eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.4هزار ویدیو
626 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 روزي فاطمه بنت اسد براي زيارت وارد كعبه شد ناگهان بتها به صورت روي زمين افتادند فاطمه بنت اسد دست بر شكم خود كشيد و خطاب به پسرش گفت: «نور چشمانم، اكنون كه به دنيا نيامده اي بتها در برابرت سجده مي‌كنند، پس چگونه خواهي بود زماني كه بدنيا بيايي؟! » فاطمه اين ماجرا را براي شوهرش ابوطالب (عليه السلام) نقل كرد حضرت گفت: اين فرزند؛ همان كسي است كه شيري در راه طائف درباره او با من سخن گفت؛ و خبر تولد او را به من داد. (روزي در راه طائف شيري با حضرت ابوطالب روبرو شد و در مقابل او تعظيم كرد. حضرت ابوطالب به او فرمود: بحق خالقت ماجراي خود را برايم بازگو كن شير گفت: تو پدر اسد الله و پشتيبان محمد پيامبر خدا و مربي شير خدا هستي! ) [۴۰]. 🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 📚[۴۰] بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۷.
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸#ت
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از (ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 فاطمه بنت اسد مي‌گويد: چندين ماه كه از حمل من مي‌گذشت، وقتي نزديك بدنيا آمدن علي (عليه السلام) شد از نار هر سنگ و كلوخ و درختي كه عبور مي‌كردم مي‌شنيدم كه به من مي‌گفتند: «هنيئالك يا فاطمه، بما خصك الله من الفضل و الكرامة بحملك بالامام الكريم اي فاطمه گوارايت باد، آنچه از فضل كرامت، كه خدايت بدان اختصاص داده، بخاطر آنكه تو حامل امام كريم هستي» [۴۱]. 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 📚[۴۱] علي (عليه السلام) وليد الكعبه ص ۳۰.
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌علی(ع)💠 🔸 #تو
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 شب جمعه سيزدهم ماه رجب سال سي‌ام از عام الفيل بود [۴۲] ثلثي از شب گذشته بود كه درد حمل بر فاطمه بنت اسد عارض شد حضرت ابوطالب به او گفت: ناراحت به نظر مي‌آيي؟ فاطمه گفت: احساس درد و ناراحتي دارم. حضرت آن اسمي را كه در ذكر آن از گرفتاريها نجات مي‌يافت را بر زبان آورد و فاطمه نيز بواسطه گفتن آن ذكر آرام گفت. سپس به او گفت: من مي‌روم عده اي از زنان آشنايت را بياورم تا در اين موقع شب تو را در ولادت فرزندت ياري دهند. فاطمه گفت: هر طور صلاح مي‌داني عمل كن. ناگهان صدايي از گوشه خانه شنيده شد كه گفت: اي ابوطالب، صبر كن! چرا كه را دست نجس نبايد لمس كند [۴۳]. 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 📚منابع: [۴۲] اين تاريخ مطابق است با ۲۱ مارس سال ۵۹۹ ميلادي. [۴۳] ورضة الواعظين، ص ۶۸.
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸 #
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 صبح هنگام، بار ديگر فاطمه بنت اسد را درد عارض شد. حضرت ابوطالب (عليه السلام) ناراحت و پريشان از خانه بيرون آمد در راه عده اي از زنان قريش را ديد كه علت ناراحتي را از او پرسيدند حضرت پاسخ داد: فاطمه در شديدترين حال وضع حمل قرار گرفته است و سپس ابوطالب دست بر صورتش گذاشت در اين حال پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رسيد و پرسيد: عمو جان، چرا ناراحتي؟! عرض كرد: فاطمه بنت اسد در حال وضع حمل است. در همين حال، فاطمه ندايي را شنيد كه مي‌گويد: اي فاطمه، بر تو باد كه به خانه خدا بروي! پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دست ابوطالب (عليه السلام) را گرفت و با هم نزد فاطمه آمدند و او را با خود كنار خانه خدا آوردند [۴۴]. 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂 📚[۴۴] بحارالانوار، ج ۳۵، ص۳۰
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸 #تول
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 فاطمه بنت اسد در قسمت پشت كعبه (يعني پشت آن سمتي كه درب در آن است) ايستاده بود و رو به كعبه دعا مي‌خواند كه ناگهان پيش چشمان همه حاضران ديوار خانه خدا از همان قسمت شكاف برداشت و آنقدر از هم فاصله گرفت كه فاطمه توانست از شكاف ديوار وارد شود و جبرئيل او را به داخل برد و دوباره ديوار به هم آمد و او داخل كعبه ماند [۴۵]. 🌸 🌸 قدم گذاشتن فاطمه بنت اسد به داخل كعبه چيزي جز دعوت خداوند نبود چرا كه از در خانه وارد نشد بلكه خالق جهان ديوار را براي او شكافت و فاطمه را فرا خواند و دوباره ديوار را بست و اينك بايد، پذيرايي الهي از اين مهمان صورت گيرد. آري اين چنين بود كه فاطمه در آن سه روزي كه در درون كعبه ماند از ميوه‌ها و غذاي بهشتي برايش آوردند. [۴۶]. 🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂 📚منابع: [۴۵] امالي شيخ طوسي، ص ۸۰. [۴۶] اعلام الوري، ص ۳ و ارشاد مفيد، ص ۳.
