┈•••༶༓( نامه بیست و هشتم)༓༶••┈ قسمت دوم... (معاویه!)! ...گرچه حرفم با تو نیست(چون تو را لایق گفتگو نمیدونم . بلکه میخام به قرآن عمل کنم و ) نعمت های خدا رو بگم . ‌مگه ندیدی که یه عدّه از مهاجرین و انصار در راه خدا شهید شدن و هر کدومشون یه فضیلتی داشتن ، تا اینکه شهید ما اهل بیت - حمزه - به شهادت رسید و پیامبر (فقط) به اون سید الشهداء گفت و وقتی که نماز میت واسش می خوند، ( فقط واسه اون بود که ) هفتاد تا تکبیر توی نمازش گفت؟!!!! (آهای معاویه!) مگه ندیدی یه عدّه ای از مهاجرین و انصار در راه خدا دستاشون قطع شد و (شهید شدند)که هر کدومشون هم دارای فضلیتی بودند، تا اینکه این بلاهایی که سر اونا اومده بود ، سر یکی از خاندان ما اومد( یعنی جعفر بن ابیطالب، و فقط به اون ) گفته شد: پرنده ی بهشتی و شهید بال دار در بهشت؟!!!! (آهای معاویه!) اگه خدا ، از خود تعریف کردن رو حرام نکرده بود، گوینده(=من) از فضائلش چیزایی رو میگفت که دل همه ی مومنین باهاشون آشنا بود و هیچ شنونده ای - حتی غیر مومن - از شنیدنش ، رو بر نمی گردوند. پ.ن: یعنی از فضائل خودم چیزایی رو میگفتم که اینقدر واضح و مبرهن و مستند بود که هیچ کس ردّش نمی کرد حتی دور و بری های تو. ......ادامه دارد پای حرف امام علی(ع)||♡ 👇 @harfe110

┈•••༶༓( نامه بیست و هشتم)༓༶••┈ قسمت سوم... (معاویه!)! (حالا که این چیزا رو فهمیدی) اونایی که دنبال شکار ناچیز خودشونن رو رها کن .چون ما دست پروده ی خداییم و مردم هم دست پروده های ما . (راستی معاویه!) عزت و شرافت همیشگی ما ، مانع نشد که با شماها معاشرت نکنیم .‌ واسه همین مثل مردمی که همطراز و هم شان همدیگه هستن، از شما زن گرفتیم و به شما زن دادیم . در حالی که شما لیاقت چنین معاشرتی رو نداشتید . واقعا شما کجا و ما کجا؟! در حالی که: پیغمبر از خاندان ماست، و آدم دروغ زن از شما !! ( یعنی ابوسفیان که پیغمبر رو دروغ گو میدونستند) اسدالله (حمزه) از ماست، و اسد الأحلاف از شما!!( یعنی شیر بیشه قسم های دروغ و بی اثر از خاندان شماست . منظور ابوسفیانه که در جنگ احزاب قسم های زیادی می خورد که پیامبر و مسمانان، امروز و در این جنگ نابود خواهند شد) سروران جوانان بهشت( امام حسن و امام حسین) از ماست، فرزندان آتش از شما!! بهترین زنان عالم از ماست، وهیزم کش جهنم( زن ابو لهب که عمه معاویه بوده) از شما!! و خیلی چیزای دیگه که واسه ما فضلیته و واسه شما ننگ و عار!! ......ادامه دارد پای حرف امام علی(ع)||♡ 👇 @harfe110

ماجرای اختلاف امام حسین علیه السلام با ولید بن عُتْبِه ولید بن عتبه که پسر داداشِ معاویه س، از طرف اون حاکم مدینه شده بود. یه روز سر یه مالی در منطقه ی " ذی المَرْوَة " بین اون و بین امام حسین علیه السلام اختلافی پیش میاد . ولید میخاسه از موقعیتش سوء استفاده کنه و حق امام رو پامال کنه .😏 امام بهش می گن : یا باید قسم بخوری که حق من رو بِهِم میدی و یا اینکه من شمشیرم رو می کشم و میرم توی مسجد رسول الله و جوانمردانی که هنوز پای قرارداد حَلْفُ الفُضول هستن رو صدا ميكنم که بیان کمکم و با هم حقم رو از تو بگیریم! وقتی این خبر توی شهر مدینه پخش میشه ، زبیر که خودشم پیش ولید بوده میگه: منم به خدا قسم میخورم که اگه حسین چنین دعوتی بکنه من همراهش میشم که یا حقش رو بگیریم و یا همه کشته بشم .😡 چند نفر دیگه از بزرگان قریش هم همین حرف زبیر رو تکرار می کنن.💪 وقتی خبر این حمایتها به گوش ولید می رسه، ماستش رو کیسه میکنه و مجبور میشه حق امام حسین علیه السلام رو بده و ایشون رو راضی کنه😎💪 منهاج البراعه ج۱۹ ص۱۰۷ پای حرف امام علی (ع) ||◇👇 @harfe110

