eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
636 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 کسی که زیارت آل یاسین می خواند مطمئن‌ باشد که سلام الله علیه جوابش را می دهد
36.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🆕 سلسله جلسات کوتاه 🖼اعرف امامک !! امام زمانت را بشناس !! استاد ⚜قسمت سوم ( ۳ ) موضوع : ظهور فساد در عالم و غیر قابل تحمل شدن دنیا 🌐..نشر حداکثری در دیگر کانال ها با اسم و نام کانال خود شما دوستان بلامانع است و باعث خوشحالی جناب استاد و ما می گردد ..
🌑 دشمنی قوم یهود با مؤمنین لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا (سوره مائده، آیه82) مسلّما سرسخت ‏ترين مردم را در دشمنى با كسانى كه ايمان آورده ‏اند، يهود و مشركان خواهى يافت. وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (سوره بقره، آیه120) و هرگز يهود و نصارى از تو خشنود نخواهند شد تا آنكه از آيين آنان پيروى كنى. بگو: همانا هدايتِ خداوند هدايت (واقعى) است. و اگر پس از دانشى كه برايت حاصل شد از هواهاى آنها پيروى كنى هرگز براى تو از جانب خداوند سرپرست و ياورى نخواهد بود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
* 💞﷽💞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی💗 قسمت107 اکثر مغازه ها بخاطر اعتصاب تعطیل شده و اندک مغازه ای باز است. از سر کوچه که قدم برمی دارم پری را می بینم‌ که سرش را از در بیرون آورده و با دیدن من بیرون می پرد. بعد از او هم پیمان بیرون می آید و تا من را می بیند لبخند می زند. از پری دلخور هستم و زیاد تحویلش نمی گیرم‌. دورم می گردد و مرا با سلام و صلوات به خانه می برد. وارد خانه که می شوم پیمان در قاب چشمانم جا می گیرد. اخم هایش را برای پری در هم می کشد و با دیدن زخم فک و آرنجم دعوایش می کند. پری هم که جرئت حرفی را ندارد با کمک کردن به من می خواهد جبران کند. زخمم را زیر شیر آب می برم و از درد چشمانم را بهم می فشارم‌. پیمان دو چسب زخم برایم می آورد. سرش را پایین می اندازد و می گوید: _نمیدونم این دختر چرا حواسش جمع نیست! اگه مسئولتت رو نمیتونی درست انجام بدی بگو من یکی دیگه رو جات بزارم نه این که پیش من گریه کنه که رویا رو جا گذاشتم! چسب زخم را باز می کند و آهسته روی زخم آرنج و فکم می گذارد. دستانش برایم شفا بخش است. در دل خوشحالم از این که زمین خورده ام تا پیمان مرا اینقدر مورد توجه اش قرار دهد. پری از خجالت رویش نمی شود به پایین بیاید. لباسم را عوض می کنم. مانتو و شلوار خاکی ام را توی تشت می اندازم و به حیاط می برم تا بشویم. گرمای ظهر بدجور عرق به پیشانی ام می نشاند. پیمان از پشت پنجره نگاهش به من می افتد. خیلی زود به حیاط می آید. وقتی می بیند با یک دست سعی در شستن لباس دارم آن را از دستم می گیرد. هنوز یک آستینش در دستم است و آن را می کشم و می گویم: _خودم میشورم تو اذیت میشی! بیخیال می گوید و دستم را از آستین جدا می کند. بعد هم شیلنگ را به طرفم می گیرد تا دستانم را بشویم. آهسته انگشتانم را بهم می زنم و کف از آن دور می شود. به آستین پاره شده‌ی لباس که نگاه می کند، می گوید: _نمیخواد اینو بپوشی. این دیگه به درد نمیخوره. _آخه من همین یه مانتو رو دارم! نچی می کند و یک راست آن را توی آشغالی پرت می کند. شلوار را که سالم مانده می شوید. در کنارش می نشینم و به چهره اش خیره می شوم تا جبران روزهایی شود که از به تماشا نشستن این چهره محروم بوده ام. متوجه نگاه سنگینم می شود و خیلی آهسته می خندد. _طوری شده؟ بد میشورم؟ لب هایم را جمع می کنم. نگاهم را به اتاقک بالا می دهم و بعد دوباره مستقیم به او نگاه می کنم. _نه! _پس چی؟ خجالت می کشم خیلی صریح به او بگویم که دلتنگش شده بودم. در حال طفره رفتن هستم. از او اصرار و از من انکار تا این که در بن بست کلامی مرا محاصره می کند. _دلت برام تنگ شده بود؟ اگر بگویم نه که دروغ گفته ام و خیلی تابلو است. او خیلی باهوش است و زود از چهره ام متوجه می شود دروغ گفته ام. اما اگر بگویم بله که باز هم مشکل همان است بعلاوه‌ی این که زبانم نمی چرخد تا بخواهد تایید کند. پس هیچ چیز نمی گویم و خودش لب می زند: _من که دلم برات خیلی تنگ شده بود. نزدیک است از حرفش شاخ دربیاورم! پیمان هیچ وقت احساساتش را اینگونه و چنین ساده روی داریه نمی ریخت! این سادگی بدجور به دلم می نشیند و به خودم جرئت می دهم و لب می زنم: _آ... آره منم دلتنگ بودم. آهسته لب هایش به خنده باز می شود. زیر چشمی نگاهم می کند و خنده اش بلند تر می شود. نمی دانم من چرا خنده ام می گیرد و نمیتوانم آن را مخفی کنم. یکهو خنده مان به قهقهه تبدیل می شود. صدای در اتاقک می آید، برمی گردم و چهره‌ی متعجب پری را می بینم? کمی که می گذرد پیمان دستش را روی دهانش می گذارد. شلوار را از او می گیرم و روی بند پهن می کنم. بعد از ظهر پیشنهاد می دهد با هم برویم پارچه بگیریم و مانتو را بدهم که بدوزند. به گمانم سنگی به سرش خورده که امروز را از قصد دارد به دور از تشکیلات بگذراند. همان پیراهن آبی را می پوشد که قبلا برایش خریده بودم. خیلی این لباس به تنش می نشیند اما او کمتر می پوشد. در لباس فروشی ها کمتر چیزی به اسم مانتو پیدا می شود. مجبور می شویم به دنبال همان پارچه باشیم. تمام بازار را با من گز می کند. گاهی من چیزی می پسندم که او نمی خواهد و گاهی او میخواهد و من نمی خواهم. تا به یک نظر برسیم دو یا سه ساعت گذشته. در آخر به یک پارچه‌ی شیری زنگ می رسیم. از نظر من ساده و شیک بود و از نظر او رنگ جیغ نبود. پارچه را می گیریم و به خانه برمی گردیم. همین که در را باز می کنم صدای تلفن می آید. پیمان با سرعت تلفن را برمی دارد. ⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی 💗 قسمت108 فردای همان روز مرا به خیاطی می رساند. وارد ساختمان می شوم. پس از اندازه گیری و تحویل پارچه بیرون می آیم. پیمان از زمان تحویل مانتو می پرسد و موقعی که خیاط برای پرو را گفته است را می گویم. چینی به میان ابرویش می نشاند و می گوید: _ما نمیتونیم اینجا رفت و آمد زیادی کنیم. فقط زمان تحویل میایم. به اجبار می پذیرم هر چند که از همین حالا می توانم سرنوشت آن مانتو را بفهمم. او در مسیر خانه چند باری می ایستد و وسایل کار خودش و خوراکی می خرد. لواشکی را پیش رویم می گیرد. چشمانم برق می زند و دهانم به آب می افتد. با تشکر آن را می گیرم. _وای ممنون! لبخند آهسته لبش را می کشد و می گوید که خواهش می کنم. مرا با خوراکی و نان به خانه می فرستد و می گوید باید وسایلی که گرفته را به دست کسی برساند. برای همین می رود. پری توی آشپزخانه ایستاده و با دیدن من مرا به صرف چای دعوت می کنم. قالیچه ای را توی ایوان پهن می کند و سینی حاوی دو فنجان و قندان را به زمین می گذارد. تبسمی از سر قدردانی به لبانم مهمان می شود. فنجان را برمی دارم و آهسته آن را مزه می کنم. خوردنی است و همان وقت تمامش را سر می کشم. پری بعد از قورت دادن آخرین قطرات چای به من می گوید: _رویا؟ _بله؟ مشخص است چیز مهمی را می خواهد بگوید. لب هایش را با زبان تر می کند و من من کنان رشته‌ی کلام را به دست می گیرد. _تو تصمیمت چیه؟ تای ابرویم بالا می رود:" برای چی؟" شانه اش بالا می رود و می گوید: _برای همه چی! برای آینده‌ی خودت و پیمان و خیلی چیزای دیگه! به دنبال جواب سوالش ذهنم را می گردم. چیز خاصی به فکرم نمی رسد و نمی دانم چه بگویم. _خب... جریان زندگی ما رو با خودش میبره. تا الانم که دست سرنوشت منو به اینجا کشونده. _نه! همین چیز سرنوشت نیست. تو باید یه سری چیزا رو انتخاب کنی تا سرنوشتت رو بسازی. _مثلا چی؟ سر اصل مطلبش می رود. در حالی که نگاهش طول حیاط را طی می کند برایم می گوید:" ببین! میدونم که پیمان بهت نگفته اما من بهت میگم تا با خودت و اون صادق باشی." گوش هایم به شنیدن تحریک می شود. بعد از اینکه نفس را بیرون می دهد در ادامه برایم تعریف می کند: _به پیمان پیشنهاد یه مسئولیت دادن. خب... خودتم میدونی پیمان با تمام وجودش توی مبارزه پا گذاشته. اون حتی از درس و خونواده مون هم گذشت و حقشه! اما بدخواهاش دارن این وسط موش می دونن. اول احساس خوشحالی می کنم چرا که موفقیت پیمان را مثل موفقیت خودم می دانم. اما بعد که می گوید بدخواه هانش موش می دوانند خشم به میان شادی می ریزد و تمام حسم می شود آتش. ناخودآگاه تن صدایم بالا می رود:" خب... بهونه شون چیه؟ به اونا چه! مگه تصمیم سازمان نیست؟" _معلومه که تصمیم سازمانه اما خب یه سری قوانین جدید وضع شده که اگه سازمان بخواد زیر پا بزاره توی هویتش اثر داره و در ثانی حرف و حدیث پیش پیاد. _چه قوانینی؟ پاهایش را جمع می کند و چارزانو می نشیند. _ما کم از بچه های متعصب و مذهبی نخوردیم. تو شاید خیلی از ماجراهای خیانتا رو نشنیده باشی. ولی من میخوام توجیه ات کنم چون تو هم عضو مایی. چند سال قبل یه جوون به اسم مجید۱ بعد از تغییر رویکرد سازمان که اونم بخاطر مردم بود، تحت تاثیر یه مشت متعصب خیانت کرد. اون میخواست ما رو مرتد اعلام کنه و پنهونی خیلی از اعضا رو به انحراف کشید تا یه سازمان دیگه راه بندازه. باورت میشه؟ هیچ وقت یه کشور با وجود آدمای متعصب و مقام دوست به جایی نمیرسه. ازون وقته که مجبوریم به مذهبیای در ظاهر وطن پرست اعتماد نکنیم. پیمان با تموم وجودش برای مردم در راه مارکس قدم برمیداره اما تو چی؟ تو پیرو مکتب کی؟ سازمان باید بدونه تو کدوم وری هستی. اطرافیان هم خیلی مهمن و به همین خاطر باید موضعت رو اعلام کنی. تو بی هدف و اراده نمیتونی تو سازمان باشی، فهمیدی؟ حرف های پری دیدم را وسعت می بخشد. پدر هم همیشه از مذهبی های خشک تعریف می کرد که آینده و گذشته ما را خراب کردند. با این حرف ها بیشتر بذر نفرت در دلم رشد می کند. از طرفی او درست می گوید من نباید سد راه پیمان باشم. مارکس دل پیش نظرم یک مرد بزرگ است که نظیرش را جهان کم به خود دیده. او در راه پیکار برای طبقه مظلوم جامعه کم نگذاشت. حالا وظیفه‌ی انسانیت من است تا با انتخاب عقاید او تبدیل به یک فرد به درد بخور شوم. __ ۱. اشاره ماجرای شهید مجید شریف واقفی از زبان مجاهدین خلق. شما در همین رمان شاهد واقعیت این ماجرا خواهید شد. ⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 سه شنبه 🔹 ۲۸ فروردین/ حمل ۱۴۰۳ 🔹 ۷ شوال ۱۴۴۵ 🔹 ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 🚖 مسافرت خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزاد خوب تربیت گردد. 