⚠️⚠️کسی به عمل قومی راضی باشد، ...
1)عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ علیه السلام يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ: «قُل قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ؟» وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ يَقْتُلُوا وَ لَكِنْ فَقَدْ كَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِينَ قَتَلُوا فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِينَ لِمُتَابَعَةِ هَوَاهُمْ وَ رِضَاهُمْ لِذَلِكَ الْفِعْل. (تفسیر عیاشی، ج1، ص208)
حضرت صادق علیه السلام ذیل این فرموده الهی که: «بگو بى شك فرستادگانى پيش از من دلايل روشن و آنچه گفتيد براى شما آوردند، پس چرا آنها را كشتيد اگر راستگوييد؟» فرمود: مخاطبین این آیه مرتکب قتل رسولان الهی نشدند، ولی خواسته آنها با کسانی که مرتکب قتل شدند، همراه بود، لذا خداوند آنها را به دلیل تبعیت از خواسته قاتلین و رضایت به فعل ایشان، قاتل نامیده است.
2)عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: «قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ؟» وَ قَدْ عَلِمَ أَنْ قَالُوا وَ اللَّهِ مَا قَتَلْنَا وَ لَا شَهِدْنَا قَالَ: وَ إِنَّمَا قِيلَ لَهُمُ ابْرَءُوا مِنْ قَتَلَتِهِمْ فَأَبَوْا. (تفسیر عیاشی، ج1، ص209)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که این آیه نازل شد: «بگو بىشك فرستادگانى پيش از من دلايل روشن و آنچه گفتيد براى شما آوردند، پس چرا آنها را كشتيد اگر راستگوييد؟»، خداوند می دانست که آنها می گویند: به خدا قسم که ما نه کسی را کشتیم و نه شاهد آن قتل بودیم. اما خداوند به این دلیل چنین فرموده است که به آن افراد گفته شد از کشتن پیامبران بیزاری بجویید، اما آنها از این بیزاری جستن ابا کردند.
3)قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ.(نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص 499)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: کسی که به عمل قومی راضی باشد، همانند کسی است که با آن کار همراه آن قوم بوده است. و هرکس در امر باطلی وارد شود، دو گناه بر او می نویسند: گناه انجام باطل و گناه رضایت به آن عمل باطل.
4)عَنْ عَطِيَّةَ الْعَوْفِيِّ قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِ زَائِرَيْنِ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام … فَقَالَ: يَا عَطِيَّةُ! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَقُولُ: مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ، وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِم. (بشارة المصطفى، ج2، ص74-75)
عطیه عوفی گفت: با جناب جابر بن عبدالله انصاری به قصد زیارت حسین بن علی علیه السلام حرکت کردیم. جناب جابر به من گفت: از محبوبم رسول خدا صلّی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: هرکس قومی رادوست داشته باشد، با ایشان محشور می شود، و هرکس عمل قومی را دوست داشته باشد، در آن عمل با ایشان شریک می شود.
5)عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَ بِهِ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاه. (التوحید، ص392)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: کسی که در صحنه انجام عملی حاضر نباشد، امّا به آن کار راضی باشد، مانند کسی است که حاضر بوده و آن را انجام داده است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💡🗣 غنی و فقیر از مرگ رهايى نمى يابند
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي خُطْبَةٍ طَوِيلَةٍ: أَيُّهَا النَّاسُ! مَنْ مَشَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَإِنَّهُ يَصِيرُ إِلَى بَطْنِهَا، وَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ مُسْرِعَانِ فِي هَدْمِ الْأَعْمَارِ، وَ لِكُلِّ ذِي رَمَقٍ قُوتٌ، وَ لِكُلِّ حَبَّةٍ آكِلٌ، وَ أَنْتَ قُوتُ الْمَوْتِ، وَ إِنَّ مَنْ عَرَفَ الْأَيَّامَ لَمْ يَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ، لَنْ يَنْجُوَ مِنَ الْمَوْتِ غَنِيٌّ بِمَالِهِ وَ لَا فَقِيرٌ لِإِقْلَالِهِ. (روضة الواعظين،ج2، ص489)
