┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓
☆اَلابِذِکرِاللهتَطمَئِنَّالقُلوب
☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه
☆ #کابوس_رویایی
☆☆قسمت ۲۶۵ و ۲۶۶
_واقعا؟؟!
نمیتوانم جواب بدهم و تنها چند بار سر تکان میدهم.خدا را هزاران بار شکر میکنم.میدانستم مرا از یاد نمیبرد.چند ساعت مانده به دادگاه.سوار ماشین میشوم.همگی هستند و مینا هم اضافه شده.خانم موسوی دستم را در میان مهر دستانش گرفته و دلگرمم میکند.
دادگاه شکل رسمی به خود میگیرد.اتهامم را بازگو میکنند.برادر محسن از دادگاه اجازه میگیرد و میگوید:
_با اجازهی شما.برای اثبات بیگناهی خانم توللے.یک شاهد میخواد شهادت بده. این نفر به اثبات رسیده از مهرههای سازمان بوده و اگر اجازه بدید حرف بزنه.
قاضی اجازه میدهد.مینا با ترس برمیخیزد.
_مَ...من به این خانم دستور دادم بره خونهی یه پاسدار و از طریق خانوادهش برام اطلاعات بگیره.این اطلاعات به من میرسید و بَ..براساس انتظارات سازمان من طرح میریختم.اون عملیات به دلیل لو دادن شکست خورد.بعد هم میدونستم مقصرش این خانمه.دستور دادم پیداش کنن.دستگیرش کردن.میخواستم بکشمش. چون خیانت کرده بود به سازمان.من راضی نبودم به عراق بیاد.و ترجیح دادم بمیره اما شوهرش نگذاشت.
بعدم که اومد و برای کارا نظافت و اینا ازش استفاده کردیم. حق ورود به مکانهای دیگه رو نداشت.چیز زیادی از فعالیتها نمیدونه چون نباید میدونست.
قاضی چند سوالی از او میپرسد و او هم جواب میدهد.بعد که مینشیند قاضے برای گرفتن تصمیم کمی وقت میدهد.دلم آشفته است...مدام صلوات میفرستم و از خدا کمک میخواهم.بالاخره قاضی میآید. میگوید:
_رای دادگاه بنا بر شواهد و مدارک موجود اینست که خانم رویا توللے بنا بر...
گوشهایم هیچ چیز را نمیشنود. در میان جملات بلندش تنها دنبال یک کلمه میگردم..
_...ایشان بنابر ادلههای ذکر شده آزاد هستند و در این تاریخ رای دادگاه برای ایشان عفو و بیگناهیست.
اشک از چشمانم سرازیر میشود.خانم موسوی خودش را در آغوشم پرت میکند.
_خدایا شکرت.رویا جان راحت شدیم!
زبانم بند آمده و نمیتوانم چیزی بگویم.هنوز باورم نمیشود!دادگاه که تمام میشود از اتاق بیرون میآییم.مامور دستبند را از دستم برمیدارد.به زندان میروم.خورده وسایلم را برمیدارم.از چند نفری خداحافظی میکنم و بیرون میآیم.بوی وطن تنم را مست خود میکند.حال حس پروانهای را دارم که از کمند پیله رها گشته.آزاد و رها... از گناه و سایهی شوم سازمان.
بیمقصد قدم برمیدارم.نمیدانم کجا بروم.
بدون پول و شناسنامه هم که هیچکس به من جا نمیدهد.درست وضعیتم مثل اولین باری شده که از زندان پهلوی بیرون آمدهام...صدای ماشینی را از پشت سرم میشنوم.برمیگردم.برادر محسن است.
ماشین را متوقف میکند و صدایم میزند:
_خانم توللی؟
_سلام...بله؟
من من کنان سلام میدهد.
_می..میخواستم بگم ماشینی نیست.سوار شید تا..تا جایی برسونمتون.
حس معذب بودن میکنم
_نه متشکر! خودم میرم.همینجوری شرمندهتونم دیگه زحمت نمیدم.
_این چه حرفیه؟ اینجا ماشین زیاد رد نمیشه. تا خیابون اصلی هم خیلی راهه. در حد یه تاکسی قابل بدونید.
_خواهش میکنم. لطف دارین.
