نامه اول
بعد از قتل عثمان، طلحه و زبیر و عائشه ، پرچم خونخواهی عثمان رو بلند کردند و از مدینه به بصره رفتند و اونجا رو تصرف کردند .امام واسه مقابله ی با اونها راهی بصره شد و طی یه نامه ای مردم کوفه رو به جهاد علیه اونها دعوت کرد. امام اون نامه رو همراه سه نفر به کوفه فرستاد:
امام حسن علیه السلام و عمار یاسر و قیس.
متن نامه اینه:
از بنده ی خدا علیّ امیر المومنین به مردم کوفه .مردمی که پیشونی انصار و کوهان عربها هستن.( کنایه از گل سرسبد بودن و مهم بودن)
من در مورد قضیه عثمان جوری واستون حرف میزنم که اصلا انگار خودتون اونجا بودین و دیدین.
در اون قضیه مردم مدینه شروع به سرزنش و عیب گیری از کارای عثمان کردند.
ولی من یه آدمی از بین انصار بودم که خیلی ازش خواستم رضایت مردم رو جلب کنه و کمتر زبون به سرزنش باز کردم .
اما طلحه و زبیر ، راحترین کارشون این بود که بهش حمله کنند و اون رو خوار و ضعیفش کنند.
عایشه هم یهو از اون عصبانی شد .( میگفت این پیر احمق که مثل فلان یهودیه رو بکشید)
[به هر حال این سه تا مردم رو علیه عثمان شوروندند]
مردمم همه بهش حمله کردند و اون رو کشتند .
ولی بعدش مردم بدون اجبار و زور و از روی اختیارشون با من بیعت کردند .
و اما حالا مدینه مردمش رو یکپارچه با من از شهر بیرون کرده و این شهر مثل دیگ به جوش اومده .(یعنی ما همه از شهر زدیم بیرون واسه جهاد) فتنه و آشوب هم که روی محور خودش(توی بصره) قد علم کرده.
پس شمام خیلی زود به سمت امیر خودتون(حضرت علی علیه السلام) بیاین و واسه جهاد با دشمن خودتون اقدام کنین .
نهج البلاغه . ص ۴۸۰. نامه اول .
#نامه_اول
#مردم_کوفه
#طلحه_زبیر_عایشه
#جنگ_جمل
به پای حرف حرف امام بنشینید||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
پای حرف امام علی(علیه السلام)/علیرضا مطلب
نامه اول بعد از قتل عثمان، طلحه و زبیر و عائشه ، پرچم خونخواهی عثمان رو بلند کردند و از مدینه به ب
چند نکته در نامه اول :
۱- نگاه امام به مردم کوفه در ابتدای خلافت نگاهی مثبت بوده
۲_ امام در این نامه میگه من تنها کسی بودم که سعی در اصلاح کار عثمان داشتم و هرگز دست به تخریب اون نزدم
۳_ مقابله با فتنه های داخلی رو تحت عنوان" جهاد با دشمنان مردم" تببین میکنه نه تحت عناوینی مثل " اعتراض و مخالفت های مدنی و..."
ابو الاسود دوئلی که از همراهان طلحه و زبیر بوده و بعدا به جمع یاران امام ملحق شده ، یه ماجرای جالبی رو نقل میکنه :
اون میگه : وقتی طلحه و زبیر بصره رو اشغال کردن، رفتن سراغ بیت المال . وقتی اون همه طلا و نقره رو دیدند با ذوق زدگی😜 گفتند:
اینا همون غنائمی هست که خدا وعدش رو به ما داده بود و گفته بود خیلی زود به دست ما میرسه🙏😜
اما وقتی امام بصره رو فتح کرد و رفت توی بیت المال ، تا که چشمش به اون طلاها و نقره ها افتاد گفت:
ای چیزهای زرد و سفید ، برید آدمایی غیر از من رو گول بزنید .💪😡
چون که مال، پادشاه اهل ظُلمه . ولی من بزرگ (یعسوب) مومنین هستم.
بعد ابوالاسود میگه : به خدا امام نه به اونا توجهی کرد و نه بهشون فکر کرد . انگار یه مشت خاک اونجا ریخته بود.