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸 #تو
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 وقتي فاطمه بنت اسد در درون كعبه قرار گرفت پنج بانو نزد او آمدند در حالي كه لباس همچون حرير سفيد بر تن داشتند و عطري خوش تر از مشك ناب از آنان شنيده مي‌شد. اينان حوا و ساره و آسيه و مادر موسي بن عمران و مريم مادر عيسي (عليه السلام) بودند. اينان از طرف خداوند براي كمك در ولادت علي (عليه السلام) فرستاده شدند چرا كه نبايد زنان ناپاك مكه در ولادت چنين مولودي حضور داشته باشند، آنان رو به فاطمه كردند و گفتند: «السلام عليك ولية الله: سلام بر تو اي بانويي كه از اولياي خدا هستي» فاطمه جواب سلام آنان را داد. زنان بهشتي برابر او نشستند در حالي كه هر يك ظرف عطري از نقره در دست داشتند [۴۷]. 🌸 🌸 علي (عليه السلام) بر روي سنگ سرخي كه در گوشه راست كعبه است بدنيا آمد و همين كه قدم بر زمين گذاشت به سجده افتاد و در همان حال دستهاي خود را به سوي آسمان بلند كرد و چنين گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا و رسول الله. و ان عليا و صي محمد رسول الله. بحمد يختم الله النبوة و بي يتم الوصية و انا اميرالمومنين» يعني: «شهادت مي‌دهم كه خدايي جز الله نيست و محمد پيامبر خداست و علي وصي محمد رسول الله است. با محمد نبوت ختم مي‌شود و با من وصايت كامل مي‌شود و من اميرالمؤمنين هستم» سپس فرمود: «جاء الحق و زهق الباطل حق آمد و باطل رفت. » [۴۸]. 📚منابع: [۴۷] بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۳. [۴۸] امالي شيخ طوسي، ص ۸۰ و جنات الخلود، ص ۳.
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸 #ت
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی(ع)💠 🔸 🔸 🌸 🌸 آنگاه كه اميرالمومنين علي (عليه السلام) به دنيا آمد نور حضرت از كعبه تا سينه آسمان را شكافت و بتهايي كه بر روي كعبه نصب شده بود به صورت افتادند. شيطان فرياد بر آورد و گفت: واي بر بتها و عبادت كنندگانشان از اين فرزند! [۴۹]. 🌸 🌸 وقتي علي (عليه السلام) به دنيا آمد رو به آن پنج بانوي بهشتي نمود و به آنها سلام و خير مقدم گفت: و سپس فرمود: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له. و اشده ان محمدا رسول الله. به تختم النبوة و بي تختم الولاية؛ شهادت مي‌دهم كه خدايي جز الله نيست، يگانه است است و شريك ندارد. و شهادت مي‌دهم كه محمد پيامبر خداست، با او نبوت و با من ولايت ختم مي‌شود» آنگاه حضرت حوا؛ تازه مولد را از زمين برداشت و در آغوش خود گرفت. علي (عليه السلام) نگاهي به صورت او انداخت و با بياني رسا و واضح گفت: سلام بر تو اي مادر! حوا پاسخ گفت: سلام بر تو پسرم! حضرت پرسيد: پدرم (آدم (عليه السلام) ) چه مي‌كند؟ گفت: غرق در نعمتهاي خداوند است و در جوار پروردگار متنعم است. سپس حضرت مريم نزديك آمد در حالي كه ظرف عطري همراهش بود و علي (عليه السلام) را از آغوش حوا گرفت. مولود كعبه نگاهي به روي مريم كرد و گفت: سلام بر تو خواهرم! گفت: سلام بر تو برادرم! پرسيد عمويم چه مي‌كند؟ او گفت: خوب است و به تو سلام رسانده است. آنگاه مريم با عطري كه همراه داشت علي (عليه السلام) را معطر نمود. آنگاه حضرت آسيه علي (عليه السلام) را در آغوش گرفت و او را در پارچه اي كه همراه داشت پيچيد و گفت: اين فرزند پاك و مطهر به دنيا آمده است حرارت آهن به او نمي رسد مگر بر دست مردي [۵۰] كه خدا و رسول و ملائكه و آسمان و زمين و درياها او را مبغوض مي‌دارند و جهنم مشتاق آن مرد است. [۵۱]. 📚منابع: [۴۹] علي (عليه السلام) وليد الكعبه، ص ۴۱. [۵۰] منظور ابن ملجم- لهنةالله عليه- است. [۵۱] بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۳.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💠 🔸#
