5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍مسابقه داریم چه مسابقه ای🤩🤩
⭐️#نوجوان_پلاس
با جوایز ویژه 😍
🔴فقط یادت نره محتوا هاتون با موضوع استکبار ستیزی👊 باشه
تولیدات تون را به این شماره 09922358782 در شبکه های اجتماعی بفرستید
🔴🔴جزئیات مسابقه در فیلم 👆👆👆
وقت کمه زود باشید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
حوزه بسیج دانش آموزی شهید فهمیده درچه
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️امر به معروف اسرای نوجوان به خبرنگار زن...
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مجید_قربانخانی
تا پیش از سفر #کربلا خیلی پسر شری بود ، همیشه #چاقو در جیبش بود ، #خالکوبی هم داشت.
وقتی از سفر #کربلا برگشت #مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از #امام_حسین_ع خواستی؟!
#مجید گفته بود یه نگاه به گنبد #امام_حسین_ع کردم و یه نگاه به #گنبد #حضرت_عباس_ع انداختم و گفتم آدمم کنید .
سه چهار ماه قبل رفتن به #سوریه به کلی #متحول شد ، بعد از اون همیشه در حال #دعا و #گریه بود. #نمازهایش را اول وقت می خواند .
خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه #دعا بخوانم و #گریه کنم و در حال #عبادت باشم.
💠یادشهداکمتر از شهادت نیست💠
🌹🍃🌹🍃
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian
🌷🌾 امیر خیلی بامعـــــرفت بود..
جلوی درب مسجد ایستاده بودیم، یه چرخی هم که بارش میوه ی طالبی بود جلو مسجد داشت میفروخت، یه آقایی که داشت سوا میکرد یه طالبی از دستش افتاد و له شد.🌱
بدون اینکه فروشنده ببینه گذاشت رو چرخ و بقیه رو خرید و رفت، امیر که این صحنه رو دید رفت جلو همون طالبی له شده رو خرید، اون طالبی رو خرید بدون اینکه فروشنده متوجه بشه.🌱
🌷شهیدیکه هر روز صبح
پای 🌾مادرش را میبوسید...
#شهیدمدافع_حرم_امیرلطفی
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۹/۲🌹
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian
#تازهداماد_سه_روزه....
🌷ماشین آمده بود دم در، دنبالش. پوتین هایش را واکس زده بودم. ساکش را بسته بودم. تازه سه روز بود که مرد زندگیم شده بود. تند تند اشک های صورتم را با پشت دست پاک میکردم. مادر آمد. گریه میکرد. _مادر حالا زود نبود بری؟ آخه تازه روز سومه.
🌷علی آقا گوشهی حیاط گریه میکرد. خودش هم گریهش گرفته بود. دستم را گذاشت توی دست مادر، نگاهش را دزدید. سرش را انداخت پایین و گفت: «دلم میخواد دختر خوبی برای مادرم باشی.»
🌷....دستم را کشید، برد گوشهی حیاط، گفت: «این پاکت ها را به آدرس هایی که روشون نوشتهم برسون. وقت نشد خودم برسونمشون زحمتش میافته گردن تو.» پول هایی که برای کادوی عروسیش جمع شده بود، تقسیم کرده بود. هر پاکت برای یک خانوادهی شهید....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهيد حجت الاسلام مصطفی ردانیپور
راوی: همسر شهید معزز
📚 کتاب "ردانی پور" انتشارات روایت فتح
#شهید_ردانی_پور
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian
🔸توی سن پانزده سالگی بود برای کمک به مسجد جمعه شب ها میرفت بهشت زهرا، توی سن نوجوانی وغرور !
🔹وقتی بهش میگفتم مامان اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، میگفت مامان خیلی لذت داره برا خدا گدایی کردن...
🔸مصطفي ازهمان نوجوانی درحال "خودسازی" بود و خیلی زجرکشید و اجرش رو دید ...
🌷 #شهید_مصطفی_صدرزاده
💐🍃🇮🇷🍃💐
@hasanalitorkian