لقب می دهند‼️: تفسیر ابن کثیر ۴۴/۲ 3️⃣ ارشادالقلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار ۱۰۵/۲۸ 4️⃣ بحارالانوار ۱۰۲/۲۸‌
✓قلب آرام و مطمئن امام حسین علیه السلام نسبت به مرگ ✓مرگ برای مومنان پلی است برای رسیدن به نعمات بهشتی ●وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام: لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- نَظَرَ إِلَيْهِ مَنْ كَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ، لِأَنَّهُمْ إِذَا اشْتَدَّ بِهِمُ الْأَمْرُ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ، وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ، وَ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ، وَ وَجَبَتْ جُنُوبُهُمْ. وَ كَانَ الْحُسَيْنُ- عَلَيْهِ السَّلَامُ- وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَوَاصِّهِ‌[3] تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ، وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ، وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ. فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: انْظُرُوا إِلَيْهِ لَا يُبَالِي بِالْمَوْتِ. فَقَالَ لَهُمُ الْحُسَيْنُ- عَلَيْهِ السَّلَامُ-: «صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ، فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضُّرِّ[4] إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النِّعَمِ‌[5] الدَّائِمَةِ، فَأَيُّكُمْ يَكْرَهُ أَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ، وَ هَؤُلَاءِ أَعْدَاؤُكُمْ كَمَنْ يَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ أَلِيمٍ. إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ: أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكَافِرِ. وَ الْمَوْتَ جِسْرُ[6] هَؤُلَاءِ إِلَى جَنَّاتِهِمْ، وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِيمِهِمْ، مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ ●و حضرت زین العابدین- علیّ بن الحسین- علیهما السّلام فرمود: (در روز عاشورا) آنگاه که کار بر حسین بن علی بن ابی طالب (علیه السّلام) دشوار گردید، چون افرادی که دور حضرت بودند نگاه بر چهره اش می افکندند، به روشنی محسوس بود، بر خلاف دیگران که رنگ پریده و مضطرب گشته و دندانشان می لرزد و طپش قلبشان بیشتر شده و تغییر کرده، امام حسین (علیه السلام) و چند تن از خواص حضرت با چهره و روئی درخشان و بدنی کاملا آرام و دلی مطمئنّ (در صحنه) بودند. بعضی از آنان به بعض دیگر گفتند: بنگرید به سوی او که چگونه از مرگ نمی هراسد! پس امام حسین (علیه السّلام) به ایشان می فرمود: پایداری کنید! ای گرامی زادگان، مرگ چیزی نیست جز پلی که شما را از سختی و آسیب می گذراند، و به بهشت های وسیع و نعمتهای جاودان می رساند، پس کدامیک از شما دوست ندارد، که از زندانی به قصر منتقل گردد. در حالی که آن برای دشمنانتان همانند پلی است که آن ها را از کاخ به زندان و عذابی دردناک می رساند. زیرا پدرم از رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) برایم بازگو کرد: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پل مؤمنان به بهشت ایشان، و پل کافران به آتش سوزان دوزخشان می باشد، نه من دروغ گفته ام و نه این را به من دروغ گفته اند 📚بحارالانوار/ج6/ص154 و ج44/ص297 معانی الاخبار (صدوق)/ص288 الإعتقادات (صدوق)/ص52 علم الیقین (فیض کاشانی)/ج2/ص1053 نفس المهموم/ص228📚 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🔴ترک کردن زیارت به جهت ترس و وحشت! حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمودند: به جهت ترس و وحشت زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام را ترک مکن، زیرا کسى که زیارت آن حضرت را ترک کند چنان حسرتى بخورد که آرزو نماید قبر آن حضرت نزد او باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود. (📚کامل الزیارات ،ابن قولویه ،صفحه412) 🔴 اگه می خوای راه کربلا باز بشه، همین حالا یک قدم بردار ...! نذر کن بگو به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که اگه راه باز شد و‌ طلبیده شدم ۱۰۰۰ مرتبه «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» تحت قبه مقدس حضرت پدر سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام میفرستم . ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
"رمان کمیل کلافه دستی به صورتش کشید و گفت: ــ الان وقت این حرف ها نیست سمانه ناباور به کمیل خیره بود،آنقدر شوک بزرگی به او وارد شده بود که ،نمی توانست تسلطی بر رفتارهایش داشته باشد. ــ الان بگید،اون پوسترایی که تو تظاهرات دست بقیه بودند برا چی طراحی کردید؟کی ازتون خواسته بود؟ سمانه دستای لرزانش را بر روی میز مشت کرد و لبانش را تر کرد وگفت: ــ من پوستری برای این تجمع طراحی نکردم ــ اما چند نفر از دانشجوها گفتن؛که این پوسترارو شما بهشون دادید ،که به دست بقیه برسونن ــ آره ولی من این پوسترارو ندادم،من پوسترایی که طراحی کردم به بچه ها دادم اخمی بر روی پیشانی کمیل نشست! ــ کی پوسترای طراحی شده رو چاپ کرد؟ ــ آقای سهرابی کمیل سریع پرونده را باز کرد و نگاهی به آن انداخت،اما اسمی از سهرابی نبود. ــ کی هست؟ ــ مسئول دفتر ــ اینجا که نوشته عظیمی مسئول دفترِ ــ آقای عظیمی بیمارستان بستریه،برای همین این مدت آقای سهرابی مسئوله ــ این سهرابی چطور آدمیه ــ آدم خوبیه کمیل سری تکان می دهد ــ به کسی شک نداری؟ سمانه کمی فکر کرد اما کسی به ذهنش نرسید: ــ نه ــ خب cd هایی که تو دانشگاه پخش شده بودند.. سمانه سریع گفت: ــ باور کنید ،آقای سهرابی به من یه cd داد گفت مداحی هست برم رایت کنم به عنوان فعالیت فرهنگی بدم به بچه ها،منم تعجب کردم آخه این فعالیت ها خیلی قدیمی شده بودند،اما گفت که بخشنامه است باید انجام بشه ــ بخشنامه رو دارید؟ ــ نه،قرار بود بفرسته برام اما نفرستاد ــ میدونستید تو اون Cdها کلی سخنرانی ضد نظام بود سمانه با حیرت به کمیل نگاه می کندو آرام می گوید: ــ چی؟ولی آقای سهرابی گفتن که مداحیه،حتی به نمونه به من داد ــ الان دارید این نمونه رو؟ ــ آره هم cd هم یه نمونه از پوستر تو اتاقم تو دفتر هستش ــ cd هارو قبل از اینکه پخش کردید جایی گذاشتید؟ ــ یه روز کامل تو دفتر بودن کمیل سری تکان می دهد و سریع برگه ای به سمت سمانه می گیرد: ــ آدرس کافی نتی که رفتیدو برام بنویسید کمیل برگه را برمیدارد و از جایش بلند می شود ؛ ــ با من بیاید ادامه دارد... نویسنده :