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💎 و یک از علی(ع)💎 🔸 🔸 🌸 🌸 وقتي كه علي (عليه السلام) در كعبه پا به عرصه وجود گذاشت پنج تن از انبيا الهي وارد كعبه شدند علي (عليه السلام) با ديدن آنها حركتي كرد و خنديد. آنان گفتند: سلام بر تو اي ولي خدا و خليفه پيامبر خدا؛ حضرت در جواب آنها فرمود: و عليكم السلام و رحمة الله بركاته و سپس د به هر يك جداگانه سلام كرد. آنها حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسي و حضرت عيسي (عليه السلام) بودند كه يكي پس از ديگري نوزاد را گرفته و بوسيدند و زبان به مدح او گشودند و سپس رفتند [۵۲]. 🌸 🌸 فاطمه بنت اسد مي‌گويد: ناگهان پس از اينكه علي (عليه السلام) به دنيا آمد صداي بال ملائكه را شنيدم و ابري سفيد رنگ را ديدم كه تا كنار فرزندم آمد و او را با خود برداشت و به آسمان برد. در اين حال شنيدم كه ندايي مي‌گفت: «بگردانيد علي بن ابيطالب را در شرق و غرب زمين، و خشكي و درياهاي آن و كوهها و آسمانهاي آن، و احكام پيامبران و علوم وصيين و همه اخلاق انبيا و مرسلين و اوصيا و صديقين را به او بدهيد، و آنچه درباره برادرش سيد الاولين و الآخرين انجام شده براي او هم انجام دهيد. او را بر همه انبيا و مرسلين و ملائكه مقربين و اهل آسمانها و زمين نشان دهيد كه ولي خداي رب العالمين است». فاطمه گويد: رفت و بازگشت علي (عليه السلام) كمتر از ساعتي طول كشيد و او را باز گرداندند. ناگهان ابري ديگر را ديدم كه به سوي او پايين آمد و مانند دفعه اول او را با خود برد و شنيدم ندايي را كه مي‌گفت: «علي بن ابيطالب را نزد همه مخلوقات خدا ببريد و احكام علم و حلم و ورع و زهد و تقوا و سخاوت و بلند مرتبگي و نورانيت و تواضع و خشوع و رقت و هيبت و مروت و كرم و مودت و شفاعت و شجاعت و حفظ و ديانت و قناعت و فصاحت و عفاف و انصاف و نيكي و همه اخلاق انبيا را به او دهيد». فاطمه مي‌گويد: ناگاه فرزندم را در مقابلم ديدم كه او را در حرير سفيد بهشتي پيچيده بودند و به من گفتند: «او را از چشم بينندگان حفظ كن كه ولي رب العالمين است بدان كه وارد بهشت نمي شود كسي، مگر كه ولايت او را بپذيرد و امامت او را تصديق كند خوشا به حال آنكه تابع اوست و واي بر كسي كه از او روگردان شود مثل او چون كشتي نوح است كه هر كه بر آن سوار شد نجات مي‌يابد و هر كه از آن باز ماند غرق مي‌شود و سقوط مي‌كند». فاطمه مي‌گويد: سپس در گوش علي (عليه السلام) مطلبي گفتند كه من نفهميدم بعد او را بوسيدند ورفتند[۵۳] 📚منابع: [۵۲] علي (عليه السلام) وليد الكعبة، ص ۳۱. [۵۳] علي (عليه السلام) وليد الكعبه، ص ۳۲.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💎 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی(ع)💎 🔸 #
