eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
641 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
14 شوّال 1 _ مرگ عبدالمَلِک بن مَروان در سال 86 هـ عبدالملک بن مروان سفّاک بخیل، در دمشق به هلاکت رسید (1)، و بعضی 15 شوال را ذکر کرده اند. (2) این در حالی بود که 21 سال و 6 ماه خلافت را غصب کرده بود. او پیش از سلطنت پیوسته ملازمت مسجد را داشت و تلاوت قرآن می نمود و او را حمامة المسجد می گفتند ! وقتی خبر سلطنت به او رسید قرآن را بر هم نهاد و گفت : «سلام علیک هذا فراق بینی و بینک» : «خداحافظ، این آغاز جدایی بین من و توست» !! بیماری او که سخت شد طبیب گفت : اگر آب بخورد می میرد. ولی تشنگی بر او غالب شد و از پسرش ولید آب طلبید. او گفت : اگر آب بیاشامی خواهی مرد ! عبدالملک به دخترش التماس کرد که آب بدهد، امّا ولید پسرش مانع شد. عبدالملک گفت : بگذار به من آب بدهند، و گرنه تو را از ولیعهدی خلع می کنم، ولید اجازه داد و عبدالملک آب خورد و مُرد. از بزرگترین جنایات او به شهادت رساندن امام زین العابدین علیه السلام و مسلّط کردن حجاج ثقفی بر شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام بود. (3) 📚 منابع : 1. تتمة المنتهی : ص 105 . و ... . 2. قلائد النحور : ج شوال، ص 94. و ... . 3. منتهی الآمال : ج 2، ص 39. تتمة المنتهی : ص 106.
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
چهارشنبه ۵ خرداد ماهـتون زیبا امروز برای شما از خدا میخوام🍃🌺 بیشترین برکت گرم‌ترین محبت شیرین‌ترین مهربانی بادوام ترین شادی و جاری‌ترین معجزه‌ی خدا نصیب لحظه‌هاتون باشه🍃🌺 🌺🍃
💓 *در زندگی مشترک صداقت حرف اول را می زند...* 💓یکی از مهم ترین ستون های زندگی اعتماد متقابل است که اگر فرو بریزد دوام زندگی از بین می رود. اگر به طرف مقابل دروغ گفتیم اولین اثرش این است که او دیگر به ما اعتماد نخواهد داشت و هر کار و سخن ما را باور نمی کند و به آن اعتنا نمی کند. ✨حضرت علی (ع) : کسی که به دروغ گویی شناخته شود اعتماد به او کم می شود و حرف راستش پذیرفته نمی شود.
💞💞💍💍💞💞 🔰هفت نکته درباره حتما می دانید که مهریه (صداق) در تعریف شرعی، نشان محبت و صداقت نسبت به است. اما ماجرا به همین سادگی نیست. همین محبت و صداقت، باید شرایطی داشته باشد تا شرعی باشد و مهم تر از آن هم زن را به زندگی و محبت مرد دلخوش کند و هم مرد را به دردسر نیندازد. ☑️ 1- مهریه در سند عقدنامه ذكر می‌شود و دینی به گردن است. ☑️ 2- زن به محض حق مطالبه مهریه را دارد و می‌تواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن داشته باشد. (اگرچه که جایگاه مقدس خانواده و مصلحت حکم می کند که زن مهریه را هر زمان شوهرش قادر بود و به او فشاری نمی آمد بخواهد و بهتر است مرد، قبل از آن که زن درخواست کند مهریه اش را بپردازد.)