👨‍👩‍👧‍👦 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب سه شنبه) فرزند چنین شبی، مهربان و رحم دل باشد. ان‌شاءالله 🌎🔭👀 🌓 امروز قمر در برج اسد است. ✔️ برای امور زیر خوب است: شروع بنایی افتتاح شغل و کار دیدار با قاضی ملاقات‌های سیاسی آغاز نگارش جابجایی خرید خانه و ملک رفتن به خانه نو امور ازدواجی آغاز معالجه و درمان امور مربوط به حرز 🌎🔭👀 💇 اصلاح سر و صورت باعث دولت می‌شود. 🩸حجامت، خون‌دادن، فصد باعث مرگ ناگهانی است. ✂️ ناخن گرفتن روز مناسبی نیست. باید بر هلاکت خود بترسد. 👕 دوخت و دوز روز مناسبی نیست. شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید به روایتی آن لباس یا در آتش می‌سوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد. خرید لباس اشکال ندارد. کسانی که شغلشان خیاطی است می‌توانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر، آن را تکمیل کنند. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب سه‌شنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۷ سوره مبارکه « اعراف » است. ﴿﷽ و الوزن یومئذ الحق﴾ خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به افرادی واگذارد، برخی در انجام آن تلاش کنند و باعث مقام آنها شود و برخی کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتند. مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تا عشای آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز سه شنبه «یا ارحم الراحمین»  ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه «یا قابض» موجب رسیدن به آرزوها می‌گردد. 🌎🔭👀 ☀️ ️روز سه‌شنبه متعلق است به: علیه‌السلام علیه‌السلام علیه‌السلام اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب فردا پایان می‌یابد. 🌺 🌎🌺🍃
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅با فضیلت ترین "عمل" در دوران غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف چیست⁉️ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَيَا طُوبَى لِلثَّابِتِينَ عَلَى أَمْرِنَا فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ إِنَّ أَدْنَى مَا يَكُونُ لَهُمْ مِنَ اَلثَّوَابِ أَنْ يُنَادِيَهُمُ اَلْبَارِئُ جَلَّ جَلاَلُهُ فَيَقُولَ عِبَادِي وَ إِمَائِي آمَنْتُمْ بِسِرِّي وَ صَدَّقْتُمْ بِغَيْبِي فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ اَلثَّوَابِ مِنِّي فَأَنْتُمْ عِبَادِي وَ إِمَائِي حَقّاً مِنْكُمْ أَتَقَبَّلُ وَ عَنْكُمْ أَعْفُو وَ لَكُمْ أَغْفِرُ وَ بِكُمْ أَسْقِي عِبَادِيَ اَلْغَيْثَ وَ أَدْفَعُ عَنْهُمُ اَلْبَلاَءَ وَ لَوْلاَكُمْ لَأَنْزَلْتُ عَلَيْهِمْ عَذَابِي قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَمَا أَفْضَلُ مَا يَسْتَعْمِلُهُ اَلْمُؤْمِنُ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ قَالَ حِفْظُ اَللِّسَانِ وَ لُزُومُ اَلْبَيْتِ . 📚کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق جلد ۱ صفحه ۳۳۰ جابر جعفيّ‌ از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه حضرت فرمودند: زمانى بر مردم آيد كه امامشان غيبت كند و خوشا بر كسانى كه در آن زمان بر امر ما ثابت بمانند، كمترين ثوابى كه براى آنها خواهد بود اين است كه خداوند بارى تعالى به آنها ندا كرده و فرمايد: اى بندگان و اى كنيزان من! به نهان من(امام مهدی علیه السلام) ايمان آورديد و غيب مرا تصديق كرديد، پس به ثواب نيكوى خود شما را مژده مى‌دهم، و شما بندگان و كنيزان حقيقى من هستيد، از شما مى‌پذيرم و از شما در مى‌گذرم و براى شما مى‌بخشم و به واسطۀ شما باران بر بندگانم مى‌بارانم و بلا را از آنها برگردانم و اگر شما نبوديد بر آنها عذاب مى‌فرستادم جابر گويد، سوال کردم: يا ابن رسول اللّٰه! "برترين و بافضیلت ترین عملى" كه در آن زمان مؤمن انجام مى‌دهد چيست‌؟؟؟ فرمودند: حفظ زبان و خانه نشینی. 🔶 بِجاهِ مُحَمَّدِِ وَ آلِهِ الطَّیِّبین صَلَواتُکَ عَلَیهِم اَجمَعین یا اَللهُ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج وَالعَن وَ اَهلِک اَعدائَه شما هم از منتظران منتقم شوید⬇️ @haram110
47.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان شیرین بی‌بی شطیطه نیشابوری رحمة الله عليها
‌ 📚شباهت های امام مهدی به مادر سادات 🌹امام مهدی (علیه السلام) می‌فرماید: «ِفی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» برای من در (زندگی و رفتار) دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله الگو و سرمشقی نیکو است (1) با نگاهی به ویژگی‌های این دو معصوم بزرگوار، جمله حضرت مهدی نمود می‌یابد. ۱_مظلومیت اولین ویژگی مشترک آن بزرگواران، مظلومیت است. در زیارات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظلُومَة المقهوره (2)/ سلام بر تو ای مظلومه ی مورد ستم واقع شده». در کتاب «امالی» ابن الشیخ می‌نگارد: موقعی که وفات پیغمبر عظیم الشأن اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم نزدیک گردید آن حضرت به قدری گریست که ریش مبارکش‌تر شد. گفته شد: یا رسول اللّه ! چرا گریه می کنی؟ فرمود: برای ذریه و فرزندانم و آن ستم هائی که از ستمکاران امتم بعد از من به ایشان می رسد، می گریم. گویا می بینم دخترم فاطمۀ زهراء بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا می زند: یا ابتاه! احدی از امت من به فریاد او نمی‌رسد. وقتی فاطمۀ اطهر این مطلب را شنید گریان شد. پیغمبر اکرم(ص) به وی فرمود: ای دختر عزیزم! گریان مباش! فاطمه(سلام الله علیها )گفت: پدر جان! من برای ظلم‌ هائی که بعد از تو خواهم دید گریه نمی کنم، بلکه به علت مفارقت تو اشک می ریزم. پیغمبر اعظم(صلی الله علیه) فرمود: ای دختر محمّد! مژده باد تو را! زیرا تو اولین کسی هستی که در میان اهل بیتم به من ملحق خواهی شد(3) امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود: «إنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ( ص) لَمْ تَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة (4) / فاطمه دختر پیامبر همواره ستم دیده و از حق خود محروم بود. امیرالمؤمنین در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی نیز می‌فرماید :«صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ » (5) / صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنها است. از حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر علیه‌السلام راجع به صاحب این امر پرسیدم. فرمود: او همان رانده ‌شدۀ یکتای غریب پنهان از خاندانش می ‌باشد که خونخواه پدرش خواهد بود. (6) مرحوم میرجهانی می‌گفت: در عالم رؤیا، مادر مظلومم حضرت فاطمه صدیقه(س) را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواند. وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت این گونه است: دلی شکسته ‌تر از من در آن زمانه نبود/در این زمان دل فرزند من شکسته تر است (7) ۲_عدم بیعت با ... غاصبان پس از غصب خلافت، سعی کردند برای مشروعیت بخشیدن به خلافتشان از همه مردم، به خصوص حضرت علی و حضرت زهرا برای خود بیعت بگیرند، ولی