تو هم جای خدا باشی با اون عظمت موجود دست ساز خودت مقابلت ادعای خدایی کنه قطعا با قدرت جوابش رو میدی
باید برتریش رو ثابت کنه که معلوم شه خدای واقعی کیه
چون خیلیا ادعای خدایی دارن رو زمین!
#ادامه_دارد
* 💞﷽💞
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#۱۱۵
حالا وقتی ساخت کشتی کامل شد خداوند دستور میده از هر حیوانی روی زمین یک جفت با خودت به کشتی ببر؟
مگه شدنیه با این تنوع گونه ها؟
اصلا اهلی و وحشی رو مگه میشه یه جا نگه داشت دو تا وحشی رو هم با هم نمیشه یه جا نگه داشت!
نه
از هر جفت مهمی مثل بز و گوسفند و گاو و میش و اینا یه جفت با خودت ببر
این بیشتر از اینکه حکمی برای نجات جانوران از انقراض باشه حکمی برای رفع نیاز غذایی قوم نوح و البته کنایه ای به اون جانوران دوپائیه که قراره غرق شن یعنی قوم نوح!
که یعنی در وقت نزول عذاب حیوانات لیاقت ورود به حصن امن الهی و نجات از عذاب رو دارن ولی بعضی انسان ها نه
جای این حیوون تو این کشتی هست ولی جای تو نه!
لبخند کجی گوشه لبش نشست:
_با این ادعا یعنی هر چه گونه جانوری الان روی کره زمین داریم بعد از طوفان نوح به وجود اومده آره؟!
_برای چی؟!
احتمالا طوفان نوح منطقه ای بوده نه جهانی
شواهد جئوگرافی هم وقوع سیل ها و طوفان ها رو در هزاره های اول حیات روی کره زمین تایید میکنن
آیه ۸۱ و ۸۲...
خب این موضع قرآنه در رابطه با این پدیده نامعقول همجنس گرایی
_کی گفته نامعقوله اینم یه میله
کسی رو که مجبور نمیکنن هر کسی متناسب علاقه و میل خودش رفتار میکنه
_اتفاقا نامعقوله
اگر به ساختار آناتومی هم دقت کنی متوجه بی ربطی و خنده داریش میشی
عمدتا هم ناشی از همون وادادگی سلیقه های جنسیه
تنوع طلبی و تست رفتارهای جدید
گفتم چون اصالت نداره وقتی روش تمرکز میکنی مجبوری با تعدد و افراط خودت رو سرگرم کنی
اگر اختلالات هورمونی هم موجب این تمایلات بشه میشه با کنترل محیطی تغدیه ای روانشناختی میشه تعادل رو به سمت نرمال کردن نیازها برد
چون منطق فیزیولوژیکت حتی آناتومیت این رو نمیپذیره پس اختلاله و قطعا صدمه روحی و جسمی به دنبال داره و مهمتر از اون مناسبات اجتماعی رو دچار اشکالات وحشتناک میکنه
خدا که در اثر دشمنی با بشر چیزی رو حلال و حرام نمیکنه خودش خالق ماست و واقف به نیازهای ما
درصد بسیار اندکی از کسانی که دچار عدم تعادل شدیدن هم تغییر جنسیت براشون تجویز یشه نه ارتباط با همجنس!
اما مابقی بیشتر تاثیرات محیطی رفتاریه و قابل رفع
اصلا طراحی انسان طور دیگه ایه
زن و مرد به لحاظ روانی به هم نیاز دارن
زن دلبسته قدرت مرد میشه و میخواد ازش توجه بگیره مرد دلبسته زیبایی های زن میشه و میخواد توانمندی هاش تایید بشه
خب این دو تا برای هم چه حرفی برای گفتن دارن
مهمتر ازاون چیزی به اسم فرزند تو این نوع رابطه وجود نداره!
