دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خدایا مرا در این روز به رضا و خشنودیت نزدیک ساز و از خشم و غضبت دور ساز و برای قرائت آیات قرآنت موفق گردان، به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم
@haram110
4_5949645503103763860.mp3
189.7K
#ادعیه_ماه_مبارک_رمضان
🌷دعای روز دوم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار🌷
@haram110 🌸
4_538225570454962326.mp3
4.49M
🙏مناجات و صوت بسیار زیبا و تاثیر گذار حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه
🌹
😔الهم انی اسئلک الاماااان
التماس دعا
▪️ @haram110
4_5843930535289685707.mp3
22.86M
#دعای_مجیر_سماواتی⬆️
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@haram110
┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماه_رمضان #ماهمیهمانیخدا
#اول_مظلوم
#شب_دوم
استوری | اوّل مظلوم | قطعه ۲ | رمضان ۱۴۰۱
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس
💫نوکرت پا به جهنم نگذارد عباس
( علیه السلام)
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
✅فواید روزه گرفتن از نظر علم پزشکی
⬅️🦋 در ۶ روز نخست ماه مبارک رمضان حرارت بدن ۱/۵ درجه پایین میآید که افرادی که دارای عفونت هستند، عفونت بدن کاهش پیدا میکند.
⬅️🦋از روز ۶ اُم ماه مبارک رمضان تا ۱۰ اُم عفونتهای بدن دفع پیدا میکنند و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج میشود، معده شروع به پاکسازی میکند و مواد زائد را خارج میکند
⬅️🦋از روز ۱۰ اُم تا ۱۴ اُم ماه مبارک رمضان پاکسازی سیستم عصبی و تقویت سیستم عصبی انجام میگیرد
⬅️🦋 از روز ۱۴ اُم تا ۲۱ اُم ماه مبارک رمضان پاکسازی عروق و قلب انجام میگیرد. غلظت خون در این روزها پاکسازی و تخلیه میشود
⬅️🦋 ۲۱ اُم تا ۳۰ اُم ماه مبارک رمضان تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن بیرون میرود.
⬅️🦋در پایان ماه مبارک رمضان با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد روبرو هستیم به شرط تغذیه ای صحیح و سالم
🙏دعای فرج را در قنوت نمازهایتان ترک نکنید
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجدالنّبیّ قزوین، در دهم ربیع الاوّل سال1382قمری(1341 شمسی) می فرمود:
اين دعايي است كه امام صادق علیه السلام در ماه رمضان در شب بيست و سوم ميخواندند و دستور دادهاند كه بخوانید. در «مفاتيح الجنان»، حاج شيخ عباس نوشته؛ در «زاد المعاد» علامه مجلسي نوشته و در سایر كتب ادعيه هم آمده است:
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
از من بشنويد؛ در دعاي قنوت نمازهایتان اين دعا را بخوانيد و ترك نكنيد. به خود صاحب الزمان علیه السلام قسم، بيجهت نيست كه ميگويم. «الْمُصَلِّي مُنَاجٍ رَبَّهُ». در نماز، نمازگزار با خدا خلوت كرده و نجوا ميكند و سر به گوشي حرف ميزند. نماز، موقعي است كه بنده را در دربار كبريائيّت خدا بار ميدهند. اينجا حرفها را خوب ميشنوند و زود ميشنوند. لذا شيطان دائماً در نماز انگولك ميكند و فكر آدم را به اين طرف و آن طرف مياندازد و اغوا ميكند. به قدري که شیطان در نماز فكر ما را اغوا ميكند، در هيچ موقعي اين قدر اغوا نميكند، چون او ميفهمد كه الآن نمازگزار در دربار كبرياي خداست. در موقعي كه به درگاه كبريائيت خدا حاضر ميشويد، دعا كنيد بر سلامتي امام زمان علیه السلام. خيلي اثر دارد. خيلي خاصيت دارد. بيخود نميگويم و حدس و تخمين نيست. بيایید در ميدان، تا بفهميد چه خبر است. «حلواي تن تناني؛ تا نخوري نداني.» يك قدم در راه بيایید تا بفهميد چه خبر است. بر سلامتي حضرت دعا كنيد. در قنوت نمازتان اين دعا را ترك نكنيد و بخوانيد. خدا زودتر اجابت ميكند.
(سخنرانی های مسجد النّبیّ قزوین، 10ربیع الاوّل1382قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
◻️◽️#کلام_خدا_مدح_حضرت_امیرالمومنین_علیبنابیطالب علیه السلام
#شهر_الله شماره یک
🔺عن حماد، عن أبي عبدالله عليه السلام في قوله: الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ. قال: هو أمير المؤمنين [عليه السلام] و معرفته.
