eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • هفتم ✔️ 📝 جناب استاد محقّق، سیّد علی میلانی: گذشت که ابوبکر زندیق مدّعی شد حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرموده که انبیاء از خود ارثی به جای نمی‌گذارند. چرا تا آن زمان، كسى اين سخن را از حضرت رسول خدا اکرم صلی الله علیه واله نشنيده بود؟ چرا كسى آن را نقل نكرده بود؟ و حتّى تا آن لحظه، كسى اين روايت را از خود ابو بكر نيز نشنيده بود؟ چرا تا آن روز، هيچ يك از اهل بيت پيامبر عليهم السّلام اين حديث را نشنيده بودند؟ و حتّى وارثان پيامبر از وجود چنين سخنى خبر نداشتند؟ چرا همسران آن حضرت، عثمان را نزد ابوبكر فرستادند و سهم ارث خود را مطالبه كردند؟ چرا عثمان اين سخن پيامبر اکرم را به آن‌ها گوشزد نكرد؟ چرا عثمان نزد ابوبكر رفت و خواستۀ همسران پيامبر را به او گفت‌؟ پس عثمان هم مانند اهل بيت عليهم السّلام و همسران رسول اکرم از وجود اين حديث بى‌خبر بوده است. 💢 فخر رازى در اين مورد، نكتۀ ظريفى در تفسيرش آورده است؛ او مى‌گويد: «إنّ‌ المحتاج إلى‌ معرفة هذه المسألة ما كان إلّافاطمة وعلي والعبّاس، وهؤلاء كانوا من أكابر الزهّاد والعلماء وأهل الدين، وأمّا أبوبكر، فإنّه ما كان محتاجاً إلى‌ معرفة هذه المسأله، لأنّه ما كان ممّن يخطر بباله أنّه يورّث من الرسول، فكيف يليق بالرسول أن يبلّغ هذه المسألة إلى‌ من لا حاجة له إليها، ولا يبلّغها إلى‌ من له إلى‌ معرفتها أشدّ الحاجة‌؟» یعنی: دانستنِ مسئلۀ ارث پيامبر مورد نياز كسى جز فاطمه، على و عبّاس نبوده است، و اين‌ها خود از بزرگان عُلما، اهل دين و از زاهدان روزگار بوده‌اند، ولى ابوبكر نيازمند دانستن اين مسئله نبوده و به ذهنش هم خطور نمى‌كرده است كه از رسول خدا ارث ببرد؛ پس چگونه زيبندۀ رسول خداست كه اين مسئله را به كسى كه نيازمند آن نيست، بياموزد و به كسانى كه بيشترين نياز را به دانستن آن دارند، نياموزد؟ ( التفسير الکبیر، ج ٩ ص ٢١٠ ) از همۀ اين موارد كه صرف نظر كنيم، ادّعاى تواتر حديث، چيزى جز يك ادّعاى دروغ نيست؛ چرا كه علماى اهل سنّت، خود تصريح دارند كه ابوبكر، تنها ناقل اين حديث است و به همين دليل، در بحث حجيّت خبر واحد، به عنوان نمونه و مثالى براى خبر واحد، همين خبر را مطرح مى‌كنند. ( بعنوان نمونه: المختصر في علم الأصول، ابن حاجب، ج ٢ ص ۵٩ _ المحصول في علم الأصول، فخر رازی، ج ٢ ص ٨۵ ) افزون بر اين، در احاديث ديگر نيز شواهدى بر انفراد ابوبكر در نقل اين حديث، وجود دارد. ( کنز العمّال، ج ١٢ ص ۶٠۵ ) و حتّى متكلّمان نيز اقرار دارند كه ابوبكر در نقل اين حديث، منفرد است. ( شرح المواقف، ج ٨ ص ٣۵۵ ) ✅ بى‌ترديد، ابوبكر زندیق هم از راويان اين حديث نيست؛ حتّى به صورت منفرد؛ بلكه اين سخن، حديثى جعلى است كه برخى براى دفاع از ابوبكر ساخته‌اند. ابوبكر زندیق در آن ماجرا هيچ جوابى نداشته كه ارائه دهد و به اين حديث نيز استدلال نكرده است. اين نكته‌اى است كه آن را حافظ‍‌ عبدالرحمان بن يوسف ابن خَراش گفته است. او مى‌گويد: اين حديث، حديث باطلى است كه مالك بن اوس بن حدثان آن را جعل كرده است و همو، راوى اين داستان است. ابن عَدى در شرح حال حافظ‍‌، ابن خَراش مى‌نويسد: «سمعت عبدان يقول: قلت لابن خَراش: حديث ما تركناه صدقه‌؟ قال: باطل، أتّهم مالك بن أوس بالكذب» یعنی: از عبدان شنيدم كه مى‌گفت: به ابن خَراش گفتم كه دربارۀ حديث «ما تركناه صدقه» چه مى‌گويى‌؟ گفت: سخن باطلى است؛ به نظر من، مالك بن اوس آن را ساخته و او دروغگو است. (الکامل في الضعفاء، ج ۵ ص ۵١٨) آرى، به راستى مى‌بينيد كه چگونه محكمات قرآن را با يك حديث جعلى-كه اين حافظ‍‌ بزرگ آن را باطل دانسته است-كنار مى‌نهند؟ بنا بر آن چه گفته شد، روشن گرديد كه ماجراى غصب فدك و تكذيب حضرت فاطمةالزهرا علیها السلام و اهل بيت عليهم السّلام، از قضايايى بوده است كه حضرت پيامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله از آن خبر داده بود. به راستى، هنگامى كه انسان آزاد، چنين قضايايى را مى‌نگارد يا مى‌خواند و يا بازگو مى‌كند، دلش خون مى‌شود. 