┈•••༶༓( نامه بیست و هشتم)༓༶••┈ قسمت چهارم... (معاویه!)! اسلام اوردن ما رو که شنیدی (که با میل و رغبت بود ولی شما از روی ترس و اجبار) و توی دوران جاهلیت هم شرافت و بزرگی های ما بی همتا بود . (معاویه!) قرآن واسه ما فضلیتهای پراکنده رو جمع کرده ( و ما رو سزاوار خلافت بعد از پیامبر کرده) خدا یه جا گفته: خویش و قوم های درجه یک نسبت به هم اولیت و ولایت دارن.[انفال/۷۵) و یه جایی دیگه گفته: سزاوارترین مردم به حضرت ابراهیم ، کسانی هستن که ازش پیروی کردن و همچنین این پیامبر و مومنین . خدا هم سرپرست مومنانه. معاویه ! ما هم از لحاظ خویشاوندی و هم از لحاظ اطاعت از پبامبر، به خلافت کردن سزاوارتریم . بعد امام به مبنای معاویه حمله میکنن . معاویه توی نامه اش ادعا کرده بود که اون سه تا خلیفه به خاطر اینکه بهترین مردم بودن، به این مقام رسیدند. اما امام یادش میارن که راز پیروزی مهاجرین بر انصار در روز سقیفه چی بود؟ چی شد که ابوبکر اون روز خلیفه شد؟ اون روز که تازه پیامبر رحلت کرده بود و امام مشغول دفن ایشون بود، همه مهاجرین و انصار یه جایی به نام سقیفه جمع شدن تا خلیفه بعد از ایشون رو انتخاب کنن. انصاری ها می گفتند: پیامبر از مهاجرین بوده ، امام دیگه باید از انصار باشه . ولی مهاجرین قبول نکردن .استدلال مهاجرین این بود که ، کسی باید خلیفه بشه که از اقوام پیامبره و یه حدیثی از پیامبر واسشون نقل کرده بودند که خلیفه ها هم باید از قریش باشند و انصار هم قبول کرده بودند. حالا امام به معاویه نوشتن: مهاجرین در روز سقیفه با ادعای خویشاوندی با پیامبر بر انصار پیروز شدند. اگه اون استدلال درسته که الان ما به خلافت سزاوار تریم و اگه اون استدلال غلطه که ابوبکر و عمر و عثمانم حق خلافت نداشتند و حق با انصاری ها بوده! بعد امام میگن : معاویه! تو گمان کرده ای که من به خلفاء حسودی کردم و بر علیه اونا شورش کردم؟!!! به فرض محال که اینطور باشه - که نیست - من به تو [و اقوام تو ]جنایت نکردم که بخوام از تو عذر خواهی کنم . و این کاری بوده که دامن گیر تو نیست. (یعنی اون داستان هرچه که بوده ، هیچ ربطی به تو نداره که الان ادعای خونخواهی عثمان رو می کنی) ......ادامه دارد پای حرف امام علی(ع)||♡ 👇 @harfe110

سلام امروز با یکی از دوستان صحبت ترجمه ی ساده و روان نهج البلاغه شد ، در خلال بحثمون ایشون یه ترجمه از قرآن معرفی کردن که ساده و روان و تفسیر محوره . ترجمه آقای علی ملکی وقتی مراجعه کردم بهش خیلی عالی بود پیشنهاد می کنم شمام یه سری بهش بزنین. هم pdf داره و هم اپلیکیشن با نام " ترجمه خواندنی " . روی گوشیتون نصبش کنید . خیلی عالیه .

