eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر ادب- محمدرضا لبانی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑 روز سیزدهم ماه جمادی الاخری ، روز وفات حضرت فاطمه امّ البنین علیهاالسلام حجّة الاسلام علی ربانی خلخالی در کتاب «امّ البنين، النّجم السّاطع في مدينة النّبيّ الامين» به نقل از سید مهدي سويج در کتاب «امّ البنین سیدۀ نساء العرب» می نویسد: مرحوم علّامه سیّد محمّد باقر قره باغی همدانی در کتاب «کنز المطالب» که در تاریخ ۱۳۲۱ هجری قمری نگارش یافته است ، در موضوع سال و روز وفات حضرت فاطمه کلابیّه علیها السلام ، معروف به امّ البنین ، به نقل از کتاب اختیارات ، حدیثی از اعمش نقل می کند که گفت: روز جمعه سیزدهم جمادی الاخری بر حضرت زین العابدین علیه السلام وارد شدم. ناگهان فضل فرزند حضرت عبّاس علیه السلام وارد شد و در حالیکه گریه می گرد ، گفت: جدّه ام ، امّ البنین علیها السلام ، از دنیا رفت. شما را به خدا ببینید چطور این روزگار فریبکار ، خاندان کساء را در یک ماه دوبار عزادار کرد. مرحوم قره باقی در ادامه می نویسد: پس از چندی ، از خبر دیگری مندرج در حاشیه کتاب «وقایع الشّهور و الأیّام » تالیف محمد باقر خراسانی بیرجندی اطلاع یافتم که به نقل از اعمش نوشته بود: ام البنین علیهاالسلام در سیزدهم جمادی الاخری و در سال ۶۴ هـ.ق وفات یافت و در قبرستان بقیع دفن گردید. توجه: منظور از دو بار عزا ، عزای شهادت حضرت صدّیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها در سوم جمادی الاخری، و دیگری عزای فاطمه امّ البنین علیهاالسلام است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😢 چرا امیرالمؤمنین علیه السلام با امّ البنین علیهاالسلام ازدواج نمود؟ مرحوم شیخ محمّدمهدی حائری در «معالی السّبطین» می نویسد: قال مولی آقا الدّربندی رحمه الله فی «أسْرارالشهادة»: اَقْبَلَ زُهَیْرُ بْنُ القَیْنِ اِلَی عَبْدِاللهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ عَقیلٍ وَ قالَ لَهُ: یا اَخی! ناوِلِنِی الرّایَةَ . فَقالَ عبدُالله: أ تَرَی فِیَّ قُصُوراً فی حَمْلِها؟ فَقالَ: لا، وَلکِنْ لی حاجةً اِلَیها، فأخَذَ الرّایَةَ وَ أقبَلَ، وَ فی یَدِهِ رایةٌ حَتَّی وَقَفَ العبّاسَ، وَ قالَ: یَابْنَ امیرالمؤمنین! اُریدُ أن اُحَدِّثَکَ بِحَدیثٍ وَعَیْتُهَ، فَقالَ: إعْلَمْ یا أبَاالفضل! إنَّ أباکَ أمیرَالمُؤمنینَ لَمّا أرادَ أنْ یَتَزَوَّجَ بِأُمِّکَ اُمِّ البَنین، بَعَثَ إلی اَخیهِ عَقیلاً وَ کانَ عارِفاً بِأنْسابِ الْعَرَبِ. فَقال: یا أخی! اُریدُ مِنْکَ أنْ تَخطُبَ لی إمْرأةً مِنْ ذَوِی الْبُیُوتِ وَ الْحَسَبِ وَ النَّسَبِ وَ الشَّجاعَةِ لِکَیْ أُصیبَ مِنْها وَلَداً یَکُونُ شُجاعاً عَضُداً یَنْصُرُ وَلَدِیَ الحُسَینَ علیه السّلام لِیُواسِیَ بِنَفْسِهِ فِی طَفِّ کربلا، وَ قَدِ ادَّخَرَکَ اَبُوکَ لِمِثْلِ هذَا الْیَومِ، فَلا تُقَصِّرْ عَنْ حَلائِلِ اَخیکَ وَ عَنْ اَخَواتِکَ. قالَ: فَارتَعَدَّ العَبّاسُ وَ تَمَطَّی فی رکابَیْهِ حَتَّی قَطَعَهُما وَ قالَ: یا زُهَیر! أتُشَجِّعُنی فی مِثلِ هذَا الْیَومِ؟ وَاللهِ لَأُرِیَنَّکَ شَیئاً ما رَأیْتَهُ قَطُّ. (معالی السبطین، ج1، ص428-429) مرحوم ملاّ آقا دربندی در «اسرار الشّهادة» می نویسد: روز عاشورا زهیر بن قین نزد عبدالله بن جعفر بن عقیل آمد و گفت: برادرم! پرچم را به دست من ده. عبدالله گفت: مگر من در حمل آن کوتاهی کرده ام؟ زهیر گفت: خیر، ولی به آن نیاز دارم. پس پرچم را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می خواهم حدیثی برایت نقل کنم. ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین علیه السلام با مادرت امّ البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست، و عقیل کسی بود که از انساب عرب، کاملاً آگاهی داشت. پس به عقیل فرمود: برادرم! می خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. پس زهیر عرض کرد: (ای اباالفضل!) پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود، پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. در این هنگام حضرت عبّاس علیه السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد و فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😢 عزاداری و گریه های حضرت امّ البنین علیهاالسلام 1) مرحوم مقرّم در «کتاب العبّاس» می نویسد: إنَّ أُمَّ الْبَنینَ رَأتْ أمیرَ المُؤْمِنینَ علیه السلام فِی بَعْضِ الأیَّامِ أجْلَسَ أبَا الفَضْلِ علیه السلام عَلَى فَخِذِهِ، وَ شَمَّرَ عَنْ ساعِدَیهِْ، وَ قَبَّلَهُمَا وَ بَكَى، فَأدْهَشَهَا الْحالُ لِأنَّها لَمْ تَكُنْ تَعْهَدْ صَبِیّاً بِتِلْكَ الشَّمائِلِ العَلَوِیَّةِ یَنْظُرُ إلَیْهِ أبُوهُ وَ یَبْكِی مِنْ دُونِ سَبَبٍ ظاهِرٍ، وَ لَمَّا أوْقَفَهَا أمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام عَلَى غامِضِ القَضاءِ، وَ ما یُجْرَی عَلَى یَدَیْهِ مِنَ القَطعِ فِی نُصْرَةِ الحُسَینِ علیه السلام، بَكَتْ وَ أعْوَلَتْ وَ شارَكَهَا مَنْ فِی الدّارِ فِی الزُّفْرَةِ وَ الحَسْرَةِ، غَیْرَ أنَّ سَیِّدَ الأوْصِیاءِ بَشَّرَها بِمَكانَةِ وَلَدِهَا العَزیزِ عِنْدَ اللّهِ جَلَّ شَأنُهُ، وَ ما حَباهُ عَنْ یَدَیْهِ بَجَناحَیْنِ یَطیرُ بِهِما مَعَ المَلائِكَةِ فِی الْجَنَّةِ، كَما جَعَلَ ذلِكَ لِجَعْفَرِ بْنِ أبی طالِبٍ. (کتاب العباس، ص 75) روزی امّ البنین علیهاالسلام مشاهده کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام، اباالفضل علیه السلام را بر ران خود نشانده، آستینش را بالا زده، دو دستش را می بوسد و گریه می کند. این کار، امّ البنین را به وحشت انداخت، زیرا وی سراغ نداشت که پدری بچه ای را با آن شمائل علوی، این گونه دلجویی کند که به وی بنگرد و بدون دلیلی واضح بگرید. امّا وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام وی را به قضای الهی، و قطع شدن دستان وی در راه نصرت حسین علیه السلام آگاه کرد، با صدای بلند گریه کرد و کسانی که در خانه بودند نیز با حسرت و آه سوزان با وی همراهی کردند. البته سیّد اوصیا، مقام فرزند عزیزش را نزد خداوند متعال به امّ البنین بشارت داد و فرمود که خداوند به ازای دو دستش، دو بال به وی می دهد که می تواند در بهشت همراه با فرشتگان پرواز نماید، همان گونه که دو بال برای جعفر بن ابی طالب علیه السلام قرار داده است. 2) عَنْ جَابِرٍ عَنْ أبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَانَتْ أُمُّ الْبَنِينَ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ فَتَنْدُبُ بَنِيهَا أشْجَى نُدْبَةٍ وَ أحْرَقَهَا فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ إلَيْهَا يَسْمَعُونَ مِنْهَا، فَكَانَ مَرْوَانُ يَجِي‏ءُ فِيمَنْ يَجِي‏ءُ لِذَلِكَ فَلَا يَزَالُ يَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ يَبْكِي. (بحارالأنوار،ج 45، ص 40) حضرت باقر علیه السلام فرمود: امّ البنین علیهاالسلام، مادر چهار برادرِ به شهادت رسیده، به بقیع می رفت و بر فرزندانش به شدیدترین و سوزاننده ترین وجه می گریست و زاری می کرد. پس مردم پیرامون او جمع می شدند و سخنانش را می شنیدند. مروان هم از جمله کسانی بود که می آمد و همواره گریه و زاری او را می شنید و می گریست. 3) این اشعار از امّ البنین علیهاالسلام در مرثیه حضرت اباالفضل علیه السلام و دیگر فرزندانش نقل شده است: یَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ کَرَّ عَلَى جَمَاهِیرِ النَّقَدِ وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لَبَدٍ ای کسی که عبّاس را دیدی که در میدان نبرد، جولان نموده و چون جنگاوران حمله می کرد، و فرزندان حیدر، هم چون شیران بالدار پشت سرش بودند. أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یَدٍ وَیْلِی عَلَى شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ لَوْ کَانَ سَیْفُکَ فِی یَدِیْکَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ به من خبر رسیده که ضربت بر سر فرزندم رسید در حالی که دست نداشت. وای بر من! چه مصیبتی بر شیربچّه ام رسید که ضربت عمود بر سرش وارد آمد. (عبّاسم! من تو را می شناسم) اگر شمشیر در دستت بود، کسی جرئت نمی کرد به تو نزدیک شود. این اشعار نیز از امّ البنین علیهاالسلام نقل شده است: لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ ای زنان! بعد از این مرا با لقب امّ البنین نخوانید، زیرا مرا یاد شیران بیشه می اندازید. کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ به سبب پسرانی که داشتم، امّ البنین خوانده می شدم، ولی اکنون برایم فرزندی باقی نمانده است. أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ چهار پسر، مانند کرکسان کوهسار داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند. تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَکُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِیعاً طَعِینَ بر سر نعش آنها نیزه ها به هم افتاد و همگی از ضرب نیزه به زمین افتادند. یَا لَیْتَ شِعْرِی أَ کَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاساً قَطِیعُ الْیَمِینِ ای کاش می دانستم این خبر درست است که گفته اند دست راست پسرم عبّاس، قطع شده بود؟! (منتهی الآمال، ج1، ص465)