📚 مظلوميّت برترین بانو، ص ٩١ _ ٩۴ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • هشتم ✔️ گذشت که حضرت زهرای صدّیقهٔ شهیده سلام الله علیها، با احتجاج در بحث فدک، سران سقیفه را در شرایط اسف‌باری قرار داد. زیرا آنان یا باید پارهٔ تن رسول اکرم صلی الله علیه و آله را تکذیب می‌کردند ( که ابتدا چنین نیز شد ) و یا باید اقرار می‌کردند که اموال آن حضرت را غصب نموده‌اند. آنان هم از جهت تکذیب زهرای أطهر بی‌آبرو شدند، هم از جهت اینکه اموال را به ایشان ردّ کردند و امضاء نمودند که غصب صورت گرفته است. علمای سُنّی که انصاف و تقوا را زیر پای نهاده‌ بودند، به دست و پا زدن افتادند که چگونه این افتضاح را بپوشانند، لذا دست به زدند. گذشت که ابابکر روایتی را مستمسک خود قرار داد که تا آن روز اثری از آن نقل دیده نشده بود. ( اینجا ) ✍🏻 استاد محقّق، سیّد علی میلانی: به طور مسلّم حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السّلام و عبّاس آن روایت را نپذیرفته و تکذیبش کرده‌اند، چنان که در حدیثی که مسلم نقل کرده، آمده است: «عن مالک بن أوس قال: قال عمر لهما: فلما توفّی رسول اللَّه قال أبو بکر: أنا ولی رسول اللَّه، فجئتما تطلب میراثک من ابن أخیک، ویطلب هذا میراث امرأته من أبیها. فقال أبوبکر: قال رسول اللَّه: لا نورث ما ترکناه صدقة، فرأیتماه کاذباً آثماً غادراً خائناً، واللَّه یعلم أنّه لصادق بارّ راشد تابع للحقّ. ثمّ توفّی أبو بکر وأنا ولی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله وولی أبی بکر، فرأیتمانی کاذباً آثماً غادراً خائناً.» مالک بن اوس می‌گوید: عمر بن خطّاب به علی (علیه السّلام) و عبّاس گفت: هنگامی که رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) از دنیا رفت ابوبکر گفت که من ولیّ رسول خدا هستم. شما دو نفر آمدید، تو ارثِ پسر برادرت را می‌خواستی، و او ارث همسرش از پدرش را ‼️ابوبکر گفت: رسول خدا فرموده: «لا نورث و ما ترکناه صدقة». پس او را دروغگو، خطاکار، پیمان شکن و خائن دانستید، امّا به خدا سوگند که او صادق، درستکار و در راه راست و پیرو حق بود! (صحیح مسلم ج ۵ ص ۱۵۲، کتاب جهاد باب حکم فیء.) همچنین در روایت دیگری - که احمد و بزّار نقل کرده اند و بزّار آن را حَسَن الإسناد دانسته - این گونه آمده است: عن ابن عبّاس، قال: لمّا قبض رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله واستخلف أبو بکر، خاصم العبّاس علیّاً فی أشیاء ترکها رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله. فقال أبو بکر: شی ء ترکه رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله فلم یحرّکه فلا أُحرّکه، فلمّا استخلف عمر رضی اللَّه عنه اختصما إلیه، فقال: شی ء لم یحرّکه فلا أُحرّکه، فلمّا استخلف عثمان اختصما إلیه، فأسکَتَ عثمان ونکّس رأسه. قال ابن عبّاس: فخشیت أن یأخذه، فضربت بیدی بین کتفی العبّاس، فقلت: یا أبت أقسمت علیک إلّاسلّمته لعلیّ. یعنی: ابن عبّاس گوید: هنگامی که رسول خدا از دنیا رفت و ابوبکر در جای او قرار گرفت، عبّاس با علی علیه السّلام بر سر چیزهایی که پیامبر صلی اکرم از خود به جا گذاشته بود اختلاف کردند. ابوبکر گفت: چیزی را که رسول خدا به جا گذاشته و اقدامی نسبت به آن نکرده، من نیز هیچ اقدامی نسبت به آن نمی‌کنم. هنگامی که عمر جانشین او شد، آن‌ها اختلاف خود را نزد عمر بردند. او گفت: چیزی را که ابوبکر تغییر نداده، من هم تغییر نمی دهم. و آن گاه که عثمان جانشین او شد آن‌ها اختلاف خود را نزد عثمان بردند، امّا عثمان سکوت کرد و سرش را پایین انداخت. ابن عبّاس می‌گوید: من ترسیدم که پدرم مال را بردارد، پس با دست به پشت عبّاس زدم و گفتم: ای پدر! تو را سوگند می‌دهم که مال را به علی واگذاری. 📚کنز العمّال، ج ۵ ص ۵۸۶ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