این نوع طراحی که برای زاد و ولد وجود داره دقیقا مسیر درست رو نشون میده
هیچ زیبایی و تعادلی در این رابطه نیست
مهمتر از اون بزرگترین ضربه رو به پیکره خانواده میزنه
خانواده ای که گفتم برای اسلام مهمترین چیزه در امور تربیتی و همیشه اولویت داره
حالا تصور کن این اتفاق رایج بشه
خب صاحب بچه که نمیتونن بشن
یا دست کم فقط یکی از طرفین والده سلول دوم رو قرض میگیرن!
حالا گیریم شد
این بچه یا دو تا مامان داره یا دو تا بابا!
این مدل طراحی خدا در جاگذاری نقش پدر و مادر کلی برنامه و نکته پشتشه
پدر با دید کلی و مادر با دید جزئی هر کدوم یه نقشی رو در تربیت بچه بازی میکنن و با دید دقیق و کلان همدیگه رو پوشش میدن
خب تکلیف این بچه این وسط چیه با دو تا بابا! یا دو تا مامان!
چی میخوادبشه؟
گفتم اولویت اول هدف اول مهمترین کار ما توی این دنیا رشد تربیت پالایش و پرورشه
و اجرایی ترین نهاد هم خانواده ست
حالا بشر با یه چیزی که نه توجیه فییولوژیک و روانی داره نه اجتماعی چکار داره میکنه با این برنامه و این هدف؟
چیزی که خدا بخاطرش یه شهر رو پشت و رو کرده! یعنی انقدر قبیح میدونه؛
امروز در جوامع متمدن قانونیه!
ما خیلی داغوینم به خدا!
سکوتی نسبتا طولانی حکمفرما شد که خودم اقدام به شکستنش کردم:
_بگذریم...
جزء نهم
آیه...
کتایون حرفم رو قطع کرد:
_صبر کن...
آیه ۹۶ میگه ایمان و تقوا کلید برکات الهیه پس چرا جاهای دیگه دنیا که ایمان هم ندارن از همه نعمتها بهرهمند هستن بیشتر از مملکت های اسلامی
مثلاً کجا اونقدری که توی کانادا بارون میاد توی ایران و عراق بارون میاد بارون از مصادیق برکته دیگه درسته خود قرآن میگه
_ آفرین خودت جواب خودتو دادی
از مصادیق برکته
برکت موردی که بررسی نمیشه برآیندی بررسی میشه قبلا هم گفتم خدا نظم و سنت و علم طراحی خودش رو هیچگاه به هم نمی زنه
با منطق خالقیت سازگار نیست سیستم طراحی کنی بعد به یه جور دیگه کاراتو پیش ببری
مسائل جوی که قرار نیست به طور کامل تحت شعاع برکت رسوندن به جایی قرار بگیره خب معلومه حسب موقعیت جغرافیایی کانادا پرآبه و ایران و عراق کم آب
مگه تمام برکت در آب خلاصه میشه یا از برکات و نزولات هیچی نباید به غیر مومنین برسه فکر کردی خدا بقیه بنده هاش رو ازگرسنگی میکشه خدا به حساب رحمانیت به همه
#ادامه_دارد
* 💞﷽💞
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#۱۱۶
بندگانش روزی میده چه کافر چه مومن رحمت های خاص رو متناسب با موقعیت متوجه مومنین می کنه حالا این نعمتها مجموعه است موردی نیست
بعدا براتون مثالش رو هم میزنم
۱۴۶ هم پیش بینی آینده یهوده چیزی که الان داریم می بینیم
آیه ۱۸۵
"بعد از این به کدام سخن ایمان خواهید آورد؟!" سوال عجیبیه... خیلی تکان دهنده ست
اصلا این لحن و مدل صحبت قرآن تو هیچ کتابی وجود نداره
_ آیه ۲۰۰ پیامبر ها که معصوم هستن هم وسوسه میشن؟
_ معلومه
البته عصمت درجه بندی داره درجه هم بستگی به میزان توفیق خود فرد داره که تا چه حد تونسته رشد کنه