این یه نمونه از ترجمه اش👇👇👇

💥توضیحات تکمیلی در مورد نامه ۹ و ۲۸ نهج البلاغه ⚡️حتما سر فرصت گوش بدید پای حرف امام علی(ع)||◇👇 @harfe110

سلام ⭕️ توضیحات تکمیلی در مورد نامه ۹ و ۲۸ نهج البلاغه. برای شنیدنش اسم زیر رو لمس کنید🙏 👇👇👇👇👇 " پای حرف امام علی(ع)"

┈•••༶༓( نامه بیست و هشتم)༓༶••┈ قسمت پنجم... (معاویه!)! توی نامه ات نوشته ای که من رو مثل یه شتر افسار شده واسه بیعت با خلیفه اول کشوندند! به خدا قسم با این حرفت میخواستی من رو سرزنش کنی اما در حقیقت ازم تعریف کردی . و خواستی من رو مفتضح کنی ، ولی خودت رو رسوا کردی!! معاویة!! این چه ننگ و عیبی میشه واسه مسلمونی که بهش ظلم کرده باشند ( و حقش رو غصب کرده باشن و اون رو با دست بسته و زورکی واسه بیعت کشونده باشنش)؟ مادامی که این مسلمون در دینش تردید نکرده باشه و همون یقین همیشگیش رو در دین داشته باشه؟!!! این حرف من، دلیل و استدلال واسه کسانی به غیر از تو هست که دنبال دلیل هستند. ( والا تو که گوشت به این حرفا بدهکار نیست) و من خیلی کوتاه به اندازه ای که حرفش پیش اومد گفتم . پ .ن: توی ویس قبلی هم گفتم یکی از مبناهای معاویه واسه مشروعیت خلافت ابوبکر ، اجماع و توافق همگانی اهل مدینه بود. امام شاید هیچ وقت واسه مردم نمیتونست بگه که من رو زورکی واسه بیعت بردند و بیعت من از سر اجبار بود . ولی الان که معاویه خودش این گاف رو داده ، امام ازش حسن استفاده رو میکنن و حرفشون رو به گوش اونایی که واقعا دنبال حقیقت ماجرا بودند می رسونن. ......ادامه دارد پای حرف امام علی(ع)||♡ 👇 @harfe110

🌟حکایتی جالب از گفتگوی امام علی علیه السلام با ابو بکر بعد از به خلافت رسیدن ابوبکر ، امام علی علیه السلام اصلا روی خوشی بهش نشون نمیدادن توی نماز جماعتهاش و نماز جمعه هاش شرکت نمی کردند .‌تا اینکه یه روز ابوبکر میاد پیش امام و بهشون میگه من که دنبال حکومت نبودم . من مجبور شدم که خلافت رو قبول کنم !!. تکلیف بود !!! امام بهش میگن: چرا مجبور شدی؟! ابو بکر یه حدیث جعلی رو میخونه و میگه: پیغمبر فرموده بود که امت من هیچ وقت بر کار خطا ، توافق نمیکنن. یعنی اگه امت من روی یه کاری توافق کردن ، اون کار حتما درسته!!!!! امام بهش میگن : خوب این چه ربطی به خلافت تو داره؟؟ ابو بکر میگه: خوب روز سقیفه همه مهاجرین و انصار روی خلافت من توافق کردن دیگه و شرعا حجت بر من تمام شد و من احساس تکلیف کردم☺️ امام لابد یه لبخند تلخی زدند و بهش میگن: همه ؟؟؟ !!! آیامن جزء این امت نبودم ؟؟؟؟ آیا سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و ابن عبادة و اون چندتا دیگه از بزرگان انصاری ، جزء امت نبودند؟!!! ابو بکر با شرمندگی میگه : چرا. بودند. امام میگه خوب وقتی ماها توی اون توافق نبودیم ، چطوری به این حدیث پیامبر چنگ میزنی و خودت رو مشروع جلوه میدی؟؟؟ کجا همه ی امت رو خلافت تو اجماع کردن؟؟؟ کدوم یک از ماها بی دین و بد دین بودیم که مخالفتمون مهم نباشه ؟!! ابو بکر که این استدلال قوی امام رو میشنوه ، راهش رو میگیره و میره منهاج البراعه ج ۱۹ ص ۱۵۲ به نقل از کتاب الاحتجاج شیخ طوسی پای حرف امام علی (ع) ||◇👇 @harfe110