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌸 🌸 فاطمه بنت اسد سه روز در كعبه ماند در آغاز روز چهارم فاطمه آماده بيرون آمدن از كعبه شد. او فرزند خود را در آغوش گرفت و برخاست تا خارج شود كه نداي را شنيد كه چنين مي‌گويد: «اي فاطمه، نام اين مولود را علي بگذار چرا كه من خداي علي اعلي هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را به ادب خود آموخته‌ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهي داده ام. او در خانه من به دنيا آمده است. او اول كسي است كه بر فراز خانه من اذان مي‌گويد: و بتها را مي‌شكند و آنها را از بالاي كعبه به صورت پايين مي‌اندازد. اوست كه مرا به عظمت ياد مي‌كند و مرا تقديس و تمجيد مي‌كند و به يگانگي ياد مي‌نمايد. اوست اما بعد از حبيب من … خوشا به حال كسي كه او را دوست مي‌دارد و او را اطاعت مي‌كند [۵۴]. 🌸 🌸 آن شبي كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) به دنيا آمد، در آسمان نور افشاني شد، و نور ستارگان چند برابر گرديد. قريش با ديدن اين منظره غير منتظره، ديدگان را به تعجب گشودند و مردم هيجان زده از خانه‌هاي خود بيرون ريختند و با يكديگر گفتگو مي‌كردند و مي‌گفتند: لابد امشب در آسمان حادثه اي روي داده است كه اين چنين شده است [۵۵]. 📚منابع: [۵۴] علل الشرايع، ص ۵۶ و امالي شيخ صدوق، ص ۸۰ و معاني الاخبار، ص ۶۲. [۵۵] بحارالانوار، ج ۳۵.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی علیه السل
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌸 🌸 وقتي مادر علي (عليه السلام) وارد كعبه شد در بين مردم سخن فقط از ميهمان كعبه بود همه متوجه حضرت ابوطالب (عليه السلام) بودند در اين انتظار، ناگاه آن حضرت بيرون آمد و در گذرگاهها و بازارهاي مكه به راه افتاد و اين اعلام را براي مردم آورد كه: يا ايها الناس، تمت حجة الله اي مردم حجت خدا كامل شد! مردم كه از اين مطلب چيزي نمي فهميدند، درباره علت نوراني شدن آسمان و ازدياد نور ستارگان از او سؤال مي‌كردند حضرت ابوطالب در جواب آنها مي‌فرمود: «بشارت باد شما را! در اين شب وليي از اولياي خدا ظاهر شده كه خدا صفات نيك را در او كامل نموده و با او جانشينان ختم مي‌شوند او امام متقين، و ياري دهنده دين، و ريشه كن كننده مشركين، و باعث غيظ منافقين، و زينت عبادت كنندگان، و جانشين رسول رب العالمين است، اوست امام هدايت، و ستاره بلندمرتبه، و چراغ تاريكيها، و نابودكننده شرك. او ريشه يقين و رئيس دين است» حضرت تا صبح در كوچه‌هاي مكه مي‌گرديد. مردمي كه در هر محله دور او جمع مي‌شوند اين اعلام را از او مي‌شنيدند. [۵۶]. 🌸 🌸 وقتي كه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم خبر تولد علي (عليه السلام) را شنيد در ولادت نوزاد با بركت كعبه فرمود: «امشب مولودي بر ايمان به دنيا آمده كه خداوند به وسيله او ابواب بسياري از نعمت و رحمت را بر ما باز مي‌نمايد و نيز آن سال را «سال خير و بركت» ناميد» [۵۷]. 📚منابع: [۵۶] بحارالانوار، ج ۳۵. [۵۷] علي (عليه السلام) وليد الكعبة، ص ۶۳.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌸 🌸 صبح روز چهارم وقتي فاطمه از كعبه بيرون آمد در مقابل چشمان به انتظار نشسته مردم، ناگهان ديوار كعبه از همان جاي قبل شكاف برداشت و از هم فاصله گرفت تا حدي كه فاطمه توانست از آن خارج شود. مردم در كمال تعجب ناظر اين مطلب عجيب بودند آنها ديدند آن بانوي با عظمت مولود كعبه را در آغوش فشرده و نوزاد خندان است و با اين حال از شكاف ديوار كعبه خارج شد قبل از آنكه كسي سؤال كند، فاطمه رو به مردم كرد و چنين سخن آغاز كرد. اي مردم من بر زناني كه قبل از من بوده اند فضيلت داده شدم … من وارد خانه محترم خداوند شدم و در خانه عتيق الهي فرزند به دنيا آوردم و سه روز درون آن ماندم و از ميوه‌ها و غذاهاي بهشت خوردم آنگاه فرمود: هنگامي كه فرزندم را در آغوش گرفتم و خواستم از كعبه خارج شوم هاتفي ندايم داد: «اي فاطمه نام اين مولود را علي بگذار …». [۵۸]. 