_ این قضیه عصمت برای من جا نمیافته یعنی چی مگه میشه یه نفر نتونه گناه کنه خب اینکه میشه همون فرشته دیگه ارزشی هم نداره وقتی اختیاری نیست
_ اختیار هست
عصمت آگاهانه کنترل میشه
ببین معصوم کسیه که خدا اون رو برای جایگاهی انتخاب کرده که باید بری از گناه باشه و اون هم متناسب با اون جایگاه خودش رشد میکنه و گناه نمی کنه
کاملاً آگاهانه
و سختیش به همینه بخاطر همینه که میگم برای انتخاب افراد در این سمت ها کاملا شایسته سالاری شده کسی انتخاب شده که قطعا بتونه خودش رو حفظ کنه اما مختار نه مجبور
به ظرفیت ها نگاه شده
تو بخوای جسم داغ بلند کنی با انگشت کوچیکه بلند نمیکنی چون از پسش برنمیاد با سبابه و شصت میری جلو که معلومه محکمن و تخطی نمیکنن
سوره انفال آیه ۱۷ مربوط به جنگ بدره
زمانی که جنگ بدر شروع میشه ابتدا پیغمبر یک مشت خاک بر میدارن و به سمت جبهه دشمن می پاشن به نماد ضربه
و بعد یک طوفان شن هم به پا میشه که در پیروزی مسلمانها موثر بوده
این آیه اون اتفاق اشاره میکنه ادبیات قشنگی هم داره این جمله
کتایون_اصلا جنگ بدر چرا در میگیره مسلمانها چرا به کاروان تجاری اونها حمله میکنن؟
_به جبران اموالی که در مکه ناگزیر جاگذاشتن و مجبور به فرار شدن به دلیل نفی بلد مشرکین
۲۴ آیه قشنگیه ان الله یحول بین المرء و قلبه
خدا بین انسان و قلبش حایله
به عبارت دیگه قلب انسان بین دو انگشت خداست
میتونه در هر زمان منقلبش کنه و به چیزی توجهش بده
29 هم خیلی عجیبه خدا می فرماید اگر بچههای خوبی باشید یه وسیله یه سنجه بهتون میدم که راحت حق و باطل رو از هم تشخیص بدید
خب اون سنجه چی میتونه باشه؟
بهش فکر کنید که چه چیزی اونقدر قدرت داره که در تمام ادوار و همیشه بتونه حق و باطل رو تفکیک کنه
ژانت_منظورش قرآنه؟
_ قرآن رو که داده یه چیزی هست که میگه اگر خوب باشید بهتون میدم!
بهش فکر کنید...
جزء دهم آیه 57 می فرماید طوری بهشون حمله کن از لحاظ ادوات و نیروها و روحیه که بترسن و فرار کنن یعنی کشتاری صورت نگیره و حتی المقدور ریخته نشه!
آیه ۶۳ هم میفرماید بین مسلمانها الفت و مهری هست
واقعا هم هست
اصلا همین که تونسته چند تا قیبله که تا قبلش در شرایطی نسبت به هم بودند که اگر یکیشون میگفت ماست سفیده اون یکی میگفت سیاهه رو کنار هم حول یک محور و یک امت جمع کنه مهمترین و بزرگترین معجزه اجتماعی پیامبره
در یک کلام تشکیل امت واحده در جامعهای با ساختار عشیره ای واقعاً می تونه یک معجزه قلمداد بشه
همین الانش هم همینطوره مسلمانان نسبت به هم محبت قلبی مثال زدنی دارن که البته این خواست خداست که این محبت رو بین قلوب مسلمین جاری کرده
میفرماید هرچی ثروت توی دنیاست اگر کسی خرج کنه نمی تونه محبت بین انسانها جاری کنه
فقط منِ خدا این کار ازم بر میاد چون یحول بین المرء و قلبه قلب آدم توی دستمه فقط من نه هیچ بشری
ای پیغمبر این دلیل حقانیت توئه که تونستی این امت رو با وجود اختلافاتی که دارن حول محور دین جمع کنی و این محبت امروز بین اونها جاریه که برای هم فداکاری میکنن در حدی که وقتی مهاجرین به مدینه میان انصار خونه هاشون رو با اون ها قسمت می کنن!