😥😢به ‌ياد فرزندان شهیدش روضه مي ‏خواند مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1398 قمری می فرمود: مي ‏خواهم يك مصيبت مختصري بخوانم، خيلي جانگذار است. يك مقدّمه ‏اي دارد. من سه تا خواهر و چهار برادر داشتم. يك خواهر من، نزديك بيست و هشت سال قبل فوت شد. مادرم به او علاقه داشت. وقتي كه فوت كرد، مادرم خيلي بي ‌تابي كرد. اگر من به داد مادرم نمي ‏رسيدم، خودش را از ناله و گریه زياد تلف كرده ‏بود. من چون اكبر اولاد ذكور او بودم، مي ‏آمدم مادرم را بغل مي ‏گرفتم، يك قدري تسلّي مي ‏دادم، يك قدري از حال گريه و انقلاب مي ‏افتاد. اين خواهر من يك دختر بچّه ‏اي داشت سه چهار ساله كه حالا بزرگ شده است و اولاد و عروس و داماد دارد. دو الی سه روز اوّل هرطور بود مادر را نگه داشتيم. زمانی‌که اين بچّه جلوی مادر من مي‏ آمد، مادر من گريه مي ‏كرد. او را بغل مي ‏گرفت! او را می بوسید و به یاد دخترش می افتاد. قربان مادرت بروم، كجا رفته‏ است؟ چقدر چشم‌ هايت شبيه به اوست، او را بغل مي ‏گرفت و انقلاب راه مي ‏انداخت و ناله مي ‏زد. ما ناچار بوديم برويم مادرمان را آرام كنيم، و بچّه را هرطوري كه هست برداريم و دور كنيم. عاقبت ديديم چاره نداريم، بايد اين بچّه را به رؤيت مادرمان نرسانيم، زیرا تا چشمش به او مي‏افتد، ياد بچّه ‏اش مي ‏افتاد. کاری کردیم كه مادرمان اين بچّه را، هفته ‏اي يك مرتبه، بلکه ده روز يك مرتبه ببيند. يك روزي من در خانه نشسته ‏بودم، يكي از برادرهايم همين بچّه‌ خواهرم را آورد.، تا مادرم چشمش به او افتاد، باز دويد و پريد و او را بغل گرفت و روي زانويش نشاند و بوسيد و بویيد و باز هم بنا كرد روضه خواني كردن. مادرت كجاست؟ مادرت چه شد؟ در آن روز، يك منظره ‏اي و يك خاطره ‌اي از جلو فكر من عبور كرد و مرا منقلب كرد، چه انقلابي! بنا كردم هاي هاي گريه كردن. خواهرها و برادران کوچک من هم به گریه افتادند. گريه خيلي شديد شد. يك قدري كه گريه كرديم، به من گفتند: شما هم كه امروز منقلب شدي؟ گفتم: انقلاب من براي مادرم نبود، يك قضيّه ‏اي يادم آمد كه اگر بگويم شما هم منقلب مي ‏شويد. گفتند: چه قضیّه ‌ای؟ گفتم: اين مادر من، هفت تا اولاد داشت، يكي از دنیا رفت، مادر، اين ‌طور بي ‌تاب شده است. هر وقت چشم او به نوه ‏اش مي ‏افتد، اين انقلاب را راه مي ‏اندازد. من به فكر مادر ابوالفضل علیه السلام افتادم. چهار تا رعنا پسر، مثل شاخ شمشاد از دستش رفته ‏اند. کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ چهار تا پسرش رفته است. از حضرت ابوالفضل علیه السلام يك پسر بچه به ‌نام عُبيدالله‏ بن ‏عباس مانده است. آقا! اين مادر دلسوخته دست اين بچّه را مي ‏گرفت و به قبرستان بقيع مي ‏آمد. در یک نقطه معیّن آن، عزاخانه‌ امّ‏ البنين علیه السلام است. می ‌آمد و آنجا می ‌نشست، بچّه را روي زانوي خود مي ‏نشاند و به ‌ياد بچّه ‏هاي كشته شده‏اش روضه مي ‏خواند، مردم هم جمع مي ‏شدند. اين كيست؟ اين امّ ‏البنين است، مادر ابوالفضل که عزاي بچّه‏ هايش را گرفته ‏است. اين بچّه را روي زانوي خود مي ‏گذاشت و با يك سوز و گدازي شعر می خواند. مردم حلقه مي ‏زدند و به حال اين زن گريه مي ‏كردند. حتّي مروان با آن شقاوت قلبش مي ‏آمد و منقلب مي ‏شد. لا تَدعُوَنّي وَیكَ اُمَ‏البنين فَالیَومَ أصبَحتُ وَ لا مِن بَنینٍ مردم من را از اين به بعد ام‏ البنين نگویيد. چرا؟ يك وقتي بود که چهار پسر داشتم، قامت‏ آن‌ها مانند شمشاد بودند، امّا حالا بچّه ‏هاي من زير خاك هستند و ناله مي ‏كرد. عباسم! پسر بزرگم! به من یک خبرهایي دادند، خدا كند دروغ باشد، مادر، به من خبر دادند دو تا دست رعناي تو را بريدند، بدنت را بي‏ دست كردند. مادر، قربانت برود. اگر دست مي ‏داشتي جراًت نمي ‏كردند جلوي تو بيايند. به من خبر داده ‏اند بر فرق سر تو عمود آهن زده اند. (سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب9 محرم 1398 قمری) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5987870797937511071.mp3
5.71M
از مادرت، امّ البنین هرچی می خوام می گیرم- محمود کریمی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5987870797937511069.mp3
14.51M
🌑سخنرانی حجت الاسلام احمدی اصفهانی در شب وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام در سال ۱۴۳۸ ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5987870797937511071.mp3
5.71M
از مادرت، امّ البنین هرچی می خوام می گیرم- محمود کریمی ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌🌑 سروران و دوستان گرامی! به اطلاع می رساند که سایت الکفیل، برای زیارت حضرت امّ البنین علیهاالسلام در مدینه منوّره، ثبت نام می کند. لذا با ثبت نام در آدرس زیر، آن بانوی مکرّمه را در سالروز وفاتش در سیزدهم جمادی الاخری، به نیابت از مولایمان، حضرت ولیّ عصر علیه السلام زیارت نماییم: https://alkafeel.net/zyara/ توجّه: یک نفر به نیابت از ثبت نام کنندگان، در کنار قبرستان بقیع، آن بانو را زیارت می کند، و سپس اتمام زیارت به تمامی ثبت کنندگان اعلام می گردد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✴️ یکشنبه 👈 26 دی/جدی1400 👈13جمادی الثانی 1443👈16 ژانویه2022 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴سالروز وفات حضرت ام البنین علیها سلام " 64ه.ق". 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌺 روز تکریم مادران و همسران شهدا. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛 امروز برای امور زیر مناسب نیست: 📛اصلاح سر و روغن زدن به سر. 📛 دعوا و منازعه و کشمکش. 📛 و دیدار با روسا و بزرگان خوب نیست. 👼 مناسب زایمان نیست. 🚘 مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز: قمر در برج سرطان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ بذر افشانی. ✳️ درختکاری. ✳️ سر تراشیدن. ✳️ و خط نوشتن و نگارش خوب است. 📛 ولی ازدواج. 📛 و آغاز بنایی و خشت نهادن خوب نیست. 💑 مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه)،فرزند چنین شبی حافظ قرآن شود.ان شاءالله. ⚫️ طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب ملال می شود. 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 14 سوره مبارکه " ابراهیم" علیه السلام است. و لنسکننکم الارض من بعد هم ... و چنین استفاده میشود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
🎧 با صدای استاد فرهمند 🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
4_5800756982864415065.mp3
12.92M
از توسل به حضرت ام‌ّالبنین سلام‌الله‌علیها و استمداداز ایشان، تا فتح قلّه‌ی کرامت!∞ اتفاقے‌که‌براےهرکدام‌ازماممکن‌است!
