eitaa logo
" حرفِ کتاب... "
114 دنبال‌کننده
58 عکس
28 ویدیو
2 فایل
‌ حرفِ کتاب، بر وزن حرفِ حساب... اگه دوست داشتید و شماهم حرف‌ِکتابی داشتید میتونید با ما درمیان بزارید تا ما هم با دیگران در میان بگذاریم: @matindehghani ‌ پاتوق کتاب آسمان https://eitaa.com/skybook
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ هم اکنون که مشغول نوشتن این نامه هستم؛ گاهی چشمانم سیاهی میرود و پیرامونم را تیره و تار میبینم و از این جهت هیچ نمیدانم آیا بالاخره خواهم توانست نامه‌ای را که با این زحمت آغاز کرده‌ام به‌پایان برسانم یا نه . اما سعی خواهم کرد که هر چه نیرو و استقامت برایم باقی مانده است همه را برای این منظور _اتمام این نامه_ بکار برم؛ زیرا میخواهم که یک بار، آری فقط يك بار از دور با تو صحبت کنم؛ با تو ای محبوبِ من، که مرا هرگز نشناخته ای!! بریده‌ای از نامه از زنی ناشناس
" حرفِ کتاب... "
‌ هم اکنون که مشغول نوشتن این نامه هستم؛ گاهی چشمانم سیاهی میرود و پیرامونم را تیره و تار میبینم و ا
‌ این کتاب شامل دوتا داستان از اشتفان تسوایکه، هر دو داستانش فوق العادست... قسمت‌هایی از نامه از زنی ناشناس را گذاشتم و در آینده نیز خواهم گذاشت... شاید بین نویسنده‌های خارجی، اسم تسوایک را کمتر شنیده باشید، یه قسمتی از مقدمه مترجم کتاب که در مورد تسوایکه را باهم میخونیم: ‌ ‌
" حرفِ کتاب... "
‌ این کتاب شامل دوتا داستان از اشتفان تسوایکه، هر دو داستانش فوق العادست... قسمت‌هایی از نامه از زن
‌ در ایرانِ سی سال پیش که ما تازه وارد دانشگاه شده بودیم(منظور مترجم دهه ۱۳۳۰ می‌باشد) آثار هیچ نویسنده‌ی سرشناس اروپایی به اندازه آثار تسوایگ خواننده نداشت و این موضوع باعث شده بود که بعضی از مترجمان نادرست و فرصت طلب آن ایام، نوشته‌های مبتذل دیگران را هم به اسم وی منتشر سازند و با لطمه زدن به شأن و حيثيت قلمي يك نویسنده بزرگ بر سود نامشروع خود بیفزایند. با این مقدمه حقیقتاً جای تأسف است که در ایران امروز نویسندگانی نظیر تسوایگ کم کم دارند به بوته فراموشی سپرده می‌شوند... ‌
‌ الان که بعد از حدود ۲ سال دوباره رفتم سراغ نامه از زنی ناشناس و یه نگاهش کردم، پشیمون شدم که چرا معرفیش کردم... اگه میخوایید قلب‌تون لِه بشه و تا دوسه روز بی‌اختیار توی سکوت باشید، بخونیدش، اما اگه میخواید زندگی‌‌تون روال عادیش به‌هم نخوره اصلا سراغ این داستان نرید. ‌ ‌
‌ عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ... ادامه‌ش برعهده خودتان... @harfe_ketab
‌ + حال بنشین و بگو این بلا را چه کسی بر سرت آورده است، شمسای گیلانی؟ _ عشق! تو که میدانی. + خُب عشق که گناه نیست. چرا میترسی؟ _ عشق به نامحرم، حتى؟ + محرمی و نامحرمی، به نیت بستگی دارد. _ نیتم که پاک است؛ جُرئَتم کم است. + حرف از پاکی و ناپاکی نیست؛ حرف از قصد است. مقصدِ عشق، حدّ محرمی و نامحرمی را مشخص میکند... _ مرد! آنچه که میگویی با این جسارت، آیا در دیانت ما، خلاف نیست؟ + خلاف از چشم خدا یا خلاف از چشم آنها که به جای خدا حرف می زنند؟ _ چه فرق میکند؟ اینها هستند که احکام الهی را اجرا میکنند... + تو که از حکم عاشقی می ترسی، چرا عاشق شدی مرد؟ _ به اراده که نشدم، قصد عاشق شدن که نکردم. نخواستم که بشوم. من این راه را به خود نپیمودم مل‍ّا! دیدم، بی آنکه بخواهم ببینم، و از اراده ساقط شدم... 📚مردی در تبعید ابدی @harfe_ketab
‌ 📚بینوایان ان شاالله بتونم قسمت‌هایی از این رمان که به گفته‌ی بسیاری از بزرگان، شاهکارترین اثر ادبی ادبیات غربه را داخل کانال بزارم. ‌‌
" حرفِ کتاب... "
‌ 📚بینوایان #ویکتور_هوگو ان شاالله بتونم قسمت‌هایی از این رمان که به گفته‌ی بسیاری از بزرگان، شاهکا
‌ ‌ویکتور هوگو یک نویسنده‌ معمولی نیست. واقعا به همان معنایی که ما مسلمانان «حکیم» را استعمال می‌کنیم و به‌کار می‌بریم، یک حکیم است و بهترین حرف‌هایش را در بینوایان زده است. بینوایان هم یک کتاب حکمت است و به اعتقاد من، همه باید بینوایان را بخوانند... رهبر انقلاب🙂 ‌
" حرفِ کتاب... "
‌ 📚بینوایان #ویکتور_هوگو ان شاالله بتونم قسمت‌هایی از این رمان که به گفته‌ی بسیاری از بزرگان، شاهکا
روزی پس از دریافت نامه‌ای مبنی بر خبر درگذشت یکی از نجیب‌زادگان که در آن علاوه بر القاب آن مرحوم، تمام مشخصات اعیانی و اشرافی همۀ خویشاوندانش نیز ذکر شده بود، با صدای بلند گفت: _عجب جهیزیه مفصلی برای خانۀ آخرت! چه بار خوبی از عناوین که شادمانه بر دوشش نهاده‌اند و مردم باید چقدر باذوق باشند که مرگ را هم دستاویزی کنند برای خودستایی!
هدایت شده از "پاتوق کتاب آسمان"
شخصیت نخست این داستان خداست انسان شخصیت دوم آن است. @skybook
دلا ز معرکهٔ محنت و بلا مگریز چو گردباد به‌هم پیچ و چون صبا مگریز تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی، ز بحر، بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن ز جا مگریز ز سست عهدی ایام، دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز به نوشخند منافق ز ره کنار مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبله‌ای امن است پایمردی کن خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریز چو تیر، راه هدف گیر و بر هدف بنشین ز کج‌روی به حذر باش و از خدا مگریز امین خلق و امانت‌گزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز امین