فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آموزش پخت شوهر
😊😍😘😅
#خنده #طنز #جوک #لطیفه #جدی_نگیرید
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔗 شیخ علی بخشی:
🔺 این ماتریس مخرب رو باید شکست | #ببینید
#ازدواج_آسان
#ازدواج_شیوه_مبارزه
@harimemehrvaarzy
زن زیبا و با وقاری از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را جلوی در خانه اش دید. کمی اندیشید و سپس به آنها گفت:
- فکر می کنم خسته و گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم و تا هر وقت که خواستید درمنزل من استراحت کنید.
✨💥💐✨💥💐✨💥💐
آنها پرسیدند:💥💐💐💥✨
- شما متاهل هستید؟
زن گفت: بله
سپس پرسیدند: 💥✨💐
-همسرتان خانه است؟
زن گفت: 💥✨💐💥✨💐
- نه، او به همراه فرزندم دنبال کاری بیرون از خانه رفته است.
آنها گفتند:✨💐💐✨💥💐
- پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.✨💥💐✨💥💐
زن که انتظار این برخورد باوقار را نداشت 😳در را بست و منتظر آمدن همسرش شد. عصر وقتی همسرش به خانه برگشت، ماجرا را برای او تعریف کرد.💥✨💐💥✨💐
شوهرش به او گفت: 💥💐💐
برو به آنها بگو شوهر و پسرم آمده اند، بفرمائید داخل💥✨💐💥✨💐
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند:💥✨💐
ما با هم داخل خانه نمی شویم!!!
زن با تعجب پرسید: چرا!؟
یکی از مردها به دیگری اشاره کرد و گفت:💥✨💐💥✨💐
💥✨💐💥✨💐💥✨💐
"نام او ثروت است."و به مرد دیگر اشاره کرد و گفت:"نام او موفقیت است". و نام من "محبت " است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.
💥✨💐💥✨💐💥✨💐
زن پیش همسرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. همسرش گفت:
-چه خوب، ثروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! 💥✨💐
ولی زن مخالفت کرد و گفت:
- چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟
در این بین فرزند شان که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:💥✨💐
- بگذارید محبت را دعوت کنیم تا خانه پر از مهر و محبت شود.
مرد و زن هر دو موافقت کردند واز پیشنهاد فرزندشان شاد شدند. زن بیرون رفت و گفت:💥✨💐💥✨💐
- کدام یک از شما محبت است؟ او مهمان ماست.💥✨💐
محبت بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:💥✨💐💥✨💐
- شما دیگر چرا می آیید؟
آن سه مرد با هم گفتند:
"اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که محبت است ثروت و موفقیت هم هست! "
💥✨💐💥✨💐💥✨💐
🍂 محبت بزرگترین و اصلی ترین نیروی محرکه بشر به سوی کامیابی،سعادتمندی و شادی است
💥✨💐💥✨💐
👈پس با محبت به خلق خدا خدمت کن تا بقیه درهای رحمت بر رویت باز شوند.
✨💥💐🙏🙏🙏🙏🙏
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یه چیزی تو اینترنت میبینیم بعد که میخوایم اجراش کنیم صدوهشتاد درجه فرق میکنه! 😶
بچهها رو بخاطر این چیزا اذیت نکنیم!
@harimemehrvaarzy
🌺 امام صادق علیه السلام فرمودند:
⇦شایستہ نیستــ ڪہ زن مسلمان
آنگاہ ڪہ از خانہ خویش بیرون مےرود
⇦لباس خود را وسیله
⇠جلبــ توجه دیگران⇢ نماید
📙کتاب ڪافے، ج ۵،ص ۵۱۹
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 شایعه 📛
کارشناس مذهبی: زایمان طبیعی در بیمارستان ممنوع است. فقط در صورت غیر طبیعی، زن میتواند بیمارستان برود، مگر در صدر اسلام بیمارستان بوده!
📌 *پاسخ به شایعه*👇
✂️بازهم تقطیع✂️
🔺حجت الاسلام یزدانی از کارشناسان شبکه ولایت در یکی از برنامهها به نقد فتواهای مضحک وهابیت میپردازد. 👈دراین قسمت نیز فتوای محمد ناصرالدین البانی مفتی وهابی مبنی بر حرام بودن زایمان طبیعی زنان در بیمارستان را نقد میکند که خناسان با تقطیع این قسمت به مخاطب چنین القاء میکند که ایشان درحال بیان این حکم و دفاع از آن میباشد.