هفت پشتم را نظر کردم ،تماماً بوده اند نوکرِ عباسِ تو دربست ،یا ام البنین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ام البنین به پیش همه روضه خواند و گفت شرمنده ام رباب ، پسرم را حلال کن😭 🏴🏴
🌴بســـم ربـــ ام الـبـنـیـن🌴 🏴 ✅ بانوانى كه از كربلا به مدينه مراجعت كردند، در خانه امّ البنين سلام اللَّه عليها عزادارى مى كردند. 👈آن حضرت اگرچه در كربلا نبود ولى از ناله و گريه قرار نداشت و همه روزه به بقيع مى رفت و آنقدر جانسوز مرثيه مى خواند كه مروان با آن همه قساوت قلب گريه مى كرد. 👈هنگامى كه زنها او را امّ البنين خطاب مى كردند و تسليت مى دادند، مى فرمود: 👈«ديگر مرا امّ البنين نخوانيد... ». اين گريه و زارى حضرت ادامه داشت تا بدرود حيات گفت. 📚منبع رياحين الشريعة ، ج ۳ ، ص ۲۹۴ ‌‎ 🌸ز مشرق تا به مغرب گر امام است🌸 🌸عـلی و آل او مـا را تـمام اسـت🌸
🌴بســـم ربـــ ام الـبـنـیـن🌴 🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 ◾️▪️ : آورده اند که روز اولي كه‌ حضرت ام البنين عليها سلام پا در خانه علي عليه السلام گذاشت، حسن و حسين عليهماالسلام مريض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن كه وارد خانه شد، خود را به بالين آن دو عزيز عالم وجود رسانيد و هم چون مادري مهربان به دلجويي و پرستاري آنان پرداخت وهمواره ميگفت من كنيز فرزندان فاطمه هستم. ◾️▪️ ؟!! فاطمه_كلابيه، بعد از گذشت مدت كوتاهي از زندگي مشترك با علي عليه السلام، به اميرالمؤمنين پيشنهاد كرد كه به جای « فاطمه »، كه اسم قبلي و اصلي وي بوده، او را ‌ام البنين صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام از ذكر نام اصلي او توسط پدرشان، به ياد مادر خويش، فاطمه زهرا عليهاالسلام نيفتند و در نتيجه، خاطرات تلخ گذشته، در ذهن آن‌ها تداعي نگردد و رنج بي مادري آن‌ها را آزار ندهد. ◾️▪️ : ثمره ازدواج حضرت علي علیه السلام با حضرت ام البنين ، چهار پسر رشيد بود به نامهاي: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، كه همگي در كربلا به شهادت رسيدند و نسل ايشان از طريق عُبيداللّه فرزند حضرت ابوالفضل عليه السلام ادامه يافت....
🌴بســـم ربـــ ام الـبـنـیـن🌴 لله_علیه ✅ فاطمه کلابی از جهت اخلاقی مثال زدنی بود و نسبت به فرزندان حضرت زهرا علیها السلام علاقه و ادب نشان می داد، یک نمونه از احترام و علاقه ای که از او ، نسبت به عزیزان زهرا علیها السلام نقل شده است، این است که وقتی امیرالمومنین علیه السلام ، فاطمه ی کلابی را طبق رسم آن زمان به خانه آورد ، از او تنها خواسته اش را پرسید. 👈 مطابق روایتی تاریخی فاطمه ی کلابی تنها یک خواسته مطرح کرد و آن اینکه امیرالمومنین علیه السلام او را به نامش (فاطمه) صدا نزند. 👈 امام علیه السلام به او فرمود: به چه علت تو را به نام فاطمه صدا نزنم در حالی که مادرت نام تو را فاطمه گذارده است؟ او جواب داد : آری..... ولی می ترسم هر گاه مرا به این اسم (فاطمه) صدا کنی، فرزندان فاطمه ی زهرا علیها السلام به یاد مادرشان می افتند و غمشان تازه شود. 