عبدالرحمن که دلش نمیخاسته خلیفه بشه ، رو به اون حضرت و عثمان می کنه و میگه من حاضرم به نفع یکی از شما دو نفر برم کنار . اما ته دلمم اینه که به نفع تو ای علی برم کنار ولی یه شرطی دارم .🧐
امام علی علیه السلام ازش می پرسن چه شرطی؟
میگه : به شرط اینکه قول بِدی توی حکومت کردنت ، اولا طبق قرآن و دوما طبق سنت پیغمبر و سوما طبق سیره و روش عمر و ابوبکر خلافت کنی.🙁
امام علی علیه السلام بهش میگن :
من فقط طبق قرآن و سنت پیغمبر و نظر خودم عمل می کنم و کاری به اون دوتا ندارم 👌💪
عبدالرحمن قبول نمی کنه و سه بار حرفش رو واسه اون حضرت تکرار میکنه و امام هم هر سه بار همون جواب رو میدن😐
بعد عبدالرحمن رو به عثمان می کنه و میگه : تو چکار می کنی ؟ شرطم رو قبول می کنی یا نه ؟
اونم بی معطلی ( و البته الکی) میگه :بلهههههه🤓
عبدالرحمن هم با اون بیعت می کنه و همگی از خونه میان بیرون و به همه میگن که عثمان خلیفه شد 😐
یه نکته جالبی که ابن ابی الحدید اینجا می گه اینه که :
یه روز ابن عباس به حضرت علی میگه: معلوم بود که عمر میخاس عثمان خلیفه بشه ، تو چرا قبول کردی که جزء شورای شش نفره باشی؟
حضرت علی علیه السلام میگن :
آخه عمر واسه توجیه اینکه غدیر رو نادیده گرفته بود ، همیشه الکی از پیغمبر روایت می کرد که اون حضرت فرموده : نبوت و امامت در یه خاندان( یعنی بنی هاشم) جمع نمیشه .
اما وقتی عمر من رو هم جزء اون شش نفر معرفی کرد، قبول کردم تا عملا به مردم بفهمونم که اون نقل روایتش الکی بوده و الا نباید من رو به عنوان نامزد خلیفه شدن معرفی می کرد .😊
خوب دیگه خسته شدم . مابقیش واسه یه وقت دیگه 😉
شب همگی خوش
سلام
دیشب تا چگونگی به خلافت رسیدن عثمان رو گفتم و معلوم شد که ایشون صرفااااااا با اُوردن دو رأی از اون پنج نفر ، شد خلیفه مسلمین جهان😳 یعنی رأی طلحه و رأی عبدالرحمن .
ظاهرا رأی هاشون مثل رأی های الکترال آمریکایی بوده😊
خوب این ماجرا در سال ۲۳ هجری اتفاق افتاد و ایشون تا سال ۳۵ که کشته شد خلیفه بود .
یعنی حدود ۱۲ سال حکومت کرد .
دیشب گفتم که عثمان الکی شرایط عبد الرحمن رو پذیرفت . ( اینجا)
حالا میخام بگم چرا الکی بود و واقعی نبود؟
ابن ابی الحدید - همون دانشمند سنّی مذهبی که مطالب رو از کتابش واستون میگم- میگه اون این کارا رو کرد:
۱- بنی امیه رو بر گرده ی مردم مسلط کرد و بهشون حکم استانداری داد خصوصا اونائیشون که فاسق بودن و نابخرد و بی دین😳
(اینا رو من نمیگما . ابن ابی الحدید میگه😔)
۲- سرزمین های مختلف اسلامی رو بین اونها تقسیم کرد😐
۳- خمس (یک پنجم) آفریقا که در زمان خودش فتح کرده بود رو یکجا به مروان بن حکم بخشید😏
۴- صحابه و بزرگان مسلمانان رو آزار و اذیت می کرد و خیلیشونم تبعید کرد😞
۵- از بیت المال بذل و بخشش های عجیب و غریبی می کرد😳
از رفتاراش با اصحاب پیامبر سه تاش رو میگم :
اولیش تبعید ابوذر بود که اول به شام تبعیدش کرد .بعد که اونجا ساکت ننشست و بازم به حکومت بنی امیه اعتراض میکرد معاویه نامه نوشت به عثمان و ازش خواست که اینو بفرستش یه جایی دیگه.🙏
عثمانم ابوذر رو به بیابانهای رَبَذه تبعید کرد که اونجا بنده ی خدا از گرسنگی و بیماری از دنیا رفت😞
دومیش کتک زدن ابن مسعود( مفسر و کاتب وحی و قاری قرآن) در جلوی چشم خودش. اونم صرفا به خاطر اینکه به یکی از فرمانهاش اعتراض کرده بود
این بنده خدا رو اینقدر زدندش که دنده هاش شکست😢
سومیش کتک زدن عمار یاسر بود صرفا به خاطر اینکه نامه ی اعتراضی یه عده از بزرگان مدینه رو واسش برده بود😢
از بذل بخششاش هم اگه بخوام بگم سر درد میگیرین😌
قبلش واسه این که بفهمید چقدر پول بیت المال رو بذل و بخشش میکرده بهتون بگم که دیه کامل یه انسان ۱۰۰۰ دینار یا ۱۰/۰۰۰ درهم هست . که این دو تا هرکدوم به پول امروز میشه یک میلیارد و دویست میلیون تومان.😁
خوب حالا ببینید این بابا چکار می کرده:
۱- عبدالله بن خالد ازش یه هدیه میخاد. اونم ۴۰۰/۰۰۰ درهم بهش میده(یعنی ۴۰ برابر دیه کامل انسان)
۲- وقتی حَکَم بن ابی عاص که تبعیدی پیامبر و ابوبکر و عمر بود رو به مدینه برگردوند😳 ۱۰۰/۰۰۰ درهم بهش داد( یعنی ۱۰ برار دیه)😞
۳- خمس آفریقا رو هم که به مروان داد به اضافه فدک که مال حضرت فاطمه سلام الله علیها بود .
۴- کل مراتع اطراف مدینه رو فقط و فقط واسه بنی امیه قُرُق کرد.
هیچ طایفه ای غیر از اونا حق نداشت اینجاها دامداری کنه😃
۵- کل غنایم جنگی آفریقا رو داد به یکی به نام عبد الله بن ابی سرح
۶- ۲۰۰/۰۰۰ درهم از بیت المال داد به ابوسفیان
۷- وقتی ابو موسی اموال و مالیاتهای عراق رو به مدینه اُورد، فی المجلس همه رو بین بنی امیه تقسیم کرد