eitaa logo
حجت الاسلام دکتر حسن منصوری
309 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
24 ویدیو
10 فایل
این کانال جهت تبلیغ معارف اسلامی ایجاد شده است ارتباط با مدیر. https://eitaa.com/mansoori98
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨ ✨✨ ✨ 🟩 حفظ گوهر ايمان تا پايان عمر 📢 يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ حَقَّ تُقٰاتِهِ وَ لاٰ تَمُوتُنَّ إِلاّٰ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‌ 🔹اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! آن چنان كه حق تقوى و پرهيزكارى است از خدا بپرهيزيد، و از دنيا نرويد مگر اينكه مسلمان باشيد. 🟢 نكته‌ها و اشاره‌ها: 1⃣ «حق تقوا»، يعنى آخرين و عالى‌ترين درجه‌ى خود نگه‌دارى و پارسايى، كه پرهيز از هرگونه گناه و ستم و انحراف از حق را شامل مى‌شود. از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امام صادق عليه السلام روايت شده كه: حق تقوا آن است كه پيوسته اطاعت فرمان او كنى و هيچ‌گاه معصيت ننمايى و همواره به ياد او باشى و او را فراموش ننمايى و در برابر نعمت‌هاى او سپاسگزار باشى و كفران نعمت او نكنى. 2⃣ آيه‌ى فوق كه حق تقوا را از مسلمانان طلب مى‌كند، توسط آيه‌ى ۱۶ سوره‌ى تغابن تخصيص خورده است كه مى‌فرمايد: «تا آنجا كه توانايى داريد تقوا پيشه كنيد.» يعنى تقوا داراى مراحل و مراتبى است: مراتب پايين تقوا (مثل انجام واجبات و ترك امور حرام) بر همه‌ى مسلمانان واجب است، اما رسيدن به مراتب عالى تقوا و پارسايى، بستگى به قدرت و توانايى افراد دارد و هرچه تقوا بيشتر شود كمال و مرتبه‌ى انسان در نزد خدا بالاتر مى‌رود. 3⃣ آيه‌ى فوق راه چگونه زيستن كه همان با تقوا زيستن و نيز چگونه مردن كه همان مسلمان مردن است را به ما مى‌آموزد؛ يعنى همان گونه كه انسان در چگونه زيستن خود انتخاب‌گر است در چگونه مردن خويش نيز بايد انتخاب‌گر باشد. آرى، انسان در حُسن عاقبت خويش نقش دارد. 🟢 آموزه‌ها و پيام‌ها: 1⃣ به مراتب پايين تقوا راضى نباشيد و خواستار مراتب عالى آن باشيد. 2⃣ براى رسيدن به مراتب عالى پارسايى تلاش كنيد. 3⃣ ايمان آوردن مهم است، اما با ايمان ماندن مهم‌تر است. 4⃣ چگونه مردن و خوب مردن را خودتان انتخاب كنيد. 📚تفسیر مهر، جلد 3 ، صفحه 201 https://eitaa.com/hasamansoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️حضرت صاحب الزمان علیه‌السلام با اینکه از نظر ما غایب هستند، اما همواره از اعمال آگاهند، و این گناهان ماست که باعث شده تا ایشان را نبینیم، و تعداد کمی از افراد قادر به دیدار با ایشان هستند. 🔹تشرّف سید عبدالکریم کفاش سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟» سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم» حضرت چیزی نفرمودند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟» سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» 📙کتاب روزنه هایی از عالم غیب https://eitaa.com/hasamansoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عجب حکایت سختیست مرگ این مادر هنوز مانده به ره، دیدگان پرگهرش تمام دل‌خوشی‌اش چهار صورت قبر است چهار صورت زیبا همیشه در نظرش 🖤 سالروز وفات حضرت ام‌البنین سلام الله علیها مادر بزرگوار حضرت عباس علیه السلام همسر گرامی امیرمؤمنان علی علیه‌السلام الگوی زنان عاشورایی تسلیت باد🖤 https://eitaa.com/hasamansoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️ ▪️▪️ ▪️ 📯 انواع برادران 📣 قال الصّادقُ عليه‌السلام :  🔹الإخوانُ ثلاثةٌ: 1⃣ فواحِدٌ كالغِذاءِ الّذي يُحتاجُ إليهِ كلَّ وقتٍ، فَهُو العاقلُ 2⃣ و الثّاني في معنَى الدّاءِ، و هُو الأحْمَقُ 3⃣ و الثّالثُ في معنَى الدّواءِ، فَهُو اللّبِيبُ 🔹برادران سه دسته اند: 1⃣ يكى چون خوراك است كه هميشه بدان نياز است و آن خردمند است. 2⃣ دومى چون درد است و آن نابخرد است. 3⃣سومى چون داروست و آن شخص هوشمند است. 📘 تحف العقول : ص323 https://eitaa.com/hasamansoori