امير المؤمنين در خطبه ای طولانی چنين فرمود: اى مردم! هر كس كه روى زمين گام برمى دارد، سرانجام به درون آن مى رود، و شب و روز در ويران كردن و گذران عمرها شتابان است، و برای هر صاحب نفسی، روزى و قوتى است، و هر دانه و حبّه يى را خورنده يى است. و همانا كه تو روزى و قوتِ مرگى، و هر كس روزگار را شناخته باشد از آماده شدن براى مرگ غفلت نمى ورزد. هيچ توانگرى به واسطه مال خويش، و هيچ تنگدستى به واسطه فقر خويش از مرگ رهايى نمى يابد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔔🔔پیام ناقوس
عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ: بَيْنَا أَنَا أَسِيرُ مَعَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فِي الْحِيرَةِ، إِذاً نَحْنُ بِدَيْرَانِيٍّ يَضْرِبُ بِالنَّاقُوسِ. قَالَ: فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام: يَا حَارِثُ! أَ تَدْرِي مَا يَقُولُ هَذَا النَّاقُوسُ؟ قُلْتُ: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ابْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ. قَالَ: إِنَّهُ يَضْرِبُ مَثَلَ الدُّنْيَا وَ خَرَابِهَا وَ يَقُولُ:
«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً، إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اسْتَهْوَتْنَا وَ اسْتَغْوَتْنَا، يَا ابْنَ الدُّنْيَا مَهْلًا مَهْلًا، يَا ابْنَ الدُّنْيَا دَقّاً دَقّاً، يَا ابْنَ الدُّنْيَا جَمْعاً جَمْعاً، تَفْنَى الدُّنْيَا قَرْناً قَرْناً، مَا مِنْ يَوْمٍ يَمْضِي عَنَّا إِلَّا وَهَنَ مِنَّا رُكْناً، قَدْ ضَيَّعْنَا دَاراً تَبْقَى، وَ اسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَى، لَسْنَا نَدْرِي مَا فَرَّطْنَا فِيهَا إِلَّا لَوْ قَدْ مِتْنَا»
قَالَ الْحَارِثُ: يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ! النَّصَارَى يَعْلَمُونَ ذَلِكَ؟ قَالَ: لَوْ عَلِمُوا ذَلِكَ لَمَا اتَّخَذُوا الْمَسِيحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
قَالَ: فَذَهَبْتُ إِلَى الدَّيْرَانِيِّ فَقُلْتُ لَهُ: بِحَقِّ الْمَسِيحِ عَلَيْكَ لَمَّا ضَرَبْتَ بِالنَّاقُوسِ عَلَى الْجِهَةِ الَّتِي تَضْرِبُهَا. قَالَ: فَأَخَذَ يَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً حَرْفاً حَتَّى بَلَغَ إِلَى قَوْلِهِ إِلَّا لَوْ قَدْ مِتْنَا.
فَقَالَ: بِحَقِّ نَبِيِّكُمْ مَنْ أَخْبَرَكَ بِهَذَا؟ قُلْتُ: قَالَ الرَّجُلُ الَّذِي كَانَ مَعِي أَمْسِ. قَالَ: وَ هَلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّبِيِّ مِنْ قَرَابَةٍ؟ قُلْتُ: هُوَ ابْنُ عَمِّهِ. قَالَ: بِحَقِّ نَبِيِّكُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِيِّكُمْ؟ قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ، فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ لِي: وَ اللَّهِ إِنِّي وَجَدْتُ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الْأَنْبِيَاءِ نَبِيٌّ وَ هُوَ يُفَسِّرُ مَا يَقُولُ النَّاقُوس. (معاني الأخبار، ص231)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔔🔔 زنگ ها به صدا در آمده اند، آیا می شنوید؟
قَالَ أمیرُالمُؤمِنین علیه السلام فِی خُطبَتِهِ:
أُوصِيكُمْ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ ، وَ كَيْفَ غَفْلَتُكُمْ عَمَّا لَيْسَ يُغْفِلُكُمْ ، وَ طَمَعُكُمْ فِيمَنْ لَيْسَ يُمْهِلُكُمْ ،
فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى ، عَايَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ ، وَ أُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ ، كَأَنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً ، وَ كَأَنَّ الآْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً ، أَوْحَشُوا مَا كَانُوا يُوطِنُونَ ، وَ أَوْطَنُوا مَا كَانُوا يُوحِشُونَ ، وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا وَ أَضَاعُوا مَا إِلَيْهِ ، انْتَقَلُوا لَا عَنْ قَبِيحٍ يَسْتَطِيعُونَ انْتِقَالًا ، وَ لَا فِي حَسَنٍ يَسْتَطِيعُونَ ازْدِيَاداً ، أَنِسُوا بِالدُّنْيَا فَغَرَّتْهُمْ ، وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ.