پدیده نادریه در طول تاریخ
آیه ۷۲ تاکید بر وفای بر پیمان حتی با دشمن
چون اعتبار و وجهه اجتماعی یک مسلمان برای خدا مهمه
یک مسلمان باید قابل اعتماد باشه برای همه
البته تا زمانی که اونها هم به عهد خودشون وفادار باشن
سوره توبه آیه 6 میفرماید اگر کسی پناهنده شد به مسلمونها حتی بدون اینکه ایمان بیاره جونش رو ضمانت کنید
ولی هر کس از دشمنی که با شما کرده و آوارگی که به شما تحمیل کرده پشیمون نیست امروز باید طعم عدم امنیت جانی و ترس رو بچشه
همونطور که پوست و گوشت شما رو سالها با این ترس و دلهره ممزوج کرد
کتایون_طبق آیه ۳۰ باید مسلمان ها از غیر مسلمان ها جزیه بگیرن
مگه غیر مسلمان بودن جرمه چرا حقوق اجتماعی برابر ندارن؟
_ اتفاقا حقوق اجتماعی کاملا برابره همونطور که حکومت اسلامی موظف به حفظ جان و مال و ناموس مسلمان ها هست در قبال غیر مسلمان ها هم تا همین حد مسئوله فقط چون مسلمانها زکات می دن و غیر مسلمانها این حکم رو ندارن به جای زکات ازشون جزیه گرفته میشه مثل مالیات میمونه جریمه نیست!
آیه ۳۲ خیلی مثال قشنگیه میفرماید؛
#ادامه_دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻رسانه و اینده شناسی
⛔میکروچیپ ها در اینده ای نزدیک ساختار جهان را بهم خواهند زد
🔻با توجه به عدم استفاده صحیح از تکنولوژی توسط انسانها در اینده نزدیک امنیت و حریم شخصی انسانها از بین خواهد رفت
❌این یک هشدار جدی است !
🔸🔹🔸🔹
❤️ *با کلام بیان کنید ، نه با رفتار*❤️
روی ویترین یک کتابفروشی در شهری نوشته شده:
🔸همیشه دلخوری ها را...
🔸نگرانی ها را....
به موقع بگویید....
حرفهای خود را به یک دیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار"
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛ولی از رفتارتان هزاران برداشت....
قدر بدانید" داشتنها " را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است .
🌹آقای خانه!
✨ وقتی به خانه برمیگردید از همسرتان بپرسید که آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه؟! به حرفهایش توجه کنید، اما در مورد کارهایش قضاوت نکنید. با او همدردی کنید، بگذارید هر چه میخواهد گله و شکایت کند.
💖خانم خانه!
🍃 حتماً هنگام ورود همسرتان به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر کوهی از مشکلات بر دوشتان سنگینی میکند. اصلاً خوب نیست که موقع ورود همسرتان به تلویزیون چسبیده باشید و یا در آشپزخانه یا اتاق پنهان شده باشید!
❤️✨❤️✨❤️
28.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
سبک ازدواج اسلامی - ایرانی
بخش دهم
اگر در رابطه دوستی قبل از ازدواج ، ضوابط دین رعایت شود ، اشکالی دارد ؟
#استاد_دهنوی
#سبک_ازدواج_اسلامی_ایرانی
#داستان_کودکانه_احترام_به_بزرگتر
یکی بود، یکی نبود. یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن.
نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود. پویا کوچولو یک سالش شده بود و میتونست راه بره و مامان و بابا بگه. نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت.