✅ ابتدا سخنان تقطیع شده و سپس سخنان کامل استاد یزدانی را در فیلم بالا مشاهد بفرمایید.
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجتالاسلام استاد عالی :
📛اخطاری مهم تربیتی
درباره حضور دشمن در خانههای ما...
@harimemehrvaarzy
💞 عاقد داشت ، صیغه رو می خوند .
👳🏻♂ آیا بنده وکیلم ؟!
💞 یکی از خانما گفت :
🧕🏻 عروس رفته گل بچینه ؟!
💞 نگاهی بهش کردم و گفتم :
👑 چرا دروغ میگی ؟!
👑 من که داشتم قرآن می خوندم .
💞 همه حاضرین زدند زیر خنده .
💞 بعد همون خانمه ، دوباره گفت :
🧕🏻 عروس داره قرآن می خونه .
💞 بعد بهش اشاره کردم که گوشتو بیار جلو
💞 با خنده گفت : جانم
👑 گفتم : ایندفعه می خوام صلوات بفرستم
👑 نگی رفت گل بچینه یا گلاب بیاره
💞 خندید و گفت :
🧕🏻 چشم عروس خانم .
💞 باز هم عاقد ، صیغه را خواند و گفت :
👳🏻♂ آیا بنده وکیلم ؟!
💞 دختره گفت :
🧕🏻 عروس خانم داره صلوات می فرسته
💞 همه حاضرین هم ، صلوات فرستادند
💞 بعد از صلوات ، به حاج آقای عاقد گفتم :
👑 اجازه هست چند دقیقه با حاضرین صحبت کنم ؟
👳🏻♂ حاجی با لبخند گفت : خواهش می کنم
👳🏻♂ اجازه ما هم دست شماست .
👑 گفتم : چرا وقتی صیغه عقد خونده میشه
👑 به دروغ میگین : عروس رفته گل بچینه 💐
👑 چرا از همون آغاز زندگی و پیمان زناشویی ،
👑 باید دروغ بگیم ؟😶
👑 حالا هرچند مصلحتی باشه
👑 هر چند بر روی رسوم باشه
👑 چرا باید این دروغ گفتن ها رو ،
👑 در اول زندگی ، رسم و رسوم کنیم ؟!
👑 و به نسل های آینده منتقل کنیم ؟
👑 به جای اینکار ،
👑 به عروس و داماد بگین ، قرآن بخونید
👑 بعد بگین عروس داره قرآن می خونه
👑 یا به عروس و داماد بگین
👑 تا برای امام زمان ، صلوات بفرستن
👑 اونوقت بگین : عروس داره برای امام زمان ،
👑 صلوات می فرسته
👑 اینو بگین
👑 تا همه صلوات بفرستند و فضارو متبرک کنن
👑 یا به عروس و داماد بگین تا دعا بکنند
👑 بعد بگین عروس داره دعا می خونه
💞 بعد از این حرفام ،
💞 همه برای من دست زدند و کِل کشیدند .
💞 دوباره عاقد گفت : آیا بنده وکیلم ؟!
👑 گفتم :
👑 با آرزوی سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ... بله
💞 از اون روز به بعد ، در فامیل ما ،
💞 رسم دروغ گل چیدن و گلاب آوردن ،
💞 از سفره عقد ما ، برداشته شد .
💞 و رسم شیرین دیگری به جای آن نشست :
👑 عروس داره سوره نور میخونه ...
👑 عروس داره ، دعا میکنه ...
👑 عروس داره صلوات می فرسته...
@harimemehrvaarzy
مادرزنم با پدرزنم دعواشون شده !
پدرزنم چمدونشو برداشته اومده خونه ما !
کلا تصوراتم از قهر بهم ریخت !
قدیما یه جور دیگه بود !😐😂
#جوک #خنده #طنز #جدی نگیرید
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یکی از جنایاتی که بشر متمدن امروز به راحتی مرتکب اون میشه، عمل "سقط جنین" هست.
سقط جنین از نظر انسانی و شرعی هیچ فرقی با قتل یک انسان بیگناه نداره و عواقب بسیار دردناکی را برای والدین به همراه دارد.
بر اساس آمار رسمی روزانه ۱۰۰۰ و بر اساس آمار غیر رسمی روزانه ۲۰۰۰ سقط جنین در ایران مثلا اسلامی انجام می شود.
😱ببینید این جنایت چطور انجام میشه ...