4_5807533311681102070.mp3
3.74M
قصه امشب «آهوی لاغر»🦌
4_5864191025601316993.mp3
11.05M
⁉️ اخلاق و رفتار و کردار رسول خدا صلی الله علیه و آله چگونه بود؟! قسمت 2 🔻موضوعات این قسمت: 1 دست دادن رسول خدا / 2 حوصله در گفت و گو / 3 منازعه نکردن / 4 دراز نکردن پا / 5 انتخاب کار سخت / 6 داد و فریاد نکردن / 7 دفاع از دین خدا و اهل بیت / 8 تکیه ندادن هنگام غذا / 9 جواب رد ندادن / 10 خوشرویی و احترام در رد کردن لطفا با انتشار این فایل 👉🏿 این خوبترین مخلوق خدا را 👉🏿 به دیگران بشناسانید؛ 👉🏿
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_هفتاد ارمیا که سنگ قبر را با گلاب شست، کمی آب به گلدان بالای قبر داد
"رمان مسجد شلوغ بود... دوستان و همکاران و خانواده سید مهدی و هر کس که او را میشناخت آمده بود. مراسم که تمام شد صدای زینب در مسجد پیچید... دخترک چهار ساله ی آیه برای پدرش شعر میخواند: مامانم گفته واسهم از بابا آقا گفت برو بابا رفت به جنگ مامان گریه کرد بابا رفت حرم بابا شد شهید زینب گریه کرد بابایی نداشت تا برن سفر بابایی نداشت تا برن حرم حرم شد آزاد بابایی نبود زینب تنها بود بابایی نبود مامان گریه کرد زینب نگاه کرد عکس بابایی با روبان مشکی بالای دیوار داشت میکرد نگاه زینب گریه کرد مامان گریه کرد بابا میخنده بابا خوشحاله آخه عزیزه بابا شهیده بعد گفت: _من با دوستم محمدصادق و زهرا و مهدی اینو برای بابا درست کردیم؛ آخه دلم برای بابا تنگ شده بود، بابا ارمیا هم رفته بود جنگ... من همه ش تنها بودم. دلم بابا میخواست. گریه کردم؛ دوستامم گریه کردن... بعد محمدصادق اینو گفت و یادم داد تا برای بابا مهدی بخونم. صدای هق هق آیه به گریه های بلند بلند تبدیل شد. ضجه های فخرالسادات دل زنها را به درد آورد. ارمیا دخترک یتیم سید مهدی را به آغوش کشید و بوسید. مراسم که تمام شد، آیه صدای پچ پچ هایی از اطراف میشنید. همانطور که فکرش را میکرد، همه او را شماتت میکردند. بغضش سنگینتر شد. چه کنم با این نامردمی ها سید؟ چه کنم که راحت دل میشکنند. گاهی سر میشکنند، گاهی خنجر از پشت میزنند. بعضی ها بعد از تسلیت، تبریک میگفتند... این تبریکها گاهی بیشتر شبیه تمسخر است... گاهی درد دارد. نگاه و پوزخندهایی که به اشک های پر از دلتنگی میزدند دل میسوزاند ارمیا هم سر به زیر کنار حاج علی و سید محمد ایستاده بود؛ گفتنش راحت بود. راحت به آیه گفته بود حرف مردم بیاهمیت است اما حالا وسط این مراسم که قرار گرفت، دلش برای آیه سوخت. آیهای که میان زنان گیر افتاده و حتما بیشتر از این نگاه های سنگین نصیبش میشد. آخر مراسم بود که زنها در حیاط مسجد جمع شدند. آیه کنار فخرالسادات ایستاده بود که زنعموی سید مهدی گفت: ادامه دارد... نویسنده:
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_هفتاد_و_یک مسجد شلوغ بود... دوستان و همکاران و خانواده سید مهدی و هر
