eitaa logo
حرف حساب (بانوانه)
520 دنبال‌کننده
70 عکس
0 ویدیو
0 فایل
برش‌های ناب از کتاب‌هایی که در حوزه زن، خانواده و تربیت فرزند خوانده‌ایم ارتباط با مدیر: @MRahchamani کانال حرف حساب: @harfehesab114
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 با نامهربانی همسرم چه کنم؟ 🔻 این یک حقیقتی است که اگر من انتخاب می‌کنم، شرایطی می‌گذارم، می‌گویم این آدم، آدم است؛ این‌طوری نیست که تا آخرین لحظه زندگی‌اش همین خط مستقیم محبت را طی کند. لحظه‌هایی هم می‌شود که در دلش بغض می‌آید، نفرت می‌آید، خستگی می‌آید. حالا یا به حق یا به ناحق. مسأله این است که من با بغض و خستگی و او چگونه برخورد کنم. ما خیال می‌کنیم اگر دوستی گرفته‌ایم که است خوب است تا آخر مراحل زندگی‌اش همین خط مستقیم را سیر می‌کند. نوسان‌های آدم‌ها، فراز و نشیب آن ‌ها، ارتجاع و اقتحام آن‌ها را ارزیابی نمی‌کنیم. چه بسا در یک مرحله‌ای برگردد، در یک مرحله‌ای فرو برود. فرو رفتن آدم‌ها، عقب‌گرد آدم‌ها را اگر حدس بزنیم، آن ‌وقت در ارتباط با آن‌ها این را می‌آموزیم که برای شرایط گوناگون آن‌ها چگونه حساب باز کنیم. 📕 برگرفته از کتاب «روابط متکامل زن و مرد» 📖 ص۵۱ 👤 علی صفایی حائری #⃣ ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 کار برای خدا 🔻 عدس‌ها را پاک کرد. آرد را خمیر کرد. تنور را روشن کرد. نان را پخت. جارو هم کرد. سفره که انداخت، لقمه گرفت برای بچه‌ها... آب از چاه کشید و... ⁉️ کارهای خانه را چه کسی باید انجام دهد؟ 🔺 کار برای باشد، هر کس بگیرد برنده است. هر زمان که می‌شد، در خانه کمک‌کار زهرایش می‌شد. کارِ خدا می‌خواهد انجامش... 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۳۱ 👤 #⃣ ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 این محبت به مشاجره می‌کشه! 🔻 ... این که من شوهرم رو دوست دارم، پس باید هرطوری که من می‌خوام باشه، این درست نیست. این محبت به مشاجره می‌کشه، به حالت برخوردی می‌رسه، به مقایسه‌ی کارهای دو طرف می‌رسه. 🔺 می‌دونی لیلا جون! درست نیست که محبت طوری شکل بگیره که مثل بازی‌های بچه‌ها برد و باخت باشه؛ یعنی اگر باب میل من رفتار کرد پس برده‌ام، اگر نه باخته‌ام. 📕 برگرفته از رمان «رنج مقدس» 👤 نرجس شکوریان‌فرد 📖 ص۸۲ #⃣ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 آن‌قدر غرق محبتم می‌کرد که... 🔻 زندگی ما طول چندانی نداشت، اما عرض بی‌انتهایی داشت. ابراهیم، بودنش خیلی کم بود، اما خیلی با کیفیت بود. 🔸 هیچ‌وقت نشد زنگِ درِ خانه را بزند و در برایش باز شود. قبل از اینکه دستش به زنگ برسد، در را برایش باز می‌کردم. می‌خندید؛ خنده‌ای که همهٔ مشکلات و غم و غصه‌اش پشتش بود، اما خودنمایی نمی‌کرد. 🔹 تا بود، نود و نه درصد کارهای خانه با او بود. آن‌قدر غرق محبتم می‌کرد که یادم می‌رفت از مشکلات جبهه‌اش بپرسم. تا از راه می‌رسید، حق نداشتم دست به سیاه و سفید بزنم. اگر می‌خواستم دست بزنم، گاهی تشرم می‌زد. 🔸 خودش شیر بچه‌ها را آماده می‌کرد، جایشان را عوض می‌کرد، با من لباس‌ها را می‌شست و می‌برد پهن‌شان می‌کرد و خودش جمعشان می‌کرد، خودش سفره را پهن می‌کرد و خودش جمع می‌کرد. ▫️می‌گفتم: «تو آنجا خیلی سختی می‌کشی، چرا باید به جای من هم سختی بکشی؟» ▫️می‌گفت: «تو بیش از آنها به گردنم حق داری. من باید حق تو و این طفل‌های معصوم را ادا کنم.» ▫️می‌گفتم: «ناسلامتی من زنِ خانهٔ تو هستم و باید وظیفه‌ام را عمل کنم.» ▫️می‌گفت: «من زودتر از جنگ تمام می‌شوم ژیلا. ولی مطمئن باش اگر ماندنی بودم به تو نشان می‌دادم تمام این روزهایت را چطور بلد بودم جبران کنم.» 🎙 راوی: ژیلا بدیهیان؛ همسر 📚 برگرفته از کتاب «به مجنون گفتم زنده بمان» ❤️ #⃣ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 تو رو خدا حلالم کن! 🔻یک روز حسین از مأموریت آمده بود که دید بسته‌های پلاستیکی میوه را سر پله‌ها چیده‌ام و چندتا چندتا بالا می‌برم. سرخ شد، خجالت کشید و گفت: آخه چرا شما؟ اگه این طفل معصوم تو شکمت خدای ناکرده مثل دختر اولمون زینب آسیب ببینه چی؟ گفتم تمام هم و غم من اینه که شما فکرت درگیر مسائل خونه و بچه‌ها نباشه تا بهتر به مردم خدمت کنی. خدای این بچه هم ارحم الراحمینه. این را که گفتم، سرش را انداخت پایین و با التماس گفت: پروانه جان، من خیلی به تو ! تو رو خدا کن. 📕 از کتاب | خاطرات همسر سرلشکر پاسدار ) 📖 ص۲۶۳ ❤️ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 وقتی خانه «مسجد» می‌شود! 🔻 ما در روایت می‌خوانیم: «مسجدِ زن، خانۀ اوست.» یعنی اینکه هر کار و هر اقدامی که در منزل انجام می‌دهد، هر گامی از آن، «سجده» محسوب می‌شود. «شب‌بیداری» او برای مراقبت از فرزندش، تهجد و نماز و سجده محسوب می‌شود. هر کاری که برای کمک به شوهرش انجام می‌دهد، نماز و سجده است. بنابراین، زن می‌تواند زندگی خانوادگی خویش را به عبادت و نماز و سجده تبدیل کند. البته‌، تحقق این امر در صورتی است که زن بخواهد و نیت کند. 👤 📚 از کتاب #⃣ ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 یک فنجان پر از عشق! 🔻 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند می‌شه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته.» 🔸 اما خدا می‌داند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی‌خورد، همیشه برای من قهوه درست می‌کرد. می‌گفتم: «واسه چی این کارو می‌کنی؟ راضی به زحمتت نیستم». می‌گفت: «من به مادرت قول دادم که این کار‌ها رو انجام بدم.» همین عشق و محبت‌هایش را می‌دیدم که احساس می‌کردم رنگ خدایی به زندگی‌مان داده.» 👤 راوی: همسر 📚 از کتاب «پدرانه، مادرانه؛ زندگی به سبک شهدا | ج۳» ص ۲۳ #⃣ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353