"رمان سمانه از جایش بلند می شود و هم قدم کمیل از اتاق خارج می شوند،سمانه با حیرت به کسانی که برای کمیل احترام نظامی میگذاشتند نگاه می کرد،با صدای کمیل به دری که کمیل باز کرده بود خیره شد: ــ بفرمایید داخل سمانه وارد اتاق شد و با اشاره ی کمیل بر روی میز نشست ،با کنجکاوی اتاق را رصد کرد،حدس می زد اتاق کمیل باشد. ـــ من باید برم جایی ،تا وقتی برمیگردم بشینید فکر کنید،شاید چیزی یادتون بیاد که بخواید به من بگید سمانه با نگرانی گفت: ــ کجا دارید میرید؟اصلاساعت چنده؟میدونید الان خانوادم چقدر نگران شدن،من باید برم ــ سمانه خانم نمیتونی بری سمانه حیرت زده گفت: ــ چی؟؟ ــ تا وقتی که این مسئله روشن نشه ،شما اجازه بیرون رفتن از این جارو ندارید سمانه با عصبانیت از جایش بلند شد و گفت: ــ یعنی چی؟مگه زندانی ام ،من اینجا نمیمونم ،شما نمیتونس منو اینجا نگه دارید کمیل با اخم فقط نظاره گر عصیانگری های سمانه بود. سمانه با دیدن اخم و سکوت کمیل، او هم سکوت کرد! ــسمانه خانم مثل اینکه متوجه نیستید الان کجایید،اینجا یکی از بخش های وزارت اطلاعاته و شما به جرم برهم زدن محیط دانشگاه اینجا هستید،الان شما باید بازداشگاه بودید نه تو اتاق من،خداروشکر کنید که پروندتون افتاده دست من،خداروشکر کنید که من اینجا بودم،اگه نبودم شرایط سخت تر از اونی بود که شما بخواید اینجوری عصبانی به من تشر بزنید منتی سرتون نمیزارم اما،شما الان یک فرد سیاسی محسوب میشید که با یه برنامه ریزی برای یه تجمع اوضاع کل کشورو بهم ریختید و رسانه های اونور آب از صبح تا الان دارن برای خودشون کارشناسی میکنن این موضوعو ،بازم بگم یا متوجه شدید که این موضوع خیلی مهم و خطرناکه سمانه بر روی صندلی نشست،دیگر پاهایش نای ایستادن نداشت،موضوع از چیزی که فکر میکرد،پیچیده تر و خطرناک تر بود،دستان لرزانش را در هم فشرد،احساس میکرد بدنش یخ کرده است چشمانش را محکم بر روی هم می بندد،دعا می کند که این اتفاقات یک خواب باشد و با،باز کردن چشمانش همه چیز تمام شود اما با صدای آب چشمانش را باز کرد! کمیل لیوان آبی را جلوی سمانه گذاشت و نگاهی به چهره ی ترسیده اش انداخت، از جایش بلند شد و گفت: ــ این اتاق منه ،میگم کسی نیاد داخل ،میتونید راحت باشید من همه تلاشمو میکنم که هر چه زودتر از اینجا برید به طرف در رفت اما با صدای سمانه برگشت،که با صدای ترسیده و لرزان صدایش کرده بود: ــ آقا کمیل ــ نگران نباشید،زود برمیگردم حرف دیگری نزد و از اتاق خارج شد.... از اتاق خارج شد و در را بست،امیرعلی به طرفش آمد و بعد از سلام واحوالپرسی دستی بر روی شونه اش گذاشت: ــ اینا چی میگن؟ کمیل در حالی که به سمت در میرفت جوابش را داد: ــ کیا؟ ــ بچه های اینجا ــ چی میگن؟ ــ یکی از متهم هارو بردی تو اتاقت،موقع بازجویی شنود و دوربینو خاموش کردی. کمیل با اخم نگاهی به امیرعلی انداخت و گقت: ــ بچه های اینجا همیشه اینقدر فضولن ــ فضول نیستن،اما غیر عادی بود چون اولین باره اینکارو میکنی کمیل با عصبانیت غرید: ــ به اونا مربوط نیست،بهشون بگو هر کی سرش تو کار خودش باشه ،والا اینجا جایی ندارن ــ چقدر زود عصبی میشی کمیل ــ امیرعلی ،تو این وضعیت بحرانی کشور ،به جای اینکه تو فکر امنیت مردم باشن دارن فضولی میکنن ــ هستن،باور کن گروه خودت یک هفته است حتی به خونه هاشون سر نزدن شبانه روزی دارن کار میکنن ــ من باید برم اما برمیگردم،کسی حق نداره بره تو اتاقم ،هیچکس امیرعلی،اینجارو میسپارم به تو تا بیام .برگشتم یه گزارش کامل از مناطقی که زیر نظر ما هستن روی میزم باشه ــ باشه حتما،برو بسلامت ادامه دارد... نویسنده :