نگاهی دوباره به اطراف میاندازم.درست میگوید ماشینی نیست.سوار میشوم. پیکان سبز رنگش یک جای سالم ندارد!انگار با این ماشین به جبهه میرفته است!سکوت سنگینی میانمان حاکم شده.هیچ جایی نمیشناسم که بروم!به خیابان اصلی میرسیم و برادر محسن میگوید:
_کجا برم؟
_نِ..نمیدونم.
_آشنایی؟ قومی؟ خویشی؟
_نه!من خیلی وقته تهران آشنایی ندارم.
همهی فامیلامون بیشتر فرانسه و انگلیس زندگی میکنن. رابطهای هم باهاشون ندارم.قبلا که با سازمان بودم خودشون تعیین میکردن کجا بریمو بیایم.
جایے رو نَ..ندارم.
چشمهایش خیابان را میپاید.نمیتوانم چیزی بگویم اما خوش ندارم مرا بدبخت بداند.
_شما منو سر چهارراه بعدی پیاده کنین.
_کجا میخواین برین؟
از سوالش تعجب میکنم.
_میرم یه جایی...
_یه خانم تنها اونم بدون هیچ قوم و خویشی صلاح نیست سرگردون کوچه ها باشه.
ازحرفش خوشم نمیآید!هرکار باشد خودم انجام میدهم نیاز به دلسوزی بیش از این نیست!
_سرگرون نیستم.اقوام شوهرم توی روستاهای اطراف تهران زندگی میکنن میرم اونجا.
_ دادگاه گفت فعلا از تهران خارج نشین
کلافه شده ام!سوار ماشین غریبه میشدم بهتر از این بود که بخواهم جواب پس بدهم!
_شما منو سر همین چهار راه پیاده کنین!
لاالهالاالله را آهسته از زبانش میشنوم.سر چهار راه میایستد.تشکر میکنم و میخواهم پیاده شوم که صدایم میزند:
_خانم توللی.بنده جایی رو میشناسم.یه پیرزن تنها هستن که نیاز به یه همدم دارن. ثواب میکنین چند صباحی پیش ایشونبمونین. اینجوری ایشونم خوشحال میشن هم شما تا تکلیفتون روشن بشه میتونین اونجا باشید. مطمئن باشین مشکلی نیست.مورد اعتماد هستن.
☆ادامه دارد.....
☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه)
☆
┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛
🌑🕌💎 این موقعیت را از دست ندهید
دوستان و سروران گرامی!
سایت الکفیل، برای زیارت حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در هر روز از دهه اول محرّم، ثبت نام می کند. توصیه می شود از ثبت نام در این سایت غافل نباشید.
توصیه می شود این زیارت، به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزمان علیه السلام انجام شود و پاداش این کار بزرگ را به هرکس که در نظر دارید، هدیه نمایید.
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😥🌸گریه بر سیدالشهدا علیه السلام روح را برای قبول حق آماده می کند
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود:
عقيده قطعى من اين است که گريه بر امام حسين علیه السلام قلب را صاف مي كند، پاك مي كند، براى قبول حق و حقيقت مستعد مي كند. عقيده من اينست گريه بر امام حسين علیه السلام نمك طعام روح ماست.
(سخنرانی های مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس دوم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😢🤝گریه بر سیدالشهدا علیه السلام، نصرت آن حضرت است
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام ميگويد: يا جدّاه! آنقدر گريه كنم، آنقدر شب و روز براى تو اشك می ریزم كه اگر اشكم خشك شود، به جاى اشك، خون از چشمها جارى كنم. يا جدّاه! نبودم كربلا شما را ياري كنم، ولى حالا در عوض آن، گريه مي كنم. معلوم ميشود گريه نِعمَ البدل است. گريه بر امام حسين علیه السلام نصرت بر امام حسین علیه السلام است. من عقيده ام اينست روضه اى كه گريه بر امام حسين ندارد، آن روضه نمك ندارد. عبادتى كه توسّل به سيّدالشّهدا علیه السلام ندارد، آن عبادت جوهر ندارد.
