یه وقتایی یه اتفاقی می‌افته . . و تو فکر میکنی دیگه نمی‌تونی ، درحالی که اون اتفاق، هزینه‌ی یه اتفاقِ دیگه‌ست . . ،

مثال میزنم : مثلاً تو یه کاری رو انجام میدی . . که برسی به اون هدفی که مدِّنظرِ خودته ، درحالی که اون هدف ، هدفِ درستی نیست . . و بعد می‌بینی نه تنها به هدفت نمی‌رسی . . بلکه راه‌های بعدی هم مسدود شده !

اینجاست که میگن : این راه‌هایِ مسدود شده هزینه‌ی اون هدفی هستش که به اشتباه تعیین کردی :))

شاید وقتی به این مرحله برسی . . حس می‌کنی دیگه شکسته شدی ، دیگه نمی‌تونی ادامه بدی . . درحالی که اصلاً شکستنی درکار نیست ! و مشکلِ اصلی خودتی :))

اینجاست که گیرِ خودت می‌افتی . . یه وقتایی باید خیلی رو این مسئله دقت کرد ! گیرِ خودم افتادن . .

وقتی گیرِ خودت می‌افتی . . که هدفِ اصلی رو فراموش کنی ، ببین از کی گیرِ خودت افتادی ! جای خدا خواسته‌های خودت شد ملاک . . از کجا به جای اینکه خدا بشه . . وسیله رسیدن به خواسته هات ، خواسته‌هات شدن وسیله برای رسیدن به خدا . . خیلی حرفه‌توش هاااا !

از همونجا . . هر کاری رو که بی‌خدا انجام دادی رو جبران کن ! و نازِ خدا رو بکش :)))

آره خلاصه . . #جملاتِ_او | #هدف | #خدا

خدایا صبرِ جمیل به من عطا فرما 🚶🏻‍♂.

نمیدونم تهِ این درس خوندن‌ها قراره چی بشه . . ولی دعا کنید بهترین‌ها رقم بخوره :)))💛.