📢 خواهش و درخواستی از خُطَبای گرامی برای ایّام 👈🏻 لطفا در این ایّام، به موضوع مخصوص این ایّام بپردازید، بحث شوهر داری و فرزند داری و انجام کارهای منزل توسّط آن حضرت را در تمام سال بگوئید، بسیار هم خوب است، امّا ایّام فاطمیه، بحث غصب و ضرب و جرح و هتک حرمت و مهجوریّت و مظلومیّت را باید مطرح کنیم. بگوئیم چه شد که آن بانو با آن مقام و جایگاه، به کوچه و مسجد آمد؟! برای چه کسی؟! این چه بود که ارزش داشت بانوی دوسرا به خاطرش به میدان بیاید؟! بگوئیم جریان نفاق چه بود؟ و آن حضرت چه آبرویی از این جریان برد. ✅ خلاصه باید تحلیل و تبیین کرد که آن حضرت چه کرد؟ در اثر چه جریانی به قتل رسید؟ قتل او چه اوضاعی را به وجود آورد؟ چرا بجای حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام را نکشتند؟! چرا مولای حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام ما مأمور به صبر و حلم بود؟! اگر دست به شمشیر می‌برد چه می‌شد؟! الّلهم العن قاتلي و ضاربي و ظالمي فاطمه (علیها السّلام) ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️ |
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • نهم ✔️ 👆🏻❌ بُخاری حدیث سابق را چند مرتبه نقل کرده، ولی عبارتِ: «پس شما او را دروغگو، خطاکار و خائن دانستید» را حذف نموده و یا به شکل‌های مختلف در آن تصرّف کرده است. وی در باب وجوب خمس آن را چنین روایت می‌کند: «قال عمر: ثمّ توفّی اللَّه نبیّه صلّی اللَّه علیه وآله، فقال أبو بکر: أنا ولی رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله فقبضها أبو بکر فعمل فیها بما عمل رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله، واللَّه یعلم أنّه فیها لصادق بارّ راشد تابع للحقّ، ثمّ توفّی اللَّه أبا بکر، فکنت أنا ولی أبی بکر، فقبضتها سنتین من إمارتی، أعمل فیها بما عمل رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله وما عمل فیها أبو بکر، واللَّه یعلم أنّی فیها لصادق بارّ راشد تابع للحق.» یعنی: عمر بن خطّاب ( زنازاده ) گفت: آن‌گاه که خداوند پیامبرش را قبض روح نمود، ابوبکر (زنازاده) گفت: من ولیّ رسول خدا هستم؛ پس اموال را در اختیار گرفت و همان گونه رفتار کرد که پیامبر خدا در آنان عمل می‌کرد و خدا می‌دانست که او در ادّعایش صادق و درستکار و در راه راست و پیرو حق بود....!!! ( صحیح بخاری، ج ۴ ص ۱۰۸ ) وی در این جا آن عبارت را اصلًا نیاورده، امّا در کتاب مغازی، باب حدیث بنی نضیر و در کتاب نفقات و در کتاب الفرائض و در کتاب الاعتصام به طور گوناگون تحریف کرده است. (صحیح بخاری، ۵/ ۲۰۷، ۷/ ۱۱۴، ۸/ ۲۶۷ و ۹/ ۱۸۷.) 📗 فدک در فراز و نشیب، ص ٨٧ ببینید یک حرکت حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها با این جماعت چه کرده که مدام در پی توجیه و تحریف هستند و هنوز هم گرفتارند و راه فراری ندارند. ⚫️ظهور - ان شاء الله  - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم                    یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر              ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ▪️گزارش مهمّی از عزاداری شیعیان برای مصائب حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها، در قرن چهارم 👈🏻 قاضی عبدالجبار معتزلی، از بزرگان معتزله در قرن چهارم بود. او إشکالات زیادی ( البته سست ) به تشیّع وارد کرد که توسّط سیّد مرتضی و شاگردانش رحمهم الله پاسخ داده شد. وی در خلال مباحث و إشکالاتش نسبت به شیعیان، گزارش بسیار مهمّی را نقل کرده است. ابتدا گزارش را می‌خوانیم و نکاتش را بیان می‌کنیم: ➖ وی ابتدا در مورد عقیده‌ی شیعیان به مضروب شدن حضرت فاطمه سلام الله علیها می‌نویسد: «و لکن دعاوى الرافضة فی ضرب فاطمة علیها السلام و قتل ولدها...» (تثبیت دلائل النبوة، ج ١، ص ٢۴٠، ط_ دار العربیة) ✍🏻 یعنی: ادّعای روافض، مبنی بر مضروب شدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و کُشتن فرزندش است. ( ١ ) ➖ و در جای دیگر می‌نویسد : «و أنتم تدّعون ما هو فی الظهور أعظم من هذا، من أن فاطمة علیها السلام ضربت و قتل جنینها فی بطنها جهارا بمشهد من العباس و علیّ و جمیع بنی هاشم و بمشهد من المهاجرین و الانصار و هم أکثر ما کانوا و أوفر ...» (تثبیت دلائل النبوة، ج ٢، ص ۶۵٢، ط _ دار العربية) ✍🏻 یعنی: و شما (شیعیان) چیزی را ادّعا می‌کنید که بزرگتر از این است و آن هم این است که اعتقاد دارید فاطمه (علیها السّلام) مضروب شد و جنین در شکمش در مقابل عبّاس (عموی پیامبر) و علی و تمام بنی هاشم و در مقابل مهاجرین و انصار که با تعداد بیشتری در آن جا حاضر بودند کشته شد...» ( ٢ ) ➖و در جای دیگر می‌نویسد: «و