eitaa logo
Harry Potter🪄⚡️
5.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
55 فایل
⚜️بزرگترین مرجع‌ پاترهدهای ایتا⚜️ تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3315860416C0aed6eee37 آیدی مدیر @AMIR_1980 کانال‌کره‌ایمون✨️❄️ @korean_movie گروهمون👥👥 https://eitaa.com/joinchat/2871788381C2bc45d9817
مشاهده در ایتا
دانلود
😂😂😂 ✧@Harrypotter81
Harry Potter🪄⚡️
#ارسالی دختربرگزیده و هری‌پاتر🌈❤ پارت سی‌ونهم🌷🎼 نگارنده:M.F🌊🎶 ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ هاگرید: دیگه بیشتر از این
دختربرگزیده و هری‌پاتر💕 پارت چهلم 🌷 نگارنده:M.F🌊 ☆♡☆♡☆♡ دراکو:به گمونم کلبه‌ی هاگرید نسبت به خونه‌ات باید مثل ی‌قصر باشه *رون به سمت مالفوی هجوم برد سعی کردم دستش رو بگیرم بکشمش عقب ولی درهمان لحظه سروکله‌ی اسنیپ پیدا شد و گفت اسنیپ: ویزلی!!! *رون یقه‌ی مالفوی رو رها کرد هاگرید سر‌پرمویش را از شاخه‌های درخت بیرون‌آورد و گفت هاگرید:پروفسور اسنیپ این تقصیر نداره عصبانیش کردن مالفوی به خانواده‌اش توهین کرد *دست رون رو گرفتم و به پشت سرم بردم که اسنیپ به آرامی گفت اسنیپ:هاگرید سرهرچی می‌خواد باشه!دعوا کردن خلاف مقرراته! ویزلی 5 امتیاز از گریفیندور کم می‌کنم برو خدارو شکر کن که بیشتر کم نکردم حالا راه بی‌افتین! همتون رو می‌گم *مالفوی کراپ‌وگویل با فشار برگ‌های سوزنی درخت را کنار زدن و در حالی که پوزخند می‌زدن از کنار درخت رد‌شدن رون که دندان‌هایش را روی هم می‌فشرد گفت رون:حسابشو می‌رسم!! یکی از همین روزا حسابشو می‌رسم آنی‌لی:آه رونالد خواهش می‌کنم اینطوری نکن تو هیچ‌تقصیری نداشتی.. هری:از هردوشون بیزارم هم‌از اسنیپ هم‌از مالفوی *اینها خشم نهفته‌ی دراکو نسبت به پدرش بود نمی‌دونم باید بهش حق‌بدم یانه ولی کتک‌خوردمون از لوسیوس نمی‌ذاشت اون‌روی مظلومش‌رو که با گریه التماس می‌کنه رو از یاد ببرم هاگرید: بسه‌دیگه بابا اخماتونو باز کنین ناسلامتی کریسمسه! راستی ی‌چیزی بامن بیاین و سرسرای بزرگ رو ببینین نمی‌دونین چقدر قشنگ شده! *من،رون،هری و هرماینی پشت سر هاگرید و درختش به سرسرای بزرگ رفتیم پروفسور مگ‌گونگال و پروفسور فلیت‌ویک درآنجا سرگرم تدارکات تزئینات کریسمس بودن مگ‌گونگال:آه هاگرید دستت درد نکنه آخرین درخت رو آوردی؟ بزارش اون‌گوشه،اون‌طرف *سرسرای بزرگ زیباو باشکوه شده بود همه‌ی سرسرا را با ریسه‌های آراسته به برگ‌ومیوه‌ی درخت خاص آزین بسته بودن دوازده کریسمس بزرگ و سر‌به‌فلک کشیده دورتادور سرسرا را به چشم می‌خورد به بعضی از آن‌ها قندیل‌های درخشان آویزان کرده‌بودن و لابه‌لای شاخه‌های برخی دیگر هزاران شمع درخشان به چشم می‌خورد هاگرید پرسید هاگرید:چند روز دیگه تعطیلات شروع می‌شه؟ هرماینی:فقط یروز ،راستی یاد ی‌چیزی افتادم منو و آنی و هری‌ و رون تا قبل از ناهار نیم‌ساعت وقت داریم تا باهم به کتابخونه بریم *رون از پروفسور فلیت‌ویک که از چوب‌دستی‌اش حباب‌های طلایی درست می‌کرد و به درخت جدید می‌آویخت نگاهش را برداشت و گفت رون:آ..آره باید بریم *هاگرید همراه ما از سرسرای بزرگ بیرون آمد و گفت هاگرید:کتابخونه؟ اونم درست قبل‌از تعطیلات؟ خیلی درس‌خونین نه؟ *هری با گشاده‌رویی به هاگرید گفت هری: برای درست خوندن به اونجا نمی‌ریم راستش از وقتی که اسم نیکولاس فلامل رو از دهن‌تو شنیدیم می‌خوایم بفهمیم که اون کیه؟ *هاگرید که تعجب کرده بود گفت هاگرید:چی؟ مگه بهتون نگفتم فراموشش کنین؟ چیزی که اون سگ ازش مراقبت می‌کنه به شما هیچ ربطی نداره!! آنی‌‌لی: اما هاگرید ما فقط می‌خوایم بفمیم که نیکولاس‌فلامل کیه،همین هری:اگه خودت بهمون بگی کلی کارمون‌رو آسون می‌کنی تاحالاتوی 100تا کتاب رو گشتیم ولی چیزی دستگیرمون نشده حداقل ی‌راهنمایی بکن من مطمئنم که این اسم‌رو یک‌جایی شنیدم *هاگریدبا بی‌اعتنایی گفت هاگرید: من هیچی‌‌ نمیگم! رون: پس‌باید خودمون دنبالش بگردیم! *هرچهارتامون از هاگرید که ناراحت و دلخور شده بود جدا شدیم و به سوی کتابخانه رفتیم بعد از شنیدن این اسم از زبان هاگرید همه‌جارا دنبالش گشتیم تنها از این را می‌توانستیم دنبالش بفهمیم که اسنیپ در پی دزدیدن چیست؟ اما مشکلمان این بود که نمی‌دانستیم از کجا باید شروع کنیم؟ زیرا از کوچکترین فعالیت او کوچکترین اطلاعی نداشتیم در کتاب "جادوگران نامدار قرن بیستم" و "جادوگران برجسته‌ی عصر ما" هیچ اشاره‌ی به نام اون نشده بود در کتاب مهم‌ترین "اکتشافات جادوگری‌مدرن" و برسی‌پیشرفت‌های علم جادو نیز اسم او نبود با این حال ده‌ها هزار‌کتاب هزاران قفسه و صدها ردیف باریک در پیس‌رویمان بود هرماینی به کمک هم فهرستی درآورد در آن موضوع‌ها و عناوینی را یادداشت کرده‌بودیم که قصد‌داشت درباره‌ی آن جستوجو کند رون نیز به سرعت از کنار قفسه‌ها می‌گذشت و ازهرکدام یک کتاب بیروت می‌کشید من‌و هری در هنگام جستوجویش به قسمت ممنوعه‌ی کتابخانه رسیدیم که فکری به ذهن هری‌خطور کرد شاید اسم‌اورا اینجا بیابیم متاسفانه برای مطالعه و استفاده‌از کتاب‌های قسمت ممنوعه‌ی کتاب خانه مجوز رسمی با امضای یکی‌از اساتید ضروری بودو ما می‌دانستیگ که تهیه‌ی چنین مجوزی برایمان غیرممکن است! این‌کتاب‌ها درباره‌ی جادوی سیاه و طلسم‌های شیطانی بود که به‌هیچ وجه در هاگوارتز تدریس نمی‌شدن فقط دانش‌آموزان سال‌های بالاتر که درس‌های پیشرفته‌ی دفاع‌در‌برابر جادوی‌سیاه را می‌خواندند اجازه‌ی استفاده‌از این کتاب‌هارا داشتند
هدایت شده از تبلیغـات ^korean movie^
مـنـبـع و هـای پیـنـترسـتـی 🫐🌸🐋.𓂃⋆ با استیکراش اسکرپ بوک و بولت ژورنال خفن درست کن💆🏻‍♀💗Ꞌꞌ ⤿ʾ 𝗝𝗈𝗂𝗇𝗨𝗌𝇁𝇃𝇂 https://eitaa.com/joinchat/2241659402C567b282d56 🌝🌷⊹ پوستر هاش اتاقتُ خوشگل و پینترستی میکنن🪄🌿Ꞌꞌ معدن ایده های دکور اتاق و اسکرپ بوک 🎀🤌🏻𐄹.
هدایت شده از تبلیغـات ^korean movie^
کیفیت چاپ پوستر هاشون خیلی بالاست🤌🏻😮‍💨💗Ꞌꞌ ⤿ʾ 𝗝𝗈𝗂𝗇𝗨𝗌𝇁𝇃𝇂https://eitaa.com/joinchat/2241659402C567b282d56🧺🌸Ꞌꞌ قیمت مناسب تر از اینجــآ پیدا نمیکنی🌿🕯.𓂃⋆
چشاشووووو🥹 ✧@Harrypotter81
هری ✧@Harrypotter81
هرماینی یا اما؟ ✧@Harrypotter81