حضرت امام جعفر الصادق عليه السلام فرمودند: صراط مستقیم حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله عليه و معرفت او میباشد.
🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
#رمضان
4_5947498285743736265.mp3
24.9M
#دعای_افتتاح_صوتی
#مهدی_سماواتی
دعای سفارش شده مولا #صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ماه مبارک #رمضان
#التماس_دعای_فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای افطار🔰
بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
التماس دعا
قبول حق
@haram110
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان کابوس رویایی 💗 قسمت58 در صندوق عقب باز شده و مرا داخلش جا می دهند. هر چه
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمانکابوسࢪرویایی💗
قسمت59
با ترس میان درختان را نگاه می کنم.
وقتی نا امید می شوم دیگر صدایش نمی زنم.
درختان کنار می روند و به صحن خانه می رسم.
استخر بزرگی جلوی پایم سبز می شود و با وحشت خودم را عقب می کشم.
به عمق استخر نگاه می کنم و گل و لای های استخر حالم را بد می کند.
از کنار استخر می گذرم و عمارت بزرگی نمایان می شود.
عمارت دو طبقه ای رو به رویم قرار دارد و بالکن بزرگی رو به باغ قرار دارد.
همه اش می ترسم کسی از پشت سبزه و درختان سر بلند کند و با بیل و کلنگ سراغم بیاید.
سرم را بر می گردانم که یکی مثل بختک مقابلم قرار می گیرد.
از ترس نزدیک است جیغ بکشم که دستش به طرف روسری ام می رود و آن را روی دهانم می گذارد.
با دیدن چشمان آشنایش نفسم را بیرون می دهم.
_شُ... شمایید؟
لبخندی به لب هایش تقدیم می کند و بله ای می گوید.
میخواهد دنبالش به راه بیوفتم.
اندکی ترس در کاسهی دلم جا می گیرد و از پیمان می پرسم:
_اینجا کسی نیست؟
به جلو نگاه می کند و جواب می دهد:
_نه!
نردبان را به دیوار تکیه می دهد و اشاره می کند بالا بروم.
به دیوار بلند نگاه می کنم و آب دهانم را قورت می دهم.
_از این؟
_میترسی؟
سرم را به دو طرف تکان می دهم و پایم را روی اولین پله می گذارم.
صدای زیق زیق از نردبان بلند می شود اما وقتی به پیمان نگاه می کنم می گویم من نباید برگردم.
به انتهای نردبان می رسم و نیم نگاهی به عقب نگاه می کنم.
پایم می لغزد و هول می کنم.
پیمان نردبان را محکم می گیرد و می گوید:
_من گرفتمش! به عقب نگاه نکن!
باشه ای می گویم و پایم را روی دیوار می گذارم.
پیمان با سرعت پله های نردبان را پشت سر می گذارد و کنارم می ایستد.
با رسیدن او به پشت سرم نگاه می کنم.
دیوار هولناک ما را از آرامش زمین گرفته است.
نگاهش را به من می اندازد و می گوید:
_با شمارهی سه هر دو تا مون می پَریم!
پس... یک... دو... سه!
با سه گفتن او، صدای گومی به گوشم می رسد.
چشمانش از درد بسته شده و به سختی بلند می شود.
به من که روی دیوار هستم می گوید:
_بپَر دیگه!
همچین توانی را در خود نمی بینم.
از ترس نزدیک است غالب توهی کنم که دوباره خواسته اش را تکرار می کند.
کمی مکث می کنم و چشمانم را می بندم.
_چرا چشماتو بستی؟ چشماتو باز کن وگرنه زخمی میشی.
نمی توانم بر ترسم غلبه کنم و مجبورم به آن اعتراف کنم.
لبم را جمع می کنم و می گویم:
_من می ترسم! این خیلی بلنده!
اگه بپرم حتما دستو و پام میشکنه!
_نه بپر! طوریت نمیشه.
مگه من کاریم شد؟
دوری می زند و دستانش را از هم باز می کند.
_میبینی؟ سالمِ سالمم!
نفس عمیقی می کشم و ضربان قلبم بالا و پایین می پرد.
اشک گوشهی چشمم را پاک می کنم و با ترس میپرم.
بین زمین و آسمان هستم که با شدت به زمین میخورم.
درد توی مچ پایم می پیچد و از روی درد ناله می کنم.
پیمان بالای سرم ایستاده و می گوید:
_باید فرار کنیم!
می خواهم بلند شوم اما سوزش پایم نفسم را می برد.
خودم را به دیوار می گیرم و به سختی لب می زنم:
_نمیتونم! پام درد میکنه.