فی هذا الزمان منهم مثل أبی جبلة إبراهیم بن غسان، و مثل جابر المتوفی، و أبی الفوارس الحسن بن محمد المیمدیّ و أبی الحسین أحمد بن محمد بن الکمیت، و أبی محمد الطبری، و أبی الحسن الحلبی، و أبی یتیم الرلباى، و أبی القاسم النجاری، و أبی الوفا الدیلمی، و ابن أبی الدیس، و خزیمة، و أبی خزیمة، و أبی عبد الله محمد بن النعمان، فهؤلاء بمصر و بالرملة و بصور، و بعکا و بعسقلان و بدمشق و ببغداد و بجبل البسماق. و کل هؤلاء بهذه النواحی یدّعون التشیع و محبة رسول الله صلّى الله علیه و سلم و أهل بیته، فیبکون على فاطمة و على ابنها المحسن الذی زعموا أن عمر قتله...» ( تثبیت دلائل النبوة، ج ٢ ص ۵٩۴، ط _ دار العربیة) ✍🏻 یعنی: و در این زمان از جمله‌ی آن ها مانند: ابی جبلة ابراهیم بن غسان و جابر و ابو الفوارس حسن بن محمد میمدی و ابو الحسین احمد بن محمد بن الکمیت و ابو محمد طبری و ابو الحسن حلبی و ابو یتیم و ابو القاسم نجاری و ابو الوفا دیلمی و ابن ابی الدیس و خزیمه و ابی عبد الله محمد بن النعمان هستند که در مصر و رمله و صور و عکا و عسقلان و دمشق و بغداد و جبل بسماق سکونت دارند و همه این ها در این مناطق ادّعای تشیّع و محبّت رسول الله و اهل بیتش را دارند و بر فاطمه و فرزندش محسن که اعتقاد دارند عمر او را کشته است گریه می کنند.» ( ٣ ) ➖ و در چند جمله‌ی بعد می‌نویسد: « و یقیمون المنشدین و المناحات فی ذلک.» ✍🏻 و در این زمینه مجالس مصیبت و نوحه برپا می کنند. ( ۴ ) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ١. بحث "قتل و شهادت" حضرت زهرا سلام الله علیها، بین شیعیان در همان قرون اولیّه معروف و مشهور بوده. ٢. شیعیان از همان آغاز معتقد بودند که حضرت زهرا و محسن علیهما السّلام، در جریان هجوم و حمله در روز روشن کشته شدند، آن هم مقابل مردم مدینه. (که اُف بر آنان باد.) ٣. این عقاید در زیرزمینِ منازل و کوه و بیابان و مخفیانه بیان نمی‌شده، بلکه علمای شیعه در نواحی مختلف، حتّی در شرایط نامطلوب، این مسائل را در محافل علمی یا گعده‌ها مطرح می‌کرده‌اند و مورد گفتگو قرار می‌داده‌اند. ۴. این مسائل در قالب مجالس و محافلِ مصیبت‌خوانی و عزاداری و بکاء و حزن نیز مطرح بوده، نه صِرفا به شکل مباحث علمی و و مکاتبه بین علمای شیعه و سُنّی. لذا بیان مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها و عزاداری برای ایشان پدیده‌ای جدید نیست، و ریشه در یک قرن و دو قرن و سه قرن پیش ندارد. ضمن اینکه قاضی عبدالجبار نمی‌گوید که به تازگی این مسائل مشاهده شده، بلکه می‌گوید شیعیان این سیره و اعتقاد را دارند. آری، نه در قرن چهارم، بلکه از همان قرن اوّل، أوّلین عزادار و بیان کننده مصائب هجوم و ضرب و جرح و قتل حضرت زهرا و محسن علیهما السّلام، امیرالمؤمنین و حسنين علیهم السّلام بودند که به هر بهانه‌ای یادی از غصب و قتل زهرای أطهر می‌کردند. سپس امامانِ بعدی نیز به بيان یا إشاره‌ی آن مصائب پرداخته‌اند، که برخیش گذشت و برخیش خواهد آمد ان شاء الله. ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 |
حرم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ 『🔹』وصیّت مهم حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله به حضرت امیرالمؤمنین عل
┄┅━💢﴾﷽﴿𖣐━┄┅ ⁉️ چــرا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام صبــر نمودند؟! پاسخ نقضی بر اساس مبانی اهل سنت ﴾❸﴿➸━━➵━━➸━┅┄ 🛎اطاعت از حاکم غاصب وظالم در روایت عمَر عمربن خطاب (زنازاده) گفت:«اى ابو اميه،من نميدانم كه بعد از اين سال نيز تو را ملاقات ميكنم يا نه، پس گوش كن و اطاعت كن، اگر عبد حبشىِ گوش بريده اى بر تو امير و حاكم شد فرمانبردار و مطيع او باش و اگر تو را زد صبر داشته باش و اگر تو را «از حقت» محروم كرد صبر داشته باش و اگر خواست كارى كنى كه با انجام آن در دين تو نقصى وارد شود، بگو: چشم و اطاعت كن، خونم کمتر از دينم است و از جماعت جدا نشو». حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، قال ثنا سُفْيَانُ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى، عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ، قال: قال لِي عُمَرُ: يَا أَبَا أُمَيَّةَ إِنِّي لَا أَدْرِي لَعَلِّي أَنْ لَا أَلْقَاكَ بَعْدَ عَامِي هَذَا فَاسْمَعْ وَأَطِعْ وَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكَ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ مُجْدَعٌ إِنْ ضَرَبَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ حَرَمَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ أَرَادَ أَمْرًا يَنْتَقِصُ دِينَكَ فَقُلْ: سَمْعٌ وَطَاعَةٌ وَدَمِي دُونَ دِينِي فَلَا تُفَارِقِ الْجَمَاعَةَ 📕مصنّف ابن أبۍشيبة ج۶ ص۵۴۴ 📕السُنـة، ابوبڪر خلَّال ج۱ ص۱۱۱ [سند صحیح است] ⫸①روایت صراحتاً به صبر در برابر ضرب وشتم ومحروم کردن از حق دستور داده؛پس بر این مبنا صبر امام علیه السلام در مقابل ضرب حضرت صدیقه وغصب صواب و حق است. ⫸② بر مبناۍ عامه حتی اطاعت از آن حاڪم واجب است ،لکن امام هرگز از آن طواغیت اطاعت نکرد وتنها صبر ڪرد. ⫸③در نتیجه هرگونه اعتراض اهلسنت در مقابل عملکرد امام ،به اعتراض بر مبانی اهلسنت منتهۍ میشود! ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • دهم ✔️ ✍🏻 استاد محقّق، سیّد علی میلانی حفظه الله : عمر بن خطّاب زناژاده با باز گرداندن فدک به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام و عبّاس، در عمل این حدیث ( لا نورث و ما ترکناه صدقة.) را تکذیب نموده است. در صحیح بُخاری و مسلم، در ذیل حدیثی که ما با عنوان «تکذیب حدیث به وسیله علی علیه السّلام و عبّاس» بیان کردیم، این گونه آمده است: عمر در زمان حکومت خود فدک را به علی (علیه السّلام) و عبّاس باز گرداند. در آن روایت آمده: «عمر، علی و عبّاس را مخاطب قرار داد و گفت: سپس تو و این همراهت با هم، نزد من آمدید در حالی که کار شما یکی بود و گفتید: فدک را به ما بده و من گفتم: اگر بخواهید به شما می‌دهم، امّا با این شرط که با خدا عهد کنید که درباره فدک همان کاری را انجام دهید که رسول خدا انجام می‌داد؛ و شما نیز آن را به این شرط گرفتید؛ آیا چنین نیست؟ گفتند: آری. (صحیح مسلم: ۵/ ۱۵۲ و ۱۵۳، کتاب الجهاد والسیر، باب حکم فی ء.) ✅ حال که این روایت را به گونه‌های متفاوت از بُخاری و مُسلم نقل کردیم و از چگونگی تصرّفات و تحریفات بُخاری آگاه شدیم، جای دارد در این نقل‌ها بیندیشیم و به نکات آن توجّه نماییم. نکات جالبی در آن‌ها دیده می‌شود: ۱- ظاهر روایت چنین است که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام و عبّاس فدک را مطالبه کرده بودند. ۲- پر واضح است که مطالبه‌ی حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السّلام به عنوان نیابت از طرف حضرت فاطمةالزهرا علیها السّلام، و مطالبه عبّاس از باب ارث خودش بوده است. ۳- عمربن زنا فدک را به آنان بازگرداند و گفت: «با این شرط که با خدا عهد کنید که …» این رفتار وی، دروغ شمردنِ عملی حدیث «إنّا معاشر الأنبیاء …» است. همچنین این نکته را به ذهن می‌آورَد که چرا خود ابوبکر زندیق با گرفتن تعهّد، فدک را به حضرت فاطمةالزهرا علیها السّلام باز نگرداند؟ ۴- در این حدیث، از اختلاف میان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام و عبّاس درباره فدک، و رفتنِ آن‌ها به نزد ابوبکر زندیق و عمر بن زنا برای داوری و توهینِ عبّاس به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام سخن به میان آمده است. این موضوعی است که هرگز نمی توان آن را تصدیق کرد و پذیرفت. ۵- عمر بن خطّاب زنازاده در جریان گرفتن فدک و باز نگرداندن آن به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و حضرت فاطمةالزهرا علیها السّلام شخصاً همکار اصلی ابوبکرزندیق بود، با این حال چگونه ممکن است در زمان حکومتش آن را بازگردانده باشد؟ البتّه باید گفت: این مطلب از جمله قرائن و شواهدی است که نشان می‌دهد که مقصود آنان از گرفتن فدک در آن زمان، خودِ فدک نبوده، بلکه غرض دیگری در میان بوده است، چنان که مطالبه آن از جانب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و حضرت سیّدة النساء فاطمه زهرا علیهما السّلام نیز هدف دیگری داشته است. 