✴️ سه شنبه 👈 16 شهریور / سنبله 1400 👈 29 محرم 1443👈 7 سپتامبر2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🐪 رسیدن کاروان اسرای به شام . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است : ✅ جابجایی و نقل و انتقال . ✅ خرید حیوان و چهارپایان . ✅ امور ازدواجی . ✅ مهاجرت و حرکت از شهری به شهر جدید . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ آغاز امور خیریه . ✅ و ملاقات ها نیک است . 📛 ولی کتابت و نویسندگی . 📛 و چیزی گرفتن از کسی خوب نیست . 👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و صالح و صبور خواهد شد . ان شاالله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود . 🚘 مسافرت : مسافرت خوب و مفید است . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج سنبله است و برای امور زیر نیک است : ✳️ خرید باغ و زمین مزروعی . ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✳️ قباله نوشتن . ✳️ ارسال کالاهای تجاری . ✳️ امور زراعی . ✳️ و خرید خانه نیک است. 📛 معالجات . 📛 و امور زرگری خوب نیست . 💑 حکم مباشرت امشب " شب چهارشنبه " فرزند ممکن است دیوانه متولد گردد . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب نجات از بیماری می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش کار را انجام دهند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 30 سوره مبارکه " روم " است . فاقم وجهک للدین حنیفا ..... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید که جماعتی می خواهند او را از آن کار منصرف کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ میلادی: Tuesday - 07 September 2021 قمری: الثلاثاء، 29 محرم 1443 💠 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه) - یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹رسیدن کاروان اسراء به حوالی شام، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️20 روز تا اربعین حسینی ▪️28 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️29 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️34 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
🎧 با صدای استاد فرهمند 🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
هدایت شده از حرم
4_435750524105523510.mp3
5.16M
همہ هسٺ آرزویـم ڪہ ببینـم از تـو رویـی 😍 دعاے امشب فراموش نشود❤️ 🎤 حاج مهدی میرداماد @haram110
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 (ع)📜 🌹 💛 💛 🌺نصر بن ابى نیزر: پدر او از فرزندان ملوك عجم یا از اولاد نجاشى است و فرزند او - نصر - بعد از امام على و امام حسن (ع) در خدمت امام حسین (ع) بود، و از مدینه همراه حضرت به مكه آمد و از آنجا به كربلا، و در آنجا به شهادت رسید. ابتدا سواره بود ولى اسب او را پى كردند، و در حمله اول به شهادت رسید. ✍مبرد در «كامل» او را از فرزندان ملوك عجم ذكر كرده است كه رغبت به اسلام پیدا كرد و در كودكى به دست رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم اسلام آورد. (📘وسیلة الدارین 199). ... 📕 ابصار العین، 54. 🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
هدایت شده از حرم
