حرفِ دل :))♥️
روزِ دوم :)
موضوع : شکرگزاری و فلسطین ؛
درقالبِ اهمیت شکرگزاری صحبت کردیم
اینکه امام حسین[ع بعد هر اتفاق
از خدا تشکر میکرد :)
سری زدیم به بچههای فلسطین . .
گفتیم کودکانِ اونجا بعد هر اتفاقی که
رخ میده میگن الحمدلله ؛
بعدش هر کدوم یه پرچم فلسطین کشیدند . .
کنارش آرزوهاشون رو برایِ بچههای غزه نقاشی کردند :)
یه چندتاشون آرزو کردند بچههای غزه بتونن رنگین کمان رو ببینند .
خونه؛ عروسک؛ رفقایِ خوب و . .
آخر هم به رسمِ پایان هم روضه هم مداحی خوندیم . .
دعایِ فرج و هرکدوم هم یه دعایِ قشنگ ؛
و پذیرایی . . ؛
ماهِ محرم کودکان را دریابیم ♥️:))
بهترین فرصت برایِ اثرگذاری
همین موقعهاست . .
#هیئت | #ایده | #کودکان
حرفِ دل :))♥️
یکی از بچه ها یه دفعه غیبش زد . .
دیدیم رفته پشتِ بخاری داره اشک میریزه :)
رفتم پیشش گفتم نمیخوای باهام حرف بزنی ؟!
قهری ؟!
گفت : اینهمه فلسطین رو بمبباران میکنن . .
دلم براشون میسوزه کاش این کارو نمیکردن :))💔
یه دختر ۶ ساله داشت اینو میگفت و اشک میریخت .
حرفِ دل :))♥️
یکی از بچه ها یه دفعه غیبش زد . . دیدیم رفته پشتِ بخاری داره اشک میریزه :) رفتم پیشش گفتم نمیخوای ب
بهش گفتم : آخرِ روضه که دعای فرج میخونیم . .
کلی دعا میکنیم تا امام زمانِ[عج بیاد خب :)))
آخرش به هر ترفندی که شد راضیش کردم آروم شه :)
رفتیم باهم پرچم فلسطین رو کشیدیم . .
چسبوندیم رو شیشه . .
و دعایِ فرجو که خوندیم برگشت پیشم :
حرفِ دل :))♥️
آخرش به هر ترفندی که شد راضیش کردم آروم شه :) رفتیم باهم پرچم فلسطین رو کشیدیم . . چسبوندیم رو شیشه
یه نگاه به من کرد و یه نگاه به نقاشیش
بعد گفت : خاله؛ نقاشیِ منم خوشحالِشون میکنه ؟!
گفتم : آره خیلی خوشحال میشن . .
گفت : چجوری ؟!
گفتم : تاحالا شده یه دفعهای خوشحال شی
بعد دلیلش رو ندونی ؟!
گفت : آره . .
گفتم : اینم همینه :)
وسطِ جنگ یه دفعه لبخند میزنن اونم بخاطرِ نیتِ قشنگ و نقاشیِ تو . .
حرفِ دل :))♥️
یه نگاه به من کرد و یه نگاه به نقاشیش بعد گفت : خاله؛ نقاشیِ منم خوشحالِشون میکنه ؟! گفتم : آره خی
گاهی لازمه با بچهها بیشتر وقت بگذرونیم .
بیشتر کنارِشون باشیم :)
جوابِ سوالای کودکانهشون رو بدیم
ولی همینا باعث میشه وقتی بزرگ بشن ؛
محکم تر از قبل بدونن کجا باید قدم بردارن
کجا نباید . . :))
آره خلاصه . .
شبِ سوم ازجمله
سختترین شبایِ سالِه برام :)
شبی هستش که . .
تمامِ بغضایِ یکسالهمو
دلتنگیامو همرو خالی میکنم . . ؛
حرفِ دل :))♥️
تولدِ قمریم با شبِ سهساله یکیه :)))💔.
ظهری بهم گفت بدو بدو یه عدد بگو
گفتم : چرا ؟!
گفت : عدد میخوام به ذهنم نمیرسه بگوو
گفتم : ۱۱۰ . .