@harimemehrvaarzy
#ویژه زوجهای جوان
آیا قوانین خونه پدری با زندگی جدید جور درمیاد؟
💝 درسته که تازه خونه پدری رو ترک کردین، اما اونا زندگی خودشون رو دارن و شما زندگی مستقل خودتونو دارید. پس قبل از وارد کردن الگوهای زندگی خونهی پدری در زندگیِ تازهتون، کمی فکر کنید.
آیا فکر میکنید قانون خونه پدری برای مرتب کردن تختخواب بعداز بیدار شدن درسته؟ و شبها حتما باید شام مفصل بخورید؟
💝 واقعیت اینه که قانونهای خونه پدری کاملا اشتباه یا دقیقا درست نیستن، مثلا میتونید رختخواب رو سریع مرتب کنید اما اگر کسی این کار رو نیم ساعت بعد انجام بده آسمون به زمین نمیاد.
مسئله اینجاست که «درست» و «غلط» روی زندگی ما سایه انداخته. هیچ چیز بدتر از این نیست که شما یا همسرتون فکر کنید چیزی که درست میدونید باید از نظر همسرتون هم درست باشه.
💝 راز داشتن زندگی خوب انعطافپذیری به جاست. دو طرف باید بتونن تا حد معقول و منطقی عادتها و الگوهاشون رو تغییر بدن و کمی قوانین زندگیشون رو عوض کنن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایستگاه_اندیشه
چشم انتظاری
همسر
💞مذهبی ها عاشق ترند
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی بپیوندید 👇
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 لجاجت بین زن و شوهر
🔴 #استاد_عباسی
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی بپیوندید 👇
@harimemehrvaarzy
نصف قلبم
مال • تـو •
نصف دیگش
فـــــدای • تـو • 💛 ((:
@harimemehrvaarzy
چقدر خوب، که هستی!
چهخوب که هوای مرا داری
و چهخوبتر که دوستت دارم🙃
همیشه باش...
من نیاز دارم کسی
شبیه به تو را دوست داشته باشم
من نیاز دارم کسی
شبیه به تو دوستم داشته باشد♥
و اینجا فقط
تویی که شبیه به تویی،
فقط تویی که
شبیه به تو میخندی و
فقط تویی که
شبیه به تو حرف می زنی...
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی بپیوندید 👇
@harimemehrvaarzy
#جدی_نگیرید
خداوندا، چرا زنها عزیزند...
چرا مثل کباب خیلی لذیذند...
چرا مثل قناری ناز دارند...
چرا مثل کلاغ قارقار دارند...
همیشه عاشقه ظرف و ظروفند...
سر ماه عاشق کارت حقوقند...
خداوندا بده صبری به دلها...
که مردها عاجزند از دست زنها...😂😂
تقدیم به خانمهای کانال
#شوخی #جوک #لطیفه #جدی_نگیرید
@harimemehrvaarzy
بیمار خندههای توام
بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرمتر بتاب :)😍
@harimemehrvaarzy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛بدون این سه مهارت، ازدواج، خیانتی در حق خود، همسر، و فرزندان است
اساس برنامهریزی برای زندگی چیست؟
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی بپیوندید 👇
@harimemehrvaarzy
⛔ *خانم هایی که از ظاهر زیبا برخوردارند یا با ظاهری زیبا (و آرایش و کم حجاب⛔)به خیابان می آیند,این داستان عجیب را حتماً بخوانند و برای دیگران بفرستند*
👇👇👇
⭕ *هنوز جای تاوَلها روی مچ دستم باقیست*❗
🛑خاطره ای عجیب از راویِ کتاب سه دقیقه در قیامت
✔️(این خاطره، در ویرایشِ جدید به کتاب اضافه شده است)
📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته .
✍️ *اصل داستان*
يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم .
يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد.
✴️بي مقدمه سلام كرد و گفت:ميخواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟
گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود.
اين خانم يكي از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد. بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟
گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد.
تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم .
خيلي تشكر كرد و پياده شد .
✴️من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ...
چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم .
✳️همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد!
توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهرًا او خوب مرا ميشناخت!
شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير.
گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه اي با شما كار دارم.
گفتم: بله، حال شما خوبه؟
رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبودكهيك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود .
✴️ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم.
گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟ ميخواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد .
گفتم: بله بفرماييد، در خدمتم.
