هدایت شده از کانال رسمی استاد حسن عباسی
Eghtesad Arbaeeni_990715.mp3
24.17M
🎙 #صوت سخنرانی استاد حسن عباسی
🔺 موضوع: اقتصاد اربعینی؛ جهاد متنعمین و محرومین
🗓 ۱۵ مهر ۹۹
📍 تهران، فرهنگسرای عترت
📹 مشاهده در یوتیوب:
▫️ youtu.be/O7NHtJEoXk4
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
هدایت شده از اخبار استراتژیک
💚 قرائت زیارت اربعین، همنوا با رهبر انقلاب
🌹 به همراه متن زیارت اربعین
🔺 پنجشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۰
📲 پخش زنده از شبکه یک و شبکههای اجتماعی KHAMENEI.IR
🌐 اخبار استراتژیک
📡 @StrategicNews_ir
🔰 خاطرهنگاری از سالهای اندیشهجویی
✍ مهدی انصاری
1⃣ بخش نخست
بعد از فراغت از کنکور و پیش دانشگاهی، هر هفته چک می کردم که در سایت درج شده بود: پنجشنبه ساعت هشت صبح، دانشگاه تهران، تالار ابن سینا. اما هر چهارشنبه شب اطلاع رسانی می کردند که: جلسه فردا لغو شد.
چندین هفته به این منوال گذشت و من منتظر بودم که بالاخره یک شب خبر لغو درج نشود، و این هم شد، اما با یک تغییر جدید. آدرس عوض شده بود. خ خشی. چشمانم گرد شد. پایین تر از فلکه لوزی. اشک در چشمانم حلقه زد. ساختمان فطرت. فریاد زدم و خانه را روی سرم گذاشتم. باورم نمیشد از پس این همه لغو شدن جلسات، خبری منتشر شود که قرار است جلسه سر کوچه خودمان برگزار شود.
ده سال از آن روز می گذرد. اولین بار که استاد را دیدم، ویدیویی بود که دوم دبیرستان، یکی از بچه های سال پایینی، فرهمند، داده بود. در آن ویدیو مردی را دیدم که مدام فریاد می زند، خانواده جذب حرف ها شدند اما من نه. تا اینکه گذشت و به برکت فتنه، استاد را برای بار دوم در برنامه دیروز امروز فردا دیدم. بحث سکولاریزاسیون دانشگاه ها مطرح بود. از آن جا که در دوره دبیرستان بعضی کتب استاد مطهری را خوانده بودم، خیلی جذب بحث و استاد شدم. از آن جا بود که شروع شد. در آن موقع ما مشغول آمادگی برای کنکور بودیم. فردای برنامه استاد، در مورد نقدی که به استفاده نابجای مولانا از واژه صلح در برابر جنگ داشتن، با فرزند یکی از مدیران رسانه ای آن موقع بحث مفصلی داشتیم. اولین دفاع من از استاد، بدون آشنایی نزدیک با ایشان بود و صرفا از موضع ایشان دفاع کرده بودم.
کنکور که تمام شد، سخنرانی هایش را دانلود کردم و گوش می کردم. در ماه رمضان آن سال، عمویم مسئولیتی در نمایشگاه قرآن داشت، برای همین زیاد نمایشگاه میرفتم و می آمدم. داشتم از کنار غرفه ها رد می شدم که صدای استاد را شنیدم. جلو رفتم برای خرید سی دی هایش اما، خودش را دیدم. جلسه ای بود با حضور استاد و آقای شاه حسینی در مورد فیلم ملک سلیمان. نفسم بند آمده بود.
برای اولین بار از نزدیک دیده بودمش. یادم می آید در آن سال ها قضیه واکنش آب به اصوات گوناگون، از موسیقی ها گرفته تا قرآن خیلی روی بورس بود و استاد به این مسئله ایراد وارد می کردند. تا آخر جلسه ماندم تا از استاد دلیلش را بپرسم. خیلی دورش شلوغ بود. تا آخرین لحظات نمایشگاه ماند. برخوردش با همه خیلی خوب بود. وقت نمایشگاه تمام شده بود و چراغ ها را خاموش کردند، اما هنوز استاد با آغوش باز به توضیحات جوانان و غرفه هایشان توجه می کرد. بالاخره من هم سوالم را پرسیدم.
لکنت گرفته بودم. انگار فهمیده بود، با آرامش نگاهم می کرد و به نشانه تایید سر تکان می داد تا اینکه آرام تر شوم. بالاخره جانم بالا آمد و سوالم را کامل پرسیدم و استاد نظرشان را در مورد تعمیم نگاه ساینتیستیک با محوریت ابطال پذیری پوپری و انتساب آن به دین گفتند.
از اینکه با آرامش، در میان آن همه شلوغی جوابم را داد، بیش از پیش جذبش شدم. تا اینکه فهمیدم هر هفته، کلاس های کلبه کرامت، سر کوچه ما برگزار می شود... .
ادامه در پست بعدی ...
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🔰 خاطرهنگاری از سالهای اندیشهجویی
✍ مهدی انصاری
2⃣ بخش دوم (پایانی)
گذشت تا اینکه استاد را برای همایش وترِ بسیجِ دانشگاه شهید رجایی، به اردوگاه آبعلی دعوت کردیم. من مسئول استقبال از استاد بودم. از آنجا بود که دیگر استاد من را با نام شهید رجایی صدا می کرد. استاد حافظه عجیبی دارد.
خاطرات زیادی در این بین است. اجازه همراهی استاد در سخنرانی ها و سفرهای استانی. تماشای وضعیت استاد در تلاطم ها و حمله های رسانه ای، زندان و... . انگار همه این ها برای آن بود که ما در کنار استاد تجربه کنیم و یاد بگیریم. در آن اوایل چند تا کلیپ از سخنرانی های استاد تدوین کردم. یکی از آن کلیپ ها با عنوان ربا جنگ با خدا باعث ورود من به تدوین حرفه ای فیلم مستند شد. استاد همیشه می گفتند در تدوین نمان، خودت مستند بساز و ترخیص رقم خورد. به نظر می رسد استاد برای هر کس تایم لاینی در ذهنش متصور شده است و طبق آن تایم لاین هدایتش می کند و مشوق هایی برایش قرار می دهد. رونمایی ترخیص در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با فشارهای زیاد لغو شد. اما استاد ترخیص را در کلبه کرامت رونمایی کردند و مرا هم پشت تریبونی قرار دادند که همیشه خودشان را پشت آن دیده بودیم.
اما گذشت و گذشت، تجربه روی تجربه، آموزه روی آموزه تا اینکه مستند اختاپوس شروع شد. تمام تجربه هایی که در کنار استاد داشتم را حالا خودم در ابعاد کوچک تر تجربه می کردم. حمله های رسانه ای، بازداشت، دادگاه، پرونده، تهمت، فشار و... . تجربه های پیشین در کنار استاد و هدایت ایشان در صحنه بود که مستند اختاپوس مورد توجه خیلی ها قرار گرفت. هم مردم زخم خورده، هم افراد شاخصی چون حاج سعید قاسمی.
ده سال از اولین جلسه حضور من در کلبه کرامت می گذرد. باید یک تشکر ویژه کنم از وحید یامین پور بابت آن برنامه که مسیر زندگیم را مشخص کرد و در واقع آن برنامه بود که زندگی مرا به دو قسمت تقسیم کرد.
و تشکر فراوان از مجید صحراگرد که دست مرا در اندیشکده یقین گرفت. و خانم بهمنی که الگویی عینی برای بانو هستند و البته خود استاد که واقعا هر چه می گذرد بیشتر می فهمم که چقدر نمی شناسمش گر چه هر بار درکم نسبت به شخصیتش بیشتر می شود.
