eitaa logo
💚🌦 حسنات 🌦💚
165 دنبال‌کننده
933 عکس
1.5هزار ویدیو
36 فایل
🌦گلچینِ مجازی💚 🔍 عموماً با زمینه‌ی مذهبی و اعتقادی ✍️ مدیرِ «حسنات»: «سیدمحمدحسن صدری شال»، نمی از چشمه‌سار زلال حوزه‌‌ی علمیه‌‌ی قم @SADRI_SMH 🔻 إن‌شاءالله پاسخگوی سؤالات و شبهات خواهم بود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دزدی می‌گفت: ✏️وقتی در کلاس چهارم ابتدایی درس می‌خواندم روزی در حالی که مدادم را گم کرده بودم به خانه برگشتم. زمانی که مادرم متوجه شد با شدت تمام و به قصد انتقام مرا به باد کتک گرفت. او به من گفت که تو مسئولیت‌پذیر نیستی! به خاطر همین تنبیه بیش از اندازه‌ی مادرم تصمیم گرفتم که دیگر دست خالی نزد مادرم برنگردم و قصد کردم مداد هم‌کلاسی‌هایم را بدزدم! در روز بعد نقشه‌ام را شروع کردم و به یکی دو مداد هم اکتفا نکردم، بلکه از تمام هم‌کلاسی‌هایم دزدیدم! اوایل با ترس و لرز می‌دزدیدم ولی به مرور جرأت پیدا کردم به طوری که کوچک‌ترین ترسی در دلم راه نداشت. بعد از یک ماه از اولین دزدی این کار برایم آن لذت اولیه را نداشت پس به کلاس‌های مجاور رفتم و از کلاسی به کلاس دیگر برای سرقت می‌رفتم تا به اتاق مدیر رسیدم و پس از آن به یک سارق حرفه‌ای تبدیل شدم! 🔵قصه‌ی دوم مادری می‌گفت: ✏️وقتی پسرم در کلاس دوم ابتدایی درس می‌خواند روزی از مدرسه برگشت، دیدم که مدادش را گم کرده است. به او گفتم: با چه چیزی نوشتی؟ گفت: از هم‌کلاسی‌ام یک مداد گرفتم. به او گفتم: کار خوبی کردی. اما وقتی تو مدادش را گرفتی چه چیزی گیر او آمد؟ آیا از تو غذا، نوشیدنی یا پولی گرفت؟ گفت: نه، هیچ‌چیز نگرفت. به او گفتم: پسرم او با این کارش نیکی‌های زیادی را برای خودش ذخیره کرد. چرا او باید از تو باهوش‌تر باشد؟ چرا تو برای خودت نیکی‌ ذخیره نمی‌کنی؟ گفت: چگونه این کار را بکنم؟ گفتم: برایت دو مداد می‌خریم: یکی برای نوشتن و نام مداد دیگر را می‌گذاریم مداد نیکی‌. این برای این است که تو از این به بعد آن مداد را به هر کس که مدادش را گم کرده یا فراموش کرده بدهی. پسرم از این فکر خیلی خوشحال شد و وقتی این کار را عملی کرد خوشحالی‌اش بیشتر شد. به طوری که او در کنار یک مداد برای خودش، شش مداد نیکی برمی‌داشت. عجیب اینجاست که این پسرم از مدرسه بدش می‌آمد و سطح درسی‌اش هم ضعیف بود. بعد از اجرای این نقشه ناگهان دیدم که پسرم دارد از مدرسه خوشش می‌آید، دلیلش هم این بود که او با این کارش ستاره‌ی کلاس شده بود. تمام معلمان او را می‌شناختند و هم‌کلاسی‌هایش هر وقت گرفتار می‌شدند سراغ او می‌رفتند. در نتیجه پسرم عاشق درس خواندن شد و درسش روز به روز بهتر شد. نکته‌ی عجیب‌تر این است که با اینکه او هم‌اینک از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و ازدواج کرده و فرزند دارد اما هیچ‌وقت قلم نیکی را فراموش نکرد. به‌گونه‌ای که در حال حاضر او مسئول بزرگ‌ترین خیریه‌ی شهر ما است. 🔹پس باید در تربیت فرزندانمان برحذر باشیم و با لطف و محبت با آن‌ها برخورد کنیم و زمینه‌های منفی تربیتی آن‌ها را به نقاط قوت و ارزشمند تربیتی‌شان تبدیل کنیم. 📚از کتاب «بالحب نربي أبنائنا» (فرزندانمان را با محبت تربیت کنیم) نوشته‌ی دکتر «عبدالله محمد عبدالمعطي» ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️