✳️گفت: خدا رو شكر، خيلي جستجو كردم. از مطالب كتاب و از مسيري كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار ميكنيد. از همکارانتان پيگيري کردم، الان هم يكي دو ساعته توي خيابان ايستاده و منتظر شما هستم.
گفتم: با من چه كار داريد؟
گفت: اين كتاب، روال زندگي ام را به هم ريخت. خيلي مرا در موضوع معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزي اين دوران جواني من هم تمام خواهد شد و من هم پير ميشوم و خواهم رفت. جواب خداوند را چه بدهم؟!
درسته که مسائل ديني رو رعايت نميكردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شدهام .
يك هفته بعد از خواندن اين كتاب، خيلي در تنهايي خودم فكر كردم. تصميم جدي گرفتم كه توبه كامل كنم .
❇️من نميتوانم گناهانم را بگويم، اما واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهاي گذشتهام را ترك كنم. درست همان روز كه تصميم گرفتم ،تصادف وحشتناكي صورت گرفت و من مرگ را به چشم خود ديدم!
من كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، اما مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيباييها را نديدم!
✴️دو ملك مرا گرفتند تا به سوي عذاب ببرند، هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتي دستبندي به من زدند كه شعله ور بود.
اما يكباره داد زدم: من كه امروز توبه كردم. من واقعاً نيت كردم كه كارهاي گذشته را تكرار نكنم.
✴️يكي از دو مأموري كه در كنارم بود گفت: بله، از شما قبول ميكنيم، شما واقعاً توبه كردي و خدا توبه پذير است. تمام كارهاي زشت شما پاك شده، اما حق الناس را چه ميكني؟
گفتم: من با تمام بديها خيلي مراقب بودم كه حق كسي را در زندگي ام وارد نكنم .
حتي در محل كار، بيشتر ميماندم تا مشكلي نباشد. تمام بيماران از من راضي هستند و...
❇️آن فرشته گفت: بله، درست ميگويي،
اما هزار و صد نفر از مردان هستند كه به آنها در زمينه حق الناس بدهكار هستي!
🩸وقتي تعجب مرا ديد، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره اي زيبا عطا كرد، اما در مدت زندگي، شما چه كردي؟!
❇️با لباسهاي تنگ و نامناسب⛔
آرايش و موهاي رنگ شده⛔
و بدون حجاب⛔
صحيح از خانه بيرون
ميآمدي، اين تعداد از مردان،
با ديدن شما دچار مشكلات مختلف شدند .
👌🏻بسياري از آنها همسرانشان به زيبايي شما نبودند و زمينه اختلاف بين زن و شوهرها شدي. برخي از مردان جوان كه همكار يا بيمار شما بودند، با ديدن زيبايي شما به گناه افتادند و ...
گفتم: خُب آنها چشمانشان را حفظ ميكردند و نگاه نميكردند .به من جواب داد: شما اگر پوشش و حريمها و حجاب را رعايت ميكردي و آنها به شما نگاه ميكردند، ديگر گناهي براي شما نبود. چون خداوند به هر دو گروه زن و مرد در قرآن دستور داده كه چشمانتان را حفظ كنيد.
اما اكنون به دليل عدم رعايت دستور خداوند در زمينه حجاب، در گناه آنها شريك هستي .
❇️تو باعث اين مشكلات شدي و اين کار، از بين بردن حق مردم در داشتن زندگي آرام است. تو آرامش زندگي آنها را گرفتي و اين حقالناس است. پس به واسطه حقالناس اين هزار و صد نفر، در گرفتاري و عذاب خواهي بود تا تك تك آنها به برزخ بيايند و بتواني از آنها رضايت بگيري.
اين خانم ادامه داد: هيچ دفاعي نميتوانستم از خودم انجام دهم
هرچه گفتند قبول كردم
🛑بعد مرا به سمت محل عذاب بردند. من آنچه كه از آتش و عذاب جهنم توصيف شده را كامل مشاهده كردم .
✴️درست در زماني كه قرار بود وارد آتش شوم، يكباره ياد كتاب شما و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها افتادم .
✳️همانجا فرياد زدم و گفتم: خدايا به حق مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها به من فرصت جبران بده. خدا...
🩸تا اين جمله را گفتم، گويي به داخل بدنم پرتاب شدم! با بازگشت علائم حياتي، مرا به بيمارستان منتقل كردند و اكنون بعد از چند ماه بهبودي كامل پيدا كردم .