🔴 بهتره بری گردو بشکنی !! روزی لیلی از علاقه شدید مجنون به او و اشتیاق بیش از پیش دیدار او با خبر شد پس نامه ای به او نوشت و گفت: “اگر علاقه مندی که منو ببینی ، شب کنار باغی که همیشه از اونجا گذر میکنم باش” مجنون که شیفته دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست. شب لیلی اومد و وقتی او را در خواب عمیق دید! از کیسه ای که به همراه داشت یک مشت گردو برداشت و کنار مجنون گذاشت و رفت مجنون وقتی چشم باز کرد ، خورشید طلوع کرده بود آهی کشید و گفت : “ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم . افسرده و پریشون به شهر برگشت” در راه ، یکی از دوستانش او را دید و پرسید : چرا اینقدر ناراحتی؟! وقتی جریان را از مجنون شنید با خوشحالی گفت : این که عالیه ! آخه نشانه اینه که ،لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره ! دلیل اول اینکه : خواب بودی و بیدارت نکرده! و به طور حتم به خودش گفته : اون عزیز دل من ، که تو خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟! دلیل دوم اینکه : وقتی بیدار می شدی ، گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت پس برات گردوگذاشته تا بشکنی و بخوری ! مجنون سری تکان داد و گفت : نه ! اون می خواسته بگه: تو عاشق نیستی !! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد !! پس بهتره بری گردو بشکنی !! https://eitaa.com/hasamansoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪙🪙🪙 🪙🪙 🪙 💰 ایران را ارزان فروختید! 💎 روزی، وثوق‌الدّوله پس از تنظیم قرارداد معروف خود با انگلیس به خانه‌ی مدرّس آمد و گفت: آقا ! شنیده‌ام شما با قرارداد تنظیمی بین ما و دولت انگلیس مخالفت کرده‌اید!! مدرّس: بلی وثوق‌الدّوله: آیا قرارداد را خوانده‌اید؟ مدرّس : نه وثوق‌الدّوله: پس به چه دلیل مخالفید؟! مدرّس: قسمتی از آن قرارداد را برای من خوانده‌اند. جمله‌ی اوّلش که نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیّت شناخته است. انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیّت بشناسد؟! آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید؟! وثوق‌الدّوله : آقا ! به ما پول هم داده‌اند! مدرّس: آقای وثوق اشتباه کردید، ایران را ارزان فروختید. 📕 حاضر جوابيهاي شهيد مدرس ره https://eitaa.com/hasamansoori
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💰💰💰 💰💰 💰 🔮 نسیه نخر 🔹روي أن عليا عليه السلام اجتاز بقصاب وعنده لحم سمين فقال يا أمير المؤمنين هذا اللحم سمين اشتر منه فقال له ليس الثمن حاضرا فقال أنا أصبر يا أمير المؤمنين فقال له أنا أصبر عن اللحم. 💢 روایت شده است که امام علی علیه‌السلام از کنار قصابی گذشت و نزد او گوشت چاقی بود. قصاب گفت: «یا امیرالمؤمنین، این گوشت چاقی است، از آن بخر» حضرت فرمود : «پول آنرا ندارم» قصاب گفت: «من صبر می‌کنم، یا امیرالمؤمنین.» حضرت فرمود : «من بر گوشت صبر می‌کنم» 📘 إرشاد القلوب، جلد: 1، ص: 119 https://eitaa.com/hasamansoori