eitaa logo
حریم حیات
168 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
337 ویدیو
94 فایل
🍃مطالب کانال تولیدی هست و برای تهیه آن وقت صرف شده ،لطفا با ارسال مطالب؛ما را در نشر آموزه های دینی یاری فرمایید.🍃 _______________________________________
مشاهده در ایتا
دانلود
💞قرار عاشقی 🌴امام حسین علیه‌السلام فرمودند: 🍃🌼 «دوازده مهدي از ما هست که نخستين آنها علي بن ابي طالب و آخرين آنها نهمين فرزند من است که او امام قائم به حق است. خداوند زمين مرده را به وسيله ی او زنده ميکند و دين حق را بر تمام اديان پيروز مي گرداند. براي او غيبتي است که گروه‌هايی در آن از دين برمي گردند و گروه‌هايی ديگر بر آيين خود استوار مي مانند و در اين راه آزارها مي بينند، به آنها گفته مي شود: «اين وعده کي خواهد شد اگر راستگو هستید؟»، آنان‌که بر اين آزارها و تکذيب‌ها صبر کنند همانند کسي هستند که شمشير به دست گرفته در پيشاپيش رسول اکرم جهاد می کنند». 📚 علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۳۳  👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری دهید.🌹 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜هر روز با کلام خدا 🦋توطئه‌هاى ستمگران به جايى نمى‌رسد 🕋وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ(سوره ابراهیم ــ آیه ۴۶) 🕊و آنان [نهایت‌] نیرنگشان را [بر ضدِّ خدا و پیامبران‌] به كار گرفتند، و [كیفر عقوبت دنیایی و آخرتی‌] نیرنگشان نزد خداست و هر چند كه از نیرنگشان كوه‌ها از جا كنده شود. ✅ در اين آیه نخست اشاره به گوشه‌اى از كارهاى آنها كرده، سپس قسمتى ديگر از كيفرهاى سخت و دردناكشان را بيان مى‌كند؛ ✅مى‌فرمايد: «آنها مكر خود را به كار زدند و (تا آنجا كه قدرت داشتند) به توطئه و شيطنت پرداختند». ✅ خلاصه كارى نبود كه دشمنان تو براى محو و نابودى اسلام، انجام ندهند. «و همۀ مكرها (و توطئه‌هايشان) نزد خدا آشكار است». ✅به هر حال نگران مباش، اين نيرنگها و نقشه‌ها و طرحهاى آنها اثرى در تو نخواهد كرد «هر چند مكرشان چنان باشد كه كوهها را از جا بر كند». 📚برگزیده تفسیر نمونه 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
✨﷽✨ 🌟زیارت عاشورا🌟 ✍نسخه‌ای گرانبها برای کسانی که گرفتاری مالی دارند به این نسخه گرانبها عمل کنید زیارت عاشورا به نیابت از امام زمان -عجل الله فرجه- : حاج‌سید احمد اصفهانی -رحمه الله- ما را خبر داد و برای ما نوشت: من به مسجد سهله مشرف بودم و روز جمعه در حجره نشسته بودم؛ ناگاه سید با وقاری که عمامه ای بر سر داشت بر من داخل شد، قبای فاخر و عبای قرمز پوشیده بود. به آنچه در زاویه حجره شامل کمی کتب، بعضی ظروف و فرشی بود نظری کرد و فرمود: برای حاجت دنیا تو را کفایت می کند؛ تو هر روز صبح به نیابت حضرت صاحب الزمان زیارت عاشورا می خوانی به قدر کفایت، معیشت هر ماهت را از من بگیر که اصلا به احدی محتاج نباشی. قدری پول به من داد و گفت:این کفایت یک ماه تو را می نماید. ⬅️رو به در مسجد رفت و من به زمین چسبیده بودم، زبانم بند آمده بود، هر چه خواستم تکلم نمایم نتوانستم، و نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد. همین که بیرون رفت مثل این که زنجیرهایی از آهن بر من بود که باز شد و شرح صدری پیدا کردم. برخاستم و از مسجد خارج شدم، هر چه گشتم اثری از آن آقا ندیدم. 📚العبقری الحسان صفحه ۹۶۱ تألیف: آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
✨تو فرموده ای برای من دعا کن ✨ظهورم را تقاضا از خدا کن ✨مداوم عجل الله است وردم ✨دعایی هم تو بر احوال ما کن 💕اللهم عجل علی ولیک الفرج💕 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری دهید.🙏🌹 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜هر روز با کلام خدا 🦋سرانجام كفران نعمتها 🕋 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ(سوره ابراهیم ــ آیه ۲۸) 🕊آیا كسانی كه [شكر] نعمت خدا را به ناسپاسی تبدیل كردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاكت درآوردند، ندیدی؟ 🔹 در اينجا روى سخن به پيامبر است و در حقيقت ترسيمى از يكى از موارد «شجرۀ خبيثه» در آن به چشم مى‌خورد. 🔹نخست مى‌فرمايد: «آيا نديدى كسانى را كه نعمت خدا را تبديل به كفران كردند». 🔹 «و سرانجام قوم خود را به دار البوار و سرزمين هلاكت و نيستى فرستادند». اينها همان ريشه‌هاى شجرۀ خبيثه و رهبران كفر و انحرافند. 🔹 گرچه مفسّران گاهى اين نعمت را به وجود پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» تفسير كرده‌اند، و گاهى به ائمّۀ اهل بيت «عليهم السّلام» و كفران كنندگان اين نعمت را گاهى «بنى اميّه» و «بنى مغيره» و گاهى همۀ كفّار عصر پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله» معرّفى نموده‌اند، ولى مسلّماً مفهوم آيه وسيع است و اختصاص به گروه معيّنى ندارد و همۀ كسانى را كه نعمتى از نعمتهاى خدا را كفران كرده و از آن سوء استفاده كنند شامل مى‌شود. 📚برگزیده تفسیر نمونه 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
