در ادامہ چایت را من شیرین میکنم !
سارا و دانیال بار دیگر با مرگ دست و پنجہ نرم مۍکنند و آن کس کہ در ماجراۍ قبل . .
گریختہ بود باز میگردد و این بار دخترِحاج اسماعیل نیز دامنش بہ این بازۍ گرھ میخورد و امنیت کشورمان بھ مخاطره مۍافتد .🇮🇷!
-نویسندھ ❲ زهرا اسعد بلند دوست ❳!
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#رمانی_امنیتی پر از دوراهیهای خطرناک و فتنههایی که باید از میانشان راه راست را پیدا کرد..... ❤️🔥
#مثل_بیروت_بود🤍📚
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
یه قاچ از کتاب...
ـــــــــــ دیگر ایمان داشتم، امنیت چیزی است که تا آن را از دست ندهی، قدرش را نمیدانی.ــــــــــــــ♡
#مثل_بیروت_بود 📚
یه قاچ از کتاب....
ــــــــــــــ پدربزرگ راست میگفت؛ گاهی آدمها یکشبه پیر میشوند. من یکشبه مُردم.😭ــــــــــــــــــــــ
#مثل_بیروت_بود 📚
#واریزی🌱
کتابخونِ همیشگی مون از #تهران🌹
ــــــــــــــــــــــ
#صعود_چهل_ساله ۱
#صعود_چهل_ساله۲
#خود_خدا
#خدازاده
ـــــــــــــــــــــــــ
مال و عمرتون پربرکت باشه🦋
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
با پیگیری های متعدد و به سختی... 🥴 امــــــــــــروز #تخفیفات_ویژه و #ارسال_رایگان (سفارشای بالای 1
.......
ســـــاعات پایانیه ⭕️
عزیزایی که شماره کارت گرفتین
لطفا تا امشب ثبت بشه که شرمندتون نشم🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــ
#واریزی🌱
کتابخونِ مون از #کــــــرمان🦋
ــــــــــــــــ
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
#سلام_بر_ابراهیم جلد دو
#عمارحلب
#ارسال_رایگان 🎁
#تخفیفات_ویژه 💥
ــــــــــــــــ
ممنونم بابت اعتمادتون🌹
#واریـــــزی💥
دوست کتابخونِ مون از #فارس/اقلید🌹
ــــــــــــــــــــ
#پسرک_فلافل_فروش 20 جلد
#شاهرخ 11 جلد
#شهیدنوید
#کارفرهنگی #نذرکتاب🍃
#تخفیفات_ویژه💥 #ارسال_رایگان 🎁
ــــــــــــــــــــــ
ان شاءالله همیشه تو همین مسیر بمونین و پیشرفت کنین. نگاه شهدا بدرقه ی زندگیتون💚
ـــــــــــــــــــــ
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#واریزی🌱
کتابخونِ مون از #اصفهان 🦋
ـــــــــــــــــــ
#شهیدنوید
#اسم_تو_مصطفاست
#ارسال_رایگان 🎁 #تخفیف_ویژه 💥
ـــــــــــــــــــــ
عمرتون پربرکت 🌱
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#باروت_خیس
📌یک خبرنگار غیر معمولی، برای رسیدن به هدفی بزرگ، همه جا را زیر و رو می کند. سینه اش انبار #باروت است اما جز برای سرکوب احساس تربیت نشده. حالا او تمام آسیای غربی را جستجو کرده تا در عراق به مقصودش برسد.
🖇دختری که آموزش هایی طاقت فرسا را در دژ های نامقدس سرزمین مقدس گذرانده تا بدل به اسلحه ای شود برای شکار فرمانده.
فادیه فقط چند بند انگشت تا نشستن مدال افتخار عبری بر سینه اش فاصله دارد اما ناگهان…
🔗دانیال و حاج اسماعیل ( #مثل_بیروت_بود) این بار هم در مسیر طغیان ایستاده اند. قرار است فادیه چون تاسی سرگردان بچرخد تا بالا بیاورد تمام آن جفت شیش های مشقی اش را.
در این میان پای یک غریبه آشنا هم باز می شود، موساد و مهره هایش، عقرب زرد به دنبال سهم خود از اتفاقات آشوب زده است.
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
" #باروتخیس"
حدسش هوش بالایی نمیخواست. در مردمکهایش خیره ماندم. بیرمقی و خستگی در این عسلیها بیداد میکرد. چقدر فادیه ی احمق دلتنگِ آن به بسام مهربان بود!
باران نرم نرم شروع به باریدن کرد. بسام با زبان، لبهای رنگ پریدهاش را تر کرد:
«باروتِ خیس. اسم پروندهت باروت خیسه.»
چه نام عجیبی!
#ارسالی_اعضا♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•