فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪻| هرچه کویت دورتر
دل، تنگ تر مشتاق تر
در طریق عشق بازان
مشکل آسان کجا؟!
#الی_الکربلا
💠@hasandina1
🪐✨ | با خنکی نسیم همقدم شدن تا رسیدن به دریا، از اینجا شروع می شد.
کم کم نجف را خالی تر میبینی. فردا اربعین است.
بهانه ی پشت بام هتل، فرصت خوبی برای تماشای غروب و دلتنگ تر شدن بود. غنیمت شمردم اش و شد این چند جمله.
خاصه به اسامی این محفل ۶۳ نفره مجازی مراجعه کردم تا با معرفت یاد کنم.
نجف دعاگوییم ...
@hasandina1
🌻 | گفتم بِدَوم تا تو همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه گویم گِله ها را
چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را
پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
💠@hasandina1
🌙✨ | از لابه لای افشانه های آب، گنبد به زحمت پیدا میشود. چشم های خیس اشک و عرقم را تازه میکنم، بلکه واضح تر ببینم. حرف هایم را آماده و مرور میکنم که تحت گنبد شریف چه بگویم و چه بخواهم. روضه باب الحوائج هم که چاشنی همه ی اجابت هاست.
«رسیدن» آمال همه ی مشتاقان است؛
«سوختن» غایت همه ی عاشقان ...
یک سال، برایت حرف و درد دل آوردم.
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را ...
🌼@hasandina1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 | زائران درگهت را بر در خلد برین
میدهند آواز طبتم فادخلواها آمنین
🔰@hasandina1
🔸 | بر خلاف آداب زیارت تصمیم گرفتم دقایقی، رو به گنبد سرم را زمین بگذارم و دراز بکشم. آسمان و ابرها از داخل حرم دیدنی تر بودند. چشم هایم را میبندم...
آرامشش باور کردنی نیست...
صدای ساعت و ازدحام زائران، هر از چندگاهی چشمان گرم شده ام را باز میکند.
همین ده دقیقه کافیست تا زنده شوم.
صدای اذان مناره ها را پر میکند: حی علی الصلاه.
▪️@hasandina1
🌻 | درگیر خواستن ها و ندانستن ها؛
سردرگم صلاح ها و حکمت ها؛
رشته افکارم پاره میشود...
چه میخواهم؟!... نمیدانم
به صلاحم هست؟! ... نمیدانم
پس خیرم چیست؟! .... نمیدانم
همه ی ماحصل یکسال دوری در این زیارت میوه میدهد که: «نمیدانم»
من هیچ نمیدانم اما تو برای من بخواه؛ تو برایم اجابت کن؛ تو برایم مقدر کن و نهایتا خودت هم جزا و کیفر کن.
«ای که مرا خوانده ای...
راه نشانم بده ... »
🔰@hasandina1
🪻 | او: محبت دنیا با محبت امام حسین(ع) که تو یه دل جمع نمیشه؛ قربونت برم!!!
🔻@hasandina1
✨ | خودش بود! با همان لبخند حرص درآور و انرژی بخش اش!!! جوری میخندید که انگار هیچ غمی در دنیا نداشت.
در خطی های ۱۷ شهریور به سمت دانشگاه با او آشنا شدم. هر روز صبح خورشید از پشت عکسش که روی یکی از ساختمان های بلند خیابان بود طلوع میکرد.
مرا هم به خنده وا میداشت. رفیق شدیم. امروز اما او میزبان بود. عجب پذیرایی!!!
سلام علی (رفیقم) را هم به او رساندم.
او ...
دلخوشی همه ی نشدن ها است.
(ن)میشود در این زمانه پاک بود.
(ن)میشود در این روزگار نصرت امام(عج) کرد.
(ن)میشود در این روزگار گرگ نبود.
💠@hasandina1
🪐✨ | شاید چند بیت شعر،
شاید راندن تا جایی که نمیدانی،
شاید شنیدن موسیقی اتفاقی،
شاید دیدن چیزهایی که جزئی ست و انتظارش را نداری
همراه خوبِ بعضی شب هایت باشد.
✨@hasandina1