به چشمهایم زل زد و گفت :
– با هم درستش می کنیم !
و من تازه فهمیدم تنهایی چه وسعت نامحدودی دارد،
“با هم”……چه لذتی داشت این با هم، حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست نمی شد ؛
حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت .
حسی که به واژه ی ” با هم ” داشتم را
با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمی کردم!…
تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد،
می توانست حس من را در آن لحظات، درک کند!
#دوستت_دارم
@harfiazjan72
♥به روے سینه ے گرمت بخوابانم و رامم ڪن
بجز عشق خودت هر عشق دیگر را حرامم ڪن
مرا بر سینه ات بفشار اے هرم تنت آتش!
لبت را… آن شراب ناب انگورے به جامم ڪن
تنم را فتح ڪن با بوسه اے سڪرآور و آنوقت
بلندے هاے لاهیجان و تهران را به نامم ڪن!
به قله چون رسیدی.، آفتابے شو و از بالا،
فراز آسمانے آبے و روشن سلامم ڪن!
مرا تا اوج ها بالا ببر… در مه بپیچان و
برانگیزان به رقصے نرم و دنیا را به ڪامم ڪن
#دوستت_دارم
اگر دیوانه تر مے خواهیم، مستم ڪن اے ساقی!
بریزان و بنوشان و بسوزان و تمامم ڪن…. ♥♥♥
@harfiazjan72
بیا برگردیم به قدیم ترها…
نه آنقدر دور که توى قحطى زمانِ احمدشاه بیوفتیم، نه آنقدر نزدیک که سیاهچاله هاىِ دنیاى مجازى عشقمان را قورت دهد… حوالى دهه شصت یا پنجاه… توى یک عصر بهارىِ “خیابان را پر از گلبرگ کرده” دست به دست هم بدهیم و برویم پِى زندگیمان… راستش را بخواهى”دوستت دارم”هاى این زمان با قابلیت ادیت شدن به دلم نمیچسبد “جانان من”
@harfiazjan72
#تُ
#دوستت_دارم
#بعوقتدلتنگی