(سخنرانی های مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس پانزدهم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😫😫😫 روز دوم ماه محرّم، روز رسیدن کاروان سیدالشهدا علیه السلام به سرزمین کربلا
به نقل مرحوم شیخ مفید در الارشاد، و مرحوم ابن شهرآشوب در المناقب، و سید بن طاووس در اللهوف، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و قافله ایشان در روز دوم محرم سال 61 هجری به سرزمین کربلا رسیدند. (الإرشاد، ج2، ص84/ المناقب، ج 4، ص97/ بحارالأنوار، ج44،ص383/ اللهوف، ص80-81)
مرحوم سید بن طاووس در اللهوف می نویسد:
إِنَّ الْحُسَيْنَ علیه السلام ... بَلَغَ كَرْبَلَاءَ وَ كَانَ ذَلِكَ فِي الْيَوْمِ الثَّانِي مِنَ الْمُحَرَّمِ، فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ: مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْضِ؟ فَقِيلَ: كَرْبَلَاءُ، فَقَالَعلیه السلام: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ. ثُمَّ قَالَ: هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ، اِنْزِلُوا، هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا، وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا، بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله. (اللهوف، ص80-81)
حسين بن علی عليه السّلام روز دوّم محرّم به سرزمين كربلا رسيد. فرمود: نام اين منطقه چيست؟ عرض شد: كربلا، فرمود: بار الها من از کرب(اندوه) و بلا به تو پناه می برم. سپس فرمود: اينجا سرزمين اندوه و بلاست، فرود آييد كه اين جا، جاى فرود آمدن کاروان و ريخته شدن خون هاى ماست، و مدفن ما همین جاست، و جدّم رسول خدا صلّی الله علیه وآله به همين موضوع به من خبر داده است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عنایت سیدالشهدا علیه السلام به تاجر هندی- حجةالاسلام هاشمی نژاد
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚠️ سهم الغیب هایی است که حسابش دست خداوند است
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
یک سهم الغیب هایی است که ما نمی توانیم حسابش را بکنیم. یک وقت می بینی یک جوان ژیگول فکلی تحت انجذاب واقع می شود و در دستگاه امام زمان علیه السلام وارد می شود، امّا من ریشویی که شصت هفتاد سال عمرم است، محروم می شوم. حساب های اینها را کسی نمی داند.
محمد حنفیه برادر امام حسین علیه السلام است. فرزند علی بن ابی طالب علیه السلام است، بعد از حسنین علیهماالسلام هم محبوب ترین اولاد امیرالمؤمنین علیه السلام است و امیرالمؤمنین او را خیلی دوست دارد، و سفارش او را به امام حسن علیه السلام کرده است. وی در جنگ ها هم کمک عجیبی برای امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است. غرض آن که وی شخصیت خیلی مهمی بوده است. اما خدا سعادت نصرت سیدالشهدا علیه السلام و کشته شدنش در رکاب ایشان را نصیب او نکرد و این سعادت را به او نداد. موفق نشد و به کربلا نیامد. حالا روی این اصل که امام حسین علیه السلام فرمودند بمان، تو چشم من باش، عین من باش، یا جهات دیگر. هر چه بود، ایشان جزو شهدای کربلا نشد. جزو اصحاب امام حسین علیه السلام نشد، ولی یک پسر ترک، غلام ترکی بایستی جزو اصحاب امام حسین علیه السلام بشود و جزو کسانی بشود که تا دامنه قیامت بزرگان حتی ائمه علیهم السلام بروند در مقابل قبر آنها و سلام کنند و بگویند: السلام علیکم یا انصار دین الله، السلام علیکم یا انصار رسول الله.
جناب ابن عباس، حبر امت است، پسر عموی امیرالمؤمنین سلام الله علیه است. شاگرد ایشان است و تفسیر قرآن را نزد امیرالمؤمنین علیه السلام خوانده است. شخصیت مهمی است که شیعه و سنی قبولش دارند. اما او نباید به سعادت نصرت امام حسین علیه السلام و شهادت کربلا موفق شود. نباید موفق بشود. اما جون، غلام سیاه ابوذر غفاری از اصحاب سیدالشهدا علیه السلام می شود. یا آن پسر نصرانی، وهب نصرانی باید موفق بشود و جزو اصحاب سیدالشهدا علیه السلام بشود. اینها را کسی نمی تواند حسابش را بکند. حساب اینها دست خود خداست.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، منابر روزهای ماه رمضان 1390 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥🗣😥هرگاه به یاد حسین بن علی علیه السلام افتادی، بگو: ...