✴️اما فقط يك نشانه از آن چند لحظه بر روي بدنم باقي مانده . دستبندي از آتش بر دستان من زده بودند، وقتي من به هوش آمدم ،مچ دستانم ميسوخت، هنوز اين مشكل من برطرف نشده!
❇️دستان من با حلقه اي از آتش سوخته و هنوز جاي تاولهاي آن روي مچ من باقي است! فكر ميكنم خدا ميخواست كه من آن لحظات را فراموش نكنم.
✳️من به توبه ام وفادار ماندم. گناهان گذشته ام را ترك كردم. نمازها را شروع كردم و حتي نمازهاي قضا را ميخوانم .
✴️ولي آنچه مرا در به در به دنبال شما كشانده، اين است كه مرا ياري كنيد. من چطور اين هزار و صد نفر را پيدا كنم؟ چطور از آنها حلاليت بطلبم؟
اين خانم حرفهاي آخرش را با بغض و گريه تكرار كرد .
من هم هيچ راه حلي به ذهنم نرسيد،جز اينكه يكي از علماي رباني را به ايشان معرفي كنم.
✍️ وسخن آخر:
خانم هایی ک به آشکار ساختن موهای خود و آرایش خود به نامحرم کم اهمیت هستند،
*فقط👌🏻یک درصد*👌🏻
*احتمال میدهند*
*این داستان راست باشد*❓❓❓
اگر احتمال یک درصدی هم میدهند
پس باخود و خدا عهد ببندند🤝🏻 تا بخاطر خدا
زیبایی خود را برای نامحرم به نمایش نگذارند👌🏻
دوست عزیز ✳️ خواهشمند است کتاب «سه دقیقه در قیامت»را حتما بخوانید و به دیگران(خصوصاً جوانان و نوجوانان) نیز هدیه بدهید، که باعث تحول روحی انسان و مراقب اعمال می شود.
در فضای مجازی نیز کتاب «سه دقیقه در قیامت» وجود دارد.
@harimemehrvaarzy
#طنز #خنده #شوخی #جوک #لطیفه
رفتم پیش مشاور که باهاش مشورت کنم .
بهش گفتم چطوری همسرم رو خوشحال کنم ؟؟؟
اونم گفت : باید عشقتو بهش نشون بدی
منم با عشقم زن دومم قرار گذاشتم
و با گل و شیرینی و کادو ،
رفتیم خونه و به خانمم نشونش دادم !!!
آقا دست مشاور درد نکنه
واقعا مشاور خیلی خوبی بود .
از اون روز به بعد ،
خانمم دیگه دعوام نمی کنه ، سرم داد نمی زنه
خیلی باهام مهربون شده ، دیگه غُر نمیزنه
قول داده هر هفته برام کادو بخره ☺️
هر روز قربون صدقه ام میره 😍
خداییش خیلی مشاور خوبی بود .
😂
@harimemehrvaarzy
💌 #پیامک_عاشقانه #متن_عاشقانه
💞 همسر محبوبم ، همسر عزیزم !
💞 شاید اسمم قشنگ نباشه
💞 ولی تو ...
💞 آنقدر قشنگ صدایم میکنی
💞 که در دنیای قلب تو ، گم میشم .
@harimemehrvaarzy
😍 آقا ، لب دریا نشسته بودم
🕊 پرنده عشق اومد و گفت : چی شده ؟!
😍 آهی کشیدم و گفتم : عاشق شدم
🕊 گفت : اگر دوستش داری ، برایش نامه ای بنویس
😍 گفتم : قلم ندارم
🕊 گفت : از پرم بگیر .
😍 گفتم : جوهر ندارم
🕊 گفت : از خونم بگیر
😍 گفتم : ورق ندارم 😂
🕊 گفت : روی بالم بنویس
😍 گفتم : سواد ندارم 😁
🕊 گفت : مردک تو که هیچی نداری
🕊 پس غلط میکنی لب دریا بشینی 😄
🕊 اصلا غلط می کنی عاشق بشی 😂
🕊 اصلا به من چه
🕊 حضوری برو پیشش و حرف دلتو بهش بگو
😍 گفتم : به کی ؟!
🕊 گفت : به عشقت دیگه
😍 گفتم : من که عشقی ندارم 😂
🕊 گفت : پس چه جور میگی عاشق شدی ؟!
😍 گفتم : بابا یه آهنگ گوش کردم ، جوگیر شدم
😍 فاز عاشقی برداشتم ، همین
😂😂😂😂
@harimemehrvaarzy