🌸 🌸 پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم مي‌فرمايد: هنگام ولادت علي (عليه السلام) جبرئيل بر من نازل شد و چنين پيام آورد: «اي حبيب خدا، خداوند علي اعلي بر تو سلام مي‌رساند و براي ولادت برادرت علي به تو تبريك مي‌گويد: و مي‌فرمايد: اكنون زمان ظهور نبوت تو و اعلام وحي تو و پرده برداري از رسالت تو نزديك شده است، چرا كه تو را به برادرت و وزيرت و دامادت و جانشينت مويد داشته ام. كسي كه با او كمر تو را محكم نمودم و ذكر تو را علني ساختم. اكنون برخيز و استقبال او برو، و او را با دست راست در آغوش گير، چرا كه او اصحاب يمين است و شيعيان او پيشاني سفيدان نشانه دار هستند [۵۹]. لذا به همين جهت است كه در روايتي پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «علي مني به منزلة راسي من بدني؛ نسبت علي با من مانند نسبت سر من است با بدن من» [۶۰]. 📚منابع: [۵۸] كشف اليقين، ص ۶ و بشارة المصطفي، ص. [۵۹] بحارالانوار، ج ۳۵. [۶۰] الرياض لنضره، ص ۱۶۲.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام 💠 🔸🔸 🌸🌸 قبل از هر كسي، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و ابوطالب (عليه السلام) طبق پيام الهي زمان خروج فاطمه را از كعبه مي‌دانستند لذا قبل از همه كنار كعبه حاضر بودند. پس از سخنان فاطمه براي مردم حضرت ابوطالب (عليه السلام) به همراه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پيش آمدند. فاطمه برايشان آنچه كه در كعبه اتفاق افتاده بود شرح داد و فضيلتي را كه خداوند به او و فرزندش ارزاني داشته را بيان كرد. و مردمي كه گوش مي‌كردند غرق در حيرت بودند. ابوطالب (عليه السلام) بسيار خوشحال بود. و در نگاه اول علي (عليه السلام) به پدر خود گفت: السلام عليك يا ابه و رحمة الله و بركاته حضرت ابوطالب (عليه السلام) هم در جواب گفت: و عليك السلام يا بني و رحمة الله و بركاته و سپس فرزند خود را در آغوش گرفت. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در حالي كه بشدت مسرور بود نزديك آمد، تا چشم علي (عليه السلام) به آن حضرت افتاد از خوشحالي، خود را حركتي داد و به روي او خنديد و عرض كرد: «السلام عليك يا رسول الله و رحمة الله و بركاته» و گفت: «مرا در آغوش بگير»! پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پاسخ سلامش را داد و او را در آغوش گرفت او را بوسيد و دست در دست او گذاشت سپس نوزاد كعبه دست راست بر گوش راست خود گذاشت و اذان و اقامه گفت: و به يگانگي خداوند عزوجل و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شهادت داد [۶۱]. 📚[۶۱] امالي شيخ طوسي و بحارالانوار، ج ۳۵.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین علی علیه السلا
