هنر امام حسن در سیاستمداری و دیپلماسی و تبدیل شکست نظامی قطعی به پیروزی سیاسی قطعی

محمد حسین ملکیان از شعرای جوان که معمولا سروده‌هایش در دیدارهای مختلف تحسین رهبر انقلاب را به همراه دارد در مراسم دیشب شعری خواند که رهبر انقلاب بارها او را تحسین کردند. یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می داد بر پیکر سری دارم که آن را می سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می داند تفاوت می کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!

خود می کشند و خود تعزیه می دارند! آیا می شود از طریق فضای بی در و پیکر مجازی، راه ترویج و تهییج شهوات و جرایم گوناگون را باز گذاشت اما هنگامی که جرمی - مثلا جنایت تلخ دبیرستان معین- رخ داد اشک تمساح ریخت؟! شدن که می شود اما بی شرافتی و رذالت محض است. آیا می شود گزینش را به دفعات و در برنامه های رسمی دولت، مورد طعنه و تمسخر قرار داد و پیش بینی نکرد که برداشتن گزینش یا شل انگاری آن، موجب به کارگیری چه جانورانی در مدارس و مراکز مشابه دیگر می شود؟! آیا می شود امور پرورشی را مورد استهزا قرار داد و مدارس را پولی کرد و افزایش راندمان درسی محض و نگاه کنکور محور و مدرک محور را غلبه داد و بر همان اساس، جذب افراد بی باور را محور کرد و منتظر فجایعی نظیر جنایت اخیر در دبیرستان غرب تهران نشد؟! آیا می شود با سرپوش حجاب اختیاری، ریشه عفت و حجاب و حیا را زد و به بهانه ترویج پیش کسوتان، سراغ هنرپیشه های روزگار طاغوت و میراث سینمایی مبتذل و مهوع آنها رفت و به بهانه دفاع از آزادی، راه ورود فاضلاب سکس و شهوت افسار گسیخته را در فضای مجازی به روی پیر و جوان و کودک باز گذاشت اما هنگامی که تعفن مسمومیت فرهنگی و اخلاقی بالا زد، قیافه غمخواری برای امنیت اخلاق و عفت عمومی به خود گرفت؟ این همان سبک سیاست و مدیریت غارتگر غربی در قواره کاپیتالیست و لیبرالیستی است که شهروندان را در قالب گاو و گوسفند و خوک تربیت می کند و پروار می سازد،؛ چنان که قابلیت دوشیده و قربانی شدن داشته باشند اما هرگز نخواهند و نتوانند از فضیلت و انسانیت و کراکت و عزت بپرسند. جهان به ظاهر مدرن غرب امروز انباشته از انواع جنایت های اخلاقی و جنسی است. متاسفانه سیاست بازان غربگرا، می خواهند همان مصیبت جهان غرب را برای ملت ما سوغات بیاورند. فضای مجازی دریچه سرایت این بیماری کشنده است. محمد ایمانی