فَسَابِقُوا رَحِمَكُمُ اللهُ إِلَى مَنَازِلِكُمُ الَّتِي أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا ، وَ الَّتِي رَغِبْتُمْ فِيهَا وَ دُعِيتُمْ إِلَيْهَا ، وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ ، فَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ، مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِي الْيَوْمِ ! وَ أَسْرَعَ الْأَيَّامَ فِي الشَّهْرِ ! وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِي السَّنَةِ ! وَ أَسْرَعَ السِّنِينَ فِي الْعُمُر! (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج13، ص99)
امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای پیرامون مرگ فرمود:
ای مردم! شما را به ياد کردن از مرگ، و عدم غفلت از آن سفارش می كنم. چگونه مرگ را فراموش می كنيد در حالى كه او شما را فراموش نمی كند؟ و چگونه طمع دارید در مورد کسی که به شما مهلت نمی دهد؟
مرگِ درگذشتگان براى عبرت گرفتن كافى است. می بینید که ایشان را به سوی قبورشان بدون هیچ مرکبی حمل می کنند، و آنان را، بى آن كه خود فرود آيند، در قبر فرود آورند. چنان از دنیا رفته اند که گویا ایشان از آباد کنندگان دنیا نبوده اند و همیشه آخرت جایگاه ایشان بوده است. از آن مکانی که باید در آن اقامت گزینند به وحشت می افتادند، امّا در آنجایی اقامت گزیدند که از آن وحشت می کردند. به چیزی خود را مشغول ساختند که باید از آن جدا شوند، و چیزی را ضایع و تباه نمودند که باید به سوی آن بروند. و اکنون نه از کار زشت می توانند برگردند، و نه می توانند کار نیک خویش را زیاد کنند. به دنیا انس گرفتند و دنیا ایشان را فریب داد، به دنیا اعتماد نمودند و دنیا آنها را مغلوب نمود، و به خاکشان انداخت.
خداوند شما را رحمت كند! پس به سوى آباد كردن خانه هايى كه شما را به آبادانى آن فرمان داده، ترغیب نموده و به سوی آن دعوت شده اید، بشتابيد ؛ و با صبرِ بر بندگی خداوند و دوری از نافرمانی او، نعمت های الهی را بر خود تمام کنید. زیرا فردا که زمان مرگ است به امروز نزدیک است.
چقدر ساعت ها در روز به شتاب و با سرعت می گذرند! چقدر روزها در ماه به شتاب و با سرعت می گذرند! چقدر ماه ها در سال به شتاب و با سرعت می گذرند! و چقدر سال ها در عمر به شتاب و با سرعت می گذرند!
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚫️مولا علی علیهالسّلام:
وَضَعْ عَنْکَ هُمُومَهَا لِمَا أَيْقَنْتَ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا وَ تَصَرُّفِ حَالَاتِهَا
غم و غصّهٔ دنيا را از خود کنار کن، زيرا که به فراق و جدايى و دگرگونى حالات آن يقين دارى.
📚نهجالبلاغه نامهٔ ۶۸
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
⚫️امام حسین علیهالسّلام:
فَمَهْمَا يَكُنْ لِأَحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ صَنِيعَةٌ لَهُ رَأَى أَنَّهُ لَا يَقُومُ بِشُكْرِهَا فَاللَّهُ لَهُ بِمُكَافَاتِهِ فَإِنَّهُ أَجْزَلُ عَطَاءً وَ أَعْظَمُ أَجْراً
اگر كسی برای دیگری کار نیکی انجام داد و او نیکیاش را پاس نداشت، خداوند خود ضامن جبران است، و بخشش خداوند سرشارتر، و مزدش بزرگتر است.