📚 فدک در فراز و نشیب، ص ٩١ _ ٩۴ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • یازدهم ✔️ ✍🏻 استاد محقّق، سیّد علی میلانی حفظه الله : با توجّه به نکات مطرح شده، دانشمندان اهل تسنّن در مقابل این حدیث به اضطراب افتاده اند، زیرا این روایت نقض ماجرا را، هم توسّط عمربن زنا و هم توسّط حضرت أميرالمؤمنين علی بن ابی طالب علیه السّلام و عبّاس در خود دارد، چرا که هم اقرار و پذیرش روایت «إنّا معاشر الأنبیاء …» را توسّط آن دو، و هم مطالبه فدک را در همان زمان (!!) در بر دارد. علاوه بر این‌ها ناسزاگویی عبّاس به حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السّلام (!!) را نیز در بر دارد. "نَوَوی" می‌نویسد که قاضی عیّاض از مازری این گونه نقل می‌کند: «ظاهر این ماجرا شایسته عبّاس نیست، و هیهات که حتّی برخی از این اوصاف در علی باشد.» وی می‌افزاید: «اگر راهی برای تأویل آن نیابیم ناگزیریم که راویان آن را دروغگو بدانیم.» در ادامه می‌گوید: «و این باعث شده که برخی از محدّثین آن الفاظ حدیث را از نسخه خود حذف کرده است.» (شرح صحیح مسلم ج ۱۲ ص ۵۹ حدیث ۱۷۵۷، باب حکم فی ء از کتاب الجهاد والسیر.) 💢 و ابن ابی الحدید در این مورد می‌نویسد: «این حدیث آشکارا نشان می‌دهد که علی (علیه السّلام) و عبّاس آمده‌اند تا ارثشان را طلب کنند، نه ولایت و حکومت را، و این موضوع از مشکلات است. چرا که ابوبکر زندیق در همان ابتدای کار موضوع را از ریشه بُرید و نزد عبّاس و علی (علیه السّلام) و دیگران تأکید کرد که حضرت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هیچ ارثی نگذاشته، و عُمَر بن زنا نیز او را در این ماجرا کمک کرد. پس چگونه ممکن است عبّاس و علی (علیه السّلام) بعد از وفات ابوبکر زندیق بازگشته باشند و برای موضوعی که تمام شده و امیدی به دست یابی آن نیست، تلاش کنند؟! مگر آن که بگوئیم: علی (علیه السّلام) و عبّاس گمان کرده‌اند که شاید عمَر بن زنا حکم ابوبکر زندیق را در این ماجرا نقض کند که این نیز بعید است، زیرا علی (علیه السّلام) و عبّاس در ماجرای گرفتن فدک، عمر بن‌زنا را به همدستی با ابوبکر زندیق متّهم می‌کردند. مگر نمی‌بینید که عمَر بن زنا می‌گوید: «من و ابوبکر را به ظلم و خیانت متّهم کردید»، بنا بر این چطور ممکن است که آن دو گمان کرده باشند که شاید عمر بن‌زنا حکم ابوبکر زندیق را نقض کند و ارث آن دو را بدهد؟!» (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ١۶ ص ۲۲۹ و ۲۳۰) 📚 فدک در فراز و نشیب، ص ٩۴ _ ٩۶ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • دوازدهم ✔️ ✍🏻 استاد محقّق، سیّد علی میلانی حفظه الله : ابوبکر زندیق با گفتار و کردارش، حدیثی که خودش درباره‌ی عدم إرث از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را نقل کرده، تکذیب نمود. الف) تکذیب عملی: تکذیب عملی او آن‌گونه بود که هنگامی که صدّیقه طاهره علیها السّلام از ابوبکر پرسید: "أ فی کتاب اللَّه أن ترثک ابنتک و لا أرث أبي؟ _ آیا در کتاب خدا آمده است که دخترت از تو ارث می‌برد و من از پدرم ارث نمی‌برم؟" آن سان که پیش از این در روایت نورالدین حلبی نویسنده کتاب سیره نقل کردیم، ابوبکر در پاسخ، نامه فدک را برای آن بانو نوشت. در همان زمان عمر بن زنا وارد شد و پرسید: این چیست؟ پاسخ داد: نوشته ای است برای فاطمه درباره ارث پدرش. عمربن زنا گفت: به مسلمانان چه خواهی داد در حالی که می‌دانی عرب به ستیز با تو برخواهند خواست؟ آن گاه عمر بن زنا نوشته را گرفت و پاره کرد! (سیره حلبية، ج٣ ص۴٨٨) 💠 همچنین ابوبکر زندیق ، با احکامی که درباره‌ی اشیای بر جای مانده از حضرت رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله صادر کرده، حدیث و ادّعای خود را تکذیب نموده است؛ از جمله آن‌ها عبارت است از: حکم ابوبکر زندیق _ و همچنین عمر بن زنا _ در مورد مَرکب، شمشیر و عمامه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله. احمد بن حنبل ملعون روایتی نقل کرده که با صراحت بیان می‌دارد که حضرت رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله چیزهایی را نزد حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام گذاشته بود. احمد می‌گوید: یحیی بن حَمّاد برای من نقل کرد که ابوعَوانه از اعمش از اسماعیل بن رجاء از عمیر مولی عبّاس نقل کرد که ابن عبّاس می‌گوید: «هنگامی