••✾🌻🍂🌻✾•• همه چیز به خودت بستگی دارد.. 🌻 انسان ها در کنار هم معنا می یابند، تو به تنهایی بی معنایی..تو وقتی معنا می یابی که در کنار یک نفر دیگر باشی... 🌻 در کنار استاد ، معنای دانشجو می گيري... در کنار فروشنده معنای مشتری... در کنار مادر معنای فرزند... در کنار مادر بزرگ معنای نوه... در کنار شریک زندگی معنای همسر... و هزاران معنای دیگر که تو در برابر دیگران می گیری. 🌻 مهم نیست که دیگران با یکدیگر چگونه رفتار می کنند،مهم این است که دیگران در برابر تو چگونه رفتار می کنند. و این بستگی دارد که تو چگونه خودت را در یک رابطه معرفی می کنی. 🌻 اگر تو خودت را در رابطه محترم معرفی کنی چیزی جز احترام دریافت نمی کنی،و اگر در رابطه ببخشی چیزی جز عشق دریافت نمی کنی. 🌻 همه چیز به خودت بستگی دارد. این خودت هستی که انتخاب می کنی چگونه باشی و دیگران چگونه با تو رفتار کنند.. ♥️😊. 💌 @haram110
هدایت شده از حرم
دعای_مجرب_برای_درمان_درد_کمر اسماعیل فرزند حضرت امام صادق علیه السلام به خدمت پدر از درد پشت و شکم شکایت کرد حضرت او را طلبیدند و فرمودند که بر پشت بخواب و سپس این دعا را بر او خواندند :🌹🍃 ✨بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ بِصُنْعِ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ اسْكُنْ يَا رِيحُ بِالَّذِي سَكَنَ لَهُ مَا فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.✨ 📚منبع : طب الائمه ص 79 @haram110
هدایت شده از حرم
(ع): 🌺🍃خوراك را كم كن تا بيمارى را كم كنى ... أقلِل طَعاماً تُقلِل سَقاماً ... غررالحكم حدیث 2336 (ع): 🌺🍃هنوز كه ميل به غذا دارى از خوردن دست بكش؛ كه اگر چنين كنى آن غذا را گوارا خواهى يافت ... لا تَرْفَعْ يَدَكَ مِنَ الطَّعَامِ إلاّ وَ أنْتَ تَشْتَهِيهِ، فَإنْ فَعَلْتَ ذلِكَ فَأنْتَ تَسْتَمْرِئُهُ ... تحف العقول صفحه 172
هدایت شده از حرم
فواید : ⚡️تقویت سیستم ایمنی بدن ⚡️تقویت عقل ⚡️رفع نزله های سر و بدن ⚡️پاکسازی بدن ⚡️درمان بی خوابی ⚡️مدر و آرام کردن دستگاه گوارش ⚡️رفع عفونت های رحم ⚡️جوان سازی پوست ؛چون خون را صاف می کند و با گردش خون تمیز باعث جوان سازی اش می شود ⚡️درمان کبد چرب ⚡️مفید برای کسانی که قند بالا و دیابت دارند ⚡️مفید برای حذف چربی کلسترول ⚡️بهبود رشد بچه ها ⚡️بهبود سرفه ⚡️درمان یبوست
هدایت شده از حرم
بسم الله 🔸 🔻ملا محمد هزار جريبي (صاحب تصانيف مختلف) اين قضيه را نقل نموده است: 🔻من در مجلس درس استاد اکمل «مرحوم آيت الله وحيد بهبهاني قدس سره» که در مسجد پايين پاي صحن مقدس امام حسين (عليه‏ السلام) تشکيل مي‏شد، شرکت مي‏کردم. روزي مرد زائر غريبي با لباس آذربايجاني وارد شد و به مرحوم استاد سلام کرد و دست ايشان را بوسيد و بسته ‏ای که زر و زيور زنانه در آن بود، نزد استاد گذاشت و گفت: «اين طلاها را در هر جا که مصلحت مي‏دانيد صرف کنيد!» حضرت استاد فرمود: «قضيه‏ ي اين زيورها چيست؟» آن مرد پاسخ داد: اين زيورها داستان عجيبي دارد! من از حوالي شيروان و دربند هستم و به جهت تجارت به يکي از شهرهاي روسيه سفر کردم و در آنجا به داد و ستد مشغول شدم و صاحب ثروت و مکنتي بودم. روزي چشمم به دختري زيبا افتاد و تمام قلب مرا به خود مشغول ساخت. به ناچار نزد خانواده‏ ي او که از اشراف نصاري بودند، رفتم و آن دختر را براي خود خواستگاري کردم. خانواده‏ ي او گفتند: در تو هيچ عيبي نيست، مگر اينکه تو در مذهب ما نيستي! اگر به مذهب نصاري داخل شوي، اين دختر را به تو تزويج مي‏کنيم. من ناراحت و مغموم شدم و از نزد آنها مراجعت کردم. چند روز صبر نمودم، زيرا آنها مرا سر دو راهي و معلق قرار داده بودند و روز به روز، عشق و محبت آن دختر در دل من زيادتر مي‏شد، تا به جايي رسيد که دست از تجارت و شغل خود برداشتم! آخرالامر، ديدم نزديک است که حواسم مختل گردد و مشرف به هلاکت شوم. با خود گفتم: باکي نيست که در ظاهر از اسلام اظهار تنفر