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌸 🌸 در حالي كه نوزاد كعبه در آغوش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت كرد و پرسيد: يا رسول الله بخوانم؟! حضرت فرمود: بخوان آنگاه اميرالمؤمنين (عليه السلام) سينه خود را صاف كرد و شروع به خواندن كتب انبياي گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم (عليه السلام) كه به دست پسرش شيث نگهداري شده بود آغاز كرد و آنها را چنان خواند كه اگر حضرت شيث (عليه السلام) حاضر بود اقرار مي‌كرد كه علي (عليه السلام) آنها را از او بهتر مي‌داند، سپس صحف حضرت نوح (عليه السلام) و بعد صحف حضرت ابراهيم (عليه السلام) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسي (عليه السلام) را خواند سپس زبور حضرت داود (عليه السلام) را طوري خواند كه اگر آن حضرت حاضر بود اقرار مي‌كرد كه علي (عليه السلام) زبور را بهتر از او مي‌داند. و سپس انجيل را خواند [۶۲]. 🌸 🌸 چنانچه در داستان‌هاي قبلي اشاره شد نامگذاري حضرت علي (عليه السلام) توسط درخواست ابوطالب (عليه السلام) و مادرش در بيرون مكه انجام شد كه خداوند لوح سبزي را از آسمان فرستاد و به اين وسيله به نام علي نامگذاري شد. اين لوح سبزي كه از آسمان توسط ابري براي حضرت ابوطالب آورده شده بود را در كعبه آويختند تا نسلهاي آينده علي (عليه السلام) را بهتر بشناسند و از ساعات اول حيات او مقام عظيمش را درك كنند. اين لوح همچنان در خانه خدا بود و كسي جرأت دست زدن به آن را پيدا نكرد تا زماني كه هشام بن عبدالملك آن را از جايش برداشت و ديگر كسي از سرنوشت آن لوح سبز اطلاعي پيدا نكرد [۶۳]. 📚منابع: [۶۲] امالي شيخ طوسي. [۶۳] بحارالانوار، ج ۳۵.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌ علی علیه السل
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام 💠 🔸🔸 🌸 🌸 وقتي علي (عليه السلام) بدنيا آمد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به فاطمه بنت اسد فرمود: اي فاطمه نزد حمزه برو و او را به اين تازه مولود بشارت ده، فاطمه رفت و به او خبر داد وقتي بازگشت مشاهده كرد كه نوري از وجود مقدس اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) به سوي آسمان بالا مي‌رود. فرداي ولادت نيز دوباره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، به ديار تازه مولود آمد. تا چشم علي (عليه السلام) به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم افتاد به حضرت سلام كرد و به روي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خنديد و اشاره كرد كه مرا در آغوش بگير، و مانند روز گذشته به من آب گوارا بنوشان. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم او را در آغوش گرفت آنگاه فاطمه بنت اسد گفت: به خدا سوگند؛ او را مي‌شناسد. [۶۴]. 🌸 🌸 پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم مي‌فرمايد وقتي علي (عليه السلام) را در بغل گرفتم علي بن ابيطالب شروع به خواندن همان قرآني نمود كه خداوند بعدها بر من نازل كرد … اميرالمؤمنين (عليه السلام) سينه را صاف نمود و از اول سوره مؤمنين شروع به خواندن كرد تا آيه ۱۱ آن سوره؛ بعد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به علي (عليه السلام) فرمود: قد افلحوابك، انت والله اميرهم، تميرهم من علمك فيمتارون، و انت دليلهم و بك تهيدون …؛ مومنان به وسيله تو رستگار شوند. بخدا قسم تو امير آنها هستي. از علوم خود به مؤمنان توشه مي‌دهي و آنان استفاده مي‌برند. به خدا قسم تو راهنماي مؤمنان هستي، و بوسيله تو هدايت مي‌شوند. بخدا قسم تو جانشين و وزير و داماد مني. تو ياور دين من و اداكننده قرضهاي من و همسرم دخترم و پدر دو نوه‌ام و خليفه من در امتم هستي. خوشا به حال كسي كه تابع تو باشد و تو را دوست بدارد، و واي بر كسي كه عصيان تو را نمايد و با تو دشمني كند. به خدا قسم دوست نمي دارد تو را مگر سعادتمند و دشمن نمي دارد. تو را مگر شقاوتمند [۶۵]. 📚منابع: [۶۴] مناقب اين شهر آشوب، ج ۲. [۶۵] امالي شيخ طوسي و بحارالنوار، ج ۳۵.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین علی علیه السلا
