eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
576 ویدیو
3 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
تو حواس من بودی از وقتی رفتی... همه سراغت را میگیرند هی می پرسند حواست کجاست؟ ــــــــــــــــ 📚 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
"قصه‌ی ننه علی" برگشتیم خانه حسین بدجور دمق شده بود و حرف نمی زد. شام نخورد. گفت: «مامان تا کی میخوای این کارای بابا رو تحمل کنی؟! یه شب بدون کتک سر رو بالشت گذاشتی؟! یه شب با آرامش خوابیدی؟ یه روز صبح بدون ترس و دل شوره از خواب بیدار شدی؟ چرا این زندگی رو ول نمیکنی بری؟!» - باباتون به من ستم کرده قبول اما کجا برم پسرم؟ شماها رو دست کی بسپارم؟ من حرمت خون برادرات رو نگه داشتم و تا الان بابات رو تحمل کردم. خدا بزرگه شما فقط بدون حق نداری دخالت کنی و تو روی بابات وایسی خدایی نکرده عاق پدر میشی تحمل کن بسپار به خدا خودش درست میکنه. ـــــــــــــ 🌹 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛توجــــــه توجــــــه.....😳 💢فقط اونجاش که میگه اگه با صاحب اینجا آشنا بشی.... 😂❤️ ــــــــــــــــ خیلی خوبین ♡♡بمونید براااااام♡♡ ♡♡ 😌 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
بشکنــــــه کمـــــــر 😅 این بریده کتاب ♡♡ بود😌🥰
♡😉 📚 ★᭄ꦿ↬ @yaa_zahraa18📲 •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
😭کتاب دخترها بابایی اند چه روایت پدر-دختری زیبایی داشت. فقط جایی که فاطمه، دختر شهید که منتظر پدرش بوده تب می‌کنه و گلوش از بغض ورم می‌کنه... چه دل بزرگی داشتی شهید جواد محمدی🥀 ــــــــــــــــــــــــ ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🔻 مقام معظم رهبری میفرمایند: «در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی، همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری، از طریق کتاب جاودانه مانده‌اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است.» حالا شما کتاب نخر و نخون! کی ضرر میکنه؟!! مدیر کانال محترم حسیبا یا ما؟!!!😅 😅 😌
با یه کلیپی که خیلییییی حقــــــــه😂 فعالیتمون رو شروع کنیم ان شاءالله 😉 ــــــــــــــــــــــــ 😅
خیلی دیدمش چراااا؟! 😂❤️
روح راکب بدن و سوار بر آن است.اگر در این دنیا میخواهی روح را به مقصد برسانی،باید بدن را تیمار کنی تا زمین گیر نشود و تو را از راه بازندارد ــــــــــــــــــــــــ ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو نهایت عشقی نهایت دوست داشتن و لا به لای این بی نهایت ها چقدر خوشبختم که تو رو دارم ...🥺 ❤️
حواستان باشد! اینجا خیلی زود، دیر می شود! جایی که همه چیز تاریخ مصرف دارد؛ حتی آدم ها، حتی رابطه ها... این روز ها کسی حال و حوصله ای برایِ غرور و قهرهایِ طولانی ندارد! باید مراعات کرد، باید مراقب بود، قبل از این که دیر شود! آدم هایِ خوبِ زندگی تان را سنجاق کنید به دایره ی اولویت و حواستان، و روابط عاطفی و شخصی تان را لحظه ای به حالِ خود رها نکنید! به خاطرِ خودتان می گویم... زمانه ی خوبی نیست! مبادا چشم باز کنید و ببینید، همان کسی که تا دیروز برایتان جان می داد؛ غریبه ترین آدمِ دنیایتان شده! آدم هایِ امروز، راحت عوض می شوند، راحت تغییر مسیر می دهند، و خیلی راحت، فراموش می کنند! به آدم هایی که هنوز خوب مانده اند؛ نه بهانه ای برایِ تغییر بدهید، نه فرصتی برایِ بد شدن! مراقبِ دلبستگی هایتان باشید. ـــــــــــــــــــــ ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
😭کتاب دخترها بابایی اند چه روایت پدر-دختری زیبایی داشت. فقط جایی که فاطمه، دختر شهید که منتظر پدرش بوده تب می‌کنه و گلوش از بغض ورم می‌کنه... چه دل بزرگی داشتی شهید جواد محمدی🥀 ــــــــــــــــــــــــ ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
«چایت را من شیرین میکنم» _چرا نماز میخونی؟🤔 لبخند زد و دانههای گلی تسبیح را، با انگشتانش به بازی گرفت. _شما چرا غذا میخورین؟☺️ سؤالش مسخره بود. پوزخند زدم.😏 _ واسه این که گرسنه نمونم... نمیرم.☹️ آرام لبخند زد و گفت: _منم نماز میخونم واسه این که روحم گرسنه نمونه نمیره.🙂 جز یکبار در کودکی آنهم به اصرار مادر، هیچوقت نماز نخواندم یعنی خدایی را قبول نداشتم تا برایش خم و راست شوم. اما یک چیز را خوب میدانستم و آن اینکه سالهاست روحم از هر مرده‌ای مرده تر است. ــــــــــــــــــــــــــــــ ♡✓ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
" " حدسش هوش بالایی نمی‌خواست. در مردمک‌هایش خیره ماندم. بی‌رمقی و خستگی در این عسلی‌ها بیداد می‌کرد. چقدر فادیه ی احمق دلتنگِ آن به بسام مهربان بود! باران نرم نرم شروع به باریدن کرد. بسام با زبان، لب‌های رنگ پریده‌اش را تر کرد: «باروتِ خیس. اسم پرونده‌ت باروت خیسه.» چه نام عجیبی! ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
" " حدسش هوش بالایی نمی‌خواست. در مردمک‌هایش خیره ماندم. بی‌رمقی و خستگی در این عسلی‌ها بیداد می‌کرد. چقدر فادیه ی احمق دلتنگِ آن به بسام مهربان بود! باران نرم نرم شروع به باریدن کرد. بسام با زبان، لب‌های رنگ پریده‌اش را تر کرد: «باروتِ خیس. اسم پرونده‌ت باروت خیسه.» چه نام عجیبی! ♡ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
♡ــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــ♡ ...تمام شب سرگرم انجام کارهایم بودم. بین این همه مشغله یاد تک تک دوستانم افتادم. به این فکر کردم که همه آنها بیش از هر چیزی برای من رفیق هستند و این رفاقت زیباترین دلبستگی من توی دنیاست. کنار آنها خندیدن، گریه کردند، تلاش کردن و خیلی چیزهای دیگر را تجربه کردم. نزدیک‌های سحر بود و من انگار نشسته بودم و داشتم روی قالی هزار رج زندگی ام دست می‌کشیدم خیلی از تنهایی‌ها غصه‌ها و مشکلاتم را با گره رفاقت رفو کرده بودم و این تنها گره‌ای بود که د دلم می‌خواست برای همیشه باز نشود. رفیق مثل رسول🌱 ✓ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•