محتوای #نامه_پنجم 👆👆 خیلیییی مهمه . پیشنهاد میکنم هرکسی در هر جایی مسیولیتی داره اون رو بخونه و یا حتی حفظش کنه.
من متن عربیش رو اینجا میذارم
وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى أشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ عامِلُ أذَرْبيجان
وَإِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَلَکِنَّهُ فِي عُنُقِکَ أَمَانَةٌ، وَأَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ. لَيْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ، وَلا تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِيقَةٍ، وَفِي يَدَيْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَأَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ، وَلَعَلِّي أَلاَّ أَکُونَ شَرَّ وُلاتِکَ لَکَ، وَالسَّلامُ
مقدمه نامه ششم
توی نهج البلاغه بخش هایی از نامه های امام به معاویه به صورت پراکنده و نامنظم اومده که توش مطالب بسیار مهمی مطرح شده و امام گاهی ابتداءً، و گاهی در پاسخ به نامه ی معاویه ، مطلبی رو واسش فرستادن.
یکی از چیزایی که معاویه روش خیلی مانور میداد و باهاش به خیال خودش امام رو محکوم و مغلوب میکرد، بیعت مردم مدینه و مهاجرین و انصار با اون سه تا خلیفه قبلی بود . معاویه همیشه توی اون ۲۵ سال میگفت : امام اصلا "حق" خلافت نداره و حق حکومت شرعا و عرفا با اون سه تاس و کسی حق مخالفت با اونا رو نداره . چون مردم مدینه و مهاجرین و انصار باهاشون بیعت کردن و اصل هم که همونان .
حالا امام بعد از قتل عثمان و با اصرار و بیعت همون مردم ، خلیفه شدن، ولی معاویه حاضر به پذیرش و بیعت با امام نیست و قتل عثمان رو بهونه کرده و میگه من خونخواه اونم .
امام توی #نامه_ششم دارن از منطق خود معاویه استفاده میکن و به اصطلاح با "جدل" اون رو رسوای تاریخش می کنن . دقیقا مثل کاری که حضرت ابراهیم علیه السلام با بت پرستا کرد که اولش گفت این خورشید و ماه و ستاره ها خدای منند. ولی بعدش که اینا غروب کردند به مردم گفت : خدا که نباید غروب کنه و از بین بره . پس اینا نمیتونن خدا باشند.
اینجام امام به معاویه میگن :طبق حرفای خودت که توی اون ۲۵ سال همش می زدی ، حالا باید خلافت من رو هم قبول کنی و با منم بیعت کنی . چون همون مردم مدینه و مهاجرین و انصار با من از روی اختیار بیعت کردن.
و اما متن #نامه_ششم : 👇👇👇
------((((اینجا)))))______
┈┈┈•••༶༓( نامه ششم)༓༶•••┈┈┈
🔹(معاویه!) همون مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودن و با همون شرایط، با منم بیعت کردن.
واسه همین، نه اون کسایی که اون روز اونجا بودن اختیار دارن که بیعتشون رو عوض کنن و نه اون کسایی که اونجا نبودن(یعنی تو) حق دارن که خلافت من رو رد کنن.
🔹(به قول تو) حق شوری مال مهاجرین و انصاره . و هرکی رو که اونا روش توافق کنن و بهش بگن امام، خدا هم به امامتش راضیه.
🔹حالا پس اگه کسی بخواد با طعنه زدن و بدعت کردن از نظر اونا تخلف کنه، همونا، اون رو سرجاش میشونن و اگه هم نپذیره و گردن کلفتی کنه، به خاطر اینکه راهی غیر از راه مسلمین رو در پیش گرفته ، حتما باهاش می جنگن. خداهم اون رو ولش می کنه .
🔹معاویه! به جان خودم قسم ، اگه با عقلت به قضیه عثمان نیگا کنی و پی حرف دلت نری ، می فهمی که در خون عثمان من از همه ی مردم پاک ترم و می فهمی که من در اون قضیه هیچ دخالتی نداشتم . مگه اینکه بخوای الکی من رو متهم کنی که در این صورت هر تهمتی که میخای بزن .
والسلام
#نامه_ششم
#امام
#بیعت
#مهاجرین_و_انصار
#حق_حکومت
#حق_خلافت
#مردم
#قتل_عثمان
#ابوبکر_عمر_عثمان
نهج البلاغه. ص ۴۸۵. نامه ششم
به"پای حرف امام علی(ع)"بشینین||◇
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110
اگه شمام این کانال واستون قابل استفاده اس، حتما توی گروه های خانوادگی و همکاران و دوستاتون منتشرش کنید و ازشون دعوت کنید که بیان عضو بشن و همگی سر سفره ی امام علی بنشینیم
من واسه مطالعات پیرامونیش از نرم افزارهای نور استفاده میکنم .امروز که داشتم واسه نامه ی هفتم کتاب منهاج البراعه رو میخوندم دیدم چقدر از نهج البلاغه نمیدونم .
نیت کردم برم کتابش رو بخرم
البته چندین جلد قطوره و گرون حدود ۶ یا ۷ میلیون تومانه
ولی فدای یه تار موی محبین حضرت علی 😊☺️
┈┈┈•••༶༓( نامه هفتم)༓༶•••┈┈┈
معاویه، نامه ای به امام مینویسه و توی اون امام رو نصحیت میکنه که دست از جنگ با شامی ها برداره و اصرار به اطاعت اونها نداشته باشه .
معاویه توی این نامه امام رو متهم به قدرت طلبی میکنه و میگه که حکومت اون حضرت مشروعیت نداره چون نه معاویه و نه اهل شام هنوز با اون حضرت بیعت نکردن. بعد به امام میگه : تو اول قاتلین عثمان رو تحویل بده ، بعدش ما میایم مدینه و از اول ببینیم مدینه ای ها و مهاجرین و انصار میگن کی باید خلیفه بشه ؟
معاویه توی نامه اش از قرآن و شعرهای عربی هم استفاده کرده بوده.
حالا امام در جواب اون ، یه نامه نوشتن و بند به بند حرفای معاویه رو جواب میدن .
سید رضیّ از نامه امام فقط دو تا بندش رو توی نهج البلاغه اُورده و مابقی نامه رو حذف کرده که توی کتابای دیگه اُوردنش.
و اما اون دو تا پاراگراف که توی نهج البلاغه اُومده اینه:
⭕️نامه ی پند آمیز!! تو به دستم رسید نامه ای که جمله بندی هاش به هم پیوسته بود . نامه ای که خوشکلش کرده بودی و با گمراهی های خودت زینتش داده بودی و اون رو با فکرهای بد خودت امضاءش کرده بودی .
⭕️اون نامه ، نامه ی کسی بود که نه خودش چشم داره که بخواد راه رو تشخیص بده و نه کسی رو داره که بخواد راه رو نشونش بده .
⭕️هوای نفسش اون رو به یه کاری(= مخالفت با علی) خونده، اونم قبول کرده. و گمراهیش اون رو به یه راهی کشوندتش ، اونم دنبالش رفته .
⭕️آدمی که الکی هذیون میگه و حرف بی ربط میزنه .
امام در ادامه نامه شون در مورد اینکه معاویه گفته دوباره در مدینه جمع میشیم و دوباره از اول ببینیم که چه کسی باید خلیفه بشه به طریق جدل میگن:
⭕️بیعت با خلیفه که یکبار بیشتر نمیشه و کسی توش تجدید نظر نمیکنه .
بعد از بیعت هم که کسی حق انتخاب دوباره نداره و اگه کسی از اون بیعت خارج بشه به مردم مدینه طعنه زده و اونا رو سرزنش کرده و کسی که نسبت به اون دو دل بشه ،منافقه .
نهج البلاغه. ص۴۸۶ . نامه هفتم
پ.ن:
من هر دو نامه رو به صورت کامل طی یه ویس واستون ارسال می کنم
ویس 👈 اینجا
به"پای حرف امام علی(ع)" بنشینیم||◇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110
3.68M
ویس مربوط به توضیحات تکمیلی در مورد نامه هفتم
هدایت شده از خاطره های أسدلاّه(علیرضا مطلّب)
جان عباس ، آب در آن مشک بود
در دلش خون و به چشمش اشک بود
┈┈┈•••༶༓( نامه هشتم)༓༶•••┈┈┈
امام علی علیه السلام ، بعد از به خلافت رسیدن ، حاضر نبودند که معاویه رو به عنوان استاندار در سمت خودش ابقاء کنن وحتی به سفارش بعضی ها که به ایشون می گفتن فعلا با اون کاری نداشته باش و ابقاءش کن تا پایه های حکومتتون محکم بشه و بعدا اون رو عزل کنید اعتنایی نمیکردن و می فرمودن : من حاضر نیستم یک گمراه و ستمکار رو در حکومت خودم به عنوان کمک حال بپذیرم .
واسه همین امام شخصی به نام " جریر بن عبد الله" رو مامور می کنن که به شام بره و از معاویه بیعت بگیره . اما معاویه با سیاستِ یکی به نعل و یکی به میخ ، به جریر جواب روشنی نمی داد و اون رو چند وقتی معطل میگذاره . ولی زیرکانه داشت مردم شام رو به بیعت با خودش دعوت می کرد و یارهاش - هم مثل عمرو عاص که توی جاهای مختلف مملکت اسلامی مشغول بودند- رو داشت دور خودش جمع می کرد.
حالا امام دست به قلم شدن و یه نامه ی تند و تهدید آمیز به جریر نوشتن و به اون میگن:
" جریر! همین که نامه ی من به دستت رسید ، معاویه رو وادار به یکسره کردن کار کن و خیلی با جدیّت و محکمی با اون حرف بزن ( یعنی دیگه دست دست نکن . بعد امام در مقام تهدید معاویه و بیان اینکه در برخورد با اون جدیّت دارن ادامه میدن که :)
معاویه رو بین دو تا چیز مخیّر کن . یا جنگی تمام عیار و خانمان برانداز ، و یا تسلیمی ذلیلانه .
اگه جنگ رو انتخاب کرد که همه چیز رو رها کن و امان نامه ام رو پیشش بینداز و بیا، و اگه تسلیم رو انتخاب کرد ازش بیعت بگیر .
والسلام
نهج البلاغه. ص ۴۸۶. نامه هشتم
به"پای حرف امام علی(ع)" بنشین||◇
👇👇👇
https://eitaa.com/harfe110