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ ، وَ كَانَ الْمُتَكَلِّمُ مِنَّا يُونُسَ وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنِّي كَثِيراً مَا أَذْكُرُ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ ، فَأَيَّ شَيْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: قُلْ: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِيدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ قَرِيبٍ وَ مِنْ بَعِيد. (الکافی، ج 4، ص575)
حسین بن ثُوَیر نقل می کند: من ، یونس بن ظَبیان ، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد حضرت صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسن تر از همه ما بود سخن می گفت. عرض کرد: فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام هستم ، در این حالت چه بگویم؟ فرمود: سه بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» ، همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏👌نمازهای روز دوشنبه
حضرت عسکری علیه السلام فرمود: هرکس روز دوشنبه ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت، یک بار سوره حمد و ده بار سوره توحید، خداوند در روز قیامت برای او از آن نماز نوری قرار می دهد که از آن نور، موقف (قیامت) روشن می شود به گونه ای که همه کسانی که خداوند خلق کرده است، در آن روز به واسطه آن نماز به او غبطه می خورند. (جمال الأسبوع، ص41)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس روز دوشنبه، وقتی روز بلند شد، چهار رکعت نماز بخواند، در رکعت اول سوره حمد و آیةالکرسی، در رکعت دوم سوره حمد و سوره توحید، در رکعت سوم سوره حمد و سوره فلق و در رکعت چهارم سوره حمد و سوره ناس، و بعد از نماز ده بار استغفار کند، خداوند همه گناهانش را می آمرزد و به او قصری در بهشت فردوس عطا می کند که ویژگی آنچنانی دارد که در روایت بیان شده است. (جمال الاسبوع، ص68)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
مداحی_آنلاین_نازلی_رقیه_حسین_ستوده.mp3
3.39M
هدایت شده از حرم
4_5911406627583428693.mp3
3.43M
🔳 #شور #شب_سوم #محرم
🌴دیشب خواب بابامو دیدم دوباره
🌴نور بهشتی دیدم بر چهره داره
🎤 #حمید_علیمی
👌 #پیشنهاد_ویژه
❌ شبهه 1️⃣
💥 اسراف دانستن إطعام و خرج هیأت💥
🚫می گویند : «اینهمه غذا و نذری میپزن، اسراف نیست؟ بهتره پولشو بدن فقیر ؟!! چند بار کربلا میرن؟ یک بار برن بسّه! دفعه بعدپولشو بدن به جوونایی که نمی تونن ازدواج کنن ؟!»
اما پاسخ🍃
شبهه ای انداخته اند تا مردم را در انجام کار خیر دچار شک و دو دلی کنند؛ و لی از کثرت احادیث و روایاتی که در مورد صرف مال در راه اهل بیت و ثواب های بی شمار آن آمده غافل بودند،
ازجمله :
الف 🖊«هیچ چیز نزد خداوند ، محبوب تر از اختصاص دادن مال برای امام معصوم نیست. و به درستی که خداوند آن مبلغی را که در راه امام معصوم صرف شده ، در بهشت برای پرداخت کننده ی آن ، همچون کوه احد قرار دهد»
(کافی / ج2 / ص488)
ب🖊 «یک درهم که با آن به امام و حجّت خدا احسان شود ، از دو میلیون درهم سایر خرج های نیک بهتر است. »
(کافی / ج2 / ص489)
وهمچنین به طور خاصّ، احادیثی که در خصوص ثواب خرج کردن مال ، برای امام حسین (علیه السلام)، ذکر شده :
ج 🖊در حدیث مفصّلی که گفتگوی حضرت موسی با خدای متعال است و در آن میان صحبت از صفات نیک مردم آخر الزّمان می شود ، آمده :
« ... خداوند به موسی کلیم الله، می فرماید : من به ده خصلت ، امّت محّمدرا بر سایر امتّ های گذشته ، فضیلت و برتری دادم.
حضرت موسی پرسید : آن ده صفت چیست؟
جواب رسید: نماز ، روزه ، زکات ، حج ، جهاد ، نماز جمعه ، نماز جماعت ، قرآن ، علم و عاشورا !