📚موسوعه کلمات الامام الحسین عليه السّلام، ص۷۵۱
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 یکشنبه
🔹 ۳۱ تیر/ سرطان ۱۴۰۳
🔹 ۱۵ محرم ۱۴۴۶
🔹 ۲۱ ژوئیه ۲۰۲۴
💠 مناسبتهای دینی
🌴 فرستادن سرهای مطهر شهدا به سوی شام
🔥 حرکت معاویه با ۸۳ هزار نیرو به طرف صفین
▪️وفات حضرت آدم علیهالسلام
🌓 امروز قمر در «برج جدی» است.
✔️ برای امور زیر نیک است:
خواستگاری و عقد
خرید
صید و شکار
عمل جراحی
آغاز درمان
کاشت و برداشت محصول
امور زراعی
تشکیل تعاونی و شرکت
از شیر گرفتن کودک
امور حفاری
امور مربوط به حرز
🌎🔭👀
👼 زایمان
مناسب نیست.
🚘 مسافرت
خوب است.
چه
💞 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب یکشنبه)
خوب نیست و احتمال دارد مادر دچار جذام و یا دیوانه شود
💇 اصلاح سر و صورت
باعث شادی میشود.
🩸حجامت،خوندادن،فصد،زالو انداختن
باعث سلامتی میشود.
💅 ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست.
موجب بیبرکتی در زندگی میگردد.
👕 بریدن پارچه
روز مناسبی نیست.
موجب غم و اندوه شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
این حکم شامل خرید لباس نیست.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب یکشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۱۵ سوره مبارکه حجر است.
﴿﷽ لقالوا انما سکرت ابصارنا﴾
شخصی بی حد و حساب، با خواب بیننده گفتگوی باطل کند ولی به جایی نرسد و کار خواب بیننده روبراه شود. ان شاءالله
مطلب خود را بر این مضامین قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا مغرب
📿 ذکر روز یکشنبه
«یا ذالجلال و الاکرام» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۴۸۹ مرتبه «یا فتاح»، موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
🌎🔭👀
☀️ ️روز یکشنبه متعلق است به:
💞 #حضرت_علی علیهالسلام
💞 #فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز یکشنبه پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
🙏👌❤️نماز بسیار ساده برای فرزندان در شب ها و برای والدین در روزها
عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: كَانَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه السلام يُصَلِّي عَنْ وَلَدِهِ كُلَّ لَيْلَةٍ رَكْعَتَيْنِ، وَ عَنْ وَالِدَيْهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ رَكْعَتَيْنِ. قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، كَيْفَ صَارَ لِلْوَلَدِ اللَّيْلُ؟ قَالَ: لِأَنَّ الْفِرَاشَ لِلْوَلَدِ. قَالَ: وَ كَانَ يَقْرَأُ فِيهِمَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ. (وسائل الشیعۀ، ج2، ص445/تهذیب الاحکام، ج1، ص467/ قبس من غياث سلطان الورى، ص7)
عمر بن یزید گفت: حضرت صادق علیه السلام هر شب از جانب فرزندش و هر روز از جانب پدر و مادر گرامیش دو رکعت نماز می خواند. عرض کردم: فدایت شوم، چرا برای فرزند در شب نماز خوانده می شود؟ فرمود: زیرا بستر خواب، زمینه ایجاد فرزند است. عمر بن یزید گفت: حضرت در دو رکعت ، سوره قدر و کوثر را می خواند. (رکعت اوّل: سوره حمد و سوره قدر؛ و رکعت دوم: سوره حمد و سوره کوثر)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 #تفکر_عثمانی در واقعه کربلا قسمت • هفتم ✔️ ✅ بحث ما رسید به «تشی
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄
◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 #تفکر_عثمانی در واقعه کربلا قسمت • هشتم ✔️
↪️ در قسمت قبل رسیدیم به اینجا که وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام وارد کوفه شدند و با خطبهها و سخنان خود، جایگاه خود بعنوان وصی بلافصل حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله را تأکید و یادآوری کردند. این عملِ حضرت از جهتی برای این بود که کسانی که نتوانسته بودند واقعه غدیر را به دلایلی درک کنند و برداشت آنان از حضرت علیه السلام تنها دامادی و یکی از صحابه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله بود، بمقام واقعی و منزلت والای آن حضرت علیه السلام واقف شوند. نتیجهٔ این تلاشها که هرچند در زمانی نامناسب و دیر و کوتاه بود، اما آگاهی بهتری از امام معصوم علیه السلام برای کوفیان به همراه داشت. خطبهها و نامهها و مشاهده کرامات و اخبار غیبی از امام معصوم علیه السلام هم تأثیر چشمگیری در گسترش تفکر شیعی و اعتقاد به خلیفه بلافصل بودن آن حضرت علیه السلام داشت.