کتاب منهاج البراعه .ج ۱۷ ص ۴۱
به "پای حرف امام علی" بنشینین||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
┈┈┈•••༶༓( نامه دوم)༓༶•••┈┈┈
بعد از جنگ جمل و فتح بصره توسط سپاه امام علی علیه السلام ،
چون که اهل کوفه به نامه قبلی امام جواب مثبت داده بودن و ایشون رو توی این جنگ یاری کرده بودن ، امام یه نامه تشکر آمیز خطاب به اهل کوفه مینویسن و واسشون میفرستن: 🙏
《ای شهر نشیان کوفه ! خدا از طرف اهل بیت پیامبرتون، پاداشی بهتون بده که:
بهتر از پاداش اونایی باشه که اطاعتش رو می کنن.🙏
و بهتر از پاداش اونایی باشه که شکر نعمتش رو می کنن.🙏
شما دستور من رو شنیدید و اطاعت کردید😊شما صدای من رو شنیدید و اجابتم کردید.☺️》
نهج البلاغه . صفحه ۴۸۰. نامه دوم
#مردم_کوفه
#جنگ_جمل
#پاداش_اطاعت_از_امام
به" پای حرف امام علی" بنشینین||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
┈┈┈•••༶༓( نامه سوم)༓༶•••┈┈┈
خانه خریدن شریح قاضی
به امام خبر میدن که شُرَیح قاضی یه خونه خریده و واسش ۸۰ دینار طلا داده و یه قولنامه هم تنظیم کرده و چند نفرم اون رو امضاء کردند.
امام اون رو احضار میکنن و جریان رو از اون میپرسن .شریح خرید خونه رو تایید می کنه .
امام یه نگاه غضب آلودی بهش می کنن و بهش میگن:
شریح ! به همین زودیا کسی میاد سراغت(=مرگ) که نه به قولنامت نگاه میکنه و نه از اون شاهدات چیزی می پرسه😔 . میاد تا تو رو از خونت بیرون کنه و تو رو تک و تنها به قبرت بسپاره .😢
شریح! به این فکر کن که این خونه رو با مال مردم و یا مال حروم نخریده باشی . که اگه اینجور باشه، هم این خونه رو و هم آخرتت رو به باد دادی😐
بعدش امام بهش میگن اگه اون موقع که داشتی قولنامه می نوشتی ، پیش من اومده بودی ،من قولنامت رو یه جوری مینوشتم که واسه خرید خونه حتی یه درهم نقره هم حاضر نبودی که بپردازی .
نهج البلاغه .ص ۴۸۰ . نامه سوم
#شریح_قاضی
#یاد_مرگ
به" پای حرف امام علی (ع) " بنشینین||◇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110
پای حرف امام علی(علیه السلام)/علیرضا مطلب
سلام
علت این برخورد امام با شریح چیه؟
دو احتمال هست:
۱_ شاید امام احتمال میدادند که شریح این خونه رو از طریق رشوه و مال حروم خریده باشه.
این احتمال از لحن کلام امام بر میاد
۲_ شایدم به این خاطره که کسی که کارگزار امام هست و از طرف ایشون مشغول کاره ، نباید دنبال تجمل و رفاه باشه
┈┈┈•••༶༓( نامه چهارم)༓༶•••┈┈┈
کی میتونه سرباز لشکر باشه؟
امام به عثمان بن حُنیف که از یاران دوست داشتنی ایشون بوده و یکی از فرماندهان نظامیشون ، مینویسن:
توی جنگ اگه دشمنای اسلام سر سازش داشتن و مطیع اسلام شدن که فَبِها المراد. اما اگه کارشون به جدایی و نافرمانی کشید، با سربازای مطیعت باهاشون بجنگ .
از میون سربازات اونایی رو واسه سرکوبشون انتخاب کن که گوش به فرمانت باشن. چون آدمی که از جنگیدن بدش میاد بهتره اصلا توی جنگ شرکت نکنه . همچین آدمی شرکت نکردنش از کمک کردن زورکیش خیلی بهتره.
پ.ن:
برای اینکه در مورد عثمان بن حنیف بیشتر بدانید به 👈اینجا مراجعه کنید.
#نامه_چهارم
#عثمان_بن_حنیف
#گزینش_نیروها
#سرباز_خوب
نهج البلاغه. ص ۴۸۴ . نامه چهارم
به"پای حرف امام علی (ع)" بنشینین||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
┈┈┈•••༶༓( نامه پنجم)༓༶•••┈┈┈
🔹مسئولیت ها طعمه ی شما نیستند
امام بعد از جنگ جمل و فتح بصره، مشغول سامان دادن به امور استانداران مملکت اسلامی میشن. یکی از اونها شخصی هست به نام " اشعث بن قیس" که استاندار آذربایجانه . ایشون شخصیّتاً آدم سالمی نیست و امکان فرار به سمت شام رو داشته . واسه همین امام ابتداءً یه نامه ی نسبتا تندی به اون مینویسن که اتفاقا اثر هم میکنه و از فرار اون جلوگیری میکنه . امام واسش نوشتن که:
" ...مسئولیت تو ، طعمه ی تو نیست. بلکه امانتیه که به گردنت افتاده . و تو باید از بالاسری خودت(=من) اطاعت کنی. تو حق نداری نسبت به زیر دستهات خودکامه باشی . حق نداری بدون اینکه فرمانی به تو برسه ، دست به کار بزرگ و مهمی بزنی .
اون چیزی که حالا توی دستای توست، مالی از اموال خداست و تو فعلا خزانه دار اونی تا وقتی که اونها رو به من برسونی.