چند قدم جلوتر از من می ایستد و برمی گردد.
_چرا؟
می نالم:
_فکر کنم پام در رفته!
نچی می کند و حالم گرفته می شود.
با خودم می گویم انگار مگر تقصیر می است که پایم در رفته!
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
* 💞﷽💞
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمان کابوس رویایی💗
قسمت60
سرش را برمی گرداند و لب می زند:
_همین جا بمونین تا برگردم.
دلهره درونم جا می گیرد.
با لحن به ترس نشسته ام می پرسم:" کی برمی گردین؟"
راهش را در پیش می گیرد و می گوید:
_معلوم نیست! جایی نری.
درست همان پایم است که تاندون هایش کشیده شده بود.
نگاهی به اطرافم می اندازم و به طرف خانه ای به راه می افتم.
چشمانم به خانهی قدیمی می افتد که از خشت و کاه گل بنا شده.
دالانی دارد با سقفی هلال مانند و دری چوبی، کنار دیوارهایش برای استراحت سکوی آجری درست کرده اند.
به سختی روی سکو می نشینم و به رهگذر هایی نگاه می کنم که هر از گاهی از پیش چشمانم دور می شوند.
دست های گره شده ام خیس عرق شده.
هوای عصر رو به سردی می رود و جسم میان این سرما تاب ندارد.
زن و بچه ای از پیش رویم رد می شوند که در دست شان تنگ ماهی است.
دخترک با موهای ژولیده و لباس های مندرس اش با خوشحالی به مادرش می گوید:
_یعنی امسال ماهی داریم؟
واااای که چقدر خوشگله!
از خوشحالی او دردم را برای لحظه ای فراموش می کنم.
در دل با خودم می گویم:" رویا! تو بخاطر این بچه هم که شده باید بجنگی. برای آزادی و برابری!
یعنی که چی؟ شاه تمام مملکت رو بخوره و بده به خارجی ها اونوقت این بچه برای یه ماهی اینقدر خوشحال باشه؟
معلوم نیست از پول چه چیزی برای خرید ماهی زدن.
لباس هاشو دیدی؟ اون بچه باید لباسای رنگارنگ تنش کنه و از بچگیش لذت ببره!"
لب های افتاده ام را راست می کنم.
حوصله ام به کلی سر رفته و جرئت ندارم از سر جایم بلند شوم و قدمی بر دارم.
با خودم می گویم الان است که صاحب خانهی این ملک قدیمی بیاید و بگوید تو اینجا چه میکنی؟
از آمدن پیمان نا امید می شوم و می خواهم خودم راه را در پیش بگیرم که ماشینی رو به روی خانه می ایستد و بوق می زند.
از شیشه به داخل نگاه می کنم و پیمان را می بینم.
خوشحال در ماشین را فشار می دهم و با احتیاط می نشینم.
همانطور که نگاهش به جلو است و فرمان را در دستش این ور و آن ور می کند، به من می گوید:
_ببخشید دیر شد. ماشین گیرم نمیومد برا همین معطل شدین.
زیر لب اشکالی ندارد می گویم و تا به خانه برسیم همه جا سکوت است.
گاهی سکوت را صدای بوق و فریاد لاستیک ها از گاز دادن ماشین، می شکنند.
پایم راستم را به سختی روی زمین می گذارم و پای دیگرم را بالا نگه می دارم.
پیمان سریع وارد خانه می شود و به من هیچ نگاه نمی کند.
از کارش بدم می آید که پری سریع به طرفم می آید و دستم را پشت گردنش می گذارد.
_خوبی؟ چیکارت شد؟
سری تکان می دهم که یعنی خوبم.
به سختی با یک پا پرش های ریزی می زنم تا به خانه برسیم.
پری با صدای آهسته ای در گوشم می گوید:
_پیمان گفت بیام دستتو بگیرم.
خیلی سرد جواب می دهم:" دستش دردنکنه!"
با دیدن پله ها وا می روم و انگار درد پایم بیشتر می شود.
دست دیگرم را به دیوار می گیرم و با یک دو سهی پری هماهنگ می پرم
پری بالشتی زیر پایم می گذارد و چای نباتی برایم می آورد.
با قاشق نبات را درون چای حل می کنم و زیر لب می گویم:
_پیمان آدم کشت!
اون مرد سیبیلو رو با اسلحه کشت!
دستان گرمی شانه های لرزانم را قاب می کنند.
طعم نگاهش را نمی توانم بفهمم اما می گوید:
_پیمان آدم خوب رو نمیکشه. اون مرده هم لابد حقش بوده.