Instagram.com/mahdi.ansari.j
Instagram.com/kolbehkeramat
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🖼 الگوی معیشت اربعین
🔹 نخبهی نظرگرای غربی متکبرانه الگوی معیشت خود را به عنوان الگوی نهایی اعلام میکند؛ نخبهی عملگرای غربی نیز منابع و ثروتها را جمع میکند و بدون در نظر گرفتن بقیهی جامعه فرار را بر قرار ترجیح میدهد و برای خود در #ناکجاآباد، مخفیانه پناهگاه لوکس میسازد.
🔹 در #الگوی_معیشت_اربعین نه فقط ثروتمندان، بلکه حتی فقرا، به جای فرار، داشتههای خود را متواضعانه به میان مردمی میآورند که حتی ممکن است هنگام دریافت خدمات با آنها متکبرانه برخود کنند، اما به تدریج تواضع خدماتدهندگان تکبر آنها را نیز از بین میبرد.
#️⃣ #اربعین #عکس_نوشت #عکس_نوشته #قرار #فرار
#illustration #photoart #phototext #arbaeen_walk #Arbaeen2020
📱 معیار در سایر شبکههای اجتماعی
⏺ اینستاگرام | روبیکا
💡 اندیشکده - رسانکده معیار
📡 @Meyaarr
🔸 مرجع تقلید بود، اما دفتر نداشت. بخشی از منزل را کرد دفتر. روز افتتاح، بنری زدند که بالایش حدیث پیامبر و زیرش درشتتر نوشته بود؛ دفتر آیتالله...
🔹 عصبانی شد.گفت همه بدبختی ما همین است که اسم من را بزرگتر از پیغمبر مینویسیم
🏴 آقامجتبی تهرانی را در سالروز رحلتشان - اربعین ۱۳۹۱ - به صلواتی مهمان کنید.
✍ دانیال معمار
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
🔰 انقلابیهایی که ضدانقلاب شدند!
➖ چهرههایی که تاریخ آنها را از یاد نخواهد برد
@Farsna
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students
عباس میلانی کارپرداز اندیشکدههای آمریکایی، گویا مامور شده تا در نمایشی مضحک «قانون اساسی آمریکایی برای ایران دموکرات» را که در همان اندیشکدهها پخت و پز شده، از آستین مرحوم #شجریان بیرون آورد تا عناصر لازم برای #رژیم_چنج ایران توسط ضدانقلاب کامل شود.
حسام الدین حائری زاده
🔻کانال توییتری حاضرجواب🔻
@Haazer_javab1
instagram.com/Haazer_javab1
هدایت شده از مشق استراتژی | حائری زاده
🟩 برساخت «ربّنا» در حیرت ابتهاج
برخی در تحلیل جایگاه نوای زیبای ربّنای شجریان در کلیت نگاه دینی و سیاسی و سبک زندگی او ابهاماتی دارند و تعارضات موجود را نمیتوانند حل کنند که مگر این نیست که هنر دینی و متعالی از هنرمند متدین و نورانی صادر میشود؟ شجریانی که متدین و متشرع نبود، چگونه در تیر ماه ۱۳۵۸ آن ربّنای مناجاتگونه از او صادر شد؟
✳️ هوشنگ ابتهاج درباره ربنای مرحوم شجریان نظری خاص داشته که به نظرم بسیار مهم هست: «ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭ ﺑﺨﻮﻧﻪ، ﻫﯿﭻﮐﺲ. حتی ﺧﻮﺩ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ!»
یعنی چی؟! یعنی اتفاقی بوده؟ شاید این جور برداشت بشه. اما من نگاه دیگری دارم.