که حضرت رسول اکرم (صلی اللَّه علیه و آله) قبض روح شد و ابوبکر زندیق جانشین وی گشت، عبّاس با (امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السّلام) بر سر چیزهایی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله از خود بر جا گذاشته بود اختلاف کرد. ابوبکر زندیق گفت: هر چه را رسول خدا بر جای گذاشته و اقدامی نسبت به آن نکرده من نیز هیچ اقدامی نمی کنم. هنگامی که عمر جانشین وی شد، (امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السّلام) و عبّاس اختلاف خود را نزد وی بردند. عمربن زنا گفت: چیزی را که ابوبکر زندیق تغییر نداده، من نیز تغییر نمی دهم. و هنگامی که عثمان لنگ مفعول جانشین او شد آنان اختلاف خود نزد وی بردند. عثمان لعین سکوت کرد و سر خود را پایین افکند. ابن عبّاس می‌گوید: من ترسیدم که عبّاس آن‌ها را بگیرد. از این روی با دست به پشت او زدم و گفتم: پدرجان! تو را سوگند می‌دهم که آن‌ها را علی واگذاری. او نیز چنین کرد.» (مسند احمد، ج ١ ص ١٣ _ این روایت پیشتر نقل گردید.) در این حدیث به آن چه حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صلی اللَّه علیه و آله نزد حضرت امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السّلام گذاشته بود، تصریح نکرده‌اند، امّا در دیگر روایات و گفتار علما به برخی از این اموال بر جای مانده تصریح شده است. 💢 قاضی عبدالجبّار معتزلی، در یک حدیث قطعی آن چه را حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صلی اللَّه علیه و آله برای حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السّلام گذاشته این گونه نام برده است: "شمشیر، مرکب، عمامه و چیزهایی دیگر." و در این زمینه سخنی را از ابو علی جبّایی نقل کرده که سیّد مرتضی رحمه اللَّه نیز آن را پاسخ داده است. (الشافی فی الامامه، ج۴ ص۸۲) و این گفت و گو را ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه آورده است. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ١۶ ص٢۶١) ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 💥فدک، از عوامل مهم‌ّ در دشمنی و کینه‌توزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • دوازدهم ✔️ ✍🏻 استاد محقّق، سیّد علی میلانی حفظه الله : ➖ همچنین قاضی فقیه ابویعلی ابن فَرّاء حنبلی (درگذشته ۴۵۸) _که در مواردی مورد اعتماد قرار گرفته _ در مبحث صدقات رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله نوشته است: «صدقات رسول خدا معیّن است، زیرا از او گرفته شده و مشخّص شده است و آن‌ها هشت مورد بوده است.» سپس آن‌ها را می‌شمارد و می‌گوید: «امّا اموالی که غیر از این هشت صدقه بوده اند، عبارتند از …» او آن‌ها را نام می‌برد تا آن که می‌گوید: «امّا خانه‌های همسران رسول خدا در مدینه؛ آن حضرت به هر کدامشان همان خانه‌ای را که ساکن بودند بخشید و نیز آن را برایشان وصیت کرد.» پس اگر این بخشش از سوی پیامبر اکرم به عنوان تملیک بوده، از صدقات ایشان بیرون است، و اگر این بخشش برای سکونت و برای مدارای با آن‌ها بوده از صدقات به شمار می‌آید. امروزه آن‌ها بخشی از مسجد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شده و گمان نمی کنم چیزی از آن‌ها بیرون از مسجد باشد. وی در ادامه می‌نویسد: «هُشام کلبی از عَوانة بن الحکم در مورد اسباب سفر رسول خدا این گونه نقل کرده است: ابوبکر از اسباب سفر رسول خدا، بیرق و کفش ایشان را به علی داد و گفت: غیر از این‌ها صدقه است. اسود نیز نقل کرده است که عایشه می‌گوید: رسول خدا در حالی از دنیا رفت که زره خود را در عوض سی صاع جو نزد یک یهودی به امانت گذاشته بود. اگر زِرهَش همان بوده باشد که به "بتراء" معروف است، نقل شده که این زره در روزی که حسین بن علی (علیهما السّلام) کشته شد بر تنش بوده … و امّا برده …، چوب دستی … و انگشتر ایشان …، این مجموعه چیزهایی است که به عنوان صدقه و ما ترک رسول خدا صلی اللَّه علیه وآله بر جای ماند. ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
