┈┈┈•••༶༓( نامه نوزدهم)༓༶•••┈┈┈
مقدمه:
امام علی علیه السلام شخصی به نام " عمر بن ابی سلمه" - که یکی از فرزندخونده های حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله بوده- رو به عنوان فرماندار در منطقه فارس ایران منصوب کرده بودن . از اونجائی که مردم اونجا مجوسی بودند ( یعنی آتش پرست بودن و هنوز مسلمان نشده بودن اما با حکومت اسلامی پیمان صلح بسته بودند و اینکه مقرارت اسلامی رو رعایت کنن و در حقیقت " اهل ذمّه" شده بودند ) این بنده ی خدا با اونا بد رفتاری می کرده و اونا رو به خاطر مجوسی بودنشون تحقیر می کرده.😔
بزرگان اینام نامه ای رو به امام علی علیه السلام می نویسن و از این فرماندار شکایت می کنند. 😶😡
امام هم نامه ای به فرماندارش می نویسن و بهش می گن:
دهقانهای شهر تو در مورد سخت گیری کردنت و بد رفتاریات و اینکه اونا رو تحقیر می کنی و سنگدلی به خرج می دی، ازت به من شکایت کردند.
من در مورد این مردم و شرایطشون خیلی فکر کردم . دیدم اینا نه شرایطی رو دارن که بشه با آغوش باز بهشون نزدیک شد( و باهاشون مرزبندی نداشت) ،چون مشرکند ؛ و نه در شرایطی هستند که مستحق بد رفتاری و سنگدلی باشند چون با ما پیمان دارند.
بنابر این تو لباسی رو تنت کن که نرمی و خشونت ، و سنگدلی و مهربانی رو باهم داشته باشه . رفتارت رو به گونه ای تنظیم کن که هم باعث نزدیکی اونا به اسلام بشه و هم باعث مرزبندی بین ما و اونا.
ان شاء الله
نهج البلاغه . ص 498 . نامه 19
....پای حرف امام علی (ع) ||◇ 👇
.......https://eitaa.com/harfe110
سلام به دوستان عزیز
اگه نامه ی ۱۸ رو با دقت بخونیم دوتا نکته از توش متوجه میشم که به نظرم خیلی مهمه:
1⃣ لزوم مرزبندی با مخالفان
ماها علی رغم اینکه باید با همه دنیا و انسانها رابطه ی غیر خصمانه داشته باشیم ( به جز کسی که خودش دندش بخاره و با ما سر جنگ داشته باشه مثل باند تروریستی اسرائیل😉)، اما باید مرزبندی هامون رو هم رعایت کنیم.
مسلمان با غیر مسلمان وشیعه با غیر شیعه، باید مرزهای فکری و اعتقادی و رفتاریشون رو مشخص کنن.
باید طوری باشه که همه بفهمن ما با اونا فرق داریم . باید حرفمون و اعتقاداتمون رو صریح و روشن توی جامعه بگیم.
دشمنی و کینه و جنگ و خون ریزی نه، اما دوستی صمیمانه و قاطی شدنی که مرز مسلمانی با غیر مسلمانی اصلا مشخص نباشه هم نه!
2⃣ عدم اجبار ایرانی ها به اسلام
از این نامه میشه فهمید که در زمان حکومت امام( یعنی حداقل ۲۵ سال بعد از پیامبر) در منطقه وسیع فارس هنوز مردم ایران آزادانه طبق دین خودشون زندگی میکردن و کسی اونا رو مجبور به مسلمان شدن نکرده بوده .😐
پس این ادعاهایی که میکنن که در زمان عمر وقتی به ایران حمله شد همه رو مجبور کردن که یا مسلمان بشن و یا بمیرن و ایرانی ها از سر اجبار مسلمون شدن خیلیش درست نیست😉
....پای حرف امام علی (ع) ||◇ 👇
.......https://eitaa.com/harfe110
.
.
قضاوتی رندانه از امیر المومنین علیه السلام
یه روز یه جوان سیاه پوست ذغالی 🤦🏻میاد پیش عُمر و میگه که فلان خانم، مادر منه ولی حاضر نیست من رو گردن بگیره 🙆♂️
عمر اون زن رو با کس و کاراش احضار می کنه و ازش می پرسه این پسر توئه؟
اونم سفت و سخت میگه : نععععع😡
کس و کاراشم اونجا شهادت می دن که این خانم اصلا ازدواج نکرده که بچه داشته باشه . این پسره داره تهمت بدی به این خانم میزنه .🤐
عمر دستور میده این پسر رو به جرم تهمت ناروا به یه زن پاکدامن، 80 ضربه شلاقش بزنن😬
خبر به امیر المومنین علیه السلام میرسه . امام واسه اینکه واقعیت امر واسه همه روشن بشه و حق و به حق دار برسه و ظلمی به هیچ کسی نشه ،اونا رو به مسجد میارن و اول جلوی اقوام زن ازش می پرسن: واقعا این پسر تو نیست ؟
زنه دوباره سفت و محکم میگه : نععععع
بعد امام به پسره میگن : تو هم محکم بگو این مادر من نیست 💪
پسره میگه: آخه مادرمه . 😔
امام بهش دلداری میدن و میگن نگران نباش . اصلا فک کن من پدرتم و حسن و حسینمم داداشاتن . کاری رو که بهت می گم انجام بده ☺️
اونم با دل چرکینی میگه : من اشتباه کردم و این مادر من نیست .😞
امام رو می کنن به حضار و اقوام زنه و میگن : آیا هر حکمی که من الان بکنم همه قبول می کنید ؟
همه ( و از جمله اون زنه) میگن : بله هر حکمی که در مورد این خانم و ما بکنین به دیده منّت 😎
امام میگن : حالا که ظاهرا این دو تا هیچ نسبتی با هم ندارن ، من این خانم رو به عقد این پسر در میارم و مهریه شم 480 درهم میذارم . 🙃😀
بعد به قنبر میگن که برو و 480 درهم از خونه بیار و اونا رو میدن به پسره و میگن: پسرجان! دست زنت رو بگیر و برو و عروسی نکرده پیش من نیا😉
پسره همین که پا میشه که بره ، زنه لرزان و گریان میگه:
ای ابا الحسن ! خدا رو درنظر بگیر ! خدا رو در نظر بگیر !
این حکم تو آتش جهنمه واسه من .
به خدا این پسر منه 😔😔
امام اون رو آروم می کنن و میگن خوب ماجرا رو تعریف کن.
زنه می گه بابای این پسر یه سیاه پوست زنگی ( آفریقائی) بود . داداشام من رو به عقد اون در اُوردن . منم ازش این پسر رو باردار شدم . اما شوهر من به عنوان سرباز توی جنگی شرکت کرد و کشته شد . وقتی این پسر به دنیا اومد، بردندش گذاشتن توی فلان قبیله و هموجام بزرگ شد و مام کُلّا همه چیز رو ز بیخ منکر شدیم تا امروز😞
اینجا بود که امام فرمودند: به من می گن ابا الحسن😎( فقال علیّ: انا ابوالحسن)
بعدش در حضور جمع اون پسره رو به اون زن نسبت میدن و حکم میکنن که اینا مادر و فرزندند☺️
منبع: کتاب الغدیر ج6 ص 104
....پای حرف امام علی (ع) ||◇ 👇
.......https://eitaa.com/harfe110
سلام
در نامه 18 گفتیم که امام ، وقتی بر اوضاع بصره مسلط میشن، ابن عباس را به عنوان استاندار اون منطقه قرار می دن . ( اینجا) .ابن عباس هم یه کسی به نام " زیاد بن ابیه " رو به عنوان جانشین خودش منسوب می کنه.😏
حالا این "زیاد" کیه ؟ و چرا بهش میگن : "زیاد بن ابیه" ( یعنی زیاد پسر باباش!!) ؟ چرا اسم باباش رو نمیگن؟🙄
اولا بگم که این زیاد ، بابای عبیدالله بن زیاد ملعونه. 😡
اما خودش آدم بسیار خوش فکری توی مسائل مدیریتی و اقتصادی بوده و سخنور خیلی قهّاری هم بوده 🙃
مامانش یه کنیزی به نام " سمیّة " است که زن یکی به نام "عبید" بوده .