_آخه درسته ما در مورد مرگ و زندگی کسی تصمیم بگیریم؟
من حاضر به گوش مالی مفصل بودم اما اون مرد تو خون خودش می غلتید!
_فراموش کردی تو چه سازمانی وارد شدی؟
تو نباید در مورد مرگشون فکر کنی، فقط باید ببینی این زندگی مفیدی داره برای جامعه یا نه!
آدم منفی کسی که باید حذف بشه. خود خدا هم همینو میخواد!
حرف های پری مرا قانع نمی کند.
من نمی توانم با این استدلال ها نفس کسی را قطع کنم.
⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️
نویسندهمبینارفعتی(آیه)
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 پنجشنبه
🔺 ۲۴ اسفند/حوت ۱۴۰۲
🔺 ۳ رمضان ۱۴۴۵
🔺 ۱۴ مارس ۲۰۲۴
🌎🔭👀
🌖 امروز قمر در «برج ثور» است.
✔️ روز مناسبی برای امور زیر است:
خرید جواهرات و طلا
دیدار با مسئولین
مکاتبات و نامهنگاری
دوری از نزاع و مجادله
رفتن به تفریحات سالم نیک
⛔️ ممنوعات
امور ازدواجی
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
👶 زایمان
مناسب و نوزاد عمرش دراز و روزی گشاده دارد.
🚙 سفر
خوب نیست.
🌎🔭👀
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب پنجشنبه)
فرزند عالمی از عالمان شود. انشاءالله
🌎🔭👀
💇 اصلاح سر و صورت
باعث طول عمر میشود.
🩸 حجامت، فصد، زالو انداختن
باعث ضعف مغز است.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
خواب و رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش از آیه ۳سوره مبارکه «آل عمران» است.
﴿﷽ نزل علیک بالحق مصدقا﴾
سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد. انشاءالله
به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 بریدن پارچه
روز خوبیست و باعث میشود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر (وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز پنجشنبه
«لا اله الا الله الملک الحق المبین»
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان میگردد.
🌎🔭👀
💠 ️روز پنجشنبه متعلق است به #امام_حسن_عسکری علیه السلام
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌺
🌎🌺🍃
🗣🔎 🔍 پاداش صلوات در ماه مبارک رمضان
1) عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیهم السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ، فَقَالَ: وَ مَنْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَيَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِينُ. (بحارالأنوار، ج96، ص357 به نقل از امالى و عيون اخبارالرضا)
حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خود از امیرالمؤمنین علیهم السلام نقل می کند که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله در خطبه اش فرمود: هرکس در ماه رمضان، به مقدار زیاد بر من صلوات فرستد، روزی که ترازوها اعمال را سبک نشان می دهند، خداوند کفّه اعمال وی را سنگین خواهد نمود.
2) قَالَ الرِّضا علیه السلام: عَلَيْكُمْ بالْإِكْثَارِ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا اسْتَطَعْتُمْ. (بحارالأنوار، ج 96، ص380به نقل از فقه الرضا)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: شما را به کثرت در ذکر خدا و صلوات بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله در شب و روز ماه رمضان، به مقداری که می توانید، توصیه می کنم.
3) مرحوم شیخ مفید در «مقنعه» می نویسد: از سنت های نبوی آن است که هر روز از ماه رمضان، صدبار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله صلوات فرستاده شود، و صلوات به تعداد بالاتر بهتر است. (المقنعة، ص313)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁 🙏🏼 پاداش احیای شب سوم ماه رمضان
عَن امیرالمؤمنین علیه السّلام قالَ: مَنْ قَامَ تِلْكَ اللَّيْلَةَ (اللَّيْلَةَ الثَّالِثَةَ) فَأَحْيَاهَا غَفَرَ اللَّهُ لَه. (بحارالأنوار، ج97، ص382 به نقل از اربعین شهید)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هرکس شب سوم ماه رمضان را احیا نگاه دارد ، خداوند او را می آمرزد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼 نماز شب سوم ماه رمضان
عَن امیرالمؤمنین علیه السّلام قالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّالِثَةِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عَشْرَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ الْحَمْدَ مَرَّةً وَ خَمْسِينَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نَادَاهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَا إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ عَتِيقُ اللَّهِ مِنَ النَّارِ وَ فُتِّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاوَاتِ. (بحارالأنوار، ج97، ص382 به نقل از اربعین شهید)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر کس شب سوم ماه رمضان، 10 رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید، منادی از جانب خداوند با عزت و جلال ندا می کند: همانا فلانی آزاد شده خدا از آتش جهنم می باشد و درهای آسمان برای وی گشوده می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🚿🚿🚿دستور غسل برای همه ماه مبارک رمضان
سروران و دوستان گرامی!
بنا بر روایات و فرموده مرحوم سید بن طاووس در «اقبال الاعمال»، غسل در شب های فرد ماه رمضان، یعنی شب های اول، سوم، پنجم و ...؛ و در تمام شب های دهه آخر ماه استحباب دارد. البته در بعضی شب ها تاکید بیشتری شده است، نظیر شب اول، شب15، شب های قدر، شب24، شب25، شب27، شب29 و شب آخر ماه رمضان. (اقبال الاعمال، ص400 و 485)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🍏🍎 ثواب افطار دادن به مؤمنین در ماه مبارک رمضان
1)حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خود از امیرالمؤمنین علیهم السلام نقل می کند که رسول خدا در خطبه ای چنین فرمود: اى مردم! هر كس از شما در اين ماه روزه دار مؤمنى را افطار دهد در پيشگاه خداوند پاداش آزاد كردن بنده ای براى او خواهد بود و موجب آمرزش گناهان گذشته اش مى شود. عرض شد: اى رسول خدا! همه ما بر اين كار توانا نيستيم! فرمود: از آتش جهنّم خود را نگاه داريد، هر چند با افطار دادن نيم خرمايى. از آتش جهنّم خود را نگاه داريد، هر چند با افطار دادن يك جرعه آب باشد. (بحارالأنوار، ج96، ص357به نقل از امالى و عيون اخبارالرضا)
2)حضرت باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه وآله در خطبه آخر ماه شعبان بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: هر كس در ماه رمضان، روزه دار مؤمنى را افطار دهد، نزد خداوند پاداشى چون آزاد كردن بنده خواهد داشت و گناهان گذشته اش آمرزيده خواهد شد. عرض کردند: اى رسول خدا! همه ما بر اين كار كه به روزه دار افطار دهيم توانا نيستيم. فرمود: خداوند متعال، كريم است و اين پاداش را به هر كس از شما كه با يك جرعه شير يا آب گوارا يا دو دانه خرماى كوچك كسى را افطار دهد و بر بيشتر از آن قدرت نداشته باشد عنايت مىفرمايد. (بحارالأنوار، ج96، ص359به نقل از امالی صدوق)
3)رسول خدا صلّی الله علیه وآله در خطبه آخرین روز ماه شعبان فرمود: هرکس در ماه رمضان روزه داری را سیر نماید، خداوند از حوض من به او می نوشاند به گونه ای که بعد از آن تشنه نخواهد شد. (بحارالأنوار، ج96، ص342 به نقل از دَعَائِمُ الْإِسْلَام)
4)حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر مؤمنی در شبی از شب های ماه رمضان به مؤمنی دیگر افطار دهد، خداوند برای او اجر آزاد کردن سی کنیز مؤمن را اعطا می کند، و به ازای این افطار، یک دعای مستجاب خواهد داشت. (بحارالأنوار، ج96، ص316 به نقل از ثواب الاعمال)
5)حضرت صادق علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: در ماه رمضان فقرا و مساکین از برادران ایمانی خود را اطعام کنید، همانا هرکس به روزه داری افطار دهد، اجر روزه آن روزه دار برای وی منظور می شود بدون اينكه از پاداش روزه دار چيزى كاسته شود. (بحارالأنوار، ج 97، ص77-78 به نقل از کتاب حسین بن سعید)
6)مسعده از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: سدیر در ماه رمضان به نزد پدرم حضرت باقر علیه السلام آمد. حضرت به سدير فرمود: آيا مىدانى اين شبها چه شب هايى است؟ گفت: آرى، پدر و مادرم فدايت باد! اين شبها، شبهاى ماه رمضان است. فرمود: اى سدير! آيا مى توانى در هر شب از اين شب ها ده بنده از نسل حضرت اسماعيل علیه السلام را آزاد كنى؟ سدير گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، دارایی من به اين كار نمى رسد، پس حضرت از تعداد بندگان كم مى كرد تا آنكه فرمود: آيا مى توانى فقط يك بنده آزاد كنى؟ و سدير همچنان مىگفت نه، بر آن توانا نيستم. حضرت فرمود: آيا نمى توانى در هر شب ماه رمضان يك مرد مسلمان را افطار دهى؟ سدير گفت: آرى، مى توانم ده مرد را هم افطار دهم. فرمود: اى سدير! مقصود من همين بود. همانا وقتی تو به برادر مسلمانت افطار دهی معادل با آزاد كردن بنده ای از نسل حضرت اسماعيل علیه السلام می باشد. (كافي، ج4، ص68-69)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»