شاخص های خط واقعی امام خمینی (ره) و مدعیان آن.. @hasan_rahimpour

چرا آیه "فاستقم کما امرت و من تاب معک" پیامبر اکرم را پیر کرد؟ @hasan_rahimpour

شناخت مواضع امام روح الله

سخت افزار انقلاب هست، اما نرم افزارش عوض شده به قول سلمان فارسی وقتي كه ديد بعد از فوت پيامبر ريختند به خانه علی و علی را به زور كشيدند به سمت مسجد برای بيعت. آنجا دارد كه بعضي از اصحاب خاص حضرت امير دست به شمشير به چشم علي نگاه مي‌كردند كه ايشان فرمان درگيری بدهند و حضرت امير با چشمش اشاره كرد كه كاری نكنيد. آنجا دارد كه سلمان فارسی كنار كوچه ايستاده بود و ديد كه دارند با علی چه می‌كنند. حضرت امير علامت داد كه كاری نكنيد.اين دورانی است كه بايد تحمل كرد. دوران سكوت برای وحدت. و دوران قيام براي عدالت بعداً خواهد رسيد. آنجا دارد كه سلمان فارسی وقتی كه ديد عمامه‌ علی را به گردنش انداخته‌اند و دارند او را ميبرند، به ديوار تكيه كرده بود و رو كرد به مردم و با لهجه فارسی گفت: كرديد و نكرديد.خطاب به آن جامعه و وارثان انقلاب پيامبر گفت: كرديد و نكرديد. مسلمانی كرديد و نكرديد. حفظ ظواهر كرديد اما باطنش را به باد داديد. مغز انقلاب را فدای قشرش كرديد و مضمون انقلاب را فدای فرمش كريد. در اين شرايط و بعد از تثبيت يك انقلاب، اگر نسل دوم و سوم انقلاب از مفاهيم انقلابی و از ارزشهای انسانی در جامعه بعد از انقلاب، جانانه و ابوذری دفاع نكنند و قيام نكنند و حتی اگر سخت افزار انقلاب حفظ بشود، نرم‌افزارش عوض می ‌شود. مقاله استاد حسن رحیم پور ازغدی با عنوان " على و سكولاريسم"

امام واقعی،امام قلابی...اگر راست میگویید در سالگرد امام جملات امام را بخوانید...

يك عده اى ميگويند ، ما بدون غرب نميتوانيم پيشرفت كنيم. امّا امام ميگفت ما ميخواهيم حسابمان را از غرب جدا كنيم. امام ميگويد ، كسانى هستند كه استقلال فكرى ندارند و دنبال اين هستند كه غرب چه ميگويد، يا ما چه بگوييم كه غربى ها خوششان بيايد، يا لااقل كارى كنيم كه آنها ناراحت نشوند. شما ديديد بعضى از مسئولين ما در همين ايام گفتند كه بعد از مذاكرات، ديگر هر حرفى را نميشود زد! يعنى ديگر مراقب باشيد و دهانتان را ببنديد و دوره آن ادبيات امام كه ميگفت "آمريكا هيچ غلطى نميتواند بكند" و "اسرائيل بايد از بين برود"، ديگر تمام شده است! اينها خطرناكند، اينها دارند ريشه خط امام را دانسته يا ندانسته، خواسته يا نا خواسته ميزنند. اين فكر ، درست نقطه مقابل و صدو هشتاد درجه، مخالف خط امام است. ميگويند مواظب حرف زدنمان باشيم، تا يك وقت آمريكا و غرب ، ناراحت نشوند. امّا امام ميگفت كارى كنيد كه دشمن از شما عصبانى باشد، امام ميگفت ، هروقت ديديد آمريكا و دشمنان دارند از شما تعريف ميكنند، بدانيد يك غلطى كرده ايد. بعد برخى ها ميگويند حرف زيادى نزنيم كه اينها ناراحت نشوند! واقعا ساده لوح اند كه فكر ميكنند، دشمن ميخواهد بيايد مشكلات ما را حل كند. اينها عقلانيت است يا سفاهت؟! كدام تجربه تاريخى اين را تاييد ميكند؟ كدام استدلال عقلى اين را ميگويد؟ كدام دليل شرعى اين را ميگويد؟ قرآن صريحاً خلاف اين حرف را ميزند. امام ميگويد استقلال فكرى بعضى را گرفته اند. همه اش دنبال اين هستند كه غرب چه ميگويد و چه ميخواهد. امام در بيست و يك خرداد پنجاه و هشت ميگويد، ما كه جمهورى اسلامى را ميخواهيم مستقر كنيم، ميخواهيم حسابمان را از غرب جدا كنيم. ميگويد آقا! ما اصلاً به معيار هاى غربى هيچ كارى نداريم، تمام. ما برنامه ديگرى داريم، برخى معيارهاى ما با شما تفاوت دارد، ما در زمين شما نميخواهيم بازى كنيم.اهداف، شعارها، ارزشها و روشهاى ما با شما يكى نيست، گرچه اشتراكاتى داريم. امام ميفرمايد، اما يك دسته غربزده ها در فكر اين هستند كه جمهورى اسلامى، اسلامى اش نباشد، همان جمهورى باشد كه غربى ها خوششان ميايد. امام ميگويد برخى از اينها خائن اند، برخى خيانت كار هم نيستند امّا از بس به آنها تزريق و تعليم شده، باورشان آمده كه غرب فلان و بهمان است. اينهايى كه فكرشان اينطور شكل گرفته، عامل نفوذ غرب در جمهورى اسلامى اند. يا آگاهانه، يا نا آگاهانه، نتيجه كارشان ، انحراف جمهورى اسلامى از مسير انقلاب و امام است. سخنرانی استاد رحیمپور با عنوان "پايان مرگ بر استكبار، پايان انقلاب اسلامى است" ٢٨ شهريور ٩٤