موسیِ نبی سؤال کرد : عاشورا چیست ؟
ندا رسید : گریستن و خود را به گریه واداشتن و مرثیه خواندن و عزاداری کردن بر حسین فرزند محّمد مصطفی (صلی الله علیه و آله). ای موسی! نیست کسی که برای او ( امام حسین )بگرید یا تباکی کند مگر آن که بهشت بر او واجب گردد. و هر کس مال خود را در راه او صرف کند ، از اطعام غذا یا خرج پول ، هر یک دینار او را در این دنیا هفتاد برابر برکت می دهم. و در آخرت همه ی گناهان او را می آمرزم و جای او در بهشت است ... !
📚(مستدرک الوسائل / ج 10 / ص319)
🔅🔅🔅
#شبهه 2️⃣
❌مخالفت با دسته های خیابانی و ایستگاه های صلواتی💥
(( : اگر این ایستگاه صلواتی ها رو نزنن انقدر خیابون شلوغ نمیشه!
:باز شروع شد؛این دسته ها رو که درمیارن، راه بندون میشه ! ))
✅ پاسخ شبهه:
اولا آیا تمام ازدحام های شهرمان مربوط به دسته و عزاداری "امام حسین" است؟
چه بسیار اتّفاقاتی که در مملکت ما باعث ترافیک و راه بندان می شود : عروس کِشان ها، راه پیمایی و مانور های نظامی، خرید های فصلی ( به خصوص آخر سال )، تصادف های جادّه ای و خیابانی - که به طور معمول هر روز شاهد آن هستیم - و ... ده ها معضل دیگر اجتماعی که هیچ کس زبان به اعتراض نمی گشاید، چون این امور را لازمه زندگی اجتماعی می پندارند.
در حالیکه واضح و مبرهن است : عزاداری بر هر امری ارجحیّت و اولویت دارد. تقریبا عموم ملّت، شأن و منزلت عزای حسینی و جایگاه والای آن را نزد خدای متعال می دانند. (چرا که از اعظم شعائر و شاهرگ دین است)
❇️پس ما ملّت حسینی باید اهتمام به این أمر داشته باشیم و تمام اقشار جامعه ، "همراهی" یا لا اقل "صبر و حوصله" داشته باشند. رانندگان بزرگوار همیاری و حرمت داری نمایند؛ و حدّاقل با نراندن ماشین و موتور در میان دسته های عزا ( که در نهایت منجر به بسته شدن مسیرها می گردد )، درهای خیر و رحمت را در دنیا و آخرت بروی خود باز بگذارند، این کمترین وظیفه ی یک شهروند است.
⚠️اما ... صبوری و حوصله ی افرادی که لحظه ای معطّلی پشت هیئت را تاب نمی آورند، در ترافیک های سنگین و گاهی اوقات تا یک شبانه روزه ی مسیر شمال ، حیرت آور است !! که حتّی ازشدت ترافیک وازدحام ، گاهی مجبور به برگشتن به منزل شده و سفر خود را بدون هیچ ناراحتی عقب انداخته اند . و یا شب را در وسط بیابان اتراق نموده اند تا مسیر باز شود !!!
🔻مگر در طول سال چند عاشورا داریم ؟! مگر کلّ ایام عاشورا و بیرون آمدن دسته جات عزا چند روز است ؟!
✅ثانیا چقدر شایسته و به جاست که آن ایّام را - که در کلّ سال چند روزی بیش نیست - به احترام حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، صاحب عزای اصلی ، کار روزمرّه خود را تعطیل کنند و با شرکت در دسته و هیئت ، سعادت دنیا و آخرت را برای خود کسب کنند.
✅البته اجر اخروی این دسته از افراد را نیز ولی نعمت مان، حضرت سلطان علی بن موسی الرضا (صلوات الله علیه )تعیین نموده اند که:
« هر کس روز عاشورا، کار روز مره اش را تعطیل کند ، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را برآورده سازد.
و هر کس روز عاشورا را روز سوگواری و اندوه و گریه خود قرار دهد ، خدای عزّوجل روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد و در بهشت چشمش به ما روشن شود !