می گن یه روز عُمر ، زیاد رو واسه یه کاری به یمن فرستاده بوده . بعد که بر می گرده میاد پیش عمر تا گزارش کارش رو بده . اتفاقا ابوسفیان و عمرو عاص و حضرت علی عليه السلام هم اونجا بودن.
زیاد یه سخنرانی عجیبی می کنه . عمرو عاص میگه: چقدر قشنگ حرف می زنه. ای کاش این قریشی بود. 🥴
ابوسفیان _ یه جوری که عمر نشنوه_ میگه: این قریشیه !! من می دونم باباش کیه!؟
حضرت علی عليه السلام میگن: باباش کیه ؟
ابوسفیان میگه : من!!! ( یعنی ابوسفیان با زن شوهر دار .....) 😤😡
حضرت علی عليه السلام با یه تعبیر تندی از ابوسفیان میخاد که حرفش رو ادامه نده . یه چیزی مثل " دهنت رو ببند" یا " خفه شو" ( فقال: مَهْ یا اباسفیان !!)😡😡😡
خلاصه این جریان بین مردم پخش میشه و از اون به بعد به جای اینکه بهش بگن " زیاد بن عبید"، میگفتن :
زیاد بن ابیه ( زیاد پسر باباش)
زیاد بن امّه ( زیاد پسر مامانش)
زیاد بن سمیّه ( زیاد پسر سُمیّة)
زیاد بن ابی سفیان (زیاد پسر ابو سفیان)!!!!
جالبه که یه روزی هم معاویه میخاسته زیاد رو - که فرماندار امیر المومنین در فارس و اهواز بوده و مالیاتهای زیای رو جمع کرده بوده -به سمت خودش بکشونه . اونم همین ادعای باباش رو تکرار میکنه و واسه زیاد می نویسه که ما با هم برادریم .!!!😕😐
که امام توی نامه 44 نهج البلاغه به زیاد گوشزد می کنن که اینا همّش حرف مفته و شیطانی. نباید بهش توجه کنه 😔
( منهاج البراعة ج16.ص 333- ج 20 ص 86)
حالا نامه ی 20 نهج البلاغه خطاب به همین زیاد هست که فعلا جانشین ابن عباس در شهر بصره شده . که توی پست بعدی ترجمش رو واستون میذارم .
....پای حرف امام علی (ع) ||◇ 👇
.......https://eitaa.com/harfe110
سلام
شهادت ، یکی از رهبران مقاومت اسلامی، مجاهد مخلص شهید اسماعیل هنیه رو تسلیت عرض می کنم .
چند نکته رو در این رابطه عرض می کنم:
۱- مجاهدان اسلامی ، چونان شیشه هستند . هر چه شکسته بشن، بُرّنده تر میشن.
۲- قطعا جریان مقاومت اسلامی ،مثل انقلاب اسلامی شخص محور نیست و با رفتن افراد جریان مقاوت متوقف نخواهد نشد.
۳- این ترور ،اونم در تهران بسیار تامل برانگیزهه.
نفوذ و حفره ی اطلاعتی رو باید جدّی بگیرن
خدایش بیامرزاد و عاقبت خوش ایشون رو نصیب ما هم بکنه.
┈┈┈•••༶༓( نامه بیستم)༓༶•••┈┈┈
نامه ی بیستم
مقدمه :
امام علی علیه السلام که بیم داشت فرمانداران و نماینده های او ممکنه در مورد بیت المال دقت کافی نداشته باشند و حتی دست به خیانت بزنن.
به همین خاطر نامه های پیش دستانه به آنها مینوشتند.
یکی از این نامها ، نامه به زیاد بن ابیه ، ( اینجا ) جانشین ابن عباس در بصره هست. امام نوشتن:
حقیقتا به خدا قسم میخورم ، اگه به من خبر برسه که تو در اموال عمومی مسلمین خیانت کرده ای - چه کم باشه و چه زیاد- چنان سختگیرانه با تو برخورد می کنم که نتیجه اش چیزی جز بی چیز شدنت و بی پشتیبان شدنت و سرگردان شدنت نباشه .