⚜تربیت فرزند 🍃یک تصور نادرست ❌ بسیاری از والدین👨‍👩‍👧‍👦 گمان می‌کنند که تلویزیون 📺دیدن زیاد فرزندشان، موجب بالا رفتن سطح اطلاعات او می‌شود. ❌ 🍃باید بدانیم ❗️❗️ کودکان دوساله ای که بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کنند در بزرگسالی بیشتر از دیگران به مشکلات تغذیه ای دچار می‌شوند و عملکرد آن ها در مدرسه ضعیف تر خواهد بود.. ☘ پزشکان توصیه می کنند : 🌿 کودکان زیر دو سال نباید تلویزیون تماشا کنند⛔️ و کودکان بزرگ تر از دو سال باید حداکثر روزی دو ساعت تلویزیون تماشا کنند. 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
🌺☘🌺☘🌺 ☘🌺☘🌺 🌺☘🌺 ☘🌺 🌺 ⚜اسماعیل بن سهل می‌گوید : به خدمت نوشتم: «به من چیزی بیاموز که هرگاه آن را بگویم، در دنیا و آخرت با شما باشم. حضرت با خط شریف خود که آن را می شناختم نوشت: «انا انزلناه» را بسیار تلاوت کن و دو لب خود را با گفتن تر کن (نیروی تازه بخش)» 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
🌹🍂🌹🍂🌹 🌼امام سجاد (علیه‌السلام) و جذامی‌ها🌼 در مدینه چند نفر بیمار جذامی بود مردم با تنفر 😠و وحشت😳 از آن‌ها دوری می‌کردند این بیچارگان بیش از آن اندازه که جسماً از بیماری خود رنج می‌بردند از نظر روحی هم از تنفر و انزجار مردم رنج می‌کشیدند😥 و چون می‌دیدند دیگران از آن‌ها تنفری 😠دارند خودشان با هم نشست و برخواست می‌کردند . یک روز هنگامی‌که دور هم نشسته بودند و غذا🍳 می‌خوردند حضرت علی‌بن‌الحسین، زین‌العابدین، ( علیه‌السلام )از آن‌جا عبور کرد ،آن‌ها امام علیه‌السلام را بر سر سفره خود دعوت کردند و امام (علیه‌السلام) معذرت خواست و فرمود : 🌻من روزه دارم اگر روزه نمی‌داشتم می نشستم. از شما تقاضا می کنم فلان روز مهمان من باشید. این را گفت و رفت . امام (علیه‌السلام) در خانه دستور داد غذای بسیار عالی✨ و مطبوع بپزند. میهمانان طبق وعده قبلی حاضر شدند سفره محترمانه برایشان گسترده شد آن‌ها غذای خود را خوردند و امام (علیه‌السلام )هم در کنار همان سفره غذای خود را صرف کرد. 📚 سجاده عشق،ص ۲۲ 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
📕 💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمنده‌ها بود و دل او هم پیش جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق و !» سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! به‌خدا اگه نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط می‌کرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف و روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!» 💠 تازه می‌فهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن سرشان روی بدن سنگینی می‌کرد و حیدر هنوز از همه غم‌هایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از چیزی نگفته بود؟» و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر شیشه چشمم را از گریه پُر می‌کرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد. 💠 ردیف ماشین‌ها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم می‌کرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای بردم :«چطوری آزاد شدی؟» حسم را باور نمی‌کرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه می‌کنی؟» و باید جراحت جای خالی عباس و عمو را می‌پوشاندم و همان نغمه ناله‌های حیدر و پیکر کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!» 💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناک‌تر از بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و می‌کرد من می‌شنیدم! به خودم گفت می‌خوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! به‌خدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!» و از نزدیک شدن عدنان به تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط مرا نجات داده و می‌دیدم قفسه سینه‌اش از هجوم می‌لرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟» 💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشین‌ها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع ، من و یکی دیگه از بچه‌ها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، کردن و بردن سلیمان بیک.» از تصور درد و که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخ‌های سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله می‌کرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و می‌خواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.» 💠 از که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم (علیهم‌السلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچه‌مون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف می‌زنی بیشتر تشنه صدات میشم!» دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمی‌کردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود. 💠 مردم همه با پرچم‌های و برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانه‌مان را به هم نمی‌زد. بیش از هشتاد روز در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشق‌ترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم. 👈 لطفا با ارسال مطالب همراه لینک؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا