eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
625 ویدیو
3 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ام ایمن از ابتدای کودکی پیامبر می‌دانست که ایشان روزی پیامبر خواهد شد. او برای فضه از دسیسه‌های یهود گفت که سال‌ها از ظهور و هجرت ایشان به یثرب که اکنون مدینه النبی نام داشت اطلاع داشته‌اند و از سالیان دور در آنجا ساکن شده‌اند ولی به مرور از نیتشان برگشتند و درگیر تجارت و ربا شدند. فضه به یاد سخنان مردم مدینه افتاد. او بارها در میانه بحث‌ها و گفت و گوهای آن‌ها در کوچه و بازار شنیده بود که یهودیان را عامل فتنه‌ها و جنگ‌های خانوادگی و قبیله‌ای میانشان می‌دانستند. یهودیان در زمان جنگ خندق به عمد در مدینه ماندگار شده بودند تا از پشت سر به پیامبر و یارانشان که در حال جنگ با کفار مکه و دیگر مشرکان بودند، حمله کنند. ام ایمن با زبان شیرینش و با همان شور و حرارت از خاطرات ازدواجش می‌گفت. فضه ناگاه به خودش آمد و دوباره به صحبت‌های ام ایمن گوش سپرد ــــــــــــــــــــــــــــــــ .... ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
به عزیزترین فرد زندگیت💞 کتاب هدیه بده و صفحه ی اولش بنویس: ~تـــ♡ـــو عاشــــق خواندن و... و من عاشـــق خواندن خط چشمانت😌! @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جملہ‌ای از علی آقا زیر عکس بود کھِ با خطِ قرمز نوشتہ بود : کسی می‌تواند از سیم خاردارهاۍ دشمن عبور کند کہ در سیم خاردارهاۍ نفسش گیر نکرده باشد . 🌿 - کتابِ گلستان یازدهم •. @hasebabu
📚 گلستان یازدهم" یک عاشقانه آرام ♡در دل جنگ است. خاطرات زهرا پناهی روا، همسر از سرداران شهید استان همدان است. 💢این کتاب در 17 فصل تدوین شده و از زمان تولد فرزند شهید آغاز می‌شود تا این روزهای راوی ادامه می‌یابد. 🔷"گلستان یازدهم" در مقایسه با " " بیشتری برای خواندن دارد. اگر در کتاب قبلی ضرابی‌زاده این روایت ساده و شیرینی خاطرات بود که مخاطب را به سمت خود جلب می‌کرد، در این کتاب نثر نویسنده به پختگی بیشتری رسیده؛ به طوری که ضرابی‌زاده تلاش دارد تا با استفاده از تکنیک‌های جدید، فضای متفاوتی را ایجاد کند. ایجاد جریان سیال ذهن در روایت خاطرات، فضاسازی، حفظ لهجه شخصیت‌ها در کتاب و شخصیت‌پردازی با استفاده از گفت‌وگو از جمله تکنیک‌هایی است که در این کتاب بیشتر از " " قابل درک است. ــــــــــــــــــــــ ♡قیمت کتاب 175000 ✓قیمت با تخفیف 160/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
بر کتاب « 📚 متن تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب‌ـ که خاطرات خانم پناهی‌روا از همسر شهیدش (سردار علی چیت‌سازیان) به قلم خانم ضرابی‌زاده است‌ـ بدین شرح است: بسم‌ الله ‌الرحمن‌ الرحیم ✍این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید. هنیئاً له. ⭕️راوی‌ شریک زندگی کوتاه او نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانة خود به‌روشنی نشان داده است. 🦋در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این‌همه جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب.🦋 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشک توی چشم‌های هر دویِمان بازی می‌کرد. علی آقا آدم توداری بود و خیلی کم احساساتش را به زبان می‌آورد. خم شد و مشغول بستن بند پوتین‌هایش شد. ساعت هدیۀ سر عقد را بسته بود. به دستش گشاد بود. فکر کردم یادم باشد دفعۀ بعد که برگشت بدهم برایش کوچکش کنند. وقتی سرش را بالا گرفت، دیدم چشم‌ها و صورتش تا زیر گلو سرخ شده. صدایش بغض داشت، گفت: «گُلُم، مواظب خودت باش. حلالم کن.» دلم می‌خواست با صدای بلند گریه کنم. دلم می‌خواست بگویم من را با خودت ببر. توی چشم‌هایم خیره شد. چشم‌های آبی‌اش مثل دریا متلاطم بود. گفتم: «تو هم مواظب خودت باش. شفاعت یادت نره.» یک‌دفعه بدون اینکه چیزی بگوید، از پله‌ها پایین دوید و، همان‌طور که تندتند و پشت به من می‌رفت، دستش را بالا گرفت و گفت: «گُلُم، من رفتم. خداحافظ.» ـــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــ .... بعد زدم زیر گریه. ـ به خدا عیب نداره. دو دستش، هر دو پاش هم قطع شده باشه عیبی نداره. فقط شما بگید علی آقا زنده‌ست! تو رو خدا بابا بگو علی زنده‌ست. بابا سرش را برگرداند آن‌طرف تا اشک‌هایش را نبینم. با بغض گفت: «بابا جان، فرشته، می‌دانی چی شده؟» قلبم از جا کنده شد. دلم سفت و سخت شده بود. سرم را گرفتم رو به آسمانِ سرد و یخ‌زده. گفتم: «‌ای خدا... چرا کسی راستش رو به من نمی‌گه! خودم می‌دونم، می‌دونم علی آقا شهید شده. ‌ ای خدا... حالا من چه ‌کار کنم؟» ـــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 کتابخونِ مون از 🌺 ـــــــــــــــــ این حس و حالتون رو عمیقاااا خریدارم 🥺☺️ ــــــــــــ همیشگی باشین🌹 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 دوست کتابخونِ مون از 🌺 ــــــــــــــــــــــــــــــ همیشگی باشی مهربون🌹 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🌱 دوست کتابخونِ مون از /ابهر🌹 ـــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ عمرتون پربرکت ♡ بمونید برام ✓ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 همیشگی مون از 🌱 ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ مبارکتون باشه 🦋 بمونیدبرامون🍃 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♡بعضی‌ها اومدن که زندگی ما باشن میان که وسطِ بدبختی‌های روزمره‌ات، برای لحظاتی هم‌ که شده پرت بشی وسط‌ خوشبختی🙃 میان که حتی وقتی از دردهات براشون حرف می‌زنی، از این‌که اونو داری که این‌طور دو جفت گوش شده برای شنیدنِ حرفات، کیف کنی و یهو دردات فراموشت بشن... ـــــــــــــــــــــ الهی داشته باشی از ای معجزه ها😉 شبتون بی دغدغه رفقای جان ♡✓ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•بسم الله الرحمن الرحیم ❥
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♡«اگه که قسمتت بار سبک نیست، برات شانه‌هایی قوی، ♡اگه که سهمت زندگیِ آسون نیست، برات اراده‌ای محکم، ♡اگه که زمونه‌ات نامهربون است، برات دلی مهربون، ♡ و اگه که روزگارت کم مداراست، برات سینه‌ای صبور آرزو می‌کنم. 💚به امید اینکه خیلی زود، باقی روز و شب‌هایت بی‌فکر و خیال بگذرد..» ـــــــــــــــــــــــ سلام رفقای جان روزتون بخیر و نیکی 🦋 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
آن‌قدر حضرت «ع» شفاعت می‌کند که نوبت به امام حسین «ع» نمی‌رسد! - حاج آقا کوهستانی ـــــــــــــــــــــــــــــــ ع ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
جوانهای عزیز حسیبایی روزتون کُلی مبارکــــــــ🥳
رفقا تعطیلات در پیش داریم.... ✍سفارشی دارین بثبتین تا به تعطیلات نخورین🙃
خــــــــدارو چـــــــه دیــــــــــــــــدی شـــــــاید یــــــــــــــــــکی از هــــمین روزا اون ناممـــــــکنــــی که بهــش فکـــــــــــــر میکــنی، ممکـــــــن شـــــــــد😌
💝 با اجازه بزرگترها؛ بله! 🔻 خاطراتی از خواستگاری به سبک شهدا ❣️ دربردارنده روایت‌هایی از نحوهٔ آشنایی، مراسم خواستگاری و ازدواج بانوانی است که با دنیایی از امید و آرزو راهی خانهٔ بخت شدند، اما دست تقدیر، جدایی را برایشان رقم زد. راین بانوان، افتخار هم‌سفری با مردانی را داشته‌اند که همگی پیشوند «شهید» در کنار نام‌شان نشسته است؛ مردانی که پیش از آن‌که جسمشان از دنیای خاکی رخت بربندد، روحشان شهید شده بود و «شهیدانه» زندگی کردن را مشق کرده و طعم زیبای «حیات طیبه» را چشیده بودند 🛍قیمت کتاب :39/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasibaa2 •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•