💢 هنوز آمار دقیقی از تعداد شیعیان خالص و اعتقادی که در مقابل شیعیان سیاسی بود، نمیتوان ارائه داد. اما اگر روایتی از حضرت امام محمد الباقر علیه السلام را که شیخ طوسی در کتاب «اختیار معرفة الرجال آورده» آورده در این موضع ملاک قرار دهیم، شیعیان اعتقادی کوفه را در همان زمان، کمتر از پنجاه نفر باید دانست که شاید این تعداد ناظر به زمانی خاص و پیش از فعالیت و تبلیغ وسیع شیعی امام معصوم علیه السلام بوده باشد. یا منظور تعدادی است که آنگونه که باید و شاید امام معصوم علیه السلام را از لحاظ اعتقادی شناختند. چنانچه درباره «صعصعة بن صوحان» حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام فرموده است: «ماکان مع امیرالمؤمنین علیه السلام من یعرف حقه الا صعصعه و اصحابه»
✅ کسی که حقِ علی علیه السلام را بشناسد همراه آن حضرت نبود، جز صعصعه و یاران صعصعه.»
📜 خلاصة الاقوال، ص ۱۷۱
که منظور از یاران صعصعه همان خواص شیعه در کوفه است. به هر حال یقیناً این گروه میتوانسته بر حوادث سیاسی کوفه تأثیر بگذارد. این گروه پس از حوادث تلخ صفین و بروز خوارج، نزد حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام آمده و اعلام کردند که افزون بر بیعت عمومی، بر گردن آنان بیعت خاصی نیز هست و اعلام کردند که «ما دوستدار دوستان تو و دشمنان دشمن تو هستیم.» این کلام مضمون همان حدیث غدیر است که حضرت پیامبر خدا صلی الله علیه واله فرمودند : «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» حتی برخی از این مرحله فراتر رفته و در محبت به حضرت امیراامومنین علی بن ابی طالب علیه السلام غلو کردند و به الوهیت او قائل شدند و امام علیه السلام در اینباره فرمودند: «هلک فی رجلان: محب غال و مبغض قال.» یعنی دو نفر درباره من گمراه شدند، کسی که دربارهٔ من غلو کند و کسی که مقام مرا حقیر بشمرد و مرا دشمن بدارد. بنابراین، تشیع در طی این دوران با سه نوع گرایش ظهور و گسترش یافت: «تشیع سیاسی و علوی. تشیع مذهبی. مکتب غلو» البته در کوفه گروههای دیگری مانند «عثمانی و معتزلی» هم وجود داشت که مفصل در جای خود بررسی میشوند ان شاء الله.
⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
حرم
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 #حرکت_حضرت_سیدالشهداحسینبنعلی_عليه السّلام #عاشورا_در_عامه #مقتل
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄
◼️▪️پژوهشی در باب 🔍 #حرکت_حضرت_سیدالشهداحسینبنعلی_عليه السّلام #عاشورا_در_عامه #مقتل قسمت • هشتم ✔️
🔻 عاشورا از دیدگاه جماعت عمریه -7-
گروهى ديگر از علماى جماعت عمریه در راستاى مبارزه و خاموش نمودن چراغ هدايت، قلم را به گونهاى ديگر چرخانده و پا را فراتر نهاده و به قاتل بودن يزيد اعتراف نمودهاند؛ اما به جنايت او رنگ و لعابى شرعى داده و او را تأييد مىكنند! آنان مىگويند: حكومت يزيد لعین، شرعى بوده و حضرت امام حسين عليه السلام بر عليه حكومت شرعى الهى قيام نموده است. به عبارتى ديگر، تكليف شرعى يزيد و يزيديان اين بوده كه حضرت علیه السلام را به قتل برسانند و (العياذ بالله) قاتلان آن حضرت علیه السلام، به دستور خود حضرت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عمل كردهاند!