یک روز قشنگ پاییزی که هوا خیلی سرد نبود، مادر بزرگ میخواست بره پیاده روی. نهال، از مامان خواست که همراه مادربزرگ برن. مامان ،قبول کرد. همگی آماده شدن و به سمت پارک محله به راه افتادن.
وقتی خواستن از درب بیرون برن، مامان به مادر بزرگ تعارف کرد و گفت: بفرمایید مامان جون.
مادربزرگ، بیرون رفت و برای مامان دعا کرد.
توی خیابون، همه جا مامان پشت سر مادر بزرگ راه میرفت. نهال هم جلوتر میدوید. به نزدیک پارک که رسیدن، دید مامان خم شده و داره خاک های چادر مادربزرگ رو تمیز میکنه. همونجا وایساد تا مادربزرگ و مامان برسن.
وقتی مامان رسیدن، مامان دست مادربزرگ رو گرفت که از پله بالا بیان. بعد هم خاک های صندلی رو تمیز کرد تا مادربزرگ بشینه.
مامان، کنار مادربزرگ نشست و گفت: برو دخترم بازی کن. منو مادربزرگ همینجا هستیم.
نهال، به طرف تاب و سرسره ها رفت. نیم ساعتی بازی کرد. وقتی بازیش تموم شد، پیش مامان رفت و دید یه خانم دیگه کنار مادربزرگ نشسته. پویا هم توی کالسکه خواب بود و مامان نبود. دور و برش رو نگاه کرد و دید مامان با لیوان آب داره میاد. مامان، لیوان اب رو به اون خانم مسن داد.
نهال، به طرف مامان رفت و به همه سلام کرد. مامان گفت: بازی کردی؟ تموم شد؟
نهال گفت: بله مامان.
مامان گفت: اون دختر کوچولو که باهاش دوست شدی کی بود؟
نهال گفت: نمیدونم، تاحالا ندیده بودمش.
مامان گفت: حالا بریم خونه؟
نهال گفت: بله بریم.
بعد هم از اون خانم مسن خداحافظی کردن و به طرف خونه راه افتادن.
توی راه، نهال گفت: مامان، چرا شما همیشه پشت سر مامان بزرگ راه میرین؟ چرا خاک لباس مامان بزرگ رو تمیز میکنین؟ چرا برای اون خانم غریبه آب آوردین؟
مامان گفت: عزیزم. مامان بزرگ مادر من هستن و احترامشون واجبه. اون خانم هم بزرگتر هستن وظیفه منه بهشون احترام بذارم.
نهال گفت: یعنی چی؟
مامان گفت: یعنی اگر کاری دارن براشون انجام بدیم. صدامونو بلند نکنیم براشون. باهاشون بی ادبانه حرف نزنیم. اگر کسی باهاشون بد صحبت کرد ازشون دفاع کنیم. پشت سرشون هم ازشون دفاع کنیم. زودتر بهشون سلام کنیم. پیششون دراز نکشیم و پاهامون رو دراز نکنیم.
نهال گفت: جقدر سخت مامانی. پس از این به بعد، من چطوری بخوابم؟ آخه شبا شما برام قصه میگین.
مامان، خندید و گفت: عزیز دلم، شما هنوز کوچیکی. همینقدر که با احترام صحبت کنی و حرفای خوب بگی، کافیه.
نهال، یک دفعه چشمش به مادر بزرگ افتاد که چادرشون خاک گرفته بود. سریع دوید و گفت: مامان بزرگ، صبر کنین. چادرتون کثیف شده.
مادر بزرگ وایساد. نهال، خاک های چادر مادربزرگ رو تکوند. مادربزرگ، برای نهال دعا کرد و صورتش رو بوسید. نهال هم دست مادر بزرگ رو بوسید. بعد هم دست مادربزرگ رو گرفت و به سمت خونه رفتن...