بیت المال را جارو میکرد بعد دو رکعت نماز میخواند و میگفت حالا میتوانم آرام بخوابم. @hasan_rahimpour

#سخنرانی_کامل استاد رحیمپور با عنوان "صهیونیستی کردن "قدس"؛ پروژه‌ای امپریالیستی یا جنگ مذهبی؟!" در همایش بین‌المللی گروه‌های غیردولتی حامی قدس شریف

ارتش انگليس به فرماندهى لورنس وارد بيت المقدس شد ، قدس اشغال شد و از دست عثمانى ها و مسلمين خارج گرديد.در اعلاميه بالفور ، فلسطين تحت قيموميت انگليس قرار گرفت ملك عبدالعزيز بن سعود، باباى ملك فهد، حاكم نجد تلگرام ميزند به سر ونيگيت ، فرمانده انگليسى ها در منطقه و ميگويد: " ورود ارتش سرافراز بريتانيا را به بيت المقدس تبريك ميگويم"!! اين قبل از تشكيل رژيم صهيونيستى است. فرزندش فيصل را ميفرستد به لندن كه پيروزى نيروهاى انگليس در فتح بيت المقدس را به پادشاه انگليس تبريك بگويد. بعد هم اعلام ميكند حكومت آل سعود هيچگونه مخالفتى با تلاش هاى دولت عليه انگلستان در راستاى ايجاد وطن جديدى در فلسطين، نشان نميدهد! در هزار و نهصد و بيست ، فلسطينى ها عليه اشغالگران انگليسى در قدس ، تظاهرات ميكنند و درگير ميشوند و بازار مسلمين همه اعتصاب ميكنند و مرحوم كاشف الغطاء ، عالم شيعى در نجف به حمايت از سنى هاى فلسطين و بيت المقدس راهپيمايى چند ده هزار نفرى راه مياندازد و شايد اين اولين راهپيمايى براى قدس بوده است كه به رهبرى مجتهدين شيعه در كربلا و نجف راه افتاد ولى آل سعود ظاهراً سنى، اعلام كرده بودند كه ترك هاى عثمانى و حنفى ها كافرند و پدر جد اين ملك عبدالله سقوط قدس را به انگليسى ها تبريك گفته است. حتى انگليس از اينها خواست كه اعتصاب و تحصن را در بيت المقدس بشكنند و آل سعود با پول و ريش سفيدى و صحبت با افراد با نفوذ ، تحصن و اعتصاب را به نفع انگليس ها شكستند. اينها اينقدر خبيث اند! مهم ترين ماموريت آل سعود از اولى كه رژيم صهيونيستى تشكيل شد، حفظ اين رژيم بوده است. حتى تشكيل اسرائيل بدون كمك رژيم آل سعود امكان نداشت. اگر حكومت آل سعود سقوط كند ، من به شما تعهد محضرى ميدهم كه شش ماه نميشود كه رژيم اسرائيل هم نابود ميشود. بخشی از سخنرانی استاد با عنوان "قصه ناتمام خون و شمشير، محاكمه آل سعود در دادگاه تاريخ"سال١٣٩٣ @hasan_rahimpour