b2n.ir/957287
❇️ ابتهاج ادامه داده: «ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ... ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺘﻮﺩﯾﻮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭﯼ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ، ﺿﺒﻂ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻦ «ﺭﺑّﻨﺎ». ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﻧﻮﺍﺭ اصلی اﯾﻦ ﺭﺑّﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﻧﺪﺍﺭﻣﺶ. ﻣﻦ ﺍﻭﻝ ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﯿﻪ، ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺣﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩﻡ. ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﻧﻪ، ﭼﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺣﯿﺮﺕﺁﻭﺭﯼ ﺩﺍﺭﻩ! اصلا ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ! (ﺳﺮﺵﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ) ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﻩ، ﭼﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ «ربّنا» ﻫﺴﺖ (ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ) ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ، ﯾﮏ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺗﻮﺵ ﻫﺴﺖ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺎﺷﻘﻪ ﻣﯽﮐﻨﻪ، ﻫﻤﻪﯼ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺻﺪﺍ ﻫﺴﺖ! ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎﯼ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﺎﯾﻪﺍﯼ ﺧﻮﻧﺪﯼ؟ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ… واقعا نمیشه ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺷﻮﺭﻩ، ﺍﻓﺸﺎﺭﯾﻪ، چیه!»
✅ به نظر من آن ربنا، ربنای شجریان نبوده، بلکه ربنای ملت مؤمن ایران بوده است؛ حاصل ‹ایمان جمعی› ملتی بوده که حدود چهار ماه از انقلاب نورانی آنها گذشته بود. به قول امام که فرموده بود: «میبینم ملت الهی شدهاند» بخشی از این ملت، مرحوم شجریان بوده است که در این فضای الهی نفس میکشیده و قطعا متاثر از آن بوده است. این اثر ‹برساختی› از آن اتمسفر نورانی بوده است. مجال توضیح تفصیلی در مورد مفهوم برساخت نیست، بماند برای اهل فن...
البته بحث من فراتر از اثرپذیرفتن شجریان از جوّ آن موقع است، منظور دقیقترم این است که گاهی ممکن است خدا به انسان نعمتی دهد که علت آن خود او نبوده، بلکه تنها وسیلهای برای دریافت فیض الهی به واسطهی نورانیت جمعی بوده که خدا خواسته به آن جمع تفضّل و مرحمت کند و او توفیق یافته که مجرای آن فیض الهی شود. او تا آخر عمر اگر شکر آن لحظه ویژه را به جا آورد، کم است.
شجریان با آن ربّنا در هویت جمعی ملت مؤمن ایران شریک شد. شکر آن نعمت میتوانست نعمتش افزون کند. خدا چه داند، کاش قدر آن نعمت انحصاری و خاص را بیشتر میدانست. اما قطعا درسی هست برای همه ما که بسیاری از نعمتهایی که دریافت میکنیم ماحصل توفیقی بوده که از ناحیه نورانیت جمعی به دست آوردهایم. در همین فضا، مثلا تطور حامد زمانی هم مورد مطالعاتی مهمی است و البته فرصت برای او باقی است. هر کدام از ما چه؟ چه نعمتهایی به دست آوردهایم که ماحصل توفیقی بوده که از ناحیه نورانیت جمعی به دست آوردهایم؟ حکمت شرکت در جمعهای عزاداری و مناجات همین است که اگر عنایتی به جمع میشود ما هم از آن بهرهمند شویم. در تولید اثر هنری، تولید علم و هر خلاقیت دیگری هم همین قاعده وجود دارد؛ معمولا تولید فکر یا خیال، این قدر شخصی نیست که منحصر در نهاد هنرمند باشد، بلکه منبعث از نهاد جمعی (فطرت جمعی) هست که منشأ آن بوده و اگر این قاعده را نشناسیم از بسیاری نعمتهای الهی محروم خواهیم شد که منشأ آنها #برکت_جماعت است. عصر انقلاب اسلامی، عصر تزاید این گونه نعمتهاست. یکی از دلایلی که جمهوری اسلامی ایران را دوست دارم و به آن افتخار میکنم همین است.
#حکمت_جماعت
🔘 پینوشت:
- منبع صحبتهای ابتهاج در کتاب «پیر پرنیاناندیش» است.
- این یادداشت موجز، بنمایهی نظریهای است در باب «علوم اجتماعی اسلامی» که تفصیل جوانب آن به وقت و در جایش.
🖋✍مشق استراتژی | حسام الدین حائری زاده
@h_haerizadeh