💥 نفرین امام هادی علیه‌السلام در حقّ متوکّل عباسی لعنه الله ✨در روز بسیار گرمی، متوکل عباسی لعنة‌الله‌علیه به همراه وزیرش فتح بن خاقان، سوار بر مَرکب شدند و حکم کرد که جمعی از امیران و علما و سادات و اشراف در رکابش پیاده بروند و از جملۀ آنها، امام هادی صلوات‌الله‌علیه بودند. حاجبِ متوکّل می‏‌گوید: آن حضرت را مشاهده کردم که پیاده می‏‌رفتند و خستگی زیادی می‏‌کشیدند و عرق از بدن مبارکشان می‏‌ریخت... نزدیک رفتم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! خسته شده‌اید؟ حضرت فرمودند: «هدف متوکّل از این کارها، سبک کردن من است، ولیکن حرمت بدن من نزد خداوند، کمتر از ناقۀ صالح پیامبر نیست!» وقتی به خانه برگشتم، این قصّه را برای معلّم فرزندان خود نقل کردم؛ او گفت: متوکّل سه روز دیگر هلاک می‏‌شود! گفتم: از کجا فهمیدی؟! گفت: برای آنکه حق تعالی در قصۀ قوم صالح فرموده است: «تَمَتَّعُوا فِي دارِكُم ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذُوب‏.» (سوره هود، آیه ۶۵) و آنها پس از کشتن شتر صالح پیامبر، سه روز بعد هلاک شدند و منظور امام علیه‌السلام هم این بوده است. وقتی این سخن را شنیدم، گفتم پس بهتر است احتیاط کنم؛ لذا اموال خود را پراکنده کردم و منتظر ماندم ببینم چه می‌شود. روز سوم شد؛ منتصر فرزند متوکّل، با جمعی به آن ملعون حمله کرده و او را کشتند! بعد از مشاهدۀ این اتّفاق، به امامت حضرت اعتقاد پیدا کردم؛ به خدمت ایشان رفتم و آنچه میان من و آن معلّم گذشته بود را عرض نمودم. امام هادی علیه‌السلام فرمودند: «معلّم راست گفت؛ من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.» 📚 بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۵۰، ص۱۹۲ 🍃نقل شده است که به خاطر جسارت‌هایی که متوکّل در مجلسی به امیرالمؤمنین علیه‌السلام کرد، منتصر پسرش چند نفر از غلام‌های خاص پدر را مأمور کشتن وی کرد، و آنها در حالی که متوکّل مشغول شرب خمر بود، خونش را ریختند و در روز سوم شوال سال ۲۴۷ هجری به درکات جحیم شتافت؛ و در همان روزی که متوکّل به دستور پسرش منتصر کشته شد، مردم با او در قصر معروف جعفری بیعت کردند. منتصر، مردی به ظاهر رئوف و مهربان بر اهل بیت پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله بود و بر عکس پدرش، به آل ابیطالب علیهم‌السلام احسان می‌کرد و به هیچ وجه متعرض ایشان نمی‌گشت؛ او زیارت علیه‌السلام را آزاد کرد و مانع احدی نشد و دستور داد را به اولاد امام حسن و امام حسین علیهماالسلام رد کنند و اوقاف آل ابیطالب را آزاد کرد و دستور داد کسی متعرّض شیعیان علی علیه‌السلام نشود؛ همچنین برای علویّین و علویّات مدینه اموالی فرستاد تا در میانشان تقسیم شود. مدّت خلافتش شش ماه بود و گفته شده که او را به زهر مسموم کردند. 📚منبع : تقویم شیعه ص۳۰۳ 🔥 «اللّهُمَّ العَن أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ في کُلِّ لَمحَةٍ بِقَدرِ ما في عِلمِکَ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ.» 🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه @haram110
‍┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ⚠️ امروز را می‌خواست، فردا خلافت را 🔹 ابن‌‌ابی‌الحدید گوید: به علی بن فارقي که از اساتید مدرسه بغداد بود گفتم: آیا فاطمه(علیهاالسلام) در ادّعای مالکیّت فدک راست‌گو بود؟ گفت: آری، گفتم: پس چرا خلیفه«ابابکرزندیق» فدک را به او برنگرداند؟ ایشان با اینکه اهل خنده و شوخی نبود، تبسّمی کرد و گفت: اگر امروز فدک را به ایشان می‌داد، فردا نیز می‌آمد و می‌گفت خلافت حقّ علی(علیه‌السلام)است، و ابوبکر«زندیق» ناچار می‌شد باز هم حرف او را بپذیرد و از خلافت کناره گیرَد. «سألت علي بن الفارقي مدرس المدرسة الغربية ببغداد فقلت له أ كانت فاطمة صادقة قال نعم قلت فلم لم يدفع إليها أبو بكر فدك و هي عنده صادقة فتبسم ثم قال كلاما لطيفا مستحسنا مع ناموسه و حرمته و قلة دعابته قال لو أعطاها اليوم فدك بمجرد دعواها لجاءت إليه غدا و ادعت لزوجها الخلافة و زحزحته عن مقامه...» 📚 شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶ ص۲۸۴ ⚫️ظهور - ان شاء الله  - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم                    یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر              ولــــــی الله است..