💢بهتر است در کنار تربیت فرزندان، بر تربیت خود هم تمرکز کنیم:
◇ داد نزنیم
◇ زور نگوییم
◇ برای تخلیه خشم و عصبانیت مان بچه ها را تنبیه نکنیم
◇ مقایسه نکنیم
◇ توهین نکنیم
◇ ناسزا نگوییم
◇ برچسب نزنیم
◇ از اشتباهات بی خطر کودکان نترسیم
◇ خستگی خود را روی آنها خالی نکنیم
◇ آنها را مسئول ناکامی های خود ندانیم.
♡والد آگاه اول خود را تربیت می کند.
4_5987773070251657154.mp3
9.94M
#بانوی_آسمانی 17
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 17
چه کسی پیامبر خدا را کُشت؟
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
#شهادت_رسولخدا
#عایشه #حفصه
#زن_یهودی #خیبر
#خط_فکری_یهود
از مجموعه #دین_زیباست
✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
* 💞﷽💞
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#۱۱۷
میخواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند
فکر میکنن خاموش میشه ولی نور خاموش شدنی نیست
کسی نمی تونه اصلا نور رو از بین ببره و حقیقت هم همین رو بعد از ۱۴۰۰ سال اثبات کرده!
با وجودی که اسلام در شرایطی ظهور کرد که منطقا باید از بین می رفت چون پشتیبانی نداشت در ابتدا اما والله متم نوره
خدا نورش را تمام و کامل میکند
یعنی اون چیزی که باید رو دقیقا اونجوری که باید رقم میزنه!
اگر چه کافران را خوش نیاید...
تا امروز کسی نتونسته با یه کتاب چنین انقلابی به پا کنه
من بعد هم نمیتونه!
آیه ۶۱
پیامبر خدا بر حسب خلق نیکویی که داشت با امت خیلی مدارا می کرد و سعی می کرد جز در جایی که حکم خدا باشه حرفشون رو گوش کنه و باهاشون تعامل کنه که احساس استبداد بهشون دست نده و وقتی حکم خدا میاد بدون شائبه گوش کنن و روح شورا دردشون نهادینه بشه اما یک عده از این سوء استفاده میکردن
و وقتی از پیامبر درخواستی میکردن و پیامبر قبول میکرد در خلوت پیامبر رو مسخره میکردن و میگفتن اذنه
اذن یعنی گوش
یعنی هرچی بگیم گوش میکنه
و خداوند در این آیه این کلید واژه پنهانشون رو آشکار میکنه که ثابت کنه اولا از چیزهایی که شما تو خلوت می گید من خبر دارم
و دوما این طور نیست که اون از شما میترسه یا زود باوره و به حرفتون گوش میکنه پیامبر امر به قضاوت باطنی نداره و با شما راه میاد و مدارا می کنه که البته جنبه ش رو هم ندارید!
خب تموم شد به نظرم...
کتایون با شگفتی گفت: چه زود!
خب حالا که اینطوره من امشب برم و فردا با وسایلم بیام که سه شنبه رو هم بیخود از کارم نیفتم!
سری به موافقت تکان دادم:
_باشه فقط یه لیست برات مینویسم بی زحمت بخر مواد شوینده ست!
البته پولشو حساب میکنم فکر نکنی اینا رو بخری کارم باهات تمومه!
فردای همون روز از تعطیلات به نحو احسن استفاده کردیم و در آستانه ی سال نو یه خونه تکونی خیلی اساسی کردیم
اون روز یکی از جذاب ترین روزهای عمر پنج ساله در غربت من بود
روزی که از صبحش تا غروبش کار کردیم خندیدیم و به غرغرهای کتایون گوش کردیم!
به هر حال گذشت و کتایون به منزل نقلی ما اثاث کشید
چهارشنبه همون هفته هم سال شمسی تحویل میشد
با هم سفره هفت سین چیدیم و با هم سالمون رو تحویل کردیم
سالی که به نظر می اومد بابد برای هر سه ما سال مهمی باشه!
#ادامه_دارد