و هر کس روز عاشورا را روز برکت نامد و در آن روز برای خانه اش چیزی ذخیره کند [ کار روز مره را تعطیل نکند ]، خدا آن را برایش برکت ندهد و در روز قیامت با یزید و عبیدالله بن زیاد و عمرسعد (لعنهم الله) محشور گردد و تا درک اسفل دوزخ برود ».
#حکایت
💠 داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ 💠
✍️امام صادق(ع) مى فرمايد: گروهى نزد پيامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند، پيامبر با اصحاب براى تجهيز سعد حركت كردند، به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند. هنگامى كه او را كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقيع قرار دادند، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند، گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسيدند. پيامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چيد و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بين لحد را بگيرد؛ چون فارغ شدند و خاك روى لحد ريخته شد و قبر به طور كامل بسته شد،
فرمود: من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد، به اين خاطر در چينش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم. در آن لحظه مادر داغديده ى سعد از گوشه اى فرياد برداشت: اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد، ولى پيامبر فرمودند: اى مادر سعد! مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت اين گونه قاطع و يقين نسبت مده؛ زيرا فشار سختى به سعد وارد شد!!! چون پيامبر و مردم از دفن سعد برگشتند، گفتند: اى پيامبر خدا! كارى را از شما در مورد سعد ديديم كه بر كسى نديديم، با پاى برهنه و بدون عبا تشييع جنازه آمديد. فرمودند: در اين حالت به فرشتگانى كه به تشييع آمده بودند اقتدا كردم. گفتند: گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتيد.
💥فرمود: در تشييع جنازه دستم در دست جبرئيل بود، آنچه او انجام داد من انجام دادم. گفتند: شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چيدى آن گاه فرمودین: فشارى سخت بر او وارد شد! فرمود: آرى، زيرا با خانواده اش بداخلاق بود! ولى اگر انسان از ايمانى متوسط يا حداقل، و عملى اندك برخوردار باشد ولى با سرمايه اى سرشار از مكارم اخلاقى زندگى كند، و با خانواده و اقوام و مردم در همه ى زمينه هاى اخلاقى خوش رفتار باشد در دنيا كمتر دچار مشكل مى شود و در آخرت مكارم اخلاقش رحمت و فيوضات بى نهايت حق را جذب مى كند.
📚برگرفته از کتاب زيبائى هاى اخلاق
4_6010165659638433062.pdf
619.8K
#دانلود_کتاب
📋عنوان مقاله :
#پنجاه_مدرک_در_اثبات_حضرت_رقیه سلام الله علیها
4_6010165659638433063.mp3
8.89M
🎙 حجت الاسلام شهاب
🎵 ماجرای عنایت حضرت #رقیه علیهاالسلام و شیعه شدن خانواده حنفی مذهب
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
4_5926748813405454815.mp3
8.45M
مصیبتنامه حضرت رقیه(س)
✳️این سینه زنی قدیمی توسط مداح حبیبی، که با صدای محزون خود قلبهای عاشقان حسینی را آتش زد وبا استقبال بی نظیر عاشقان اهل بیت همراه بود،اجرا شد..
▪️از دستش ندید..
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
کرامتی از حضرت رقیه سلام الله علیها
طی نامهای در تاريخ دوم جمادی الثانی ۱۴۱۸ هجری قمری دو كرامت به دفتر انتشارات مكتب الحسين سلام الله عليها ارسال نموده و مرقوم داشتهاند:
روزی وارد حرم حضرت رقيه سلام الله عليها شدم، ديدم جمعی مقابل ضريح مقدس مشغول زيارت خواندن و عزاداری میباشند
و مداحی با اخلاص به نام حاج نيكوئی مشغول روضه خوانی است.
از او شنيدم كه میگفت:
خانههای اطراف حرم را برای توسعه حرم مطهر خريداری مینمودند
يكی از مالكين كه يهودی يا نصرانی بود، به هيچ وجه حاضر نبود خانهٔ خود را برای توسعه حرم بفروشد
خريداران حاضر شدند كه حتی به دو برابر و نيم قيمت خانه را از او بخرند
ولی وی حاضر به فروش نشد!