امیدوارم منم امام بدی واسه تو نباشم .والسلام"
میگن بعد از این نامه ، اشعث با مشورت دوستاش از فرار کردن به سمت شام منصرف شد و بعدها عازم کوفه شد .
#مسئولیت
#اشعث_بن_قیس
#آذربایجان
#امانت_الهی
#نامه_پنجم
نهج البلاغه. ص ۴۸۴. نامه پنجم
به"پای حرف امام علی (ع) "بنشینین||◇
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110
محتوای #نامه_پنجم 👆👆 خیلیییی مهمه . پیشنهاد میکنم هرکسی در هر جایی مسیولیتی داره اون رو بخونه و یا حتی حفظش کنه.
من متن عربیش رو اینجا میذارم
وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى أشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ عامِلُ أذَرْبيجان
وَإِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَلَکِنَّهُ فِي عُنُقِکَ أَمَانَةٌ، وَأَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ. لَيْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ، وَلا تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِيقَةٍ، وَفِي يَدَيْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَأَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ، وَلَعَلِّي أَلاَّ أَکُونَ شَرَّ وُلاتِکَ لَکَ، وَالسَّلامُ
مقدمه نامه ششم
توی نهج البلاغه بخش هایی از نامه های امام به معاویه به صورت پراکنده و نامنظم اومده که توش مطالب بسیار مهمی مطرح شده و امام گاهی ابتداءً، و گاهی در پاسخ به نامه ی معاویه ، مطلبی رو واسش فرستادن.
یکی از چیزایی که معاویه روش خیلی مانور میداد و باهاش به خیال خودش امام رو محکوم و مغلوب میکرد، بیعت مردم مدینه و مهاجرین و انصار با اون سه تا خلیفه قبلی بود . معاویه همیشه توی اون ۲۵ سال میگفت : امام اصلا "حق" خلافت نداره و حق حکومت شرعا و عرفا با اون سه تاس و کسی حق مخالفت با اونا رو نداره . چون مردم مدینه و مهاجرین و انصار باهاشون بیعت کردن و اصل هم که همونان .
حالا امام بعد از قتل عثمان و با اصرار و بیعت همون مردم ، خلیفه شدن، ولی معاویه حاضر به پذیرش و بیعت با امام نیست و قتل عثمان رو بهونه کرده و میگه من خونخواه اونم .
امام توی #نامه_ششم دارن از منطق خود معاویه استفاده میکن و به اصطلاح با "جدل" اون رو رسوای تاریخش می کنن . دقیقا مثل کاری که حضرت ابراهیم علیه السلام با بت پرستا کرد که اولش گفت این خورشید و ماه و ستاره ها خدای منند. ولی بعدش که اینا غروب کردند به مردم گفت : خدا که نباید غروب کنه و از بین بره . پس اینا نمیتونن خدا باشند.
اینجام امام به معاویه میگن :طبق حرفای خودت که توی اون ۲۵ سال همش می زدی ، حالا باید خلافت من رو هم قبول کنی و با منم بیعت کنی . چون همون مردم مدینه و مهاجرین و انصار با من از روی اختیار بیعت کردن.
و اما متن #نامه_ششم : 👇👇👇
------((((اینجا)))))______
┈┈┈•••༶༓( نامه ششم)༓༶•••┈┈┈
🔹(معاویه!) همون مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودن و با همون شرایط، با منم بیعت کردن.
واسه همین، نه اون کسایی که اون روز اونجا بودن اختیار دارن که بیعتشون رو عوض کنن و نه اون کسایی که اونجا نبودن(یعنی تو) حق دارن که خلافت من رو رد کنن.
🔹(به قول تو) حق شوری مال مهاجرین و انصاره . و هرکی رو که اونا روش توافق کنن و بهش بگن امام، خدا هم به امامتش راضیه.
🔹حالا پس اگه کسی بخواد با طعنه زدن و بدعت کردن از نظر اونا تخلف کنه، همونا، اون رو سرجاش میشونن و اگه هم نپذیره و گردن کلفتی کنه، به خاطر اینکه راهی غیر از راه مسلمین رو در پیش گرفته ، حتما باهاش می جنگن. خداهم اون رو ولش می کنه .
🔹معاویه! به جان خودم قسم ، اگه با عقلت به قضیه عثمان نیگا کنی و پی حرف دلت نری ، می فهمی که در خون عثمان من از همه ی مردم پاک ترم و می فهمی که من در اون قضیه هیچ دخالتی نداشتم . مگه اینکه بخوای الکی من رو متهم کنی که در این صورت هر تهمتی که میخای بزن .
والسلام
#نامه_ششم
#امام
#بیعت
#مهاجرین_و_انصار
#حق_حکومت
#حق_خلافت
#مردم
#قتل_عثمان
#ابوبکر_عمر_عثمان
نهج البلاغه. ص ۴۸۵. نامه ششم
به"پای حرف امام علی(ع)"بشینین||◇
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110