بنمايم. بنابراين رفتم ونزديکان او را ديدم و گفتم: حاضرم از اسلام برائت بجويم و داخل دين مسيح گردم! آنها از من قبول نمودند و دختر را به من تزويج کردند. چون مدتي گذشت، پشيمان شدم و بر اين فعل قبيح، خود را سرزنش کردم. ديگر نه قدرت داشتم که به وطن خود برگردم و نه ممکن بود که از تظاهر به دين نصرانيت عدول کنم. از شرايع اسلام چيزي در من يافت نمي‏شد جز گريه بر مصائب حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) و در آن اوقات به آن حضرت خيلي علاقه‏ مند گرديدم و تفکر در مصائب آن حضرت مي‏نمودم و گريه و زاري مي‏کردم. عيال من از ديدن اين حالت، تعجب مي‏کرد! چون علت آشکاري براي گريه‏ ي من نمي‏ديد. بنابراين حيرتش زياد شد و از سبب گريه‏ ي من سئوال کرد. من با توکل بر خدا به او گفتم که من هنوز به مذهب اسلام باقي هستم و گريه‏ ي من بر مصائب حضرت اباعبدالله الحسین (عليه‏ السلام) است. همين که همسرم اسم آن بزرگوار را شنيد، نور اسلام در قلبش ظاهر شد و در همان لحظه به شريعت اسلام داخل شد و با من در مصائب آن بزرگوار همنوا و هم ناله شد. يک روز من به او گفتم: بيا مخفيانه از اينجا برويم و سر قبر مطهر حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) اقامت کنيم تا بتوانی علناً اظهار مسلماني بنمايي! همسرم قبول نمود و شروع به تهيه‏ ي لوازم سفر کرديم. مدتي نگذشت که زوجه‏ ي من مريض شد و از دنيا رحلت کرد! پس اقارب و نزديکانش جمع شدند و او را به طريق نصارا تجهيز نمودند و او را با جيمع زر و زيورهايي که داشت دفن کردند، به همان صورتي که مقتضاي مذهبشان بود! من حزن و اندوهم بعد از مفارقت او زيادتر شد و با خود گفتم: شب که بشود، مي‏روم و جسد او را از قبر بيرون مي‏آورم و در بهترين شهرها [کربلا] دفن مي‏کنم! ادامه دارد...... @haram110 👇👇👇👇👇
هدایت شده از حرم
قسمت آخر 😭من حزن و اندوهم بعد از مفارقت او زيادتر شد و با خود گفتم: شب که بشود، مي‏روم و جسد او را از قبر بيرون مي‏آورم و در بهترين شهرها [کربلا] دفن مي‏کنم! چون شب شد، رفتم و قبرش را نبش کردم. ولي با کمال تعجب ديدم مردي با سبیل بلند و ريش از ته تراشيده، در آنجا مدفون است. از اين سانحه ‏ي عجيب در تبديل پیکر عيالم به اين پیکر خبيثه متحير شدم. بالاخره در آن شب در عالم رؤيا ديدم که کسي مي‏گويد: خوشحال باش و خوشحالي تو زياد شود! زيرا پیکر عيالت را ملائکه حمل کردند و در زمين کربلاي معلي او را دفن کردند و قبر او در ميان صحن مقدس حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) در طرف پايين پاي آن حضرت، نزديک مناره‏ ي کاشي واقع شده است. نشاني قبر هم به من داده شد. سپس آن شخص گفت: اين پیکر هم فلان مرد عشار (گمرکچي) است که امروز او را در کربلا دفن کردند ولی (چون لیاقت آن مکان مقدس را نداشت) او را به قبر عيال تو نقل کردند و پیکر عیال تو را به جای قبر او رساندند و زحمت حمل و نقل جنازه از تو برداشته شد! من خوشحال شدم و از خواب برخاستم و فورا عازم حرکت به کربلا شدم و خداوند توفيق کرامت فرمود و به زيارت حضرت سيدالشهداء (عليه‏ السلام) نايل و مشرف شدم. بالاخره از محافظين و خدام صحن مقدس حضرت امام حسين (عليه‏ السلام) سئوال کردم که در فلان روز (همان روزي که عيالم را دفن کرده بودم) در پاي منار سبز، چه کسي را دفن کردند؟ خدام گفتند: فلان مرد عشار (گمرکچی) را دفن کرده‏ اند. پس من قضيه‏ ي نبش قبر و رؤيايم را براي آنها نقل کردم. آنها آمدند و قبر را شکافتند و من به جهت روشن شدن مطلب به قبر داخل شدم. 