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علیه السلام 💠 🔸 🔸 🌸 🌸 در روز سوم از ولادت علي (عليه السلام) حضرت ابوطالب (عليه السلام) اعلام عمومي كرد و گفت: همه در وليمه پسرم علي بياييد. براي اين سفره سيصد شتر و هزار رأس گاو و گوسفند قرباني شد و وليمه عظيمي به پا شد آنگاه كه سفره‌ها چيده مي‌شود حضرت ابوطالب اعلام كرد كه: اي مردم! هر كسي براي وليمه پسرم علي مي‌آيد، هفت بار گرد كعبه طواف كند و وقتي وارد خانه من شد بر فرزندم علي سلام كند، چرا كه خداوند اين فرزند را شرافت خاصي داده است مردم نيز طبق دستور آن حضرت طواف مي‌كردند و سپس به خانه او مي‌آمدند و بر تازه مولود سلام مي‌كردند و بر سر سفره‌ها مي‌نشستند و از وليمه مولود كعبه تبرك مي‌جستند. [۶۶] 📚[۶۶] بحارالانوار، ج ۳۵.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #هزار و یک #داستان از #زندگانی #امیرالمؤمنین‌علی علیه السلام
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 و یک از علی علیه السلام💠 🔸 🔸 🌸 🌸 علي (عليه السلام) مي‌فرمايد: من پيوسته مظلوم بوده‌ام (از كودكي) تا به امروز چنين بوده است. (فراموش نمي كنم) هنگامي را كه برادرم عقيل به چشم درد مبتلا شد او به حكم ضرورت مي‌بايست دارو مصرف مي‌كرد. اما بهانه مي‌آورد و تسليم نمي شد و مي‌گفت: اگر بناست من دارو مصرف كنم نخست بايد علي از آن دارو استفاده كند و كسان من (براي خوشايند او) مرا مجبور مي‌كردند و آن دارو را در چشمان من كه هيچ دردي نداشت مي‌ريختند … [۶۷] اما مظلوميتم بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اين بود كه: هر كينه اي كه قريش از رسول خدا بر دل داشت (و جرأت اظهار و يا فرصت ابراز آن را نيافت) پس از رحلت آن حضرت همه را بر من آشكار ساخت و تا توانست بر من ستم كرد … قريش چه از جان من مي‌خواهد اگر خوني را از آنها ريخته‌ام به امر خدا و فرمان رسولش بوده است آيا پاداش كسي كه در طاعت خدا و رسول صلي الله عليه و آله و سلم امر بوده است بايد اين چنين داده شود؟!! قريش دنيا را به نام ما خورد و بر گرده ما سوار شد! شگفتا از اسمي بدان پايه و از حرمت و عظمت، و مسمايي بدين حد از خواري و خفت. [۶۸]. 🌸 🌸 امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مشغول نماز بود و علي (عليه السلام) نيز به آن حضرت اقتداء كرده بود ابوطالب در حالي از كنار آنها مي‌گذشت كه پسرش جعفر نيز همراهش بود. ابوطالب (عليه السلام) به جعفر گفت: پسر جانم برو، و به عموزاده ات (پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم) اقتدا كن، جعفر نيز به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اقتدا كرد. ابوطالب شاد شد و در حالي كه برمي گشت اين شعر را مي‌گفت. ان عليا جعفرا ثقتي عند مسلم الزمان و الكرب والله لا اخذل النبي و لا يخذله من نبي ذوحسب لا تخذ لا وانصرا ابن عمكما اخي لا مي‌من بينهم و ابي علي و جعفر من؛ پشت و پناهنده اند به وقت سختي؛ و شدت من پيغمبر را خوار و بي كس نمي سازم كه فرزندم مرد با همتي است شما دست از محمد برنداريد (علي و جعفر) … [۶۹]. منابع: [۶۷] وسايل الشيعه ج ۱۲ ص ۱۲۹. [۶۸] شرح نهج البلاغه، ج ۲۰ ص ۳۲۸. [۶۹] امالي صدوق.