فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴
_مادر سجاده م روی میز رو بهم میدی؟
گفتم چشم مادر!
به سمت میز چوبیِ کنار تختش رفتم سجاده را بلند کردم به دستش برسانم
دانه های نخود غلت خوردن و یکی یکی از بین سجاده به دور پاهایم می افتادند و حلقه میزدند
کمی مکث کردم و با تعجب نخود های باقی مانده را در دستم نگه داشتم که از سقوط ناغافل در امان بمانند..
نگاهِ متعجم را که دید خنده اش گرفت
_مادر اینا همدم شبای منن، وقتی نماز شب میخونم برای اینکه توی عدد ذکرا اشتباه نکنم از نخود استفاده میکنم و مثل مهره های تسبیح با هر ذکری یکی کنار میگذارم..!
سالهاست نماز شبش قضا نشده
اگر هم روزی (بقول خودشان خدایی ناکرده) قضا شود ،قضایش را حتما میخواند...
نخود ها را جمع کردم و به دستِ شهید پرورش دادم.
او نماز میخواند و من خیره نظاره گرش بودم
کلماتش در ذهن و قلبم دَوَران میکرد؛
نماز شب
مناجات با خدا ....
شاید نماز شب خوان بودن رمز سکینه ی قلبش ست
سکینه ای که مسکن ناآرامی قلب ما هم شد...
#نماز_شب
#دیدار_با_مادر_شهیدان_دهقان
#مامان_صنوبر♥️
🍁@harimhayaa🍁