والسلام
نهج البلاغه . ص ۴۹۸ نامه ۲۰
در مورد زیاد بن ابیه (اینجا) را مطالعه کنید.
پای حرف امام علی(ع) ||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
شهادت اسماعیل هنیّة را تبریک و تسلیت عرض می کنم😔
پای حرف امام علی(ع)||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
┈•••༶༓( نامه بیست و یکم)༓༶••┈
نامه ای بسیار تاثیر گذار در مورد اسراف نکردن و به فکر آخرت بودن
ایشون به زیاد بن ابیه که بیت المال زیادی دستش بوده و اسراف کاری می کرده نامه ی تندی می نویسن و می گن:
آهای زیاد!!
اسراف کردن رو رها کن و میانه روی رو دست بگیر.
از امروز به فکر فردات باش !
به اندازه ضرورتت از مالت مصرف کن و اضافه ش رو واسه روز نیازمندیت(قیامت) بفرست!
[آهای زیاد!!]
آیا واقعا- با اینکه اینقدر متکبّری - امیدواری که خدا ثواب آدمای متواضع رو بهت بده؟!!!
آیا واقعا- با اینکه در مال و منال غلط می زنی و یه ذرّه شَم به ضعیف ها و در مونده ها و بیوه ها نمیدی - طمع داری که خدا ثواب صدقه دهنده ها رو بهت بده؟!!!
[آهای زیاد!!]
آدم بابت کارهاشه که پاداش می گیره و روز قیامت ، پیش اون کاراش میره که جلو جلو از این دنیا فرستاده!
والسلام
نهج البلاغه . ص 500 نامه 21
پای حرف امام علی(ع)||◇👇
https://eitaa.com/harfe110
پای حرف امام علی(علیه السلام)/علیرضا مطلب
┈•••༶༓( نامه بیست و یکم)༓༶••┈ نامه ای بسیار تاثیر گذار در مورد اسراف نکردن و به فکر آخرت بودن ایشو
سلام
ماجرای نامه 21 چی بوده ؟
امام علی (ع) یه پیشکاری داشته به نام " سعد بن حرث" که امام خیلی از نامه ها و پیغامهاشون رو توسط اون به فرماندارنشون می رسوندن.
یه روز امام ، سعد رو میفرستن پیش زیاد و ازش میخان که مالیتهای بصره رو به کوفه بفرسته.
زیاد زیر بار نمیره و با سعد بگو مگو میکنه و خیلی بهش بد و بیراه میگه.
سعد میاد کوفه و ماجرا رو واسه امام تعریف می کنه. امام هم دست به قلم میشه و نامه 21 رو می نویسه .
البته این نامه طولانیه و سید رضیّ یه کمش رو توی تهج البلاغه اُورده .
خلاصه ، نامه امام که به زیاد میرسه ، اونم اون روش رو میذاره زمین و شروع میکنه مظلوم نمائی کردن که آره این سعد دروغ گفته و من نه سفره رنگی داشتم و نه به اون بد بیراه گفتم و.....
بعدشم به خیال خوش تیر خلاص رو می زنه و به امام میگه:
من از خودت شنیدم که می گفتی : ادعای بدون دلیل مثل تیر بدون نوکه!
اگه سعد واسه حرفاش دو تا شاهد عادل داره که هیج والا حتما داره دروغ میگه!
( زیاد ، فکر کرده که حکومت داری ، مثل دادگاهه که شاهد و اینا بخواد. نه ! حاکم باید خیلی حواسش جمع کارگزاراش باشه و به هر گزارشی علیه اونا توجه داشته باشه)
منبع : منهاج البراعه ج18 ص 337
جمله کلیدی نامه ی ۲۱ نهج البلاغه:
آدما فقط و فقط به اندازه ی کارایی که جلوجلو فرستادن پاداش داده میشن
پای حرف امام علی (ع)||◇👇
https://eitaa.com/harfe110