👈 امام علیه السلام با او موافقت فرمود و او را ام البنین لقب داد. ✅ نمونه ای دیگر از معرفت ادب فاطمه ی کلابی این است که در روایتی تاریخی آمده است: پس از واقعه ی کربلا وقتی امام زین العابدین علیه السلام و دیگر اسیران به مدینه ی منوره داخل می شدند، امام علیه السلام بشیر را که شاعری بود ، فرمان داد تا پیشاپیش سواران برود و خبر مصیبت حسین علیه السلام را به مدینه برساند. 👈 ام البنین علیها السلام جلو رفت و راهش را گرفت و از امام حسین علیه السلام پرسید.(سراغ امام حسین علیه السلام را گرفت) 👈 بشیر به او گفت: ای ام البنین، خدای در مصیبت فرزندت عبدالله صبرت دهد. ام البنین گفت: از حسین علیه السلام خبرم بده. بشیر گفت: خدای در مصیبت فرزندت جعفر صبرت دهد. ام البنین علیها السلام گفت: ای بشیر ، از حسین خبرم بده. بشیر گفت: خدای در مصیبت فرزندت عثمان صبرت دهد. ام البنین علیها السلام باز از بشیر سراغ امام حسین علیه السلام را گرفت . بشیر گفت: خدای در مصیبت فرزندت عباس صبرت دهد. 👈 به رغم علاقه ی شدیدی که به ابوالفضل العباس علیه السلام داشت، آنگاه که بشیر از کشته شدن عباس علیه السلام خبرش داد، باز از حسین علیه السلام پرسید و گفت: 👈 ای بشیر از سرور و مولایم حسین علیه السلام خبرم بده، و بشیر گفت: ای فاطمه ، خدای در مصیبت حسین علیه السلام صبرت دهد. 👈 این زمان بود که چهره اش را خراشید و بر صورت زد و فریاد بر آورد: واویــلا ، وا حـسـیـنـاه ! 📚 منبع نمونه های ایثار ، ج ۱ ، ص ۱۱۳ تنقیح المقال ، ج ۳ ، ص ۷۰
🌴بســـم ربــــ ام الـبـنـیـن🌴 ین_‌علیها_السلام 1⃣ آیا میدانید: حضرت فاطمه کلابیه سلام الله علیها از جمله افرادی بود که هنگام تولد سخن گفت... 2⃣ آیا میدانید ازدواج فاطمه کلابیه و امیرالمومنین علیهماالسلام حدودا در سال ۲۶بود(پانزده سال پس از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها)، لذا فرزندان مولا علیه السلام، هنگام ورود ام البنین به خانه مولا، کودک نبودند... 3⃣ آیا میدانید هنگام خواستگاری عقیل از حزام(پدر ام البنین)، پدر بانو نشست و گریه نمود و عرض کرد، ما رعیت و وصلت با پادشاه عالم علی !!!؟؟؟ (ادب خانوادگی) 4⃣ آیا میدانید حضرت فاطمه کلابیه سلام الله علیها شب عروسی سوار مرکب نشدند و لباس عروسی به تن نکردند و فرمودند من برای کنیزی میروم و نه برای خانمی خانه علی ؟؟؟ 5⃣ آیا میدانید حضرت علی علیه السلام در طول سالهایی که با حضرت زهرا سلام الله علیها و فاطمه ام البنین سلام الله علیها زندگی میکرد، ازدواج دیگری نداشت؟؟ 6⃣ آیا میدانید حضرت ام البنین سلام الله علیها موفق به زیارت کربلای معلی نشدند؟؟؟ 7⃣ آیا میدانید در طول سه یا چهار سال حیات ایشان بعد از عاشورا آنقدر گریستند تا نور چشمانشان را از دست دادند؟؟؟ 8⃣ آیا میدانید آنقدر گریه او در تکمیل قیام سیدالشهدا اثر داشت که دشمن به فکر شهید کردن ایشان افتاد و ایشان را به زهر مسموم کردند؟؟ 📚 منبع ریاحین الشریعه، موسوعه، زنان برتر، ام البنین، تاریخ اسلام و....