بعد از مدتی زن صاحب خانه حامله شده و نزديك وضع حمل وی میشود، او را نزد پزشك معالج میبرند بعد از معاينه میگويد:
بچه و مادر، هر دو در معرض خطر میباشند و خانم بايد زير نظر ما باشد
قبول كردند تا درد زايمان شروع شد
صاحب خانه میگويد:
همسرم را به بيمارستان بردم و خودم برگشتم و آمدم درب حرم حضرت رقيه سلام الله عليها و به ايشان متوسل شدم و گفتم:
اگر همسر و فرزندم را نجات دادی و شفای آنان را از خدا خواستی و گرفتی خانهام را به تو تقديم میكنم.
مدتی مشغول توسل بودم
بعد به بيمارستان رفتم و ديدم همسرم روی تخت نشسته و بچه در بغلش سالم است
همسرم گفت: كجا رفتی؟
گفتم رفتم جايی كاری داشتم
گفت: نه، رفتی متوسل به دختر امام حسين علیهالسلام شدی!
گفتم از كجا میدانی؟
زن جواب داد: من، در همان حال زايمان كه از شدت درد گاهی بيهوش میشدم،
ديدم دختر بچهای وارد اطاق بيمارستان شد و به من گفت: ناراحت نباش، ما سلامتی تو و بچهات را از خدا خواستيم
فرزند شما هم پسر است،
سلام مرا به شوهرت برسان و بگو نامش را حسين بگذارد!
گفتم: شما كی هستيد؟
گفت: من رقيه دختر امام حسين علیهالسلام هستم.
بعد از روضه خوانی از مداح مذكور سؤال كردم اين داستان را از كه نقل میكنی؟
در جواب گفت: از خادم حرم حضرت رقيه سلام الله علیها نقل میكنم كه خود از اهل تسنن میباشد و افتخار خدمتگزاری در حرم نازدانه امام حسين علیهالسلام را دارد و پدرش نيز از خادمين حرم حضرت رقيه سلام الله عليها بوده است.
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
✔نقش #ابوبکر و #عمر لعنت الله علیهما در #شهادت #ارباب عالم امام #حسین علیه السلام ...
☜ فَوَقَعَ فِی قَلبِهِ، ثُمَّ أخَذَ السَّهْمَ وَ أخْرَجَهُ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِهِ، فَانْبَعَثَ الدَّمُ كَالْميزابِ، فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى الجُرحِ، فَلَمَّا امتَلَأَت دَمَاً رَمى بِهَا إلَى السَّماءِ فَمَا رَجَعَ مِن ذلِکَ قَطرَةٌ، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الجُرحِ ثانِياً، فَلَمَّا امتَلَأَت لَطَخَ بِهَا رَأسَهُ وَ لِحيَتَهُ وَ قَالَ؛ هَكَذا وَاللّهِ أكُونُ حَتّى ألْقَى جَدّی مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله وَ أنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِی و أقُولُ؛ يا رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و اله قَتَلَنِی فُلَانٌ وَ فُلَان.
◆ #حرمله با تیر #سه_شعبه_مسموم، قلب حضرت علیه السلام را هدف گرفت، تیر بر قلب امام علیه السلام نشست. ایشان تیر را از پشت بیرون کشیدند، سپس دست مبارک را روی خون جهنده قلب مطهرشان گذاشتند و #خون خویش را به آسمان پرتاب فرمودند و قطرهای باز نگشت.
بعد با خون خود، #محاسن و #رأس مطهر خویش را #خضاب فرمودند.
◆ سپس فرمودند؛
◆ والله که با هیأت خونین جدّم رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را ملاقات خواهم کرد و خواهم گفت؛
یا رسول.الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مرا #ابوبکر و #عمر کشتند.
📚منابع از شیعه و اهل.بدعت؛
لهوف، ص ۱۷۲.
نفس المهموم، ص ۳۲۵.
بحارالانوار، ج ٤۵، ص ۵۳.
وقایع الایام، ج ۱، ص ۷٦٦.
عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۲۹٦.
مقتل الحسین ع، ج ۲، ص ۳۹.
تسلیة المجالس، ج ۲، ص ۳۲۱.
موسوعة الکلمة، ج ٨، ص ٢۵۳.
مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۳٤.
موسوعة الامام حسین ع، ج ۱۰، ص ٦٦٨.
موسوعة شهادة المعصومین ع، ج ۲، ص ۲۸٤.
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