"رمان _رسم خانواده ی ما نبود عروسمون رو به غریبه بدیم؛ پشت کردی به رسم و رسوم فخرالسادات. بیخبر عروستو عقد کردی؟شرمت نشد؟ فخرالسادات خواست حرفی بزند که صدای سیدمحمد آمد: _چرا شرم زنعمو؟ خالف شرع کردیم؟ _نه! خلاف عرف رفتار کردید. سید محمد: این عرف از کجا اومده؟ از رفتار غلط امثال شما! عرف شما باشرع در تضاده. کجای شرع گفته که زن بیوه حق زندگی نداره؟ عمویش مداخله کرد: _مگه گفتیم بی شوهر باشه! توی بیغیرت باید عقدش میکردی! _محمد: هر حرفی به ذهنتون میرسه به زبون نیارید زن عمو جان! بعضی حرفا هستن که حرمت میشکنن! عمو: حرمت؟! تو حرف از حرمت شکنی میزنی؟ تو که حرمت برادرت روشکستی؟ سیدمحمد: وسط مسجد جای این حرفا نیست! عمو: چرا؟ از خونه ی خدا خجالت میکشی؟ حاج علی: مردم دارن تماشا میکنن! حرمت این شهید رو نگهدارید. عمو: شما دخالت نکن حاجی! شما خودت ته بیغیرتی هستی! سید محمد: بس کن عمو! آیه خانوم زنداداشم بوده و هنوزم زنداداشمه... تا عمر دارم و عمر داره ز داداشم میمونه! با غریبه هم ازدواج نکرده، ارمیا برادر منه، از شما و پسرات به من نزدیکتره! عمو: اینجوری غیرتتو خواب کردی؟ سید محمد: بعضی چیزا گفتنی نیست! عمو: همه چیز گفتنیه؛ بگو چرا آبروی خانواده ما رو تو فامیل و دوست و آشنا بر باد دادی؟! سید محمد: چون مهدی قبل رفتنش گفت حق نداری چشمت دنبال آیه باشه؛ گفت اگه برنگشتم آیه تا ابد زن برادرته. همه ی نگاه ها متعجب شد. صدای هق هق آیه بلند شد و رها او را در آغوش گرفت. سایه به دنبال لیوانی آب به سمت گوشه حیاط دوید. سیدمحمد به یاد آورد: شب دیروقت بود که سیدمهدی صدایش کرد. فردا صبح عازم بود. شوق فراوانی داشت. فخرالسادات و سیدمحمد آن شب در خانه شان مهمان بودند که فردا بدرقه کنند مردی که شعارهایش همه عمل بود. مهدی: اگه از این سفر برنگردم... محمد: نگو مهدی! تو فقط برادر نیستی؛ تو پدری، تو همه کسی! مهدی: گفتم اگه... حالا چرا هندیش میکنی؟ اگه برنگردم، آیه دستت امانت! محمد: من امانت قبول نمیکنم. مهدی خندید: ِمیدونم، یک مدتی دستت امانت تا امین من برسه اینا بهت فشار بیارن و تو قبول کنی و آیه رو مجبور کنی! آیه تا آخر دنیا برات زن داداشه، باشه؟ محمد: اینجوری نگو، آیه برام خواهره! مهدی: میدونم، برات خواهره که میگم؛ اگه تو فشار گذاشتنت بگو مهدی گفته راضی نیستم؛ بگو وصیت برادرمه! محمد: چرا میری که مجبور بشی این حرفها رو بزنی... نگاه کن، سرخ شدی برادر من! مهدی: برای آیه نگرانم؛ اذیتش نکنید! آیه بعد از من... صدای عمو سیدمحمد را از خاطراتش بیرون آورد: _این حرفا چیه؟ توجیه مسخره تر ازاین؟مگه دست اونه؟ حاج علی: بی منطق نباشید! عمو: اون روز که این دو تا بچه قد علم کردن و گفتن نمیذاریم مادرمون رو عقد کنی، باید میزدم تو دهنشون تا این روز نرسه. سیدمحمد: پس از این داری میسوزی؟! جلز و ولزت برای خودته عمو؟ دست عمو که صورت سیدمحمد رانواخت، صدرا جلو آمد و عمو را عقب کشید: _خودتون رو کنترل کنید. عمو: یه الف بچه برای من زبون درآورده! فخرالسادات سکوت بیشتر از این را جایز ندانست... مردم تماشا میکردند؛ باید این قائله ختم میشد: _ اگه آیه شوهر کرد برای این بود که من ازش خواستم؛ چون من رفتم خواستگاریش؛ چون من بهش اجازه دادم. ارمیا پسر منه، بعد از مهدی،شد غمخوارم ادامه دارد... نویسنده:
16.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا بعضی از هیئت های مذهبی را به خانقاه و مراکز تبلیغ صوفیه تبدیل کرده اید؟-- حجةالاسلام معاونیان ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
41.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر دردمندی سرایش برو- حجةالاسلام معاونیان ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»