🔹زیارت نامه حضرت ام البنین سلام الله علیها
♦️♦️زیارت نامه حضرت ام البنین (سلام الله علیها)♦️♦️ ◼️◾️▪️أشهَدُ أنْ لا إلَهَ إلا الله وَحدَهُ لا شَرِیِکَ لهُ و أشهَدُ أنَّ محُمداً عَبدهُ و رَسوله ، السلامُ علیکَ یا رسُولَ الله ، السلام علیک یا أمیر المؤمنین، السلام علیکِ یا فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین السلامُ على الحسنِ و الحسین سیدی شبابِ أهل الجنه. السلام علیکِ یا أم البدور السواطع فاطمه بنت حِزام الکلابیه المُلقبه بأم البنین وبابِ الحوائج أُشهد الله و رسوله أنکِ جاهدتِ فی سبیل الله إذ ضحیتِ بأولادکِ دُون الحُسین بن بنت رسول الله و عبدتِ الله مُخلصهً له الدین بِولائکِ للأئمهِ المَعصومِینَ وَ صبرتِ على تِلکَ الرزِیهِ العَظیمهِ و احتَسبتِ ذَلِکَ عِندَ اللهِ رَبَّ العَالمِینَ و آزرتِ الإمام عَلیاً فِی المِحَنِ وَ الشَّدائِدِ وَ المَصَائِبِ وَ کُنتِ فِی قِمهِ الطَّاعهِ وَ الوَفاء وَ أنکِ أحسنتِ الکَفالهَ وَ أدیتِ الأمانهَ الکُبرى فی حِفظِ وَدیعَتی الزهراءِ البَتولِ الحسنِ وَ الحُسَینِ وَ بالغتِ وَ آثرتِ وَ رَعیتِ حُجَجَ اللهِ المیامینَ وَ رغَبتِ فِی صِلهِ أبناءِ رَسُولِ رَبَّ العَالمِینَ عَارِفهً بِحقهِم مُؤمِنهً بِصدقِهِم مُشفِقهً عَلیهِم مُؤثَرهً هَواهُم وَ حُبهُم على أولادکِ السُعداءِ فَسلامُ اللهِ علیکِ یَا سَیدَتی یَا أمَ البَنینَ مَا دَجَى اللَّیلُ وَ غَسَقَ وَ أضاءَ النَّهارُ و أّشرَقَ و سَقاکِ اللهِ مِن رَحیقٍ مختُوم یَومَ لاَ ینفَعُ مالٌ ولا بَنُونَ فَصِرتِ قِدوهً للِمؤمِناتِ الصَّالِحاتِ لأنکِ کَریمه الخَلائِقِ عَالمَه مُعَلمَه نَقیِه زَکیه فَرضِی اللهُ عَنکِ وَ أرضاکِ وَ لَقَد أعطاکِ اللهُ مِنَ الکَرامَاتِ البَاهِراتِ حَتَّى أصبَحتِ بِطاعتِک للهِ ولِوصیَّ الأوصیاء وَ حبکِ لسیدهِ النساءِ الزهراء وَ فِدائِکِ أَولادَکِ الأربعهِ لِسیدِ الشُهَدَاءِ بَابَاً لِلحَوائِجِ فَاشفَعِی لِی عِندَ اللهِ بِغُفرانِ ذُونُوبی وَ کَشفِ ضُرَّی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی فإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شَأناً وَ جَاهَاً مَحمُوداً وَ السَّلامُ عَلَى أولاَدِکِ الشُهَداءِ العَباس قَمَر بَنی هَاشِم وَ بَاب الحَوَائِجِ وَعَبدالله وَ عُثمَان وَ جَعفَر الذِینَ استُشهِدوا فِی نُصَرهِالحُسَینِ بِکَربَلاء وَ السَّلامُ عَلى ابنتَکِ الدُرهِ الزَّاهِرَهِ الطَّاهِرَهِ الرَّضیِّهِ خَدِیجَهَ فَجَزَاکِ اللهُ وَ جَزَاهُمْ اللهُ «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنهارُ خالدین فیها.» ♦️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
4_5904535912565442103.mp3
8.74M
‍ 💢 جـایگاه حـضـرت ام الـبـنـیـن سلام الله علیها در کربلا شیخ مهدی تهرانی دام ظله
4_5904535912565442105.mp3
14.81M
کدوم زن در تاریخ نامش رو برداشت؟ حقیقت ادب.. 👆توصیه میکنم گوش کنید👆 ✔️(بسیار مفید👌) .🎙 به اندازه ارادتون به آقا ابالفضل (ع)‌نشر دهید
4_5904535912565442106.mp3
6.9M
🎙چشم انتظاری مادران شهدا + انتظار ام البنین بر بازگشت امام حسین (ع) به مدینه (مقتل) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی