eitaa logo
پای حرف امام علی(علیه السلام)/علیرضا مطلب
1.1هزار دنبال‌کننده
80 عکس
43 ویدیو
2 فایل
ارائه ترجمه روان و عامیانه از نهج البلاغه بر اساس شرح آیت الله خوئی ره ارتباط با مدیر: @Alirezamotalleb
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لبیک یا خامنه ای پادنا
سعدیا! دیگر بنی‌آدم برادر نیستند سعدیا! دیگر بنی‌آدم برادر نیستند جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند عضوهای بی‌شماری را به درد آورده چرخ عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب در نگاه غربیان با هم برابر نیستند شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان صحنه‌های قتل‌ انسان گریه‌آور نیستند کاش بی‌بی‌سی سوال از باربی‌سازان کند: این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟ ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ گرچه اسرائیلیان از دم مذکر نیستند بی‌مروت! کودک‌اند این‌ها نه مردان حماس خانه‌‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها ساقه‌های ترد ریحانند لشکر نیستند خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌‌ها؟ یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟ بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟ یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟ پشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟ آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ها کر نیستند؟ تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! 💔💔😭😭🥀🥀
┈•••༶༓(نامه چهل و پنجم)༓༶••┈ نامه ۴۵ 👈........مقدمه 👈..........قسمت اول قسمت دوم ای عثمان بن حنیف! بدون که هر کسی یه امامی داره که بهش اقتداء میکنه و از علم و دانشش استفاده میکنه. بدون که امام تو از دنیاش فقط به دو تکه لباس و دو قرص نون اکتفاء کرده . بدون که شماها نمیتونید مثل من اینجوری باشید، ولی با تقوی و تلاش و عفت و پاکدامنی و درستی به من کمک کنید. به خدا قسم من از دنیای شما نه طلا و نقره ای ذخیره کردم و نه غنیمتی برداشتم وبه این دو تکه لباسم هیچی اضافه نکردم و از زمین های دنیا حتی یه وجب هم واسه خودم برنداشتم. و از غذاهاش بیشتر از غذای یه حیوان ناتوان زخمی انتخاب نکردم. این دنیا توی چشم من از دانه ی بلوط تلخ هم کمتره. .... ادامه دارد ---<<نهج البلاغه ص۵۵۲ نامه۴۵>>--- پای حرف امام علی (ع)||◇👇‌ @harfe110 @harfe110 @harfe110 @harfe110
سلام برای اینکه قسمت سوم نامه ی امام علیه السلام به عثمان بن حنیف رو بخونیم، بی لطف نیست که مروری بر ماجرای فدک و غصب اون بکنم . چون امام در مورد این موضوع توی این نامه حرف زدند. فدک اسم منطقه ای خوش آب و هوا در شمال مدینه و فاصله ی حدود ۱۵۰ کیلومتری اون هست. این منطقه یه قطب کشاورزی بسیار پر درآمد واسه یهودیان خیبر بود.‌ در جنگ خیبر وقتی یهودیان شکست خوردند، با نماینده ی پیامبر قرارداد ترک جنگ امضا کردن و منطقه ی حاصلخیز فدک رو به شخص پیامبر هدیه کردند. دقت کنید . فدک هدیه بوده به شخص پیامبر و جزو غنائم جنگی نبوده. حضرت پیامبر هم اون باغ های فدک رو به دخترشون حضرت فاطمه بخشیدند و ایشونم یه نایب واسه اونجا تعیین کرده بودند و تقریبا تمام درآمدش رو در راه خدا و فقراء مصرف میکردند. این فدک حدود ۵ سال در اختیار حضرت فاطمه بود تا اینکه پدرشون حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا میرن و ابوبکر به خلافت میرسه. از کارای ابتدایی ابوبکر این بود که با اشاره ی عمر، نایب اون حضرت رو از فدک بیرون کرد و اونجا رو در اختیار خودش گرفت. این کار موجب اعتراض شدید حضرت فاطمه شد و اون حضرت در یه سخنرانی بسیار جالب و شنیدنی در مسجد النبی با ابوبکر گفتگویی میکنن و با بیان استدلالهای محکم اون رو مجبور و متقاعد می کنن که فدک رو پس بده ولی باز عمر دخالت میکنه و نمیذاره. بعد از اون حضرت از مهاجران و انصار هم کمک میخان که متاسفانه هیچکدوم جرأت و یا تمایلی به حمایت از اون حضرت نداشتند . ... ادامه داره
پای حرف امام علی(علیه السلام)/علیرضا مطلب
سلام برای اینکه قسمت سوم نامه ی امام علیه السلام به عثمان بن حنیف رو بخونیم، بی لطف نیست که مروری بر
ابوبکر واسه توجیه غصب خودش، رو به حضرت فاطمه میکنه و میگه: درسته که این باغ ها مال شخصی پیامبر بوده ولی یه حدیث داریم که پیامبر فرمودن: ما انبیاء اموالی مثل طلا و نقره و زمین رو به ارث نمیذاریم و هرچه از اینا از ما بود، بعد مرگمون مال همه ی مسلمونا میشه. حضرت فاطمه سلام الله علیها که به خوبی از جعلی بودن حدیث خبر داشتند به ابوبکر میگن که: اولا این باغها ۵ سال قبل از رحلت پیامبر مال من شده بود و پیامبر به من بخشیده بود و شاهدمم شوهرم علی و أم أيمن هست. پس اصلا جز اموال پدرم در زمان فوتشون نبوده که بخواد ارث محسوب بشه! ثانیا آیا توی قرآن اومده که تو از بابات ارث ببری و من نه؟! ثالثا این همه آیه قرآن داریم که توش حرف از ارث بردن فرزندان پیامبران از اونهاست!! مثل ارث بردن حضرت یحیی از حضرت زکریا . و .... خلاصه اینکه با این استدلالها ابوبکر مجبور میشه یه برگه بنویسه و توش فدک و اختیارش رو به اون حضرت برگردونه . ولی وقتی خبر به عمر میرسه سراسیمه خودش به اونجا میرسه و متاسفانه با جسارت و هتک حرمت ، نامه رو از اون حضرت میگیره و پاره پاره ش میکنه!!! حالا امام علی علیه السلام توی نامه خودشون به عثمان بن حنیف خیلی گذرا و مجمل به این قضیه اشاره می کنن.
و اما ادامه نامه ی امام👇
┈•••༶༓(نامه چهل و پنجم)༓༶••┈ نامه ۴۵ 👈........مقدمه 👈..........قسمت اول 👈......قسمت دوم 👈.....مقدمه قسمت سوم قسمت سوم: بله ای عثمان! از میون اون چیزایی که آسمون روی اونا سایه انداخته بود، یه فدک دست ما بود. که اونم یه عده در موردش بخل ورزیدند( و از ما غصبش کردند) و یه عده ی دیگه ای هم خیلی سخاوتمندانه، راحت ازش عبور کردند( و حاضر نشدند به ما کمک کنند تا اون رو پس بگیریم) . خدا خودش بهترین قاضیه( و حق ما رو پس میگیره) خوب! من با فدک و غیر فدک چکار میخام بکنم؟ وقتی (میدونم) فردا روزی، جای آدم گوریه که هم خودش و آثارش رو ، و هم خبر و یادش رو پنهان میکنه! گوری که هرچه بیشتر گودش کنن و بزرگتر بکَنندش، آخرش دوباره با سنگ و کلوخ و خاک پرش میکنن و روزنه هاش رو میبندند! ای پسر حنیف! من فقط با تقوی ، این نفسم رو پرورش میدم، تا توی روز قیامت که بزرگترین روز ترسیدنه، در امان باشه و توی پرتگاهاش ، ثابت قدم بمونه .... ادامه دارد ---<<نهج البلاغه ص۵۵۲ نامه۴۵>>--- پای حرف امام علی (ع)||◇👇‌ @harfe110 @harfe110 @harfe110 @harfe110
┈•••༶༓(نامه چهل و پنجم)༓༶••┈ نامه ۴۵ ..قسمت چهارم ای عثمان بن حنیف! (اگه من گفتم که وضع زندگی شخصیم اونجوریه، فکر نکن که از روی ناتوانی و ناداریه. نه) من اگه میخواستم، میتونستم از عسل ناب و از مغز گندم و از ابریشم های بافته شده، واسه خودم غذا و لباس خوب تهیه کنم.‌ ولی اصلا و ابدا که خواهش های دلم بر من غلبه کنه و حرص و طمعم، من رو به سمت غذاهای لذیذ بکشونه . اونم توی شرایطی که در حجاز و یَمامه کسانی هستن که حتی به یه قرص نان هم دسترسی ندارن! یا من با شکم سیر بخوابم، اون وقت توی اطرافم شکمهایی باشند که از گرسنگی به پشتشون چسبیده است و جگرهایی هست که از تشنگی لَه لَه میزنن! یا من اونجوری باشم که شاعر گفته که: این درد واسه تو بسه که با شکم سیر بخوابی و اطراف تو شکم های گرسنه فراوانن. .... ادامه دارد ---<<نهج البلاغه ص۵۵۲ نامه۴۵>>--- پای حرف امام علی (ع)||◇👇‌ @harfe110 @harfe110 @harfe110 @harfe110
هدایت شده از صابرین نیــوز
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 آخر چه بود این مرگ نو ... 🔸 ابیاتی ناب در رثای فرمانده شهید مقاومت، شهید یحیی سنوار از زبان دکتر محمدمهدی سیار 🔹 همراه با تلاوت آیاتی در وصف نیکوکاران با صوت دلنشین حامد شاکرنژاد 🎥 تولید شده در استودیو محفل ـــــــــــــــــــــــ پایگاه خبری صابرین نیوز↙️ 🆘@sabreenS1_official
سلام به دوستان همراه صبح زیبا و دلنشین جمعتون امام زمانی ان شاء الله🙏❤️🌹
قسمت پنجم نامه ۴۵ رو تقدیم می کنم ان شاء الله برسه به دست مسئولین ما🙏 توی جمله ی اولش نکته و خط سیر مهم حکومت اسلامی رو بیان میکنن. واقعا اگه مسئول ما فکر و ذکرش اینی بود که امام نوشتن، اون وقت ما نه رانت خواری داشتیم ، نه اختلاس ، نه رشوه،‌ نه اقامت خارج، و نه و نه و نه و .... این قسمت رو👈...اینجا... بخونید
┈•••༶༓(نامه چهل و پنجم)༓༶••┈ نامه ۴۵ ..قسمت پنجم ای عثمان بن حنیف!! آیا من از خودم(به عنوان یه مسئول حکومت اسلامی) به همین قانع باشم که بِهِم بگن《 فلانی امیر المومنین شده》؟! همین؟! ولی با مردم توی سختی های روزگار شریک نباشم؟ یا آیا نباید توی گرفتاری های زندگی الگوی اونا باشم؟ ای عثمان! من خلق نشدم که خوردن غذاهای خوشمزه بخواد حواس من رو به خودش مشغول کنه . مثل یه چهارپای پرواری توی طویله که تمام غم و غصه اش علف خوردنش باشه و یا مثل یه چهارپای توی گله که کارش شده فقط چریدن و شکم سیر کردن. و اصلا به فکر این نیست که چه آینده ای در انتطارشه( که هرچه چاق و چله تر بشه ، زودتر ذبح میشه) ای عثمان! آیا خدا من رو الکی خلقم کرده و توی این دنیا رهام کرده؟!!! آیا من توی دنیا بیهوده و بی هدف اومدم؟!!! آیا باید من طناب گمراهی رو دستم بگیرم و اون رو دنبال خودم بکشونم ؟!!! آیا باید من هر جور شده توی بیراهه ها و کج راهه ها پرسه بزنم؟!!!! (نه! یکی مثل من و تو نباید اینجور باشیم) .....ادامه دارد ---<<نهج البلاغه ص۵۵۲ نامه۴۵>>--- پای حرف امام علی (ع)||◇👇‌ @harfe110 @harfe110 @harfe110 @harfe110