➖ ابن خلدون، مورّخ نامى و مشهور، مقدّمهاى بر كتاب تاريخ خود نوشته كه با عنوان مقدّمۀ ابن خلدون در محافل علمى معروف است. البته اهل سنّت به اين كتاب از بُعد خاصّى توجّه كردهاند و شايد بعضى از نويسندگان كشور ما نيز از همان روى به اين كتاب و نويسندهاش احترام مىگذارند. حافظ سخاوى، از بزرگان راويان حديث و تاريخنگاران اهل تسنّن، در شرح حال ابن خلدون مىنويسد:
«استادم ابن حجر عسقلانى گفت: استادم ابوالحسن هيثمى را ديدم كه به شدّت از ابن خلدون نكوهش مىكرد و عليه او حرفهايى مىزد. ابن حجر در ادامه مىگويد: از هيثمى علّت اين موضعگيرى را درباره ابن خلدون پرسيدم. او در پاسخ گفت:
"أنّه بلغه أنّه ذكر الحسين بن علي رضى اللّه عنهما في تاريخه فقال: قتل بسيف جدّه"
چرا كه ابن خلدون در تاريخ خود دربارۀ حسين بن على رضى الله عنهما مىگويد: آن شمشيرى كه حسين بن على به توسّط آن به قتل رسيده، همان شمشير جدّش پيامبر بوده است!
👈🏻 ابن حجر مىافزايد: "و لمّا نطق شيخنا بهذه اللفظة أردفها بلعن ابن خلدون وسبّه و هو يبكي"
هنگامى كه شيخ ما اين كلام را از قول ابن خلدون نقل كرد، بر او لعنت فرستاد و دشنام داد در حالى كه گريه مىكرد و اشك مىريخت.» ( الضوء اللامع، ١ / ١۴٧ )
سپس سخاوى از ابن حجر عسقلانى نقل مىكند كه اين كلام ابن خلدون را در نسخه موجود از تاريخش نيافته است. از اين جا معلوم مىشود كه نسخههاى تاريخ ابن خلدون متفاوت بوده، ولى بنا بر نسخه موجود در دست حافظ ابوالحسن هيثمى، ديدگاه ابن خلدون درباره شهادت حسين بن على چنين بوده است. ( همان )
اين تصرفات در بسيارى از كتابهاى تاريخى واقع شده است. آن گاه كه به تاريخ ابن خلدون مراجعه كنيد، خواهيد ديد كه ناشر كتاب متذكر مىشود كه چند صفحه از اين كتاب حذف شده است. ( تاریخ ابن خلدون ۵ / ۵٠ ) و در نسخهاى از اين چاپ كه در دسترس است، داستان كربلا، حضرت سيّدالشهداء عليه السلام، كلام ابن خلدون و تاريخ اين حادثه اصلاً وجود ندارد!
🔻 يكى ديگر از روشهاى آنان، منتشر نكردن احوالات اهل بيت عليهم السلام است. آنان كتاب "الطبقات الكبرى، ابن سعد" را چاپ كردهاند، ولى از چاپ احوالات حضرت سيّدالشهداء عليه السلام و داستان كربلا خوددارى كردهاند؛ آنگونه كه گويى هرگز در كتاب طبقات چنين مطالبى پيرامون حضرت سيّدالشهداء عليه السلام نوشته نشده است! البته يكى از محقّقان نسخۀ خطّى آن را به دست آورده و احوالات حضرت سيّدالشهداء عليه السلام را در جلدى جداگانه با نام "ترجمة الامام الحسين عليه السلام من تاريخ ابن سعد" به چاپ رسانده است. افزون بر آن، در مقدمۀ كتاب تاريخ ابن خلدون كه در اختيار همگان است و شايد به فارسى نيز ترجمه شده باشد، فصلى به عنوان «ولاية العهد» وجود دارد كه در آن جا به ولايتعهدى يزيد در زمان معاويه مىپردازد. در اين فصل به حضرت سيّدالشهداء عليه السلام بسيار جسارت نموده و از يزيد فراوان دفاع كرده و نه فقط از او، بلكه از معاويه و صحابهاى كه همراه يزيد لعین بوده و با او بيعت كردهاند، حمايت نموده است!
