eitaa logo
حریم حیا
339 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
852 ویدیو
12 فایل
گروه فرهنگی حریم حیا محلی برای بالنده شدن 🌻 و زمانی برای بزرگ شدن 🌱 شما ما را از مسجدسلیمان دنبال می‌کنید شهری با استعدادهای درخشان💎
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دفن گلش که فارغ شد، دست هایش را تکاند.. به سختی کنار قبر ایستاد... چند کلامی با رسول خدا درددل کرد... و فرمود: لَقَداِستُرجِعَتِ‌الوَدیعَه💔 {به راستی که امانتی‌ات را بازگرداندند!}💔 @harimhayaa
🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀 @harimhayaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حریم حیا
یلداتون شهدایی🌸💕 @harimhayaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️ زمستان بهار مومن است.. @harimhayaa ❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️
💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 راضیه! و ما ادراک مالراضیه! خدا طبیب القلوب است، و هر که بیشتر ریسمان دلش وصل باشد، بیشتر طبیب القلوب می‌شود! راضیه وصلِ وصل بود! و طبیبی بی‌نظیر برای قلب های زنگار گرفته! @harimhayaa 🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕
با نانِ حلالِ کارگری بچه ها را بزرگ کرده بود. بهشان یاد داده بود کار و حرفه ای آدم را عاقبت بخیر می‌کند که برایش عرق جبین ریخته باشی. همین هم شد که ماهدخترش، همتش را گذاشته که درس بخواند و بشود پرستارِ غمخوارِ این مردم؛ و شاخ شمشادش که جای پدر، تکیه گاه مادر و خواهر کوچکش شده است. همسرشان برایمان تعریف میکردند که شهید خدری هروقت که میرفتند گلزار شهدای کلگه تا با رفقای شهیدشان دیداری تازه کنند، آه حسرت برمی‌آوردند که «یاران همه رفتند افسوس که جامانده منم...». بالاخره به آرزوی دیرین خود رسیدند و به سوی جمع دوستان پرواز کردند. گفتیم از فضایل شهید برایمان بگویید گفت: از سرکار که خسته برمی‌گشت، درحالی که سفره ناهار آماده و ما منتظرش بودیم، با همان لباس های کارگری اول میرفت خانه خدمت مادرش، دست و پیشانی اش را غرق بوسه میکرد، مادر را تکریم میکرد بعد برمی‌گشت می‌آمد غذایش را میخورد. میگفت اول مادر بعد باقی کارها.. از قول کارفرمایش گفته بود که آقا بهرام، در اوج فعالیت های کاری هم اگر بود، همین که صدای الله اکبر اذان به گوشش میرسید همان لحظه اب دستش بود میگذاشت زمین و اگر حتی آب هم نبود تیمم می‌کرد و به نماز می‌ایستاد. نصیحت همیشگی‌اش به خانواده این بود که "مبادا خواب شیرین و لهاف گرم شما را از یاد خدا در صبح غافل کند..." نان حلال و احترام به مادر و نماز اول وقت بود، که با ولایت مداری کامل شد و آقا بهرامِ خدری را "شهید بهرام خدری" کرد. پای خدا اسلام نظام و انقلاب و حرفِ ولی که وسط باشد، دیگر برایت فرق نمی‌کند. یک کلام میگویی «بابی انت و امّی و نفسی و اهلی و مالی...»