حضرت زهرا همه مصیبت‌ ها را تحمل کرد و تا آخرین لحظه از زندگی مبارکشان، با غاصبان حکومت بیعت نکرده، بلکه برای بازگرداندن خلافت به مسیر اصلی‌اش، مبارزه نمودند (8) «روی برگردانید (قهر کرد) فاطمه از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله)‌ زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفن فاطمه ابابکر را خبر نکرد. (9) امام مهدی(عجل الله تعالی) هم در پس پرده غیبت به سر می ‌برد تا بیعت کسی بر گردنش نباشد.. حضرت علی امیرالمومنین علیه السلام فرموده‌ اند: هنگامی که قائم ما قیام کند، بیعت احدی بر گردن او نخواهد بود. از این رو، ولادت او مخفی می‌ شود و از دیده ‌ها پنهان می‌ شود (10) حضرت مهدی(عجل الله تعالی)می ‌فرماید :بر گردن همه پدرانم، بیعت سرکشان زمانه بود،امّا من وقتی خروج کنم، بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست (11) 📚منابع: ۱_کلمات قصار امام زمان (عج) ص۲۰ ۲_زیارت حضرت فاطمه(سلام الله علیها)مفاتیح الجنان ۳_ترجمۀ جلد دهم بحار الانوار: در زندگانی حضرت فاطمه(سلام الله عایها) ترجمۀ نجفی ص۱۷۴ ۴_شیخ طوسی، امالی، ص ۱۵۶ ۵_کمال الدین و تمام النعمه ج ۱ ص۵۶۳ ح ۱۳ ۶_مکیال المکارم ج ۱ص۱۸۰به نقل ازکمال الدین ج۲ ص۳۶۱ ۷_عنایات حضرت مهدی(عجل الله تعالی)به علما و طلاب، ص ۱۷۶ ۸_ویژگی های امام مهدی و حضرت زهرا (سلام الله علیها)،علی مصلحی،پایگاه اطلاع رسانی حوزه ۹_صحیح مسلم- کتاب الجهاد و السیر – باب ۱۶ باب قول النبی(صلی الله علیه و آله)،لانورث ما ترکنا فهو صدقه)حدیث ۱۷۵۹ ۱۰_کمال الدین و تمام النعمه ج۱ص۵۶۴ ۱۱_کمال الدین ج ۲ص۲۳۹ @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در ماجرای عبور از نیل تنها یک‌نفر از سپاهیان فرعـون غـرق نشد ❤️‍🩹 🔹حضرت موسی از خدا پرسید چرا؟ @haram110
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا محمدتقی نصیرالاسلامی خدایش رحمت کند نقل کردند: ☘ در سال 1351 شمسی وقتی برای سخنرانی به روستایی می رفتم با موتور سیکلت به زمین خوردم و در اثر زمین خوردن رگ عصب زبانم در ناحیه صورت آسیب دید به طوری که تا مدت ها نمی توانستم پاسخ اطرافیان را با زبان بیان کنم. لذا با قلم و کاغذ منظورم را روی کاغذ می نوشتم . خیلی سخت میگذشت . خانواده ام برایم گریه میکردند . ایشان می فرمودند: مشغول نماز که بودم برای نماز چندین مرتبه بسختی کلمه را تکرار می کردم تا لفظ به سختی اداء میشد .تا جاییکه زن و فرزندانم در کنارم گریه می‌کردند. یک روز بعد از نماز متوسل شدم به اربابم حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام). 🔺 ضمنا : خانمی بود در همسایگی ما بنام «بی بی خانم » ایشان یک سگی داشت برای نگهبانی منزل که هر وقت بچه های محل به سگ سنگی می‌زدند بی بی خانم در حیاط با بچه ها  دعوا می‌کرد که سگش را اذیت نکنند نگهبان خونه منه گناه داره . 🔸پس از دیدن این صحنه در آن لحظه قلبم رقت گرفت ودلم شکست و با چشمان اشکبار به اربابم حضرت سیدالشهداء علیه السلام با زبان عوامی وگلایه مند شدم و گفتم : مولای من سرور من آیا من در خانه شما اهل بیت از این «سگ بی بی خانم» کمترم ..!!!؟؟ یا شفای مرا بدهید یا جان مرا بستانید ، عمری در خانه شما نوکری کرده ام 😭. در این لحظه حس کردم می‌توانم حرف بزنم واز آن لحظه« تکلم من » باز شد وعصب زبانم برگشت و شفا یافتم . و خوب شدم یا حسین ادرکنی!!😭😭😭خدایا بیماران شیعه اباعبدالله الحسین علیه السلام را دلی شکسته عنایت کن و آنها راشفا بده. آمین!.🤲