👇👇👇 ديدم عيالم به همان صورتي که او را در شهر خودش به خاک سپرده‏ اند، در ميان لحد خوابيده است. پس من زر و زيور او را که به گردن و دستش بود برداشتم و اينها طلاهاي اوست که به خدمت شما آورده‏ ام. مرحوم آيت الله العظمي وحيد بهبهاني طلاها را گرفتند و براي فقراي کربلا مصرف نمودند. 🌐 منبع: - کرامات الحسينيه (چاپ اول) ج 1، ص 108 به نقل از جامع الدرر. - ترجمه‏ ي دارالسلام مرحوم نوري ج 2، ص 173 - سحاب رحمت ص 113 به نقل از دارالسلام مرحوم نوري ج 2، ص 162 - منتخب التواريخ ص 755. @haram110
هدایت شده از حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه از قاتلین حضرت سیدالشهداء حسین بن علی علیه السلام و جانیان لشگر عمر بن سعد لعنته الله علیه. القابش در مقاتل به گونه های مختلفی چون: صالح بن وهب مری، مزنی، صالح بن وهب جعفی آمده است. نام او در حماسه حسینی به عنوان یک عنصر خبیث در چند جا مطرح است. جنایاتش: روز عاشورا، آن گاه که حسین بن علی علیه السلام به میدان آمد، عمر سعد دستور داد تا لشگرش از هر سو بر آن حضرت حمله کنند. 4000 کماندار تیر می زدند و شمر با چند نفر پیادگان نظام از جمله صالح بن وهب، خولی، سنان بن انس و ... به طرف خیمه های امام که اهلبیت آن جا بودند رفتند؛ که امام علیه السلام فریاد زد: ای پیروان آل ابوسفیان! اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید. من و شما با همدیگر کارزار می کنیم، بر زنان گناهی نیست، تا من زنده ام آن سرکشان را از اهل و عیال من بازدارید. از این رو، شمر بن ذی الجوشن دستور داد که از حرم این مرد دور شوید و به خودش حمله کنید. زمانی که دشمنان رو به امام علیه السلام آورده و از هر طرف بر پیکرش هجوم بردند، آن قدر نیزه و شمشیر زدند تا بدنش مانند خارپشت شد و چون از شدت ضعف و جراحات و تشنگی چند لحظه ای ایستاد، صالح بن وهب نیزه ای بر پشت آن حضرت زد و حضرت در حالی که می فرمودند: بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، بر روی گونه راست، از اسب بر زمین افتاد. پس از شهادت امام حسین علیه السلام، عمر سعد فریاد زد: چه کسانی حاضرند بر پیکر حسین علیه السلام اسب بتازند؟ صالح بن وهب با چند نفر دیگر حاضر بر این کار شدند که بدن آن حضرت را زیر سم اسبانشان کوبیدند، آن گونه که سینه و پشتش در هم شکست و بعد این ده نفر نزد عبیدالله رفتند. پرسید این ها کیستند؟ گفتند: آنها که اسب تاختیم! و عبیدالله جایزه بسیار اندکی برایشان مقرر کرد. ابوعمرو زاهد گفت: وقتی نسب این ها را دیدیم معلوم شد که همه این ده نفر حرام زاده بودند. سرنوشت او: سال 66 هـ.ق، زمانی که مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین علیه السلام و بقیه شهداء کربلا قیام کرد، دستور داد این گروه را دستگیر کرده و همه را به پشت بخوابانند و با میخ های آهنی دست و پایشان را به زمین کوبید آن گاه با اسب هایی که نعل آهنین داشت بر بدنشان تاختند تا هلاک شدند. سپس جسد آنها را سوزاندند؛ برخی مقاتل این مطلب را نوشته اند. بر تا قیامت لعنت ✨یا علی✨
👌🗣 نماز بسیار ساده برای اوّل هر ماه (برای روز اوّل صفر) مرحوم سید بن طاوس می گوید: به ما روایت رسیده است که نماز اوّل هر ماه دو رکعت است، در رکعت اول یک بار سوره حمد و یک بار سوره توحید، و در رکعت دوم یک بار سوره حمد و یک بار سوره قدر. (مستدرك ‏الوسائل، ج6 ، ص349) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»