وى در آن جا مىنويسد: «حسين بن على (عليهما السلام) بيعت را شكست و اين در حالى بود كه صحابۀ رسول الله (صلى الله عليه و آله) معتقد بودند كه ولايت يزيد شرعيت دارد و حكومت او بر حق است و نبايد عليه يزيد قيام كرد!» او با كمال تعصّب چنين وانمود مىكند كه گويا حضرت سيّدالشهداء عليه السلام با يزيد بيعت كرده و بعد پيمان خود را شكسته است!!!
( تاریخ ابن خلدون، ١ / ٢١٢ )
نكتۀ مهمى كه از عبارت ابن خلدون برمىآيد و در اين بحث بسيار اهميّت دارد، به ميان آمدن پاى معاويه لعین و صحابه در داستان شهادت حضرت سيّدالشهداء حسین بن علی عليه السلام است.
📚 ناگفتههایی از حقایق عاشورا، سیّد علی ميلاني، ص ٣۶ _ ٣٩
⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#قيس_بن_اشعث «قيسِ قطيفه» لعنت الله علیه
جنایاتش:
مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى:
دشمنان پيش آمدند تا به گرد خيمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نيز با آنها بود. او گفت: به درون خيمه ها برويد و جامه ها و متاعشان را بگيريد.
مردم وارد شدند و هر چه در خيمه ها بود برداشتند تا جايى كه گوشواره امّ كلثوم سلام الله علیها خواهر امام حسين عليه السلام را هم گرفتند و گوشش را دريدند.
حتّى جامه رويينِ زنان را به زور مىكشيدند و مىبردند.
قيس بن اشعث قطيفه اى را برداشت كه امام حسين عليه السلام بر روى آن مىنشست.
او از اين رو «قيسِ قطيفه» ناميده شد.
همچنين مردى از قبيله اَزد به نام اسود، كفش هاى ايشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسايل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند.
تاريخ الطبرى به نقل از ابومِخنَف، از امام صادق عليه السلام:
لباسى را كه به تن امام حسين عليه السلام بود، به تاراج بردند.
بحر بن كعب، شلوار ايشان را برداشت و قيس بن اشعث، قطيفه ايشان را بُرد كه از جنس خز بود و از آن پس، «قيسِ قطيفه» ناميده شد.
مردى از قبيله بنى اَوْد، به نام اَسوَد، كفشهاى ايشان و مردى از قبيله بنى نَهشَل بن دارِم، شمشير ايشان را به تاراج برد. شمشير ايشان، بعدها به دست خانواده حبيب بن بُدَيل افتاد.
سرنوشت او:
وی به وسيله ماموران مختار دستگير شد و آن ها در مكانی سر قيس را از تنش جدا كردند.
بر #قيس_بن_اشعث «قيسِ قطيفه» تا قیامت لعنت
📚نفسالمهموم
📚ترجمه کامل ابن اثیر، خلیلی
📚تاریخ طبری
📚منتهیالامال
📚ابصار العین
📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
✨یا علی✨
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_چهارم💕
💛 #حر_بن_یزید_ریاحی💛
حر بن یزید ریاحی از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود.
حر از خاندان معروف بنی تمیم عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود. بهدرخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد.او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت. گفتهاند وقتی از دارالاماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر حسین بیرون آمد، ندایی شنید که: «ای حر!مژده باد تو را بهشت ...»
#در_کربلا🐎
حر با سپاهش در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف»، راه را بر حسین بست و مانع از حرکت او به سوی کوفه شد. کاروان حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین پیوست. توبه کنان کنار خیمههای حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید. ظاهراً حر با اذن امام حسین اولین فردی است که به میدان رفت و درخطابهای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجزاو چنین بود:
انی انا الحر و ماوی الضیفاضرب فی اعناقکم بالسیفعن خیر من حل بارض الخیفاضربکم و لا اری من حیف
همانا من حر هستم که میزبان میهمانانم، شمشیرم را بر شما فرود میآورم و حمایت از بهترین کسی که ساکن بلاد خیف شده می نمایم و می زنم شما را و باکی از شما ندارم. در زمان شاه عباس صفوی مرقد حر ساخته شد.
#ادامه_دارد....
📗ابصار العین، ص ۱۱۵ و ۱۱۶
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