🌑  8شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام بر تمام مسلمانان جهان تسلیت باد ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_6032789279611030731.mp3
5.41M
چگونگی تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام و نقش شیعیان ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️⚠️ زیارت آرامگاه جورج واشنگتن آری، زیارت قبور ائمه بقیع علیهم السلام خیر!! وهابیان در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله می کنند و هفت ماه بعد، در ماه رمضان۱۳۴۴قمری، شیخ عبدالله بن بُلَیهد، که قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه می شود و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام و دیگر بزرگان مدفون در مدینه را دریافت می کند و در ۸ شوال ۱۳۴۴قمری (1926میلادی)، بقعه‌های بقیع در دوران حکومت ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان تخریب می گردد. پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴قمری خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین می کند. در ژانویه 1947 میلادی، فرزند ملک عبدالعزیز، شاهزاده ملک سعود (همان کسی که در سال 1953، پادشاهی آل سعود را بنیان می گذارد)، در صدر هیأت بزرگی از شاهزادگان و رجال سیاسی عربستان به واشنگتن سفر می کند. وی در خلال این سفر، بر آرامگاه جورج واشنگتن، نخستین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا حاضر می شود و به ادای احترام، برای وی تاج گل اهدا می کند. این سؤال همیشه مطرح می شود که: چرا آل سعود و وهابیون، قبور ائمه بقیع علیهم السلام را به بهانه حرمت زیارت قبور، تخریب کردند اما قبر جورج واشنگتن را زیارت کرده و بر آن، دسته گل نهادند!؟!! ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
در ژانویه 1947 میلادی، فرزند ملک عبدالعزیز، شاهزاده ملک سعود (همان کسی که در سال 1953میلادی، پادشاهی آل سعود را بنیان می گذارد)، در صدر هیأت بزرگی از شاهزادگان و رجال سیاسی عربستان به واشنگتن سفر می کند. وی در خلال این سفر، بر آرامگاه جورج واشنگتن، نخستین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا حاضر می شود و به ادای احترام، برای وی تاج گل اهدا می کند. https://www.mountvernon.org/the-estate-gardens/the-tombs/famous-visits-to-washingtons-tomb/ https://www.mountvernon.org/the-estate-gardens/famous-visitors/article/crown-prince-amur-ibn-saud/ ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
قبر امام محمّد بخاری صاحب صحیح بخاری در سمرقند، همراه با صحن و بارگاه و طلاکاری داخل حرم بدون تعرّض وهابیت ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
قبر و ضریح و بارگاه محمد بن ادریس شافعی، امام شافعی ها در مصر بدون تعرّض وهابیت ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
قبر و ضریح و بارگاه ابوحنیفه، امام حنفی ها در بغداد بدون تعرّض وهابیت ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
بارگاه احمد بن حنبل، امام حنبلی ها در بغداد بدون تعرّض وهابیت ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
قبر ابن تیمیه در دمشق بدون تعرّض وهابیت ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقش مرحوم علامه عبدالرحیم صاحب ‌الفصول (متوفای1367 قمری-1327 شمسی) مشهور به حائری در حفظ حدود قبور ائمه بقیع علیهم السلام ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»